مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان گفت: ظرفیت های فرهنگ و رسانه در کشور به درستی بهره برداری نشده و این موضوع چالش هایی ایجاد کرده است.

ظرفیت های فرهنگ و رسانه درست بهره برداری نشد/ لزوم تحلیل چالش ها

به گزارش گلستان ۲۴؛ به نقل از مهر، سازندگی کشور یا نوسازی، تنها یک مسئله یا برنامه‌ٔ اقتصادی - عمرانیِ مادی و بی‌روح نیست و نمی‌تواند منحصر به ایجاد تأسیسات ساختمانی و فنی برای تسهیلات رفاهی یا توسعه‌های تولیدی در زمینه‌های کشاورزی و صنایع و علوم و غیره باشد.

آنچه که مسلم است ما برای هر پیشرفتی نیازمند توسعه فرهنگی هستیم، هر چه جامعه از فرهنگ متعالی تری برخوردار باشد امکان توسعه آن جامعه نیز فراهم تر خواهد بود.

این روزها با گسترش فضای مجازی فرهنگ و رسانه در هم تنیده شده اند و بر همین اساس ضرورت دارد که متولیان امر در خصوص بازسازی ساختار فرهنگ و رسانه همه تلاش خود را به کار گیرند.

مقابله با امواج تحریف، پراکندن امید و نشاط در فضای عمومی کشور، تأکید بر جهاد تبیین و اصلاح هندسه‌ی رسانه‌ای و فرهنگی کشور از محورهای مهمی است که در ماه‌های اخیر از سوی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مورد تأکید قرار گرفته‌اند، بر همین اساس گفتگویی در این خصوص با «عادله کشمیری» مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان داشته ایم و به ضرورت این مسئله پرداخته ایم.

* ضرورت بازسازی ساختار فرهنگ و رسانه چیست؟

مقام معظم رهبری (مد ظله) در خصوص اهمیت فرهنگ می‌فرمایند «اگر ما روی فرهنگ عمومی کار نکنیم، در توسعه‌ی اقتصادی هم خواهیم ماند. این تازه در صورتی است که ما محور را توسعه اقتصادی بگیریم. البته در جامعه اسلامی، محور این نیست؛ توسعه اقتصادی وسیله است. به هر حال، از هر طرف که حرکت می‌کنیم، می‌بینیم که به فرهنگ می ر سیم و راه‌ها واقعاً به فرهنگ ختم می‌شود. برای فرهنگ باید کار کرد».

بنده با بازسازی ساختار فرهنگ و رسانه به معنای دگرگونی آن موافق نیستم، بلکه بر استفاده از ظرفیت و توان فرهنگ و رسانه در عصر ارتباطات و دهکده جهانی تاکید دارم.

لذا شناسایی و تحلیل صحیح از چالش‌های فرهنگی و توجه ویژه به فرهنگ و بهره برداری صحیح از ظرفیت فرهنگ، هنر و رسانه را لازم و ضروری می دانم.

واقعیت این است که در کشور ما به فرهنگ، هنر و رسانه آنچنان که باید و شاید توجه نشده است و همین موضوع باعث شده که کشور با چالش‌های فرهنگی متعددی روبرو شود. همین چالش‌ها می‌تواند با بنیان‌های ارزشی، اخلاقی، معنوی و هویت بخش جامعه در تضاد و تعارض قرار گرفته و ابعاد و عناصر هنجاری، ارزشی، فکری، نمادی و مجموعه کنش‌های رایج افراد جامعه را دچار تزلزل سازد.

لذا بر شناسایی آسیب‌ها و چالش‌های فرهنگی تاکید دارم؛ چرا که شناسایی آسیب‌ها و چالش‌های فرهنگی شرایطی را برای مقابله با آنها و برنامه ریزی صحیح و اصولی برای دستیابی به الگوی مناسب فرهنگی فراهم می‌کند.هر چقدر سیاست فرهنگی ما از درون بجوشد و از درون جامعه نشأت گیرد و از سلایق مردم در چهارچوب تعریف هنجاری که می‌تواند یک الگوی مناسب را برای جامعه معرفی کند، ملهم باشد، آنگاه موفق تر خواهد بود

جوامعی که چالش‌ها و آسیب‌های فرهنگی را به عنوان جزئی از حیات سیاسی اجتماعی خویش پذیرفته اند، مسلماً در کنترل آنها و تبدیل کردن آن به فرصت، بهترین کارآمدی را از خود نشان می‌دهند وعدم درک این چالش‌ها در زمان مناسب، منجر به ایجاد آسیب‌های جدی در آینده می‌شود

* مهمترین مسئله کشور و مردم که با بازسازی ساختار فرهنگ و رسانه باید حل شود، چیست؟

در پاسخ به این سوال نیز من به جای بازسازی، بر توجه ویژه به فرهنگ تاکید دارم. فرهنگ، هویت ساز، آرمان آفرین و معنا بخش انسجام بخش، پیوند آفرین و تعلق آفرین پیشرفت آفرین، تکامل دهنده، رشد دهنده و قدرت آفرین امنیت بخش و استحکام آفرین مشارکت آفرین پویا بخش، نظم آفرین و وفاق دهنده گفتمان ساز، جهت دهنده و هدایت گر است.

اگر به فرهنگ و هنر و رسانه به معنای واقعی و کاربردی آن توجه شود، نتایج ارزشمند آن را در سطح جامعه به وضوح شاهد خواهیم بود. وقتی از این ویژگی‌ها و کارکردهای فرهنگ استفاده شود، قطعاً بسیاری از مشکلات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، روانی و … در جامعه حل می‌شود. مشروط بر اینکه پس از شناخت کامل آن، برنامه ریزی درست و هدفمندی نیز در این زمینه داشته باشیم

* برای تدوین موفق طرح بازسازی ساختار فرهنگ و رسانه -در مرحله بعد- اجرا و نظارت بر اجرا، چه الزاماتی باید رعایت شود؟

هر چه فرهنگ درونی تر و مردم محور تر باشد، به دلیل برخوردار بودن از جایگاه و باورهای مردمی، هم در اجرا و هم در نظارت با چالش‌های کمتری روبرو خواهد شد.

اگر این طرح درست تدوین و اجرا شود، چه فواید و تأثیرات ملموسی بر زندگی مردم خواهد داشت؟

اگر به فرهنگ و هنر و رسانه به معنای واقعی و کاربردی آن توجه شود، قطعاً بسیاری از مشکلات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، روانی و … در جامعه حل می‌شود. مشروط بر اینکه نسبت به آن شناخت کامل داشته و با بهره برداری از دانش، آگاهی و مهارت افراد متعهد، متخصص، دانشمند، صاحب نظر و مجرب در این زمینه، برنامه ریزی درست و هدفمندی را پایه ریزی کنیم.

* جایگاه مردم در نظام حکمرانی مطلوب فرهنگ چیست؟

کشور ایران از جمله کشورهایی است که در آن «هویت» معنای تاریخی دارد. در این گستره تاریخی ما با حوزه‌های فرهنگی مختلفی روبرو هستیم که امروز فرهنگ‌ها و خرده فرهنگ‌های گوناگون ما را شکل داده اند.

برای حفظ این تنوع فرهنگی چاره‌ای نیست، جز اینکه لایه‌های عمیق فرهنگ را مطالعه و جستجو کرده و گروه‌های اجتماعی حامل این فرهنگ را شناسایی کنیم.

هر چقدر سیاست فرهنگی ما از درون بجوشد و از درون جامعه نشأت گیرد و از سلایق مردم در چهارچوب تعریف هنجاری که می‌تواند یک الگوی مناسب را برای جامعه معرفی کند، ملهم باشد، آنگاه موفق تر خواهد بود.

بدون درک آنچه مردم بدان باور دارند، سیاست فرهنگی به دیدگاه فراگیر نزدیک نمی‌شود.

* نخبگان، فعالان فرهنگی و مسئولین چه وظایفی در بازسازی ساختار فرهنگ و رسانه دارند؟

دانشگاه، دانشگاهیان، نخبگان و فعالان فرهنگی می‌توانند به سه دلیل: گستردگی مخاطب، توانایی‌های پژوهشی و الگو سازی، با تولید علم، تربیت نیروی کار آزموده برای توسعه جوامع، بارور کردن ارزشهای انسانی و فرهنگی و سرانجام تربیت شخصیت اجتماعی افراد برای ورود مستقیم به جامعه و بازار کار نقش مؤثری در ارتقا سطح فرهنگ عمومی داشته باشد.

* مردم چطور می‌توانند در بازسازی انقلابی ساختار فرهنگ و رسانه مشارکت کنند و پیشنهاد شما در طراحی این سازوکار چیست؟

در جهان امروزی که نقش و نیروی اجتماعی مردم نسبت به گذشته به مراتب افزون‌تر شده است، ضرورت هماهنگی و همسویی صاحب نظران، کارشناسان و برنامه ریزان هر کشور با نیازهای فرهنگی جامعه نیز بیشتر احساس می‌شود.در جهان امروزی که نقش و نیروی اجتماعی مردم نسبت به گذشته به مراتب افزون‌تر شده است، ضرورت هماهنگی و همسویی صاحب نظران، کارشناسان و برنامه ریزان هر کشور با نیازهای فرهنگی جامعه نیز بیشتر احساس می‌شود

جامعه رشید و پویا جامعه است که بتواند نیازهای فرهنگی خویش را در رهگذر حیات و حرکت اجتماعی مردم بازشناخته و از تظاهرات و تمایلات کاذب یا گذرا تفکیک کند و قدرت پاسخگویی به این نیازها و بهره گیری از آنها را در جهت رشد و کمال مادی و معنوی دارا باشد.

در این میان تعامل و ارتباط مؤثر، تنگاتنگ، هماهنگ و متناسب نظام‌های نهادی (نظام خانواده، نظام اقتصادی، نظام اجتماعی، نظام هویتی و دینی، نظام ارتباطی و نوین، نظام سیاسی، نظام دفاعی و …) با «نظام فرهنگی» است که می‌تواند جوامع انسانی را به درجات عالی و برتر برساند.

* به نظر شما مهمترین اصل و سیاست حکمرانی فرهنگی چیست؟

یکی از منابع قدرت تمدنی به ویژه در عصر کنونی، حوزه فرهنگ، رسانه و ارتباطات و فضای نوین ارتباطی و پدیده شبکه ای شدن جوامع می‌باشد. مرزهای سرزمینی و هویتی جوامع به مرزهای شبکه‌های اجتماعی و ارتباطی تقلیل یافته و حضور در شبکه‌های ارتباطی دنیا را به دودسته کلی دارندگان فضا و شبکه‌های ارتباطی و بازماندگان از فضای ارتباطی تقسیم کرده است.

در شرایط جدید، فضای قدرت جهانی بر بستر فناوری‌های نوین و توسعه شبکه‌های ارتباطی در فضای مجازی قرار گرفته است و نیروی این فضای جدید از منابع تمدنی، زیر ساخت‌های فنی، هویت، محتوا، فرهنگ و نیز از نهاد سازی، شبکه بندی، تشکیلات و سازماندهی برای جریان سازی در این فضا تشکیل می‌شود.

هر ملتی که بتواند هویت و محتوای فرهنگی خویش را بر روی این زیر ساخت، سازماندهی و به جریان اندازد، به همان نسبت می‌تواند دارای قدرت افزوده بوده و در زمینه حکمرانی فرهنگی موفق تر عمل کنند.

* میزان تأثیر منش و سبک زندگی مسئولین، در فرهنگ عمومی جامعه چقدر است؟

منش و سبک زندگی مسؤلین در فرهنگ عمومی جامعه بسیار مؤثر است. مسؤلین وظیفه دارند در زمینه فرهنگ عمومی خویش را به عنوان الگوهای فکری، نظری و رفتاری مناسب به جامعه معرفی کنند.

همچنین باید ضرورت‌ها، بایدها، نبایدها، محصولات و مظاهر فرهنگی را با دقت مطالعه کرد و تخصص‌های لازم را کسب کنند. همه مسؤلین باید بتوانند مسائل فرهنگی را به درستی و مطابق با تغییرات روز کشور و جامعه جهانی تبیین سازند و با سعه صدر و تحمل زیاد نسبت به مسائل فرهنگی توجه داشته باشند و باید بتوانند خوب گوش دهند؛ چراکه خوب گوش کردن مقدمه خوب تصمیم گرفتن است.

ضمناً مسؤلین نباید فرهنگ را عرصه تسویه حساب‌های سیاسی قرار دهند و از فرهنگ استفاده ابزاری کنند و در پایان، مسؤلین باید در زمینه مسائل فرهنگی ادبیات مشترک داشته باشند و از تشتت آرا و اظهار نظرهای بدون مطالعه و بدون پایه و پیشینه علمی، پژوهشی و تحقیقاتی و غیر مستند پرهیز کنند.

* با توجه به انتصاب رئیس جدید صدا و سیما، چه پیشنهادهای ملی و استانی برای بازسازی ساختار رسانه کشور دارید؟

مهمترین پیشنهاد من در این زمینه این است که متولی فرهنگ و هنر و رسانه باید در کشور مشخص شود. متأسفانه در کشور در عرصه فرهنگ موازی کاری می‌شود و بسیاری از دستگاه‌ها خود را متولی فرهنگ می‌دانند.

تلاش در عرصه فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی و به طور کلی اصلاح و ارتقا فرهنگ عمومی امر لازم و پسندیده‌ای است؛ اما اشکال از آنجا شروع می‌شود که گاهی دو گانگی، چندگانگی یا حتی تضاد فرهنگی در عرصه فرهنگ و رویدادهای فرهنگی اتفاق می‌افتد.

گاهی اجرای یک رویداد فرهنگی توسط یک نهاد ارزش و توسط نهاد دیگر، ضد ارزش تلقی می‌شود یا در مورد یک مقوله فرهنگی تفسیرها و اقدامات متفاوتی انجام می‌گیرد.

به عنوان مثال بر اساس قوانین و دستورالعمل‌های وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی، به کار بردن اسامی و اصطلاحات بیگانه در سردر مغازه‌ها، اصناف، تبلیغات محیطی، نشریات و آگهی‌های تبلیغاتی، ممنوع است اما برخی از همان واژه‌ها، اصطلاحات و اسامی در صدا وسیمای ملی و استانی تبلیغ می‌شود.این دوگانگی و اتخاذ سیاست‌های دوگانه در کوتاه و دراز مدت لطمات جبران ناپذیری بر پیکر فرهنگ وارد کرده و به از هم گسیختگی فرهنگی دامن خواهد زد.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار