پاسخی به تمسخر مهراب قاسم خانی؛
پسری با شلوارک های مامان دوز!! + تصاویر
آقا مهراب کوچولو و دوستاش برای همراهی تیم ملی فوتبال رفتن برزیل و این مسئولیت خطیر و سخت رو به جان و دل خریدند و حسابی مشغول روحیه دادن به بروبچ تیم ملی هستند.
حالا یه عده بیکار تو ایران نشستند گیر دادند که چرا مهراب کوچولو با سبیل های فرمون دوچرخه ایش به همراه دوستاش با پول بیت الحال رفتن صفا سیتی و اونجا با شلوارک عکس انداختند و با شلوارک تو برزیل می چرخند.
مهراب کوچولوی ما ناراحت شده و گفته ما با پول بیت الحال نرفتیم و یه شرکت اسپانسر ما بوده. خب راست میگه بچم. این اسپانسره همون شرکت مسافرتی هست که خیلی خیلی اتفاقی و بدون هیچ دلیل خاصی، فدراسیون فوتبال حق فروش بلیتهای جام جهانی رو خیلی اتفاقی به اون داده ها. احتمالا هم این شرکته پول اضافی داشته خواسته یه جوری بریزه دور به ماچه.
پسر کوچولوی ما وقتی دیده همه بهش گفتن کوچولو چرا با شلوارک رفتی تو خیابون یاد بچگیاش افتاده و گفته من تو حموم اینجوریم و لب دریا اونجوری. الهی عمو فدات بشه شوپولی، توکه اونجاها اینجوری هستی خب تو خیابون هم همینجوری باش و یهو تی شرتت رو هم در بیار دیگه. یا اگه رفتی مهمونی یا با شلوارک برو یا اصلاً همون رو هم نپوش بعد به میزبان بگو من تو حموم هم همینجوری میرم. والا.
آقا کوچولو که خیلی ناراحت بوده گفته که من نماینده ایران در برزیل نیستم و بار مسئولیتی روی دوشم نیست وتوقعی از من نداشته باشین. خب راست میگه دیگه. نمیدونم کیا هی تو گوش ما داد میزدند یه گروه از سفیران فرهنگی کشور به زودی راهی برزیل می شوند برای حمایت از تیم ملی. باور کن منظورشون مهراب کوچولو ودوستان نبوده ها احتمالا منظورشون پسر مدیر شبکه یک بوده.
اما از حق نگذریم همونطور که مهراب جون گفته نباید از مهراب کوچولو و دوستان شلوارک پوششون توقعیداشته باشیم. اصلاً توقع از کسایی که به مردم کشورشون اهمیت نمیدن و اونارو تحقیر میکنند و خودشون روبالاتر از بقیه میبینن توقع زیادیه. والا ما باید خیلی پررو باشیم که مهراب کوچولو و دوستاش توقع داشته باشیم.
ما باید از رسانه ملی توقع داشته باشیم که برنامه های نود قسمتی رو به دست افرادی میده که اصلاً مردم کشورشون براشون مهم نیستند و با این تفکرات ضد فرهنگی در پی ساخت برنامه هایی فرهنگی برای مردم ما هستند مثل ساختمان پزشکان.
ما باید از اون جوون های مسلمان انگلیسی توقع داشته باشیم که از یک کشور کفر پاشدن اومدن به یککفرستان دیگه تا در کنار تماشای فوتبال به فکر فرهنگ سازی و تبلیغ اسلام باشند نه از اونایی که از یک کشورمسلمان رفتند به یک بلاد کفر و در پی عشق و حال و خوشگذرونی خودشون هستند به اسم سفیران فرهنگی.
ما باید از خودمان توقع داشته باشیم که چرا عاشق سینه چاک برنامه های افرادی هستیم که دغدغه های مارا به تمسخر می گیرند و خودشان را از ما بالاتر می دانند. افراد به اصطلاح هنرمندی که دچار غرور و خود برتربینی هستند و در برابر کوچکترین واکنشها به رفتارهای آن ها، مردم را آماج توهینها و تحقیرهای خودشان قرا می دهند.
پ,ن : مشکل اینجاست که شاید آقای قاسم خانی تو خانواده ای بزرگ شده که شرم و حیا براشون معنای نداشته. چراکه ماها جلوی پدر و مادرمون پاهامون رو دراز نمی کنیم و یا با شلوارک و زیرپیراهن نمی شیم تا شرم و حیا رو حفظ کنیم. چون معتقدیم اگر همین شرم و حیای کوچیک از خانه ها حذف بشه زمینه ساز پاک شدن شرم و حیاهای بزرگتی در جامعه میشه.
درک نکردن حیا توسط آقای قاسم خانی را می تونیم در سریال ساختمان پزشکان ببینیم که در اون زندگی خصوصی دو زوج جوان بارها توسط برادر شوهر مورد بی حرمتی قرار می گرفت. پس آقای قاسم خانی ما باید هم از شما توقعی نداشته باشیم...
ارسال نظر