یادداشت/

امروزه کشورهای قدرتمند و صاحب نفوذ جهانی، پیش از آنکه اهداف و غایات خود را از طریق دیپلماسی سنتی و رسمی دنبال کنند، در پی آنند تا با بهرهمندی از ابزارهای نرمتر و غیرمستقیمتر به پیگیری مطلوبات خود بپردازند.

جمهوری اسلامی ایران قدرت ملی و منطقه ای با حرکت به سوی افق روشن

به گزارش گلستان ۲۴؛ به نقل از گلستان ما؛ حمید فرشید نیا فعال سیاسی استان گلستان در یادداشتی نوشت: امروزه کشورهای قدرتمند و صاحب نفوذ جهانی، پیش از آنکه اهداف و غایات خود را از طریق دیپلماسی سنتی و رسمی دنبال کنند، در پی آنند تا با بهرهمندی از ابزارهای نرمتر و غیرمستقیمتر به پیگیری مطلوبات خود بپردازند. تأثیرگذاری بر افکار عمومی کشورهای هدف و بطور کلی توجیه اقدامات دولتها برای افکار عمومی از یکسو و تاسیس، گسترش و فعالسازی ‌NGOها و نهادهای غیردولتی از دیگر سو، همه و همه شکل نوین و نرمتری از دیپلماسی عمومی را شکل میدهند. 

اگر دیپلماسی عمومی را ترجمه درخشندگی قدرت ملی و منطقه‌ای کشورمان برای دیگران تصور بدانیم، در ایـن صـورت زبـان دیپلماسی عمومی برای بیان چنین ویژگی‌ها و عناصر قدرت بسیار تعیین کننده خواهد بـود، چـه بسـا قـدرتـی کـه بـه سبـب ناکارآمدی دیپلمات‌هایش، پیام خود را به خوبی به مخاطب تفهیم نکرده باشد و چه بسا کشورهایی که با وجود آنکه از عناصر واقعی قدرت بهره لازم را نداشته اند با کمک تجربه و لیاقت دیپلمات‌های خود، اهداف و امیال خود را به مخاطبان خود تحمیل کرده و یا نقش مؤثری در تأمین منافع ملی خود برداشته‌اند، دیپلماسی عمومی از این منظر، نقش بسیار مهمی برای بیان چهره واقعی قدرت و اقتدار یک کشور دارد. به ویژه آنکه اگر عناصر قدرت حقیقتاً وجود داشته بـاشـد، مبتنی بر عناصر قدرت و ویژگی‌های که برشمرده شد، دیپلماسی عمومی فعال یک کشور باید مبتنی بر آموزه‌ها، خصوصیات و نشانه‌هایی باشد. 

جمهوری اسلامی ایران در شرایط کنونی جهان متاثر از دیپلماسی عمومی فعال خود در مقام یک قدرت منطقه‌ای قرار دارد. شاخص‌های سنجش قدرت ملی در کشور ما نیز نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی ایران به اندازه کافی از ویژگی‌های لازم بـرای ظهـور بـه عنوان یک قدرت منطقه‌ای برخوردار است: دانش که باعث شده، قدرت ملی کشور در برخی از ابعاد با مشکل مواجه شود. در این راستا، شناخت مهم‌ترین عرصه‌های دیپلماسی عمومی کشور و همچنین شناخت موانع و مشکلاتی که دستگاه دیپلماسی عمومی در راه افزایش قدرت ملی با آن روبه رو است، نگارش و تدوین تحقیق حاضر را چند برابر می‌کند. بدون تردید، دیپلماسی عمومی مهم‌ترین ابزار دستیابی کشورها به قدرت و منافع ملی است. 

اصول سیاست خارجی ایران و دیپلماسی عمومی

اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، در واقع شاخص‌های کلانی هستند که معرف خصوصیات اصلی و اساسی نظام سیاسی ایران هستند. این اصول به طور مشخص در قانون اساسی به شکل حقوقی و رسمی، بازتاب یافته و مجموعه‌ی اهداف و ارزش‌های حیاتی آن را تشکیل می‌دهند که اهم آنها مشتمل بر «سعادت انسان در کل جامعه‌ی بشری» و «تعهد برادرانه نسبت به همه‌ی مسلمانان، اتحاد ملل مسلمان و وحدت جهان اسلام» (اصل 152). «استقلال» و «نفی هر گونه سلطه‌گری و سلطه‌پذیری» (اصل 2، بند: ج) و «ظلم‌ستیزی و عدالت‌خواهی و حمایت از مبارزه‌ی حق‌طلبانه‌ی مستضعفان» (اصل 2) است. هرچند این اصول و قدرت انگاره‌پردازی برآمده از آنها، از منظر قدرت نرم انقلاب اسلامی، تابعی از آرمان‌ها و اهداف جمهوری اسلامی ایران با توجه به مقتضیات زمان است، اما بررسی این اصول به شناخت و تحلیل نسبت به ابعاد قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران کمک می‌کند. با همین رویکرد به برخی از اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اشاره می‌شود:

اصل عزت، نفی سبیل و استقلال

یکی از اصول اساسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ناظر به عزت و اقتدار اسلام و حکومت اسلامی است که در قالب «نفی سلطه‌جویی و سلطه‌پذیری» در اصول قانون اساسی نیز به آنها تصریح شده است. تعبیر قرآنی این اصل، همان عبارت معروف «نفی سبیل» (نساء/ 141) است که راهبرد نرم‌افزارانه «نه شرقی، نه غربی» در حقیقت نشأت گرفته از این مفهوم جهان‌بینی اسلامی است. این اصل در واقع، تتمه‌ی قاعده‌ی عزت اسلامی به حساب می‌آید و ناظر به جامعیت و کمال دین است. به لحاظ مصداقی، شعار «نه شرقی و نه غربی، جمهوری اسلامی» از مصادیق مستحدثه‌ی عمل به اصل نفی سبیل است. اهمیت این اصل به اندازه‌ای است که امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی در مواضع گوناگون آن را شاخص قدرت نرم ییک از اهداف جدی انقلاب اسلامی ایران مورد توجه سایر ملل مسلمان قرار گرفت و امروزه مباحث مربوط به تقریب مذاهب اسلامی از جمله نمودهای قدرت نرم ایران در این حوزه به شمار می‌روند. 

- رسالت جهانی انقلاب اسلامی ایران

پس از پیروزی انقلاب که با بسیج نیروهای مردمی و با کمترین ابزارهای سخت و در واقع با قدرت نرم در مقابل قدرت سخت در سال 1357 میسر گردید، با مدیریت امام خمینی (ره) اصول جدیدی برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با هدف صدور انقلاب و آرمان‌های آن به دیگر کشورها و رهایی مستضعفین جهان از قید ظلم‌ها و برقراری عدالت جهانی پی‌ریزی شد. فرهنگ اسلامی برای دنیا پیامی انسانی داشت و هدف آن تعالی بشریت برای دنیا بود. اسلامی بودن انقلاب ایران، این ویژگی و امتیاز خاص را به آن داد که دارای جنبه‌ی جهان‌شمولی باشد و تمام ملت‌ها را مورد خطاب پیغام خود قرار دهد. در راستای همین جهان‌شمولی است که انقلاب اسلامی، رسالت‌هایی برای خود در سطح جهان تعریف کرده و اصولی را به عنوان اصول سیاست خارجی خود برگزیده و در راستای تحقق آنها گام بر می‌دارد. 

از مهم‌ترین تأثیرات قدرت نرم انقلاب اسلامی بر اندیشه‌ی بین‌الملل، کمرنگ شدن کمونیسم و گسترش آموزه‌های دینی در شوروی بود که تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، انسان‌های محروم و مستضعف و ناامید از نظام سرمایه‌داری، تنها راه نجات خود را در روی آوردن به ایدئولوژی مارکسیسم- که شکل نظام‌یافته‌ی کمونیسم بود- تلقی کرده بودند. ولی پس از انقلاب اسلامی و ارسال ندای کمک آن به مستضعفین و مخالفت با استکبار به تمامی جهانیان، از جمله به ملت‌های منطقه خاورمیانه و آسیای میانه و قفقاز، با توجه به نزدیکی‌های تاریخی و فرهنگی مردم این مناطق به هویت ایران، تأثیرپذیری این مردم نسبت به دیگر ملیت‌ها، در قبال قدرت نرم، ایران اسلامی بیشتر توانست منشأ تحرکات اسلامی و آزادی‌خواهانه در این جوامع را به وجود آورد. 

در چنین شرایطی امام خمینی با مطرح کردن ایده «صدور انقلاب» و «نهضت مستضعفین علیه مستکبرین» رسالت جهانی انقلاب اسلامی را به گوش تمام قدرت‌های بزرگ رسانده و آنها را به مبارزه در مقابل زورگویان فراخواند. در همین رابطه چنین می‌فرمایند: «ما باید در صدور انقلابمان به جهان کوشش کنیم و تفکر این که ما انقلابمان را صادر نمی‌کنیم {را} کنار بگذاریم؛ زیرا اسلام بین کشورهای مسلمان فرقی قائل نمی‌باشد و پشتیبان است. مصادیق بارز قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین‌المللی را می‌توان در موارد پشتوانه مردمی در ایجاد نهضت اسلامی، جنگ تحمیلی و تهدیدات نظامی و تحریم‌های اقتصادی در مقابل استفاده از قدرت سخت دشمنان انقلاب دانست. 

تأثیر سازنده ایران در حل و فصل بحران‌های منطقه‌ای

محیط بین‌الملل معمولاً در جایگاه منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای کشورها اهمیت ویژه‌ای دارد چرا که این جایگاه بر رفتار سیاست خارجی آنها تأثیرگذار است. تأثیر انقلاب اسلامی بر مردم مسلمان منطقه و شروع فرآیند بیداری در کشورهای اسلامی، علاوه بر این که منافع و مطامع استعماری نظام سلطه‌ی جهانی و قدرت‌های سلطه‌گر و اشغالگر را در جهان اسلام به ویژه کشورهای عربی به خطر انداخته، بلکه بر افزایش قدرت نرم و جایگاه منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای ایران تأثیرگذار بوده است. دولت ایران برای همکاری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی اهمیت خاصی قائل است، خصوصاً زمانی که این تعاملات بر امنیت ملی تأثیرگذار باشد. دسترسی هر کشوری به کانال‌های ارتباطی در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی از ملزوماتی است که به خودی خود موجد نوعی قدرت نرم است. این مسئله بیش از هر چیز از موقعیت جغرافیایی، منابع طبیعی و سال‌های اولیه‌ی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی؛ مخالفت صریح با حضور نیروهای خارجی در منطقه؛ زمینه‌سازی برای اجرای اعلامیه جهانی حقوق بشر اسلامی؛ اتخاذ تدابیر عینی برای رفع تنش‌ها و بحران‌ها همچون بحران بوسنی، آسیای مرکزی، قفقاز، افغانستان، عراق؛ ایفای نقش منطقه‌ای و جهانی در شکل‌بندی‌های امنیتی، دفاعی و استراتژیک در شرایطی برای جمهوری اسلامی حاصل شده که جمهوری اسلامی، قابلیت‌های لازم را برای کنترل تحولات منطقه‌ای بین‌المللی خود ارتقاء داده است. آمریکا در راستای کاهش و تحت‌الشعاع قرار دادن قدرت نرم جمهوری اسلامی از طریق طرح‌هایی چون خاورمیانه جدید به دنبال اقدامات زیر بوده است:

1. محدودسازی ایران در حوزه منطقه‌ای از طریق فشارهای بین‌المللی؛

2. حمایت از گروه‌های سیاسی و کشورهای معارض با اهداف و منافع جمهوری اسلامی؛

3. قطعنامه‌سازی از طریق حداکثرسازی مشارکت بین‌المللی علیه فعالیت‌های استراتژیک ایران در حوزه ارتقای توانمندی‌های اقتصادی، سیاسی، بین‌المللی، فرهنگی و...‌؛

4. مخالفت با قدرت‌یابی هر گروه همسو با جمهوری اسلامی. 

آمریکا در چندین مرحله و در مقاطع مختلف از اراده‌ی خود برای مقابله با منافع و مطلوبیت‌های استراتژیک ایران سخن به میان آورده است که در این رابطه سند امنیت ملی آمریکا در سال 2006 گویاست. در حال حاضر تأثیرگذاری جمهوری اسلامی بر سطوح مختلف نظام بین‌الملل به نحوی است که همگان به آن اذعان دارند. در این راستا عامل اصلی که باعث گردید تا سیاست خارجی آمریکا در منطقه تغییر جهت دهد، توجه به این نکته است که تحولات جدید منطقه‌ای به ویژه در عراق نشان داد که جمهوری اسلامی علاوه بر دستیابی به سطوح بالایی از تأثیرگذاری، بر تحولات منطقه‌ای، توانسته از طریق قدرت نرم ایدئولوژی ضد صهیونیستی و ضد آمریکایی مانع اصلی به ثمر رسید، طرح خاورمیانه بزرگ مطلوب نظر آمریکا شود. 

راهبردهای دیپلماتیک ایران در نظام بین‌الملل

جمهورى اسلامى ایران در راهبردهای دیپلماتیک خود داراى نظام ارزشى برگرفته از دستورها و مبانى اسلامى است. اهمیت ارزش‌ها در این است که مى‌تواند مبناى بسیارى از رفتارها و ایستارها در سیاست خارجى گردد و دلایل و توجیه بسیارى از اهداف و کنش‌ها را در اختیار سیاست گذاران قرار دهد. وقتى تعداد زیادى از ارزش‌ها در یک شبکه روابط على و مرتبط با هم قرار مى‌گیرند، در واقع یک نوع ارتباط، پیوستگى و تقدم و تأخر را نشان مى‌دهند که در آن صورت صحبت از نظام ارزشى مى‌شود. 

 نظام ارزشى موجود در دیپلماسی عمومی ایران مبناى رفتارهاى سیاست خارجى آن است. این نظام ارزشى در برخى موارد با قواعد و هنجارهاى بین‌المللى سازگارى و همگرایى دارد و در بعضى از زمینه‌ها با آن‌ها تعارض پیدا مى‌کند. اگر مهم‌ترین خصلت سیاست خارجى ایران را در اسلامیت و انقلابى بودن آن بدانیم، ایران در سیاست خارجى خود، رسالت، تعهد و نقش خاصى قائل است که آن را در چالش با ساختار نظام بین‌الملل قرار مى‌دهد. 

تحلیل انقلاب اسلامى ایران در سطح کلان نشان مى‌دهد که انقلاب ایران اساساً در تعارض با نظام بین‌الملل رخ داد و ارزش‌ها و هنجارهایى را مطرح کرد که با منافع قدرت‌هاى حامى حفظ وضع موجود تعارض داشت. برخى از این ارزش‌ها عبارتند از: استقلال، آزادى، عدالت، حق تعیین سرنوشت، همبستگى و اتحاد مستضعفان، بیدارى مسلمانان، حقانیت ملت‌هاى محروم، حق طلبى، همکارى، همیارى و از طرف دیگر، مبارزه علیه قدرت طلبى، غارتگرى، زور گویى، انحصارطلبى، پایگاه خارجى، تجاوز، امپریالیسم، استعمار، جهالت، تفرقه و اختلاف. ایران اسلامى با طرح این ارزش‌ها در سیاست خارجى خود، تلاش کرده تا افکار عمومى ملل محروم و مستضعف جهان سوم را جهت تغییر و تحول در نظام بین‌الملل تحت تأثیر قرار دهد و ارزش‌هاى مطرح شده را تبدیل به هنجار سازد. 

آنچه که تاکنون انجام شده است، ببرد. بدین معنا که سازمان‌های بین‌المللی را که در آنها عضو است- مانند سازمان کنفرانس اسلامی، اکو، عدم تعهد و... - به نقش‌آفرینی بیشتر در حوادث منطقه تشویق و ترغیب کند؛ یا حتی با نگاهی آرمان‌گرایانه، به همراه دوستان و هم‌پیمانان خود و شناسایی ظرفیت‌های بدون استفاده بین‌المللی، به تشکیل سازمان‌های منطقه‌ای و نهادسازی اقدام کند. 

گفتمان‌سازی

یکی از انواع قدرت‌ها، قدرت مولد است که از طریق گفتمان‌سازی محقق می‌شود. خلق گفتمان‌های منطقی و دارای مقبولیت جهانی، به سیاست‌گذاری‌های کشور مشروعیت و جهت خواهد داد؛ ابزاری که ایران به طور کلی استفاده چندانی از آن نکرده است. گفتمانی که لازم است ایران برای ایجاد آن تلاش و سرمایه‌گذاری کند، باید مورد پسند و استقبال حداکثری در سطح بین‌المللی قرار گیرد و در عین حال، منافع ایران را نیز تأمین کند؛ همچنین قابلیت بهره‌برداری در جهت حمایت از جنبش‌های منطقه را داشته باشد.. 

قدرت ساختاری

نظام بین‌المللی، بسان بدنه‌ای است که هر یک از کشورها اجزای آن را تشکیل می‌دهند و جزو آن هستند. هر کشوری در این نظام ساختاری، جایگاه و وزنی دارد و این ساختار برای آن، فرصت‌ها و محدودیت‌هایی ایجاد می‌کند. ایران باید با شناخت صحیح و منطقی از جایگاه خود در نظام بین‌المللی، ابزارهای قدرت خویش را بشناسد و از آنها به نحو مطلوب استفاده کند. به عنوان مثال، «نفت» یکی از ابزارهای قدرتی است که ایران در اختیار دارد و تاکنون نتوانسته است استفاده مناسبی از آن داشته باشد.. 

ابتکار عمل

داشتن ابتکار عمل و طرح برنامه‌ها و پیشنهادهای معقول و منطقی برای برون‌رفت از بحران‌های داخلی و منطقه‌ای که بتواند نظر موافق طرفین را جلب کند، افزون بر اینکه می‌تواند انقلاب‌های مردمی را با هزینه‌های کمتر و آسان‌تر به ثمر برساند، به طور طبیعی وزن و قدرت نفوذ ایران در منطقه را افزایش خواهد داد. ایران تاکنون به طور رسمی هیچ برنامه و پیشنهادی برای حل بحران در هیچ‌یک از کشورهای درگیرنبوده است.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار