آرایش جنگی دشمن و آرایش مناسب ملت / اتحاد ملت رمز پیروزی و عبور از جنگ ترکیبی98

به گزارش گلستان 24 ؛ دکتر حسن بیارجمندی فارغ التحصیل دانشگاه وزارت خارجه روسیه و تحلیلگر انقلاب های رنگی و براندازی به تحلیل بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار معلمان و فرهنگیان راجع به آرایش جنگی دشمنان انقلاب اسلامی و ضرورت آرایش مناسب ملت ،پرداخته است.

مقدمه

امام خامنه ای در آخرین فراز از بیانات شان در دیدار معلمان و فرهنگیان۱۱ /اردیبهشت/ ۱۳۹۸ فرمودند که :«من آخرین مطلبی که میخواهم به شما عزیزان عرض بکنم، این است که توجّه بکنید، امروز دشمنِ ما از همه‌ی اطراف مشغول تهاجم است؛ از لحاظ اقتصادی که می‌بینید؛ از لحاظ اطّلاعاتی، مشغول برنامه‌ریزی‌اند که نفوذ اطّلاعاتی کنند؛ از لحاظ فضای مجازی، دارند برنامه‌ریزی میکنند برای اینکه از این طریق به کشور ضربه بزنند. دشمن است دیگر! دشمن در درجه‌ی‌ِ اوّل یعنی آمریکا و صهیونیسم؛ مخصوص این حکومتِ فعلیِ آمریکا هم نیست، قبلی‌ها هم همین جور بودند، منتها با شکلهای مختلف.

از همه طرف دشمن وارد شده. مسئولین کشور و آحاد توانا و آحاد مردم باید در مقابله‌ی با این دشمن هر کاری که میتوانند [انجام دهند]. در هر بخشی، در هر رشته‌ای که میتوانند، بایستی خودشان را آماده کنند، وارد میدان باشند. احساس مسئولیّت کنند. آرایش دشمن آرایش جنگی است؛ از لحاظ اقتصادی آرایش جنگی گرفته؛ از لحاظ سیاسی آرایش جنگی گرفته؛ فقط از لحاظ نظامی علی‌الظّاهر آرایش جنگی ندارد که آن هم البتّه حواس نظامی‌های ما  جمع است؛ همان‌ طور که عرض کردم از لحاظ فضای مجازی آرایش جنگی گرفته؛ در مقابل این دشمنی که آرایش جنگی در مقابل ملّت ایران گرفته، ملّت ایران بایستی آرایش مناسب بگیرد، باید خودش را آماده کند در همه‌ی بخشهای مختلف.»[1]

 بطور قطع همانطور که معظم له در امر مولوی خویش راجع به «آرایش مناسب [از جمله دفاعی]» مقدمتا ابعادی کلی از آرایش جنگی دشمن را بر شمردند؛  در این یادداشت بررسی و تحلیل این آرایش در ابتدا یک امر ضروری و بسیار واجد اهمیت است چراکه بلحاظ فنی و علمی بدون شناخت آن طراحی آرایش دفاعی و حتی در بعض مواقع (مثلا حوزه اطلاعاتی ) پیشدستانه و تهاجمی مناسب آن امکان پذیر نیست.

ابعاد ظاهری و پنهانی تهدیدات هیبریدی در « دوران پسابرجامی»

تهدیدات مربوط به جنگ هیبریدی(Hybrid war) یا ترکیبی جغرافیای گسترده ای را در سطح جهان در بر می گیرد و جمهوری اسلامی ایران یکی از اصلی ترین و مهمترین این کشورها می باشد که در اولویت این جنگ ایالات متحده و کشورهای اروپایی قرار گرفته است.

 جینا هاسپل، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) ماه گذشته اعلان داشت که :« برای آن‌ها که تازه‌کارند [بگویم که]ما زمان، وقت و خلاقیت بیشتری صرف تلاش برای مقابله با برخی از سرسخت‌ترین دشمنانمان[از جمله ایران] کرده‌ایم.»[2]

شناخت ابعاد این آرایش جنگ ترکیبی با ویژگی های بر شمرده و ذاتی این نوع از جنگ ها یعنی خلاقیت ، ابهام و نیز عناصر ادراکی و شناختی با توجه به اطلاعات آشکار موجود و سناریوهای آن  بالاخص از طریق«تقاطع گیری های اطلاعاتی » در جنگ یاد شده – که مورد حمایت سازمان سیا و متحدین اروپایی و منطقه ای آن  و نیزپیوست و پوشش پیچیده فضای مجازی تحت یک شبکه جهانی رسانه های اپوزیسیون است -  چندان مشکل نیست.

4سال قبل و در حدود نیمه های موج سوم ده ساله (88-98)دشمنان برای براندازی نظام جمهوری اسلامی، ارگان رسانه ای شورای روابط خارجی آمریکا پیشنهاد هایی  را به دولت آمریکا و دولت آتی(ترامپ) این کشور ارائه داد؛ این پیشنهاد ها برای« دوران پسابرجامی» آماده شد و به دولت آمریکا تأکید می کرد که اگر زمانی مجددا(همچون 88) جنبش اعتراضی در ایران (سال 98) شکل گرفت، آماده باشد و از آن فرصت بهره برداری کند[3]؛این پیشنهادات عبارتند از

الف : بازگرداندن معماری تحریم های ایران تا جایی که امکان پذیر است

ب : بیرون کردن ایران از اقتصاد جهانی

ج : ایجاد کمپین جنگ سیاسی و تفرفه انداختن در دایره حاکمیتی ایران

د: استراتژی فشار بر ایران با محوریت فشار از داخل بر ایران

ه: بسیج مخالفان ایران در خارج از کشور

و: پمپاژ این ادعا در تلویزیون و رسانه های اجتماعی: تنها حاکمیت اشتباه روحانیان موجب محدودیت اقتصادی و محرومیت سیاسی ایران شده است

ز: منابع مالی سپاه علاوه بر تحریم های اولیه، ذیل تحریم های ثانویه قرار گیرند

ح: معرفی نام سپاه پاسداران به عنوان سازمانی تروریستی

ک: معرفی مقام های سپاه پاسداران به عنوان ناقضان حقوق بشر

ل: حفظ تحریم ها علیه موسسات مالی ایران [4]

و اکنون بعد از 4سال، عمده این پیشنهادات توسط دولت ترامپ اجرایی شده است و این بخوبی نشان می دهد که بر خلاف بعض تحلیل های ایستا و سطحی ،این اقدامات از یک پشتوانه فکری و عمق لازم برخوردار بوده و تمامی آنها براساس مبانی جنگ های ترکیبی در یک فرآیند و بصورت هماهنگ برای آسیب وارد کردن خاص در طیف گسترده ای از توابع آن بشکلی هم افزا بکار گرفته شده اند.

البته شواهد بسیار دیگری می توان برای هر یک از پیشنهادات و مجموعه آنها در دوره یاد شده می توان ارائه نمود. از جمله جلسه کمیته امور خارجی کنگره آمریکا در فوریه 2017با حضور اسکات مادل افسر ارشد سازمان اطلاعات آمریکا .در این جلسه مادل اعتقاد دارد که انتخاب دونالد ترامپ و تمایل آشکار تیم امنیت ملی وی برای تشدید موضع آمریکا در برابر ایران، این اجازه را به آمریکا می‌دهد که توصیه‌های سیاسی سختگیرانه‌تری را در این راستا داشته باشند که به زعم وی موضع آشتی جویانه و نرمتر در طول هشت سال ریاست جمهوری «باراک اوباما» را نیز رد می‌کند.

 به گفته وی یک رویکرد سختگیرانه باید حمایت عمومی را هدف قرار دهد و از مسائل ایران نیز به نفع خود استفاده کند. مادل به ابعاد این جنگ هیبریدی اذعان می کند که این توصیه‌ها نیز در راستای اعمال فشار نظامی و غیرنظامی علیه جمهوری اسلامی ایران است و پیشنهاداتی در قالب یک بسته به  رئیس کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا ارائه می دهد که مهم ترین قسمت های آن به شرح ذیل است:

الف : انتقاد از عملکرد بازوی رسانه‎ای سیا و وزارت خارجه آمریکا و ضرورت تغییرات اساسی در ساختار برنامه‌سازی «صدای آمریکا» و بخش «رادیو فردا» . با تاکید بر ؛

1-بولد سازی و انعکاس ویژه اخبار مربوط به کارگران، کارخانه‌ها، فعالان حقوق زنان و معلمان ، حتی اگر این اعتراضات محلی و کوتاه مدت باشند.

2- مورد هجمه قرار دادن فعالیت های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جهت بدبین کردن مردم نسبت به پشتیبان انقلاب اسلامی

3- مانور ویژه بر فساد اقتصادی در ایران

ب: تشدید موج جنگ اطلاعاتی به رهبری آمریکا علیه ایران با متهم کردن آن به ارتباط با تروریسم و فساد با تاکید بر ایجاد خشم عمومی و ایجاد اشتیاق برای سخن گفتن علیه حکومت .از جمله تحت محورهایی چون حقوق زنان، حقوق معلمان، ایجاد تفرقه های قومی و مذهبی، افزایش تنش ها و ایجاد بحران های اجتماعی از معضلات موجود مثل آلودگی هوا، ایجاد جنبش های کوچک اما سازمان دهی شده، تمرکز روی موضوع بیکاری جوانان تا بتوان روی ذهنیت مردم ایران تاثیرگذاشت.

ج:کمک گرفتن از سعودی ها به عنوان همکار موثر برای ضربه زدن به  جمهوری اسلامی ایران

د: بازسازی شبکه اطاعاتی آمریکا و اروپا در ایران از طریق مشوق های خاص و افزایش شکاف در حکومت و جدا کردن افراد از آن و نیز تحریک به «فرار مغزها»، دانشمندان و متخصصان ارشد سازمان های حساس حکومت ایران

ه:افشای دامنه نقض حقوق بشر در ایران به وسیله  اضافه کردن نام افراد ایرانی به فهرست ماگنیتسکیو یا با ایجاد کردن لیستی مخصوص برای ایران.کنگره باید با تصویب قانونی دولت را موظف به ارائه گزارش هر سه ماه یکبار درباره فساد و نقض حقوق بشر در ایران

و:ایجاد فتنه مذهبی در قم و نجف  از طریق ایجاد اختلاف و تفرقه میان مراجع تقلید قم و نجف

 ز: تشویق عربستان و دیگر همکاران آن در شورای همکاری خلیج فارس به حفظ استراتژی خود در راستای مقابله با ایران در منطقه .[5]

اضلاع اصلی آرایش جنگی هیبریدی دشمنان در موج سوم براندازی

سناریو های متعددی روی میز عملیاتی دشمنان در موج سوم براندازی(88-98) به اقتضای این جنگ تحمیلی هیبریدی از همان سال 88 قرار گرفته است که هر یک از آنها اضلاع اصلی این جنگ را ترسیم می نماید.این سناریوها عبارتند از:

الف_ جنگ سیاسی- انتخاباتی با سناریوی پاریس تحت راهبرد « تغییر از طریق صندوق آرای انتخابات» با همکاری سازمان های اطلاعاتی کشورهای فرانسه و آلمان.(88-98)

ب_ نفوذ و جنگ اطلاعاتی با سناریوی وین(اتریش)  تحت راهبرد «مذاکره مستقیم با ایالات متحده آمریکا و رابطه با غرب » با همکاری سازمان امنیت و همکاری اروپا، دولت اوباما و دستگاه سیاست خارجی و جامعه اطلاعاتی آمریکا براساس ایده« پیروزی بدون جنگ» ریچارد نیکسون (فروردین 91تا فروردین 97)

ج: جنگ نفوذ مذهبی و ایدئولوژیک با سناریوی کلمبیا تحت راهبرد«دو قطبی سازی دینی و مرجعیت مذهبی با معرفی الگوی جدیدی از اسلام و رهبری سازی متناسب با آن» با همکاری دانشگاه کلمبیا نیویورک و...(تیرماه 92 تا اسفند 94)

 د: جنگ اقتصادی و بازرگانی با سناریوی اندونزی تحت راهبرد « گسست ساختارهای اقتصادی و اجتماعی ایران از طریق بحران سازی های اقتصادی ،سیاسی و ایدئولوژیک» با همکاری کالج دارتموث، اندیشکده وودرو ویلسون و وزارت خزانه داری آمریکا(آذر 96تا مرداد 97)

ه: جنگ نیابتی تجزیه طلبانه با سناریوی لیبی تحت راهبرد« گسست جغرافیایی پیرامون- مرکز از طریق یک جنگ ادراکی- شناختی در بستر فضای مجازی و کانال های تلگرامی» با همکاری عربستان سعودی،امارات متحده عربی،رژیم صهیونیستی و سازمان منافقین و سلطنت طلب ها و نیز گروهک های تجزیه طلب(تیرماه 96 تا دی ماه 96)

و:جنگ و آشوب داخلی با سناریوی یوگسلاوی تحت راهبرد«سایه یک جنگ موهوم و بی ثباتی سیاسی از طریق ایجاد فترت در مدیریت اجرایی کشور »با همکاری جریان نفوذ و انحرافی(مرداد ماه 97تا کنون)

ز: جنگ اقلیمی و زیستی با سناریوی ویتنام تحت راهبرد ترکیبی« تجربه جنگ اقلیمی با بلوک شرق»! برای بی ثباتی زیست محیطی، تحلیل نیروها و وارد کردن آنان به یک روند فرسایشی و بالاخص غفلت از آرایش اصلی جنگی دشمن و خارج کردن کشور هدف از آرایش مناسب دفاعی

ح: جنگ رسانه ای بعنوان پیوست تمامی سناریوهای یاد شده  تحت راهبرد « اعمال قدرت هوشمند برای راهبری و عملیاتی نمودن سناریوهای یاد شده و اختلال ملی در ترجیحات داخلی و خارجی و نیز شکل‌دهی به ترجیحات کاذب! و نهایتا جابجایی آنها در کشور با توسل به جنگ ادراکی-شناختی» با جبهه سازی هوشمند شبکه های رادیویی – تلویزیونی فارسی زبان اپوزیسیون ،سایت ها و تارنماهای فارسی زبان ضد انقلاب،روزنامه های زنجیره ای تجدیدنظرطلب داخلی و صفحات مجازی در بستر ارتباطات ویژه کانال ها و گروه های تلگرامی.

«خطای ادراکی کوه یخ» در آرایش جنگ هیبریدی

در پدافند ، جهت دفاع موثر در برابر آفند هیبریدی با یک خطای معمول  به نام «خطای ادراکی کوه یخ» مواجه می شویم که عدم درک و شناخت درست از آن ، کشور هدف را با «بحران اسب تروآیی» و النهایه شکست و فروپاشی مواجه خواهد نمود؛ اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی نمونه آشکاری از آلودگی به این خطای ادراکی هستند.

بر این اساس شکل و آرایش جنگ ترکیبی به یک کوه یخی تشبیه می‌شود که بخش عمده ای از آن که در آب فرو رفته و دیده نمی شود و فقط بخش ظاهری و یا همان بیرونی آن، نشان داده می شود! و همین ظاهربینی و سطحی نگری مفرط به این نوع جنگ منجر به غفلت از دیگر اضلاع اصلی و بنیادین ترکیب یافته آن می شود.

بنابراین با توجه به آرایش جنگ ترکیبی یاد شده ضرورت دارد که ابتدا با یک تحلیل عمیق و پویا ،لایه لایه های آن تحلیل و متناسب با آن، مدل و لایه های اصلی اطلاعاتی و عملیاتی طرح ریزی شود.

در همین ارتباط رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات خویش در دیدار یاد شده ضمن تاکید بر گرفتن « آرایش مناسب ملت» به رمز پیروزی و عبور از جنگ ترکیبی اشاره می کنند:« و یکی از اساسی‌ترین کارها حفظ اتّحاد و وحدت کلمه است. آحاد ملّت مراقب باشند به خاطر اختلاف نظرهای کوچک و اختلاف سلیقه‌های کوچک، در مقابل هم قرار نگیرند. بدانند که قدرت این ملّت در اتّحاد است؛ اتّحاد آحاد مردم، اتّحاد گروه‌های اجتماعی گوناگون، اتّحاد اقوام مختلفی که در کشور زندگی میکنند، اتّحاد مسئولین کشور با مردم، مردم با مسئولین کشور؛ این است که به این کشور اقتدار میبخشد و تا حالا اقتدار بخشیده و بحمدالله این اقتدار هست؛ این [اقتدار] را حفظ کنند. و بدانند به توفیق الهی این توطئه‌هایی که دشمن دارد انجام میدهد، همه‌ی این تدبیرهایی که علیه ملّت ایران دارند انجام میدهند، با وجود تبلیغات وسیعی که برای مشوب کردن ذهنها و مخلوط کردن صحنه دارند، به ضرر خود او تمام خواهد شد. »

تاکید خاص معظم له به این موضوع بعنوان اساسی ترین اقدام در مقابله با آرایش جنگی ؛ به این دلیل است که براساس طرح ریزی جنگ اقتصادی و بازرگانی(هسته اصلی و قابل ادراک ظاهری و پنهان کوه یخی جنگ ترکیبی) با سناریوی اندونزی؛ اساسا نیز بحران سازی های اقتصادی ،سیاسی و ایدئولوژیک به منظور گسست ساختارهای اقتصادی و اجتماعی در ایران است و این خود یک اقدام بنیادین و زیرساختی در جنگ های ترکیبی است.

در همین راستا روزنامه تجدیدنظر طلب اعتماد ، گفتگوی مکتوبی ! با میثاق پارسا طراح این نسخه از براندازی نرم جمهوری اسلامی با تیتر  «مذاکره» نرم ترین راه گذار به دموکراسی[6] دارد که شاه کلید آنالیز و تحلیل «آرایش جنگی دشمنان» است؛ میثاق پارسا در بخشی از این گفتگوی سفارشی می گوید: « توسعه دموکراسی[7*] فقط با بسیج و اعتراض عمومی و با گسست ساختارهای اجتماعی و اقتصادی برقرار می شود .اینکه فرجام این مسیر موفقیت آمیز است یا خیر ، در گرو تضادها و بحران های اقتصادی ، سیاسی و ایدئولوژیک است »

بر همین اساس از نظر نگارنده مدل آرایشی مناسب در برابر آرایش جنگی دشمنان برخلاف آرایش کنونی که مبتنی بر اعتبار ویژه به اضلاع انحرافی و ظاهری راس کوه یخی (جنگ برجام،تهدید نظامی و جنگ دیپلماسی و نیز نگاه سطحی به جنگ اقتصادی-تحریمی و النهایه جنگ ادراکی متاثر از آن است)؛ می بایست در سایه« حفظ اتّحاد و وحدت کلمه» به حفظ ثبات اجتماعی و سیاسی با تاکید بر تقویت بنیه اقتصادی عامه مردم و نیز حفظ و صیانت از ادراکات و قوه شناخت عامه مردم(بصیرت) اهتمام ویژه ای ورزید.ان شاءالله

[1] https://www.leader.ir/fa/speech/22961

[2] https://www.wsj.com/articles/cia-shifts-to-focus-more-on-russia-and-iran-director-says-11555616960

[3] https://www.foreignaffairs.com/articles/iran/2015-12-14/time-get-tough-tehran

[4] http://tabyincenter.ir/23472

[5] https://www.mizanonline.com/fa/news/283821

[6] روزنامه اعتماد به شماره 3900 مورخه ۱۶/۶/۹۶ صفحه ۸

[7] هاله اسفندیاری مدیر بخش مطالعات خاورمیانه در اندیشکده ویلسون در مجله فارن افرز حاشیه ای بر کتاب جدید دکتر میثاق پارسا ( استاد جامعه شناسی در ایالت نیوهمشایر آمریکا ) با عنوان «کدام راه، دموکراتیزه شدن ایران را رقم می زند: رفورم یا انقلاب» و در راستای جنگ سیاسی-انتخاباتی با سناریوی پاریس می نویسد:« [جنبش سبز] می داند که « اصلاحات تدریجی » از طریق « صندوق انتخابات » خیلی بهتر از استفاده از گلوله است .

* در جنگ سیاسی-انتخاباتی با سناریوی پاریس ؛ نفوذ به مراکز تصمیم سازی و تصمیم گیری جمهوری اسلامی و تغییر محاسبات نظام از طریق صندوق آرا انتخابات با تاکتیک های هجمه به نظام سیاسی کشور تحت پوشش دفاع از جمهوریت و صیانت از آن،هجمه به شورای نگهبان و فقهای انقلابی آن ؛ رخنه غیرمستقیم به شورای نگهبان جهت دو قطبی سازی (فقها و حقوقدانان) و اختلال در نظارت استصوابی از طریق حذف حقوقدانان انقلابی و انتخاب حقوقدانان...!؛نفوذ در هیات های اجرایی انتخابات و جابجایی کارشناسان خبره ، ثبت نام های حداکثری در انتخابات ها و ایجاد لایه های پنهانی از نامزدهای انتخاباتی و بهره گیری از امواج رد صلاحیت های آوانگاردهای انتخاباتی برای موج سواری ها – که همگی تحت پوشش فضای مجازی تلگرامی مورد حمایت قرار می گیرند – و نهایتا بهره گیری از بمب های رسانه ای هوشمند صوتی(انحراف شنیداری) و دودزا (اختلال دیداری ) از سال 90 اجرایی شده است.

انتهای پیام/