نقش دلاورمردان کردکوی در پیروزیهای نادرشاه
نادرشاه «سحراب کیانی» و «عنایت بسطامی» که از آهنگران قابل پاوه بودند برای خنجرسازی و تهیه باروت برای زنبورکهای سپاه خود به همراه خویش به کردکوی آورد و حتی «محمدبیگی نودشهای» (نودیجهای) و شاباز زاوری (ساوری) را که نقشکش جنگی با صد در صد پیروزی بودند همراه سپاه خویش به محل فعلی کردکوی آورد
به گزارش گلستان ۲۴؛ به نقل از فارس از گرگان، کردکوی در مجاورت تمیشه باستان قرار دارد که در افسانههای شاهنامه بنای آن را به فریدون پسر آبتین نسبت دادهاند.
نادر شاه در ۱۱۵۱ قمری بعد از شکست «توپال پاشای عثمانی» و گرفتن بغداد هنگام عبور از اورمانات طوایف «کاکهای» یا «کاکوای» که در اطراف «کرکوک» هم سکونت دارند با خود به مازندران و گلستان امروزی آورد و در رکاب خود قرار داد که اکنون در «ارته قادیکلای» قائمشهر و «پنبهچوله» ساری به نام «کردهای کاکویی» و «جهان بیگلو» معروف هستند.
نادرشاه افشار همچنین در هنگام گذر از اورامانات، از شهر پاوه طایفههای «کیانی» و از شهر زور عراق طایفه عاقلی (عقیلی) که نام کوهی در اطراف «دربند خان» عراق است را برای تجهیز سپاه خود و دفع ترکمنها که به مازندران و استرآباد حمله میکردند، به این ناحیه کوچ داد که این طوایف در کردکوی ساکن شدند.
طایفههای کیانی و عقیلی چون تیراندازان ماهر و باروتسازان قابلی بودند برای تجهیز سپاه خود و دفع ترکمنها به شهرهای مازندران و استرآباد حمله میکردند و همراه خود آورده و «میرزا شفیع بیگ» و «احمدخان کیانی» یا کیا رئیس را از ملازمان خود کرده و به کردکوی کوچ داد که با آمدن آنها دست ترکمنها از این خطه قطع شد و ضربات سختی را طایفه ی کیانی و عقیلی به آنها وارد آوردند.
اکنون در پاوه مناطقی به نام طایفه «کیانی» هنوز بر سر زبانها است مثلا محل دهکده «کیانیها» و که یانی (hana wkayani) یا «چشمه کیانی» در غرب پاوه وجود دارد و چندین باغ و محل هم مثل «تهیل» که یانی (taile kayani) درخت معروف «طا» در شرق پاوه که به نام۷ کیانی است.
نادرشاه «سحراب کیانی» و «عنایت بسطامی» که از آهنگران قابل پاوه بودند برای خنجرسازی و تهیه باروت برای زنبورکهای سپاه خود به همراه خویش به کردکوی آورد و حتی «محمدبیگی نودشهای» (نودیجهای) و شاباز زاوری (ساوری) را که نقشکش جنگی با صد در صد پیروزی بودند همراه سپاه خویش به محل فعلی کردکوی آورده و اکنون نام نودیجه (نودشه) و زاور (ساور) در شمال غربی پاوه که دو محل معروف هستند بر زبان مردم جاری است و زنبوکهای نادرشاه که توپهای آتشزا بودند توسط دلاوران کیانی و عقیلی راهاندازی میشد و پیروزی سپاه نادر در گشودن قلعهها به کمک همین توپهای قلعهکوب بود.
طایفه الوند کیا از همدان و بخشهایی از کرمانشاه که در حاشیه الوند و رشته کوه زاگرس قرار دارد و طایفههای منوچهری و کردرستمی از اورامانات و طایفه صباغیان از کرمانشاه توسط نادر شاه به کردمحله کوچ داده شدند. در زمان قاجار، برخی از طوایف کرد عراق هم که برای مقابله با افغانها توسط نادرشاه به کاشان و اصفهان کوچانیده شده بودند، به کردمحله مهاجرت کردند.
طایفه کیانی پاوه در کردکوی در سال ۱۱۵۴ تمرکز یافته ولی طایفه عقیلی و نادر برای سرکوب افغانان به اصفهان برده و بعد از شکست افغانها سال بعد به کردکوی بازگشتند و طایفه صباغان را نادر از کرمانشاه به حدود کردکوی کوچانید و اما طایفه منوچهری و کردرستمی هم توسط نادر از اورامانات و بندرگز کوچ داده شدند تا دافع ترکمنها باشند.
در غرب پاوه دهکدهای به نام نوریاب وجود داردکه بزرگان کیانی پاوه قدیم در آنجا میزیستهاند و آن محل به نام »میرآباد» پاوه و «دیله» ملک آنها بوده است که با آمدن آنها به کردکوی محل آنها «کردان جاف ولدبیگی» تصرف کردند. ولی هنوز نام «چشمه کیانی» در این ده موجود است و گفته میشود نور یاب نام دستگاهی بافنده بود که پارچهبافان کیانی در قدیم از گیاه کنف توسط این دستگاه عالیترین پارچه کتانی را به نام «هلاوه» می بافتند و نام این دستگاه بعدا برای این دهکده هم انتخاب شد.
نادرشاه مردم دهکدههای کلاته و سرکلاته و سوته را هم که در اطراف مریوان اکنون به همان نام وجود دارند به گرگان کوچانید تا سد ترکمنها باشند و حتی کردان ایروان را هم که ارمنی بودند به ایلوار و لیوان کوچ داد که لیوان و مردم «ده لیقوان» تبریز هر دو نام ارمنی بوده و به این حدود کوچانیده شدند.
این سرزمین تا ۱۹ تیر ۱۳۱۹ به «کردمحله» مشهور بوده که در این روز نام «کردمحله» به «کردکوی» تغییر داده شد، نزدیک به چند سده از کوچ کردهای اورامانات به این ناحیه میگذرد و این سرزمین امروزه دچار دگرگونیهای گسترده در حوزه فرهنگ، زبان و جمعیت شده است.
به گونهای که دیگر نه کسی به کردی سخن میگوید و نه جمعیت آن یکدست و بکر باقی مانده است.
در دورههای گوناگون، به ویژه اواخر قاجار، این ناحیه، به دلیل آب و هوا و خاک مناسبی که برای کشاورزی داشت، مهاجران بسیاری را از نواحی گوناگون کشور، به ویژه سیستان، خراسان و شهرهایی از مازندران پذیرفته است که در دگرگونی فرهنگ و زبان مردم آن بیتاثیر نبوده است.
ارسال نظر