انتصاب دکتر محمدجلال عباسی شوازی را به عنوان رئیس موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور!!
دردوهفته ي اخير بود که وزیر علوم در حکمی دکتر محمدجلال عباسی شوازی را به عنوان رئیس موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور منصوب کرد.
رضا فرجی دانا، با پیشنهاد معاون پژوهشی و فناوری طی حکمی بود که وزیر علوم در حکمی دکتر محمدجلال عباسی شوازی را به عنوان رئیس موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور منصوب کرد. استاد گروه جمعیت شناسی دانشگاه تهران و بنیانگذار و رئیس سابق انجمن جمعیت شناس آسیا را به عنوان رئیس موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور منصوب کرد.
دکتر عباسی شوازی یکی از افرادی است که به علت مطالعاتش مورد توجه نهادهای بین المللی است؛ نهادهایی که عموما سیاست گذاری های خاص همان ها برای کشورهایی نظیر ایران، کشورها را با چالش جمعیتی مواجه کرده است.
وی در کنایه ای به سیاست های ابلاغی جمعیتی می گوید: بحث جمعیت یک بحث جناحی نیست!
شوازی خود در این باره می گوید: در سال 1981 مجمع عمومی سازمان ملل جایزهای تعیین کرد که هر ساله به یک نفر از محقّقان یا سیاستگذاران جمعیّتی که در توسعه و گسترش آموزش و پژوهش جمعیّتشناسی یا سیاستهای جمعیّتی نقش بسزایی داشته است، تعلّق میگیرد. کمیتهی ویژهای متشکّل از نمایندگان دایمی کشورها سالانه با بررسی سوابق افرادی که برای این جایزه نامزد شدهاند، با رأی مخفی آنها را انتخاب میکنند. این جایزه بالاترین جایزهای است که در حوزهی جمعیّت در سطح بینالمللی ارایه میشود.برای بنده مایهی افتخار بود که بهدلیل فعّالیتهای تحقیقی و آموزشی که در زمینهی جمعیّت و توسعه در عرصهی ملّی و بینالمللی داشتم و علاوه بر آن به خاطر فعّالیتهای بینالمللی از جمله تأسیس انجمن جمعیّتشناسی آسیا، توسّط افراد مختلفی در هند، بنگلادش، استرالیا، فرانسه و ایران برای دریافت این جایزه در سال 2011 معرّفی شدم و کمیتهی جایزهی فوق نیز پس از بررسی سوابق، بنده را برای دریافت جایزه معرّفی کرد. خوشبختانه، در ایران تا به حال سه نفر بهخاطر خدماتی که در حوزهی جمعیّت و توسعه داشتهاند، این جایزه را دریافت کردهاند. آقای دکتر علیرضا مرندی و دکتر حسین ملک افضلی نیز به پاس خدماتی که در حوزهی بهداشت داشتهاند نیز قبلاً این جایزه را دریافت کردهاند.
عباسی شوازی چند ماه پیش در گفتوگویی با یکی از روزنامه ها در پاسخ به این سوال که «برخی نتیجه گرفتهاند جمعیّت ایران در دهههای نزدیک به نصف تقلیل مییابد یا اینکه جمعیّت ایران به سمت پیری پیش میرود، چقدر درست است؟» می گوید: جای تعجّب است که برخی افراد که ادّعای کارشناسی جمعیّت نیز دارند از دادههای سازمان ملل با این قاطعیّت استفاده میکنند؛ بدون اینکه سایر عوامل رشد جمعیّت و فرضیات مبتنی بر آن را در نظر بگیرند. نشان دادن نتایج پیشبینیهای جمعیّتی با سناریو باروری پایین در مورد کاهش جمعیّت یا سالخوردگی جمعیّت اغراقآمیز و غیر کارشناسی است. متأسّفانه، وقتی شناخت درستی از تحوّلات جمعیّتی ایجاد نشود، افکار عمومی نیز گمراه میشود. حاصل این اطّلاعات غلط این میشود که سرمایههای کشور برای پیشگیری از «کاهش شدید جمعیّت» صرف شود که اصل این قضیه اشتباه است و نیازی به نگرانی نیست.
وی ادامه می دهد: کسانی که حرفهای غیرکارشناسی در مورد جمعیّت میزنند و با قاطعیّت در مورد جمعیّت در 100 سال آینده صحبت میکنند، باید توجّه داشته باشند که نسل آینده حرفهای آنها را مرور میکند و از غیرواقعی بودن نظرات آنها تعجّب خواهد کرد!
عباسی شوازی معتقد است: وضعیّت جمعیت در کشور اورژانسی نیست و قرار نیست که سالهای آینده بحران جمعیّتی داشته باشیم. صبر و تأمّل قانونگذاران و سیاستگذاران برای تدوین قانون جامع جمعیّتی در کشور نه تنها لازم است بلکه وظیفهای ملّی است.
نکتهی دیگر این است که کشور جمهوری اسلامی ایران در اجرای سیاستهای کنترل جمعیّت موفّق بوده و برای سایر کشورها نیز الگویی شناخته شده است. موفّقیت جمهوری اسلامی در سیاستهای جمعیّتی به خاطر برنامهریزی و سیاستهای جامع بهداشتی، آموزشی و توسعهای بوده که به درستی طرّاحی و اجرا کرده است نه ناشی از برنامهی تنظیم خانواده و توزیع وسایل پیشگیری. ایران میتواند در اِعمال سیاستهای افزایش جمعیّت نیز موفّق و الگو باشد؛ به شرط اینکه برنامههای جامع و کیفی تدوین و اجرا کند و به همان اندازه به کیفیّت و زیرساختهای جمعیّتی توجّه کند که به تعداد جمعیّت.
ارسال نظر