دفتر مشاور عالی استاندار گلستان این روزها لبریز از رزومه‌هایی است که برای تصاحب پست‌های مجموعه وزارت کشور له‌له می‌زنند، سابقه‌هایی که اکثرا نسبتی چندانی با پست‌های وزارت کشور ندارد.

صف رزومه‌های کاغذی برای پست‌های مدیریتی گلستان/ سرمایه‌سوزی عادت بد گلستانی‌ها

به گزارش گلستان ۲۴؛ به نقل از فارس از گرگان، چنانچه از دفتر وی برای ملاقات هم وقت بخواهید، مطمئنا با توجه به پر بودن صف رزومه‌دهندگان خواهان دیدار به زودی موفق به دریافت ملاقات حتی در ساعات غیراداری هم نمی‌شوید، موضوعی که خود می‌تواند موضوع یک گزارش با محتوایی جذاب و مخاطب‌پسند باشد.

حال در این گذر از افراد ملاقات‌کننده بپرسید با رسیدن به پست مدیریتی در وزارت کشور، دنبال چه هستید، چه بسا اکثریت نمی‌دانند که چه بگویند، حالا بماند که خیلی از این افراد حتی نگارش یک نامه اداری ساده را نمی‌دانند و چه بسا یک رفتار اداری منطبق بر تشریفات سازمانی را هم بلد نیستند.

مرور بر اخبار تحولات در گلستان پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم و استقرار استاندار جدید و تحولات پیرامون آن نشان می‌دهد، تغییرات و تحولات براساس سنت جاری در حال روی دادن است.

* برخی طالبان پست عاجز از نگارش یک  نامه اداری

انتصاب اولین فرماندار البته انتخاب شایسته، بجا و امیدوارکننده، شاید موید تغییرات بیرونی این مجموعه عریض و طویل استان باشد و البته انتظار می‌رود به زودی گزینه‌های دیگر نیز یک به یک سکا‌‌ن‌دار مدیریت شهرستان‌ها شوند.

اینکه انتظار این است که این تغییرات بر مبنایی درست و کارشناسی باشد، موضوعی بسیار مهم و اساسی که مردم خواهان آن هستند و انتظار هم می‌رود تحولات، پیشرفت رو به جلو باشد نه تعجیلی اجباری.

این سوال که  تحولات پیش‌رو چه نقشی در موفقیت دست‌اندرکاران دولت دکتر رئیسی در گلستان خواهد داشت، پرسشی که هم اکنون مردم به دنبال جواب آن هستند، هر چند که پاسخگوی اصلی عملکرد منتصبان، شخصی به جز «علی‌محمد زنگانه» استاندار جدید گلستان نخواهد بود.

*سرمایه‌سوزی عادت بد گلستانی‌ها / انسداد تحلیل در رسانه‌های گلستان
در این بین، خبر انتصاب فرماندار فعلی گرگان به عنوان «معاون عمرانی استانداری سمنان» شاید از اخباری است که نمی‌توان بی‌توجه از آن گذشت، «محمد حمیدی» که سال‌ها به عنوان مدیر در استان گلستان نقش‌آفرینی می‌کرد پس از تجارب بسیار به عنوان «معاون عمرانی استاندار» رهسپار استان سمنان شد تا گلستانی‌ها نشان‌دهند که صنم چندانی با مقوله سرمایه انسانی ندارند.   

چطور می‌شود فردی در استان محل خدمتش که به پاکدستی، کارآمدی، روحیه جهادی و بسیجی و پرتحرکی در سطح استان شناخته است در کمتر از چند ماه او را فردی وفاداری به دولت تدبیر و امید حسن روحانی معرفی شود ولی همین فرد که منتسب به خانواده معظم شهدا است و با این همه عملکرد و رزومه کاری در استان همسایه به عنوان مدیر ارشد و معاون استاندار و معتقد به برنامه‌های آیت‌الله رئیسی و دولت مردمی سیزدهم  انتخاب شود؟ واقعا درک برخی‌ رسانه‌ها از افراد در چه حدی است؟ چه تصوری از مخاطب و افکار عمومی دارند؟

محمد حمیدی به سادگی از استان رفت طبق اخبار دریافتی برخی از چهره‌های نخبه دارای قابلیت ارزنده که سوابق مدیریتی که عملکرد شایسته داشته‌اند در استان‌های دیگر کاندیدای پست‌های کلان هستند، چرا نباید این افراد برای استان خود فعالیت و توان مدیریتی خود را صرف آبادانی و پیشرفت استان خود کنند؟

چرا نباید این فرصت به علی‌محمد زنگانه استاندار گلستان و تیم مشاورانش داد تا با فراق باز و به دور از شتاب‌زدگی با دقت و ظرافت و درک درست از تمام شرایط استان اقدام به انتصاب افراد کارآمد کنند؟ اسامی‌ من‌درآوردی و البته حساب‌ شده برای تحت فشار قرار دادن استاندار گلستان کی تمام خواهد شد؟

غرض از این گزارش جانبداری از فرد یا گروه خاصی نیست، بلکه می‌خواهد به این موضوع بپردازد که انسداد تحلیل و نقد به شدت در جامعه رسانه‌ای و حتی نخبگان گلستان بیداد می‌کند.

بسیاری از رسانه‌ها و فضای مجازی به دلیل فقر در دانش و فقدان درک درست از فضای جامعه و خودسانسوری، از گفتمان و نقد عاجز هستند و تنها دنبال خبر آمدن این و رفتن آن هستند و کسی به دنبال آن نیست که بگوید این استان محروم به چه کسانی نیاز دارد.

متاسفانه حتی آدم‌های سیاسی هم در گلستان خط مشی‌های اولویت‌دار گلستان را نمی‌شناسند، رسانه‌ها بیشتر دنبال خبرهای دم‌دستی و بی‌محتوا هستند و اگر هم کسی انتقادی دارد به برخی رسانه‌های خاص منتقد ارسال می‌کنند تا بابت درج انتقاد، عواقب نقد دامانشان را نگیرد.
 
*کسی نمی‌پرسد گلستان به چه کسانی نیاز دارد/ داستان «برسلان» برای همیشه سطح سواد انتشاردهندگان پست‌های من‌درآوردی را روشن ساخت
شاید بهترین مثال هم همان داستان «بُرسلان» است که خبرگزاری فارس به عنوان طنز وی را از جمله  شانس‌های تصاحب استانداری عنوان کرد و همان سایت‌های مدعی این فرد ساختگی را به عنوان یکی از نامزدهای استانداری در فهرست خود قرار دادند، برای همیشه سطح سواد انتشاردهندگان پست‌های من‌درآوردی را روشن ساخت.

همین موضوع نشان می‌دهد که گلستان در بحث رسانه چقدر فقیر و حتی نابالغ است و نبود افراد نقاد و خردمند صاحب تحلیل  موجب  می‌شود افرادی که کوچک‌ترین درک از موضوعات مدیریتی ندارند خود را حتی در حد معاون استاندار طرح می‌کنند که جدا از طنز بودن موضوع، تاسف‌برانگیز است.

در این میان کار به جایی رسیده که برخی از این افراد با سفارش اسم و عنوان خود در فضای مجازی سعی در جعل حقیقت و ایجاد سهم برای خود برای تصدی پست‌های مدیریتی دارند و البته نبود یک نهاد پاسخگو در مجموعه استان و استانداری هم آنان را بیش از پیش برای سهم‌خواهی و مطالبه‌گری نامعقول گستاخ کرده است.

شرایط تلخی است، و شاید همین شرایط درک آنچنان دوستان را مشغول کرده که سرمایه‌سوزی می‌کنند و با جهت‌گیری نامناسب سطحی، غیرخلاقانه و چسباندن انگ‌های نادرست به افراد توانمند، سرمایه‌های خودمان را تقدیم استان‌های ثروتمند و توسعه یافته می‌کنیم و سپس دنبال این سوالیم که چرا گلستان نمی‌تواند سمنان باشد.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار