صوت / شب هفتم محرم؛ علیاصغر (ع)
«لبهایش تشنگی را میمکد. برای آن حجم کوچک مظلوم، چند قطره هم کافی است. عطش علیاصغر، معرکه را به چالشی لطیف میکشد. نگارخانهای از تشنگی و مظلومیت و ظرافت در دستان حسین دست و پا میزند. ششماهه مولا برای تمامشدن حجت بر بازیگران و بازیگردانان لشکر جهل، کافی است. دست حسین میلرزد و تیر سهشعبه حرمله بن کاهل اسدی، تشنه دریدن است و چه سیراب میشود وقتی سفر میکند از گوش تا گوش طفلک رباب. اشکهای حسین که سرازیر میشود، خون علیاصغر را قطرهقطره با دستانش تقدیم آسمان میکند.» آنچه میشنوید، شعری از «عماد بهرامی» و برداشتی آزاد از مقتل «لهوف»، با قطعهای از «آرماند آمار» است.
ارسال نظر