«ویژگیهای معنوی مکتب سردار دلها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی»
سردار والامقام سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی ، به عنوان نماد ارزش های اسلام عزیز ، انقلاب اسلامی ، کشور عزیز ایران تجسّم عینی این ارزشها بود .
به گزارش گلستان ۲۴؛ محمد دیلم کتولی فعال فرهنگی رسانهای گلستان در یادداشتی به «ویژگیهای معنوی مکتب سردار دلها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی» پرداخت؛ ارزش هایی که این آئین پیشرو ، این نهضت اسلامی و این کشور همیشه سربلند را الگوی جهانیان ساخت.این ارزشها دارای چنان « قدرت نَرم » و ساخت بی نظیری هستند که بی اغراق قدرت اداره جهان را دارند .در بیانیه گام دوم انقلاب هم از این شاخصها به عنوان « پیشران تمدن نوین اسلامی» نام برده شده است.
اکنون در سالگرد این« سردار دلها»و « شهید زنده پیروز» سه ویژگی مهم این مکتب را مرور می کنیم:
ولایت مداری:
« شهید سلیمانی»به عنوان« تربیت یافته اسلام و مکتب امام خمینی(ره) » به غایت ولایتمدار بود و به رهبر و مُقتدای خویش عشق میورزید.نگاه او به عنوان یک افسر رشید لشکر اسلام به ولیامر مسلمین و فرماندهی معظم کل قوا تنها از حیث رعایت سلسله مراتب نظامی نبود بلکه نگاهی بس فراتر داشت و از جنبه اعتقادی بدین امر مینگریست سخن او، نوشته او، نگاه او ، تصمیمات ، فعّالیتها و اعمال او همه و همه تعقیب کننده خط ولایت بود.بیجهت نیست که عبارت «مالک اشتر ولایت» در وصف او به کار برده میشود.
حاج قاسم در رفتار و عمل خود آموخته بود که تنها ححّبت سیاسی الهی ولایت مداری است وبا تمام توان در این راه کوشید و حماسه ها آفرید واز چهرههای در خشان تاریخ معاصر شد و با مجاهدت خویش برای جامعه آینده الگوئی سعادت آفرین شد که این روحیه ولایت مداری ازبارزترین مولفه مکتب شهید سلیمانی است.
مواضع شفّاف و صریح سیاسی حاج قاسم که برخواسته از معرفت ایمانی و رفتار تقوائی و حرکت بر صراط ولایت مداری بود او را فریادگرِ رسای بصیرت و افشای فتنه و کوه استوار ولایتمداری مبدل ساخت.
عدم توجّه به دنیا گرائی و تلاش و کوشش صادقانه و با اخلاص از وی چهره ای ممتاز در جهان اسلام ساخته است گرچه به جهت حمایت قاطع از ولایت ، بارها مورد تعرّض قرار گرفت و هیچ گاه گرفتار دام فریب موج های فتنه سیاسی نشد و همواره برمدار ولایت حرکت کرد و در این راه استوار و ثابت قدم ماند.
حاج قاسم در تمام بحرانها در خدمت جبهه ولایت بود و در مقابل جبهه ولایت ستیز با گفتار هدایت زا و بصیرت افزا و عملکرد شجاعانه از حریم ولایت دفاع نمود ودر دام فریب تطمیع و تهدید قرار نگرفت و هرگز گرفتار نفاق سیاسی نگردید وبا داشتن روح ولایتمداری هیچ گاه گرفتار دام فریب تهاجم سیاسی جبهه ضد ولایت نگشت.
حاج قاسم در حمایت و بصیرت افزائی و هدایت افزائی مردم در اصل ولایتمداری پیشگام بود و در تمامی صحنه های بحرانی و سرنوشت ساز نظام در کنار ولایت وکار روشنگری و افشای ماهیت مخالفان ولایت و بصیرت زائی را به عهده داشت ودر دفاع ولایت یک «رزمنده خستگی ناپذیر» بود و موجب نهادینه شدن روح ولایتمداری بود و نام وی در دیوان عزّت ولایتمداری ثبت است و محتوای وصیتنامه او گویای اوج ولایتمداری اوست.
حاج قاسم سلیمانی در ولایتمداری و انجام وظیفه محوله وهزینه کردن خود برای نظام از افراد کم نظیر تاریخ معاصر می باشد که در صحنه های سخت حکومتی جهبه ولایتمدار را تنها نگذاشت وهیچ گاه فریب بازی گرایان سیاست ضد ولایت نگشت وپیشگام در عرصه مقاومت و مجاهدت بود حاج قاسم به جهت تربیت ولایی هیچ وقت خود را فردی ممتاز احساس نمی کرد اخلاق تواضع وسادگی والتزام عملی به اسلام و ولایت از ویژگی های آن فدائی ولایت بوده و در عین ساده زیستی دارای بینش سیاسی و کاملا بر مدار ولایتمداری زندگی کرد .
تعبّد و معنویت :
بدون تردید موفقیت انقلاب اسلامی از آغاز پیدایش، در عنصر ایمان و معنویت و در تمسّک به قرآن و اهلبیت قرار دارد و بدون تردید در مرحله بقا و حفظ دستاوردهای آن نیز باید اینگونه باشد.
حاج قاسم سلیمانی در منظومه ای قرار داشت که مراتب قُرب معنوی را یکی پس از دیگری سپری کرد و معنویت اش برخاسته از شناخت و معرفت اسلام، قرآن و حب اهلبیت عصمت و طهارت، اخلاص و حرکت در صراط مستقیم، عبادت، جهاد در راه خدا، ایثار و … است. دستاورد چنین معنویتی او را در زمره انسانهایی صالح، مومن، با تقوا، شجاع، مقاوم ، دشمن شناس، مجاهد فی سبیل الله قرار داد که بدون شک از زمره اولیای الهی و بندگان مخلص خدا است.
نقش مسئله معنویت از این جهت ضروری و مهم است که معنویت کلید اصلی ارتقاء و صعود سردار سلیمانی به مراتب عالی انسانی است و معنویت جز با تَرک معصیت حاصل نمیشود و تقویت آن با دو عبادت مهم فکر و ذکر حاصل می شود، او در مرتبه فکر و اندیشه جز به خدا و انجام وظایف خود نمی اندیشید، در روایات اسلامی آمده است که تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است، تفکّر سالک را در مسیر اطاعت قرار میدهد و سالک ظاهر و باطن خود را مطابق با خواست مولایش قرار میدهد و ذکر و دعا و عبادت را بالی در کنار بال تفکر، وسیله عروج و تقرب به خدای سبحان قرار میدهد، تا به مقام عبد خدا و « بندگی» نایل شود، بندگی خدا عالیترین مقام در سیر و سلوک است که با انقطاع انسان از تعلقات و وابستگی ها به دست می آید و سالک با وصول به آن زندگی و جوانی و مال و منال دنیا و … را در مسیر خدا قرار میدهد.
سردار سلیمانی ابتدا در عرصه جهاد اکبر بر خویشتن خویش و بر نفس اَمّاره مسلط شد و عنان وجودی خود را در دست خدای رحمان سپرد و سپس در عرصه جهاد اصغر و مبارزه با ظلم و طغیان وارد عرصه نبرد با دشمنان و متجاوزان به دین و کشور شد و در همه عمر بابرکت خود خط معنویت را حفظ کرده و در کنار مبارزه با نفس و جهاد اکبر با دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی جنگ کرد و پیروزی های بزرگی هم در دوران دفاع مقدس و هم درمبارزه با داعش و اربابان مستکبر آنها به دست آورد بدون شک در اثر فرماندهی و تلاش های او بود که سیطره داعش بر سرزمین های اسلامی از بین رفت و نقشه استکبار جهانی نقش برآب شد.
با بررسی مختصر زندگی سردار سلیمانی روشن میشود که او از آغاز جوانی همه چیز و حتی جنگ و صحنه نبرد را در راستای بندگی و عبودیت قرار داده است و در عین حال میدان زندگی عادی نیز برای او میدان معنویت بوده و در یک کلام او همان چیزی را می پسندید کـه معشوق و محبوب او پسند میکرد. از اینرو برای او جبهه جنگ و جبهه کمک رسانی برای محرومان و مصدومان و نیز زندگی عادی تفاوتی ندارد، و آنچه مهم و اساسی است انجام «وظیفه بندگی و تقرّب الی اللّه» اسـت. و این مساله روح و عنصر اصلی و شاخصه اساسی کارهای او در طول عمر باعزت و پر ثمر او بود. سردار سلیمانی هر جا حضور داشت باقول وفعل خوددرتزریق و توسعه معنویت و اینکه برای خدا باید کار کرد را سرلوحه خود قرار میداد و براین اساس نیروهای تحت امرخود رامعنوی والهی بار می آورد
« شهید سلیمانی » علاوه بر انجام واجبات عبادی به مستحبّات نیز توجّه ویژهای داشت. از هر فرصتی برای تلاوت آیات قرآن و دعا و مناجات بهره میجست. مقیّد به تهجّد و نماز شب بود . گریهها و راز و نیازهای او در دل شب به روشنی تصویری از یک عارف واصل به دست میدهد عرفان و حماسه هرچند دو رفتار متفاوت میباشند اما وقتی عرفان، وصول به حقیقت از طریق شریعت و حماسه از جنس «جهاد فی سبیل اللّه» باشد جانمایه آنها یکی می شود.
با این جهاد اکبر و خودسازی بی نظیر مستحق دریافت لقب«ذخیره ی ارزشمند در دیوان عدل الهی»از سوی امام خامنهای گردید .
به یاد بیاوریم دوران دفاع مقدس را که رزمندگان عزیز ما در اوج داشتن روحیه جنگندگی و سلحشوری و رزم و ستیز با دشمنان، سنگرهای خویش را به نیایشگاههایی بس نورانی و معنوی تبدیل نموده بودند که در آن عاشقانه به ذکر و دعا و مناجات و راز و نیاز با حضرت حق جل و علی میپرداختند گویی آنان عرفایی بودند که در طریق سیر و سلوک معنوی، منزل به منزل ره پیمودهاند.
«حاج قاسم» از جنس همان بچهها بود.
اخلاص در مکتب شهید سلیمانی :
اخلاص یکی از خصلتهای برجسته شهید سلیمانی بود. مقام معظم رهبری«سردار دلها» را با این خصیصه معرفی میکنند. « آن شهید والامقام همچنین اهل معنویت، اخلاص و آخرت بود و هیچگاه اهل تظاهر نبود » اخلاص قطب نمای انسان در مسیر حرکت به سوی خدا و باعث برکت در زندگی و اعمال است.
حضرت زهرا( سلام الله علیها»میفرمایند:« مَنْ أَصْعَدَ إِلَی اللَّهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ أَهْبَطَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِه» کسی که عبادت پاک وخالص خودرا به بالابفرستد، خداوند عزیز وجلیل،بهترین مصالحش را بر او نازل میگرداند.
اخلاص دو سطح دارد
الف. اخلاص در عقیده و باور؛ یعنی در باورمان شک و تردید نکنیم.
وصیت نامه شهید سلیمانی به ویژه فقرههای اول این اخلاص را حکایت میکند.
«اشهد أن لااله الّا الله و اشهد أنّ محمداً رسول اللّه و اشهد أنّ امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب و اولاده المعصومین اثنی عشر ائمتنا و معصومیننا حجج اللّه.
شهادت میدهم که قیامت حق است. قرآن حق است. بهشت و جهنّم حق است. سوال و جواب حق است. معاد، عدل، امامت، نبوّت حق است»
ب. اخلاص در رفتار و عملکردها:
نمونههای عینی خلوص «سردار دلها » بسیار زیاد است. چند نمونه زیر مشتی از خروار است:
سردار حجازی: سردار سلیمانی اصلاً حق ماموریت نمیگرفت، شاید حالا بعضی از دوستان هم هستند که چنین اعتقادی دارند و میگویند بگذار این عمل خالص برای خدا باشد و شائبه دیگری داخل آن نباشد.
مقام معظم رهبری میفرمایند: هر وقت در جلسهای که ما غالباً با همین مسئولین مختلف که ارتباط با کار او داشتند داشتیم -جلسات رسمیِ معمولی- حاج قاسم یک گوشهای مینشست که اصلاً دیده نمیشد.آدم گاهی اوقات می خواست بداند یا استشهاد کند، باید میگشت تا او را پیدا میکرد،خودش را جلوی چشم قرار نمیداد تظاهر نمیکرد.
در مصاحبه رسانهای درباره جنگ ۳۳ روزه، سردار سلیمانی تقریبا بیشتر روزهای جنگ را در بیروت درکنار سید حسن نصر اللّه و عماد بودند جلسات سه نفره داشتند. یکی از نکات مهم مصاحبه، انتساب همه موفقیتها و طرحها به سیّد مقاومت و عماد مغنیه بود. شهید سلیمانی از نقش خود هیچ حرفی نزد.
« این مرد بزرگ و مخلص»به شدت از ریاو خودنمایی پرهیز میکرد.
در پایان این یادداشت ویژگی « عبودیت و اخلاص » این « شهید زنده پیروز» را در قالب شیرین « شعر پارسی» ارائه می کنم . انشاءاللّه از شفاعت و دستگیری این « مرد مخلص و عبد خالص خدا » بهره مند باشیم .
هر که با تقوی و ایمان ، شد قرین
چون علی گردد ، سوی خلد برین
در عبادت هر که ، با اخلاص شد
لاجرم الگوی خیر النّاس شد
هست تقوی ، جلوه ای از لطف حق
مرد با تقواست ، تصویری ز حق
هرکه مأنوس است ، با قرآن و دین
می رٓهاند نفس را ، از بند کین
حاج قاسم ، با تهجًد زنده بود
در تمام عُمر خود ، یک بنده بود
او که سِیمَایش ، نشان بندگی است
ذات پاکش ، از نمایش ها بٓری است
از جوانی بود تمرین اش چنین
عٓبد بودست او و ایمانش یقین
حین جنگ و رزم و پشت خاکریز
بود تکلیفش ، رضای آن عزیز
حاج قاسم با مناجات و دُعا
روز و شب مأنوس بود و مبتلا
عارف واصل ، نیاز و راز داشت
از زمان جنگ ، چشم باز داشت
غرق در سیر و سلوکی ناب بود
او برای وصل خود ، بی تاب بود
هرکه می شد لحظهای ، با او قرین
خوب می فهمید ، اخلاص و یقین
یوسف اللّهی و صدها یار او
ریزه خوار ، مکتب پُر بار او
خاطراتی داشت ، شیرین از نماز
جان او لبریز اعجاز نیاز
عشق و عرفان ، بال های او شدند
در جهادش ، تکیه گاه او شدند
اینچنین این مرد سالک ، پاک رفت
با دو بالش ، آنسوی افلاک رفت
مزد این اخلاص او شد ، آنچه شد
نام او جاوید ماند ، و زنده شد
آنچه در تشییع او مشهود بود
اجر اشک و آه آن معبود بود
گفت قرآن: « مشتری تان ذات اوست
جانتان جنس و خریدارش هم اوست »
هرکه در این کاسبی ، از خود گذشت
چون سلیمانی ، ز جان خود گذشت
جنّت و رضوان حق ، شد جای او
بال جبریل امین ، در پای او
در بهشت عَدن ، جاوید است او
با شهیدان ، غرق توحید است او
شرح عرفانش ، به یک آیه بگو
« راضی از او حق و هم راضیه او »
« مزد اخلاص و سجود و بندگی
هست در نزد خدا ، یک زندگی »
ارسال نظر