با اخذ مالیات سنگر فرهنگ و هنر را نابود نکنیم
مدیر انتشارات نارنجستان در استان گلستان، معتقد است: اولین و آخرین سنگری که میتوانیم با اتکا با آن جلوی دشمنانمان بایستیم، فرهنگ و هنر است و اگر این سنگر را هم را از دست بدهیم، دیگر نقطه اتکایی باقی نخواهد ماند.
به گزارش گلستان ۲۴؛ به دنبال انتشار خبرهایی مبنی بر لغو معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه در چند روز گذشته، موجی از نگرانی و ترس از آینده، جمع کثیری از فعالان این بخش از جامعه را فراگرفت و واکنشهای متعددی را در کلیه سطوح دولتی و فعالان مختلف فرهنگی و هنری و رسانهای در پی داشت که البته با پیگیری و تدبیر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، اجرای این طرح منتفی شد.
«هدایتالله امینیان» مدیر انتشارات نارنجستان و عضو هیئت علمی دانشگاه گنبدکاووس که به همت او کتابهایی چون «پرنس شاد» بهقلم اسکار وایلد و ترجمه شایلین پرواز، مجموعه شعر «آنگاه که یگانه میشوی» بهقلم ثمین یگانه و داستان «سرزمین ارواح خبیث» بهقلم نیلوفر قورچی روانه بازار نشر شده است، ننظرات خود را درباره تمدید معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ و هنر، با ما در میان گذاشت. این مصاحبه در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد.
موضوع پرداخت مالیات توسط اهالی فرهنگ و هنر، از آنجا کلید خورد که برخی به پرداخت نکردن مالیات توسط سلبریتیها واکنش نشان دادند که در ادامه منجر به طرح پرداخت مالیات اصحاب فرهنگ و هنر شد؛ که البته با پیگیری و تدبیر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، فعلاً اجرایی نمیشود. نظر جنابعالی درباره این موضوع چیست؟
ممکن است بخشی از سلبریتیها در صنعت سینما و موسیقی از درآمد چشمگیری برخوردار باشند، ولی تمام اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه همین چند نفر نیستند. آیا آن فیلمبردار و تدوینگر یا ویراستار و چاپخانهدار و آن کتابفروشی که در فضای محدود کار میکند، به اندازهی همان سلبریتی درآمد دارد؟ بدون شک پاسخ منفی است. ضمن آنکه ارقامی که گفته میشود برای این سلبریتیها ممکن است واقعی نبوده و صرفاً عددی مطرح شده باشد. همچنین با کمی آگاهی از این حوزه متوجه میشویم حجم بسیاری از سرمایهی در گردش و انتفاع مالی صرفاً به جیب سلبریتی نمیرود و حتی بخشهایی از آن حتی قابلپیگیری و رصد نیست.
به هر ترتیب اگر در این بخش مشکلی داریم و بخواهیم آن را به تمام فعالان بخشهای مختلف فرهنگی و هنری و رسانهای تعمیم دهیم، به نظرم یک بیعدالتی است. تا آنجایی که اطلاع دارم در دیگر کشورهای دنیا از صددرصد تا بخشی از درآمدها بهخصوص حوزههای انتشاراتی معاف از مالیات هستند و این معافیتهای مالیاتی را هم نه به خاطر اینکه به آنها الزاماً کمک مالی بشود، بلکه کمکهای حمایتی است که دولتها بهصورت غیرمستقیم به مردم کشور خودشان ارائه میدهد. به عبارتی اگر قرار باشد برای یک فعالیت فرهنگی مثلاً نشر یک کتاب و مجله مالیات پرداخت شود، آن هزینهی مالیات هم روی هزینهی تولید آن کالا افزوده میشود و بعد خریدار این کالاها که مردم هستند، بدیهی است با این وضعیت اقتصاد نمیتوانند از این محصول فرهنگی برخوردار بشوند.
اگر بالاخره این پرداخت مالیات شامل اهالی فرهنگ و هنر بهخصوص حوزه فعالیت جنابعالی شود، چه پیش خواهد آمد؟
در حال حاضر حدود 10 هزار ناشر در سطح کشور داریم اما بیش از 90 درصد آنها بنگاههایی بسیار کوچک و با سرمایهای اندک هستند و حتی ممکن است دفاتر کارشان بهصورت اشتراکی و اجارهای در مناطق میانی و یا پایینشهر باشد؛ حالا وقتی ناشری در چنین موقعیتی قرار دارد و بعضاً از پس هزینههای اجاره خود برنمیآید و حتی شاهد هستیم منشی نداشته و خود ناشر مجبور است تمام فرآیند کارش را انجام دهد، آنوقت از آن فرد بخواهیم مالیات پرداخت کند؟ از سویی دیگر این مالیات را بر چه اساسی میخواهند بگیرند؟ آیا باید از آن ناشر شهرستانی که نه مرکز پخش دارد و نه کتابفروش است و بهصرف اینکه در یک سال 2 یا 3 عنوان کتاب را حداکثر در 1000 نسخه چاپ کرده، مالیات بگیریم؟ مگر چقدر از این فرآیند چاپ به جیب او میرود؟!
بسیاری از ناشران کشور ما غیرحرفهای بوده و سرمایهی چندانی نداشته و نگذاشتهاند و برحسب علاقه و دغدغه وارد این حوزه شدهاند. تردید ندارم اگر این موضوع مالیات رخ بدهد بسیاری از ناشران تعطیل خواهند شد و آنهایی هم که دوام میآورند، بیشک به خاطر این هزینهی جدید به وجود آمده، قیمت کتابهایشان بالاتر خواهد رفت و در انتها این مردم هستند که به خاطر وضعیت اقتصادی کنونی از این کالای فرهنگی محروم خواهند شد و اگر این اتفاقات بیفتد، دیگر شاهد آن اثرهای فرهنگی که ماحصلش مطالعه و کتابخوانی است، شکل نخواهد گرفت و اثرات منفی خود را نشان خواهد داد. از کودک تا بزرگسال در مسیر یک محصول فرهنگی قرار نمیگیرد و بدیهی است همین مقدار فرهنگی که مانده بهشدت افول خواهد کرد.
پس طبق گفتههای شما نباید مالیات برای اهالی فرهنگ و هنر وضع شود. اما برخی هم معتقدند بنا به مسائلی که دربارهاش حرف زدیم و به آن آگاه هستیم، باید این بخش از جامعه مالیات بدهند. در این کشاکش، جمعبندی این موضوع، چه میتواند باشد؟
من اعتقاد دارم این معافیتها باید برای همیشه باشد؛ اما اگر اتفاقی بیفتد و برداشته شود، با توجه به قاچاق کتاب و چاپهای زیرزمینی و تأثیر منفی فضای مجازی در کتابخوانی که شاهدش هستیم، نمیدانم ناشر چگونه میتواند دوام بیاورد؟! پس بدیهی است که دولت باید این سوبسیدها را بدهد. کافی است نگاهی بیندازیم به بازار کتاب که در آن کتابهای اُفستی بهوفور به چشم میخورد، همچنین کتابهایی که از خارج از کشور میآیند؛ حالا اگر به خاطر این بحث مالیات، ناشران تعطیل شوند و نتوانند پروسه تألیف و ترجمه تا تولید و انتشار را انجام دهند، چه کسی میتواند پاسخگوی تهاجم فرهنگی باشد؟ بنابراین امیدوارم هیچوقت این معافیت مالیاتی برداشته نشود.
از سویی دیگر نیاز است حمایتها به هر شکلی رخ بدهد؛ از کاغذ، زینک، امکانات پخش و فروش کتاب گرفته تا تسهیلات بانکی، بیمه و مواردی از این دست تا بتوان فرهنگ و هنر را سرپا نگاه داشت و بهپیش برد. در اینجا لازم است مثالی بزنم. یک فیلم یا کنسرت بلیت میفروشد و میشود بهازاء هر برگه بلیت مالیاتی را محاسبه و اخذ کرد اما برای یک کتاب از یک ناشر چگونه میشود مالیات گرفت؟ از کجا میشود متوجه شد چقدر فروخته شده است؟ چون سیستم فروش کتاب اصلاً مشخص نیست و اصلاً سازوکاری برایش طراحی نشده است. ممکن است ناشری کل کتاب چاپیاش را به مرکز پخشی بدهد و آن کتاب به اقصی نقاط ایران فرستاده شود، اما دو یا سه سال اصلاً آن کتاب در کتابفروشیها فروخته نشود، درنتیجه اگر مالیات وضع شود ناشر باید مالیات کتابی را پرداخت کند که اصلاً فروخته نشده است. بنابراین اگر قرار باشد این اتفاق بیفتد، ممکن است بر بخش کوچکی از اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه بشود بهطرقی مالیات وضع و اخذ کرد؛ اما تردید ندارم با توضیحاتی که دادم، آن بخش کوچک نمیتواند از حوزه نشر و کتاب باشد.
پس مشکل و ریشه این دغدغه یعنی اخذ مالیات از فرهنگ و هنر که تیتر خیلی از رسانهها هم شده بود، چیست؟
احساس میکنم برخی از مدیران و مسئولان امور مالیاتی و ممیزان نسبت به فرهنگ و هنر و کارکردهای اجتماعی آن بیگانه هستند و گویی فقط اعداد و ارقام را میشناسند و انگار درک درستی از فرهنگ و هنر و کارکردها و ارزشهای تأثیرگذار اجتماعی آن ندارند. به نظر میرسد باید در این نوع نگاه و نگرش تجدیدنظر کنند. البته امیدوارم مسئولان و تصمیمگیران از فرهنگ و هنر بهطور ویژه حمایت کنند و توجه نشان دهند زیرا معتقدم اولین و آخرین سنگری که ما میتوانیم با اتکا با آن جلوی دشمنانمان بایستیم، فرهنگ و هنر است؛ که اگر اینها را از دست بدهیم، به گمانم چیزی باقی نمیماند.
/ایبنا
ارسال نظر