دکتر یدالله جوانی معاون سیاسی سپاه:
هدف ترامپ از این هیاهو چیست؟
هدف ترامپ از این هیاهو کشاندن جمهوری اسلامی ایران پای میز مذاکره است . به زعم آمریکاییها، فشارهای حداکثری مقاومت و ایستادگی ملت ایران را در هم شکسته، آنان را به سازش و کوتاه آمدن وادار میکند.
به گزارش گلستان 24 ؛ دونالد ترامپ از زمان ورود به کاخ سفید، علیه جمهوری اسلامی هیاهویی به راه انداخته و به زعم خود مرتب جولان میدهد و رجزخوانی میکند. در ابتدا مجموعهای از خواستهها را مطرح کرد و پس از ناکامی در رسیدن به این خواستهها، از برجام خارج شد. ترامپ آمریکا را به این دلیل از برجام خارج کرد که بتواند بدون هیچ نوع محدودیتی، هر نوع فشاری را علیه ملت ایران اعمال کند. در دوره یک ساله پس از خروج آمریکا از برجام، تحریمها یکی پس از دیگری بازگشت و روز به روز تحریمهای جدید بر آن افزوده شد. ترامپ در راستای فشار بر جمهوری اسلامی، شعار به صفر رساندن صادرات نفت ایران را، توأم با جلوگیری از ورود دلار و دیگر ارزهای خارجی به ایران، بخشی از ادبیات ضد ایرانی خود کرد و اعضای اصلی تیمش، همانند جان بولتون و پمپئو این شعار را تکرار کردند. تلقی آنان این بود که با آن خروج و این شعار، ایران به هم ریخته و انقلاب اسلامی چهل ساله نخواهد شد. چهل ساله شدن انقلاب اسلامی و برپایی جشنهای چهل سالگی و حماسه ماندگار راهپیمایی 22 بهمن سال 1397، همه محاسبات تیم ترامپ، متحدان آمریکا و ضد انقلاب را برهم زد.
ترامپ برآشفته از این ناکامی، برخلاف قواعد حقوقی و عرف بینالملل، سپاه پاسداران را در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا قرار داد. رئیسجمهور آمریکا در ماههای اخیر، هر نوع فشار ممکن را علیه جمهوری اسلامی جستوجو کرده و دنبال میکند. آمریکاییها برخلاف شعارهای بشردوستانهای که میدهند، حتی از کمکهای ایرانیان خارج از کشور به هموطنان سیلزده جلوگیری کردند تا مبادا دلاری وارد ایران شود. معافیت هشت کشور خریدار نفت ایران را تمدید نکردند و هر روز دستور اجرای یکسری تحریم جدید را صادر میکنند. مسیر به گونهای پیش میرود که گویا رئیسجمهور آمریکا قصد دارد بر مبنای راهبرد فشار حداکثری، هر نوع خرید و فروشی را با ایران از سوی هر کس و هر کشوری ممنوع و تحریم کند؛ در این هنگامه، آمریکا ناو هواپیمابر «یو اساس آبراهام لینکلن» را روانه منطقه میکند! پس از انتشار خبر اعزام ناو آمریکا به منطقه، آقای جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید میگوید دولت ترامپ، در حال استقرار یک گروه از ناوهای جنگی و بمبافکنها در منطقه خاورمیانه است که این اقدامات در واکنش به «نشانهها و هشدارهای» ایران خواهد بود.
اکنون سؤال این است که آیا آمریکاییها به دنبال آن هستند که در کنار فشار اقتصادی، از قدرت نظامی خود نیز علیه جمهوری اسلامی استفاده کنند؟ آیا هدف این هیاهوها، گرد و خاکها و رجزخوانیها همراه با اعزام ناو هواپیمابر جنگی، پیام جنگ به ایران است؟ آیا هدف ترامپ، همان چیزی است که در داخل افرادی به طرق مختلف آن را بیان داشته و میگویند، جنگی در پیش است؟
در پاسخ باید گفت، به دلایل مختلف جنگی در پیش نخواهد بود و از جمله این دلایل، حالت شب عملیاتی داشتن نیروهای مسلح کشور است. هرگونه خطای راهبردی آمریکاییها در راستای به کارگیری قدرت نظامی، بیدرنگ با واکنش قاطع و همهجانبه مواجه شده و آنگاه سراسر منطقه غرب آسیا، به جهنمی برای نیروهای نظامی تروریستی آمریکا تبدیل خواهد شد. آمریکاییها و همه کارشناسان برجسته نظامی جهان، این برآورد را یک برآورد علمی و واقعی میدانند. آنها به درستی از شکستهای راهبردی اقدامات نظامی خود در افغانستان و عراق، این درس را آموختهاند که باید گزینه ورود به جنگ نظامی با کشوری، چون ایران را برای همیشه کنار بگذارند.
بنابراین در پاسخ به پرسش مطرح شده باید گفت، هدف اصلی آمریکاییها و به طور مشخص تیم ترامپ از این هیاهوها، کشاندن جمهوری اسلامی ایران پای میز مذاکره است. به زعم آمریکاییها، فشارهای حداکثری مقاومت و ایستادگی ملت ایران را در هم شکسته، آنان را به سازش و کوتاه آمدن وادار میکند. بنابراین هدف اصلی و راهبردی، شکستن مقاومت چهل ساله ملت ایران، در برابر آمریکا به منزله محور و نماد استکبار، قلدری و زورگویی است. ایستادگی ملت ایران در این چهل سال در برابر جبهه استکبار، کار دست آمریکاییهای مستکبر داده، آنان را برآشفته و عصبانی کرده، چرا که روز به روز در جهان، بر تعداد ملتها، سازمانها و گروههایی که در برابر آمریکای جنایتکار دست به مقاومت پیروزمندانه میزنند، افزوده میشود. در ادامه این نوشتار کوتاه، دو نکته را باید مورد توجه قرار داد:
1ـ نشانههای این هدف کدام است؟
نشانههای فراوانی وجود دارد که آشکار میکند آقای ترامپ، در آرزوی مذاکره با ایران است. او این فشارها را اعمال میکند تا شاید جمهوری اسلامی به مذاکره تن دهد. بر علایم و نشانها و گزارههای زیر باید تأمل کرد؛
الفـ رئیسجمهور آمریکا چندی پیش در پاسخ به پرسشی درباره اعزام ناو هواپیمابر جنگی به سمت خلیجفارس با تکرار ادبیات تهدید در نهایت میگوید: «میدانید دوست دارم درباره ایران چه اتفاقی بیفتد؟ دوست دارم به من زنگ بزنند!» وی در ادامه میگوید: «کاری که آنها باید بکنند این است که با من تماس بگیرند و (پای میز مذاکره) بنشینند. میتوانیم توافق کنیم و به یک توافق منصفانه دست پیدا کنیم.» جالب است که ترامپ برای تشویق به مذاکره و تقویت ایده مذاکره در ایران میگوید: «آنها باید تماس بگیرند و اگر این کار را انجام دهند، ما آماده گفتوگو با آنها هستیم. آنها میتوانند از لحاظ مالی بسیار بسیار تقویت شوند؛ قابلیتهای بالایی دارند!» بـ وزیر خارجه آمریکا نیز با صدور بیانیهای، هدف اصلی از این هیاهو را چنین بیان میدارد: «ترامپ به دنبال دیدار با مسئولان ایران و رسیدن به توافق با این کشور است.» جـ جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا در توئیتی نوشت: «آمریکا به فشار حداکثری بر ایران تا زمانی که سران این کشور تصمیم به تغییر رفتار غیر سازنده خود در منطقه بگیرند، به حقوق مردم ایران احترام بگذارند و به پای میز مذاکره باز گردند، ادامه خواهد داد.»
نمونههای یاد شده و صدها نشانه دیگر، مشخص میکند که براساس واقعیات منطقه، ترامپ مهمترین هدف و آرزویش شکستن مقاومت ملت ایران و جمهوری اسلامی است و تن دادن به مذاکره، نماد این شکسته شدن است.
2ـ آیا جمهوری اسلامی ایران به مذاکره تن خواهد داد؟
برخلاف تبلیغات و عملیات روانی دشمن و عوامل داخلیاش و بعضاً افرادی در داخل که هر کدام با انگیزههای خاص خود میگویند، دو راه جنگ یا مذاکره بیشتر پیش روی جمهوری اسلامی قرار ندارد و بهتر آن است که به مذاکره تن دهیم، باید گفت کشور و ملت ظرفیت و آمادگی لازم برای تداوم ایستادگی را دارد. اکنون و به دنبال تصمیم راهبردی شورای عالی امنیت ملی برای کاهش تعهدات برجامی، شاهد پدیدآیی اجماع ملی برای تداوم ایستادگی در کشور هستیم. به طور قطع این ایستادگی، همه تهدیدات علیه جمهوری اسلامی و ملت را به فرصت تبدیل کرده، شکوفایی اقتصادی به عنوان ثمره این ایستادگی در برابر تحریمهای آمریکا، پاداش الهی به مردم ایران خواهد بود.
ارسال نظر