دوست ندارم چهره زلزله باشم.نباید همه خبرگزاریها و خبرنگاران با من صحبت کنند. بهعنوانمثال خبرگزاری مهر از قول من یک خبر غلطی را منتشر کرده است که البته خودش سعی کرده آن را اصلاح کند.
من فکر میکنم دوستان به ایجاد هیجان علاقه دارند. علم اما وسیله هیجان نیست. اگر اتفاقی که میافتد، اگر دانشمندان حس کنند که بهاینترتیب تحتفشار قرار میگیرند، دیگر یواشیواش جواب دوستان رسانهای را نخواهند داد.
فکر میکنم این هم اتفاق خوبی نباشد. من فکر میکنم اینطور فضای هیجانی درست کردن، به نفع علم و به نفع زلزله نیست. باید گفت که اجازه دهید که دانشمندان کار خود را انجام دهند و بتوانند حرف خود را بزنند.همه به دنبال این هستند که به سودی برسند.
بسیاری از رسانهها میگویند نباید خیلی از مسائل را مطرح کرد و اطلاعات زیاد نباید داد. میگویند نباید زیاد در اذهان عمومی صحبت کرد. کما این که بسیاری از همکاران ما هم این نظر را دارند. من معتقدم تا آنجایی که میشود باید به مردم آگاهی داد و گفت که این اتفاق چیست. مردم را باید با عبارات علمی و ادبیات علمی آشنا کرد.
این نظر شخصی من است. اما نظر خلاف نظر من هم وجود دارد. بعضی از دانشمندان معتقدند که اصلاً نباید با رسانه صحبت کرد. نباید اطلاعات علمی را داد و اطلاعات علمی را فقط باید در اختیار نشریات تخصصی و خیلی معتبر قرار داد. البته بعضی از دوستان رسانهای هم معتقدند که نباید همه حرفها را زد و باید حرفهای دلگرمکننده زد. باید مردم را با حرفهایمان خوشحال کنیم ولی من طرفدار واقعیت هستم. اینکه با واقعیت بتوانیم کار کنیم، فکر میکنم که این کار بهترین کار است.
من هم میتوانم اطلاعات ندهم، اما اگر به مردم توضیح ندهیم، مردم سراغ شایعات میروند. میروند سراغ اینکه اینها زلزله نیست و انفجار است، اینها هارپ است و اینها به خاطر توسعه موجودات یوکو و فرازمینی است. میروند سراغ اینطور چیزها. آیا دوست دارید آرامش مردم را با اخبار دروغی برقرار کنید. این داستان ازنظر من چنین فیدبک و بارکدی هم دارد.»
زمینلرزه متولی خاصی ندارد اما متولی اعلام وقوع زلزله در ایران مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران است. آنها بهترین کار را انجام میدهند. دیگر مانند من اعصابشان خرد نمیشود. آنها توضیحی درباره زلزله نمیدهند و مسوولیتی هم ندارند. آنها میگویند که اگر هم توضیح زیادی بدهیم باید در تبعات آن هم شریک شویم. بنابراین توضیح نمیدهند و خیال خود را هم راحت میکنند. این هم یک روش است. من اما طرفدار این روش نیستم. من معتقدم تا جایی که میشود باید با مردم صحبت کرد و واقعیتها را به مردم گفت و اجازه دهیم که مردم آرامآرام با ادبیات علمی آشنا شوند.
همین که مردم مفهوم احتمال را متوجه نمیشوند، این نشان میدهد که سواد علمی جامعه بالا نیست. زمانی که درباره احتمالات با مردم صحبت میکنیم، مردم میگویند که دوازده هفته دیگر زلزله میآید. خیلی از مردم مفهوم احتمال را متوجه نمیشوند و بیشتر به دنبال هیجان و جنجال هستند.من جواب خواهم داد؛ چرا نباید جواب بدهم، مگر اینکه بدانم که آن خبرنگار حرفهای نیست.» تا زمانی که مسوولان و متولیان اطلاعرسانی درزمینه زلزله، پشت تریبون نروند و به مردم و روزنامهنگاران اطلاعات ندهند، باید منتظر چنین اتفاقاتی هم بود.
ارسال نظر