کودک خود را تشویق نکنید
تشویق یکی از رایجترین روشها در تربیت فرزند است. وقتی فرزند ما عمل خوب و نیکویی انجام میدهد به جهت تقویت و تکرار عمل او را تشویق میکنیم اما چرا تشویقهای ما همیشه نتیجه مطلوب را در برنداشته و فرزند عمل را تکرار نمیکند؟ آیا باید از شیوه خاصی در تشویق استفاده کنیم؟ آیا ممکن است تشویق نتیجه معکوس داشته باشد؟
به گزارش گلستان ۲۴؛ پیرمرد هرروز عصر هنگام استراحت عصرگاهیاش -یعنی درست زمانی که میخواست چرتی بزند- با صدای فوتبال بازی کردن بچههای کوچه از خواب میپرید. جیغوداد بچهها نمیگذاشت بخوابد، داد زدن و دعوا کردنِ بچهها هم که دیگر فایدهای نداشت.
یک روز عصر پیرمرد زمانِ بازیِ بچهها به کوچه رفت و این بار بهجای دعوا کردن، لبخند بر لب با بچهها حال و احوال کرد و نفری دو هزار تومان هم به آنها هدیه داد و گفت: «بچهها اگر فردا هم همین ساعت بیاید اینجا بازی کنید، بازهم بهتون جایزه میدهم.» بچهها هم خوشحال، جیغ و هورا کشیدند. دیگر تبدیل به روال شده بود: بچهها هرروز سر ظهر میآمدند و بازی میکردند؛ پیرمرد هم به آنها دو هزار تومان هدیه میداد و تأکید میکرد که اگر فردا هم بیاید، بازهم به شما جایزه میدهم! تا اینکه ناگهان این جایزهها قطع شد. بچهها میآمدند بازی میکردند؛ ولی دیگر خبری از پیرمرد و جایزههایش نبود. یکی دو روزی به هوای جایزه آمدند، اما خبری نبود! پیگیر پیرمرد که شدند، جواب شنیدند که «دیگر از جایزه خبری نیست!» غم و ناراحتی در چشمهای بچهها موج میزد: غمی با طعم عصبانیت. از غرولند کردن به بحث کردن رسیدند و نتیجه گفتگوهایشان این شد که «اصلاً ما برای بازی دیگر به این محله نمیآییم، میرویم یک محله دیگر! اصلاً چیه اینجا!؟»
پیرمرد بدون درد و ناراحتی به خواستهاش رسیده بود، دیگر بعدازظهرها میتوانست با خیال راحت روی صندلی راحتیاش بنشیند و غرق درد خاطراتش شود و چُرت دلچسب عصرگاهی او را با خود ببرد.
برای تحلیل اتفاق داستانِ ما باید بدانیم که انگیزه انواعی دارد: انگیزه درونی (لذت شخصی و ...) که از درون خود فرد میجوشد و محرک عمل میشود؛ و انگیزه بیرونی، مثل رسیدن به پول و امکانات و غیره که از بیرون ما را برای عمل تهییج میکند. انگیزه درونی بهشدت پایدارتر و مقاومتر از انگیزه بیرونی است، چون انگیزههای بیرونی اگر در تعارض با انگیزههای درونی مثل تنبلی و یا دیگر انگیزههای بیرونی قرار بگیرد احتمال شکست و یا تغییر مسیرش بسیار بالاست.
کاری که پیرمرد کرد تشویق بود، او بچهها را برای بازی تشویق کرد و جایزه داد اما برخلاف انتظاری که میرفت با قطع شدن انگیزه بیرونی حتی انگیزه درونی که همان لذت فوتبال و بازی بود هم برای بچهها باقی نماند و عمل بهشدت تضعیف شد. این همان کاری است که خیلی اوقات ما با تشویق کردنهای غلط با بچههایمان انجام میدهیم، با انگیزههای بیرونی، انگیزههای درونی و پاکِ آنها را ذبح میکنیم.
اما چه نوع تشویقی موجب تقویت عمل به شکل صحیح میشود؟
سه نوع تشویق وجود دارد تشویقهای مادی، فعالیتی و اجتماعی.
تشویق مادی همان جایزههای مادی و کمد جوایز است. تشویقی دمدستی و آسانترین نوع آن، که بسیار مورد استفاده قرار میگیرد اما بدترین نوع تشویق همین نوع است؛ چراکه در بسیاری از اوقات انگیزه بیرونی را جایگزین انگیزه درونی میکند و با از بین رفتن انگیزه بیرونی (به هر شکلی)، انگیزه عمل از بین رفته و عمل نیز تضعیف و یا حتی خاموش میشود. همانند پدری که برای تشویق دختر کوچکش پولی زیر جانماز کودک میگذارد و میگوید فرشته خانم برای دختر گُلم آورده است. از فردا بعد از هر نماز کودک زیر سجاده را جستجو میکند تا هدیه فرشته خانم را بردارد و وقتی چیزی نمییابد با فرشته خانم قهر میکند و نماز را ترک؛ و پدر بیچاره که انتظار تقویت نمازخوانیِ دخترش را داشت، حالا به استیصال میافتد.
تشویقهای فعالیتی (در قبال کار خوب، شهربازی بردن یا بازی خاصی را با کودک انجام دادن) رتبه بعدی تشویقها است و بسیار کمتر از تشویق مادی انگیزه عمل را بیرونی میکند اما بااینوجود گاهی این اثر منفی را دارد.
بهترین نوع تشویق، تشویق اجتماعی است: اینکه زمینه بروز و ظهور و دیده شدنِ کارِ خوب کودک بین دیگران را فراهم کنی تا مورد تشویق جمع قرار بگیرد؛ یا حتی یک بوسه و نگاه محبتآمیز در پاسخ به کار خوب او در این گروه از تشویق قرار میگیرد. این نوع تشویق بهشدت حس رضایت از خود را در کودک بالا برده و او این حس خود را مدیون آن عمل خاص میداند، پس بیشتر به آن علاقه نشان میدهد؛ و نکته قابلتوجه این است که اینجا ادامه فعل خوب، به خاطر رسیدن به یک انگیزه بیرونی مثل جایزه و پول نیست بلکه نفس عمل و حس رضایت از عمل او را به سمت تکرار آن میکشاند.
مدرسهای برای کارهای خوب بچهها امتیاز قرار میدهد و برای تعداد مشخصی از امتیاز جلسه صمیمی دونفره و چای خوردن با مدیر مدرسه را بهعنوان جایزه قرار میدهد. این نوع تشویق نهتنها موجب تکرار عمل میشود؛ بلکه اعتماد به نفس کودک را نیز بالا میبرد و از طرف دیگر احساس حسادت کودکان دیگر را به سمت رقابت سالم و انجام فعل خوب سوق میدهد.
مهم است کودک را چگونه تشویق میکنیم. هر تشویقی نتیجه دلخواه و تقویت عمل را به همراه ندارد؛ و طبیعی است که تشویق نکردن از تشویق بد کردن بهتر است. والدین و مربیان دانشآموزان باید توجه کنند که برای نتیجه بخشی تشویق و تقویت عمل، صبوری و خلاقیت در انتخاب تشویق بسیار ضروری است و با خود بی اندیشند که با یک تیر چند نشان دقیق زدن بهتر است یا به خیال درست کردن ابرویی چشمی را کور کردن؟!
منبع: فارس
ارسال نظر