منتقد گرگانی سینما :
حال جشنواره فیلم فجر خوب نیست
"پوریا ذوالفقاری" دانشآموخته هنر و منتقد گرگانی "ماهنامه سینمایی فیلم" بابیان شش نکته جشنواره فیلم فجر سی و ششم را مورد ارزیابی قرارداد.
به گزارش گلستان24؛پوریا ذوالفقاری منتقد گرگانی سینما، گفت: جشنواره فیلم فجر جزیرهای جدا افتاده از دیگر بخشهای سینمای ایران نیست. نمیشود چند سال حال سینمای ایران بد باشد اما جشنوارههایش پررونق و گرم برگزار شوند. نمیشود ممیزی تا مرزهای سختگیرانه و غیرمنطقیای گسترش یابد اما ناگهان در جشنواره آثاری آوانگارد در فرم و محتوا ببینیم. پس تعارف را کنار بگذاریم. حال جشنواره فیلم فجر خوب نیست چون حال سینمای ایران خوب نیست.
وی ادامه داد: جشنواره سی و ششم نشان داد مقایسه فجر یا کن و ونیز و برلین و.. راه به جایی نمیبرد. فجر صاحب هویت نیست. مجموعهای فیلم را گرد هم میآورد که با هیچ ملاک و معیاری به هم ربط پیدا نمیکنند. در هیچ فستیوالی فیلمی مثل "امیر" اثر "نیما اقلیما" را در کنار فیلمی مثل "خجالت نکش" اثر "رضا مقصودی" نمیبینید. اصلاً در هیچ فستیوالی فیلمهایی مثل "خجالت نکش" و "مصادره" را نمیبینید. فیلمهایی که هدفشان فروش است، اکران میشوند و آثاری که رویکرد متفاوت دارند به فستیوال ها میآیند.
اما خب اینجا ایران است و شرایط مبهم اکران باعث میشود از یکطرف سینما دارها بهروزهای جشنواره به عنوان فرصتی برای کسب درآمد بنگرند و سینما دوستان هم بنا به عادتی قدیمی برای دیدن فیلمهای در راه اکران به سالنهای نمایش فیلمها رونق بدهند. مدیران هم به استناد به این استقبال از جذابیت فیلمهای جشنواره برای سینما دوستان میگویند. درحالیکه کنجکاوی به معنای رضایت نیست و چه بسیار فیلمهایی که سالنهای نمایششان لبالب از تماشاگر است اما پس از پایان فیلم هیچ نشانهای از رضایت آنها نمیتوان یافت.
این منتقد جوان خاطرنشان کرد: زمانی فیلمسازان برای شرکت فیلمشان در جشنواره سر و دست میشکستند. امسال ورق برگشت. "ابوالحسن داودی"، "تینا پاکروان"، "مانی حقیقی" و "بهمن فرمان آرا" فیلمهایشان را به جشنواره فیلم فجر ندادند و حتی "ابوالحسن داودی" از تماس دبیر جشنواره با خودش خبر داد که از او خواسته فیلمش را به جشنواره بدهد و وی مخالفت کرده است.
یعنی برای اولین بار دبیر یک جشنواره از یک کارگردان فیلمش را میخواهد و کارگردان نمیدهد. این واقعیت از تغییر جایگاه فجر (و کلاً از خیلی چیزها) حکایت میکند و باید مدیران را به فکر بیندازد که بعید است و نمیاندازد.
ذوالفقاری ادامه داد: برای خود من جشنواره محل کشف است. کشف یک کارگردان یا بازیگر یا فیلمبردار و خلاصه یک سینماگر جدید. اصلاً جذابیت فجر تا سالها همین بود و این سنت تا همین چند سال پیش با افت و خیز پی گرفته شد. همیشه دلم میخواست از نخستین مخاطبان "بوتیک" در جشنواره بودم. یا اصلاً دورتر؛ دوست داشتم سنم اجازه میداد "خانه دوست کجاست" و "تنوره دیو" را در جشنواره میدیدم و با واکنشهای منتقدان و تماشاگران به ذهن میسپردم. امسال پیرو تصمیمی از اساس اشتباه این بخش یعنی فیلمهای اول از جشنواره حذف شد. تنها چهره جدید کارگردانی امسال "نیما اقلیما" بود.درواقع برای نخستین بار با کمترین دستاورد اینچنینی دارم جشنواره را ترک میکنم و هنوز حذف بخش فیلمهای اول برایم محل سوأل است.
این منتقد سینما ابراز داشت: امسال درس مهمی از جشنواره آموختم. بین سروصدای فیلمساز و کیفیت فیلمش نسبت معکوسی برقرار است. یعنی از این پس اگر ببینم یک کارگردان بدون هیچ دلیلی از همان ابتدا جشنواره را شلوغ کرده و میکوشد ژست اعتراض به همه کس و همه چیز بگیرد، پیشاپیش خود را برای دیدن فیلمی ضعیف از او آماده میکنم. بیسر و صداترین کارگردانهای امسال "هومن سیدی"، "سهیل بیرقی" و "بهرام توکلی" بودند. هر سه توانستند آثاری به مراتب باکیفیتتر از همتایان-شان (هر یک در ژانر فیلم خود) بسازند. این درس مهمی است.
ذوالفقاری بابیان این نکته که نشست-های خبری جشنواره دارد تبدیل به میدان جنگ گلادیاتورها میشود، گفت: سطح اکثر پرسشها بهشدت پایین است و جمعی از این پرسشگران در مقابل موضع گرفتن سینماگر برمیآشوبند. عدهای دقایقی گاه طولانی وقت جلسه را میگیرند تا تحلیل خود را از فیلم بیان کنند. گویی همه منتظر تفسیر او بودهاند! مهم نیست دو طرف بحث ادعای فیلم دیدن و تاب خواندن داشته باشند. خندههای تمسخرآمیز، خشمها و عصبیتها تفاوت زیادی با نشستهای خبری بعد از مسابقات فوتبال ندارد. جالب اینجاست که تعدادی از دوستان رسانهای که زود رگ گردنی میشوند، همانهاییاند که به تأکید میگویند و مینویسند که سینما جدی نیست و سرگرمی است. معلوم نیست برای چیزی غیر جدی چرا باید این قدر انرژی خرج کرد.
وی در خاتمه اعلام داشت: هیچ طیف و گروهی از دیگران پیش نیست. سینماگران و مدیران و اهل رسانه همه در یک سطح اند. کیفیت کارمان هم تفاوتی باهم ندارد. جشنواره فجر همین است. دورهمی آدمهایی که نود درصدشان تصور متفاوت بودن دارند اما سواد و دانش آنها از سطح مشخصی فراتر نمیرود و بسیار به هم نزدیکاند.
ارسال نظر