استانداران خیالی و ظرفیتهای فراموش شده
بازار حدس و گمان و نقل قولهای ریز و درشت از انتصاب استاندار بسیار داغ است و هر هفته یک نفر بعنوان گزینه قطعی استانداری تیتر یک رسانهها و شبکه های اجتماعی میشود، بطوریکه در یک ماه گذشته حداقل پنج نفر بعنوان گزینه نهایی استانداری مطرح شدهاند!
به گزارش گلستان ۲۴؛ به نقل از گلستان ما، سه ماه از انتخاب سیدابراهیم رییسی بعنوان سیزدهمین رییس جمهور ایران میگذرد و چشمان مردم خسته از فشارهای بیامان اقتصادی ناشی از تحریمهای خارجی و بیتدبیریهای داخلی به تصمیمات دولت جدید دوخته شده است تا شاید گشایشی در زندگیشان ایجاد شود و کشور از بن بست اقتصادی که دچار آن است خارج شود.
بارزترین و ملموس ترین تغییر ابتدا باید در انتصاب مدیران ارشد و میانی دولت صورت میگرفت. مدیران جوان و تحولگرایی که به توانمندیهای داخلی اعتقاد و عزمشان برای رفع موانع موجود و جهش بسمت پیشرفت جزم باشد. از طرفی، تفاوت آشکار گفتمانی بین دولت انقالبی و عملگرای سیزدهم با دولتهای برجام زده حسن روحانی، تغییر زودهنگام مدیران میانی از جمله استانداران را اجتناب ناپذیرکرده است. ولی متاسفانه این مهم با سرعت خوبی پیش نمیرود و استان قزوین هم از این قائده مستثنی نیست.
گمانه زنیها در این باره متفاوت است. عدهای سهم خواهی احتمالی گروههای مختلف سیاسی و یا عدم هماهنگی شیوخ هر استان اعم از نمایندگان مجلس یا شخصیتهای موثر و برخی دیگر روحیه استقالل رای و حساسیت زیاد رییس دولت بر روی مدیران ارشد استانها را دلیل تاخیر در انتصاب بسیاری از استانداران قلمداد می کنند. اما دلیل هرچه که باشد متضرر اصلی این کاستی مردم هستند.
این در حالی است که بازار حدس و گمان و نقل قولهای ریز و درشت از انتصاب استاندار قزوین بسیار داغ است و هرهفته یک نفر بعنوان گزینه قطعی استانداری قزوین تیتر یک رسانهها و شبکههای اجتماعی در قزوین میشود، بطوریکه در یک ماه گذشته حداقل پنج نفر بعنوان گزینه نهایی استانداری قزوین مطرح شدهاند!
اما آنچه که باید فراتر از نامها و احتماالت مورد توجه قرار بگیرد ظرفیتهای بی شمار استان قزوین است که در ادوار مختلف قربانی همین سیاسی کاریها و سهم خواهیهای گروههای مختلف در استان شده است. ظرفیتهایی که پتانسیل آن را دارند تا با مدیریت خوب یک استاندار در طراز، قزوین را به یک استان درجه یک، پویا، مستقل و موثر در معادالت کشوری بدل کنند.
با وجود نزدیکی به پایتخت و دسترسی به شاهراههای ارتباطی 11 استان کشور و تضمین بازگشت سرمایه در پروژههای بزرگ راه، طرح هایی از جمله مترو و اتوبان در قزوین نیمه کاره رها شده است.در حوزه صنعت، دهها کارگاه کوچک و متوسط و بسیاری از کارخانجات صاحب نام و موفق صنعتی قزوین به تعطیلی کشانده شدهاند و تعدیل نیرو و افزایش نرخ بیکاری و بروز نارضایتی و مشکالت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی تنها بخشی از پیامدهای این اتفاق شوم بوده است.
از سویی دیگر با وجود معادن با پتانسیل و ذخایر بالا، تنوع مواد معدنی و سابقه تامین مواد اولیه معدنی برای بسیاری از واحدهای تولیدی شیشه، کاشی و سرامیک، سیمان و آهک استانهای مجاور، علیرغم صدور 022 پروانه و مجوز فعالیت معدن، اکنون تنها نیمی از ظرفیت معادن دارای مجوز استان، فعال هستند که الزم است با یک تصمیم علمی و جهادی، نیم دیگر این معادن نیز فعال شود تا ایجاد صدها شغل مستقیم و غیر مستقیم در قزوین را موجب شود.
در حوزه کشاورزی، با وجود دشت حاصلخیز و بابرکت قزوین که به فرموده رهبرمعظم انقالب در حاشیه سفر سال 20 معظم له به استان بایستی به احیا کشاورزی دشت قزوین بعنوان یک پروژه ملی نگاه شود، متاسفانه شاهد از بین رفتن و تغییر کاربری بخش قابل توجهی از باغات و مزارع سنتی و بروز زمین خواریهای بزرگ و ایجاد بحران آب و بیابانی شدن دشت قزوین هستیم و طرحهای مختلف برای نجات کشاورزی استان در پیچ و خم بروکراسی ادارات و سازمانها و در صف امضای مسئولین ذینفع به فراموشی سپرده شدهاند.
از سویی دیگر قزوین در عصر صفوی بیش از نیم قرن پایتخت ایران بوده و آثار تاریخی ارزشمند و باشکوهی از آن دوران در این شهر و به یادگار مانده است. در استانی که دارای 12۱ مجتمع خدماتی و پذیرایی و 2۸ واحد اقامتگاهی است، انتظار می رود اقتصاد گردشگری، با جذب سرمایه گذار و توسعه زیرساختها به ویژه در بخش بومگردی، سهم بیشتری در اقتصاد استان داشته باشد.
اینها تنها گزیدهای از ظرفیتهای استثنایی و امیدوارکننده قزوین در حوزههای گردشگری، صنعت و معدن و کشاورزی هستند که نوید بخش آیندهای درخشان برای پهنه مینودری قزوین است و میطلبد تا استانداری تحولگرا، کارآزموده و دارای کارنامه قابل قبول، توانمند، شجاع، فراجناحی و البته دارای شناخت کافی از این ظرفیتها در قزوین منصوب شود تا شاهد رشد و پیشرفت در استان باشیم.
ارسال نظر