عزت ایران اسلامی در جهان، مرهون صلابت و هدایت رهبری معظم است/ واکنش حجتالاسلام احمدی به نامه اخیر علی مطهری
حجتالاسلام احمدرضا احمدی رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان گلستان در یاداشتی در واکنش به نامه اخیر به علی مطهریو با اشاره به رهبری حکیمانه امام خامنهای بعد از رحلت امام رضوانالله گفت: عزت ایران اسلامی در جهان، مرهون صلابت و هدایت رهبری معظم است.
به گزارش گلستان ۲۴؛ به نقل از فارس از گرگان، حجتالاسلام احمدرضا احمدی رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان گلستان در یاداشتی به دفتر خبرگزاری فارس نسبت به نامه اخیر علی مطهری به مقام معظم رهبری واکنش داده است.
متن کامل این یادداشت به شرح ذیل است.
آقای علی مطهری نماینده سابق تهران در مجلس شورای اسلامی گفته است: برخی از رهبر موجودی ملکوتی میسازند که اصلا کسی حق ندارد از او انتقادی کند، در حالی که نباید این طور باشد، متأسفانه الان به این سمت میرویم که از ولایت فقیه بت بسازیم.
اولا: بکار بردن عامدانه «رهبر» بدون پسوند «معظم انقلاب» در گفتمان معتقدان به ولایت فقیه، فاقد ارزش اعتقادی است و آن را نوعی بیحرمتی تلقی میکنند که معالاسف سالیانی در ادبیات آقای مطهری و برخی دیگر از کسانی که معرفت ناقصی از ولایت دارند این واژه [رهبر] مشاهده میشود. این درحالی است که شخصی به مانند آیتالله جوادیآملی معتقدند که عنوانی کمتر از واژه امام برای ایشان (حضرت آیت الله خامنهای مدظله) ظلم است.
ثانیا: برابر مبانی کلام اسلامی«شیعه»، ولایت فقیه، شانیت خود را از جانب معصوم علیهم السلام دریافت میکند، چنانکه امام خمینی (ره) فرمودهاند: «ولایت فقیه یک چیزی نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد، ولایت فقیه یک چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده است، همان ولایت رسول الله(ص) است.»
و لذا حفظ حریم ولایت را باید حمل بر معرفت بالای مردم مسلمان ولایتمدار کرد نه اینکه کسانی همانند آقای علی مطهری منزلت رفیع ولایت وفقیه و رهبری معظم را مساوی با بتسازی تعبیر کنند.
سرسوزنی شک نداریم که احدی از مردم، نخبگان و خبرگان بر آن نیستند که رهبری عظیمالشان و ولایت ففیه را بت بسازند، بلکه مطابق اعتقادات خود، شانی بالا برای ولایت قائل هستند و به همین دلیل است که خود، فرزندان و اهل و عیال خود را بنابر حکم ولی فقیه در میدان جهاد تا مرز شهادت گسیل داشته و به فداکاری خود بهعنوان تکلیف شرعی افتخار کرده و برتوفیق انجام وظیفه شاکر خدای هستند.
بنا براین لازم میدانم به ایشان و همه کسانی که در جامعیت ولایت بهرهای از معارف حقه تشیع نبردهاند از باب نصح توصیه کنم، بت نفس خود را بشکنند و گمان نبرند هرآنچه به ذهنشان خطور میکند درست است و حال آنکه موضعگیریها، ادعاهای واهی و شبهه افکنیهایشان دلیلی بر احاطه نفس اماره بر آنهاست.
وی (علی مطهری)گفته است: راه شوراییبودن رهبری باید باز باشد، طبق قانون اساسی مجلس خبرگان باید بر بقای شرایط رهبری مانند عدالت نظارت کند، اما میبینیم کار خاصی انجام نمیدهد و فقط به دولت تذکر میدهد.
اینکه کشور چگونه اداره شود؛ شورایی یا رهبری؟؛ اولا: این موضوع از مسائل دقیقی است که بهتر است ایشان و امثالهم، بهدلیل عدم صلاحیت علمی و فقد تخصص در این باب خویشتنداری کرده و در موضوعاتی که بدان علم ندارند دخالت نکنند.
ثانیا: مگر بعد از امام رضوانالله، با رهبری حکیمانه امام خامنهای بر این کشور خسارتی وارد شده است آیا واقعا نمیدانند، امروز عزت ایران اسلامی در جهان، مرهون صلابت و هدایت رهبری معظم است؟ چرا این مسائل بیاساس را مطرح میکنند (الله اعلم).
ثالثا: مجلس خبرگان هرسال که جلوتر میرود به ابعاد تازهتری از توان و رفتار حکیمانه رهبری پی میبرند و در حقیقت امام امت رحمتالله را در قامت معظمله متبلور میبینند، عجب این است که افرادی همانند پوتین بعد از دیدار با امام خامنهای میبیند در اقاریر خود اظهار میدارد «عیسی بن مریم را در قامت آیتالله خامنهای رهبر ایران دیدم» و حال آن که عده هنوز اندخم یک کوچهاند.
جناب مطهری اظهار داشته است: میخواهند بگویند رهبری دخالتی ندارد اما امروز ولیفقیه در تمام جزئیات دخالت میکند مثلا در استیضاح وزیر کشور که یکی از مقصران حوادث آبان است، آقای لاریجانی به استناد توصیه رهبری گفتند این استیضاح به صلاح نیست.
میگوئیم برخی از افراد از جمله آقای مطهری
خوب است فرق بین دخالت و مصلحت را بدانند، آنچه را که بدان، رهبری معظم را متهم کردهاند، مصلحت است نه دخالت و تشخیص مصالح خرد و کلان کشور مطابق قانون اساسی، مبتنی بر روایات در نظام دینی و سیره معصومین علیهمالسلام، اول بالذات با رهبری نظام است.
ما رهبری را در ممتازترین درجات «عدالت» میدانیم و اجماع فقهای انقلابی با این اعتقاد به معظمله اقتدا کرده و از ایشان توصیفاتی دارند که بیان نظراتشان در این مختصر نمیگنجد.
اگر معتقد باشیم که رهبری در تمام جزئیات امور دخالت دارد لاجرم باید شفاف اعلام کنیم که رهبری (معاذالله) مطابق هوای نفس اقدام میکند و حال آنکه از شرایط رهبری «مخالفت با نفس» است و به گواهی مجتهدان و مراجع عظیمالشان تقلید، رهبری را مهذب و در عالیترین درجه اخلاص و تقوی میدانند کمااینکه سیره قولی و عملی معظمله طی 42 سال گذشته گواه این مدعاست.
علامه گرانسگ حسنزاده آملی (حفظه الله) درباره امام خامنهای سخنی گرانبها دارند که میتواند برای طالبان بصیرت مفید فایده باشد. تا دریابند که رهبری معظم به نفس مطمئنه بار یافتهاند که چنین ممدوح نفوس مزکی میشوند.
«رهبر عظیمالشأنتان را دوست بدارید، عالمی، رهبری، موحدی، سیاسی، دینداری، انسانی، ربانی، پاک منزه، کسی که دنیا شکارش نکرده، قدر این نعمت عظما را که خدا به شما عطا فرموده، قدر این رهبر ولی وفی الهی را بدانید، مبادا این جمعیت ما را، مبادا این کشور ما را، مبادا این کشور علوی را، این نعمت ولایت را از دست شما بگیرند. خدایا به حق پیامبر و آلپیامبر سایه این بزرگمرد، این رهبر اصیل اسلامی حضرت آیتالله معظم خامنهای عزیز را مستدام بدار.»
«سینهی خود را شکافتم، به هر جای آسمان رفتم این سید (خامنهای) را دیدم. باید قنبر حضرت خامنهای کبیر بود.» [منبع: نشریه پرتو سخن90/6/16]
وی (علی مطهری) بیان کرده است: مجلس و دولت باید جایگاه خود را داشته باشند، نظامیها وارد سیاست و اقتصاد نشوند، مجلس خبرگان جایگاه خود را داشته باشد و اگر جایی نیاز است از رهبری سوال کنند، یا به او تذکر دهند.
از باب آگاهی بیشتر ایشان میگوئیم جناب مطهری!
در صدر کلامتان که گفتهاید «نظامیها وارد سیاست نشوند» این سخن مطلب تازهای نیست که افاضه! کردهاید؛ 42 سال است که تلاش مخالفان داخلی و خارجی نظام در حال القاء و تبلیغ منفی بر روی این ادعا است و مرادتان از نطامی هم مشخصا سپاه برومند و مظلوم است، در حالیکه به تعبیر امام راحل «اگر سپاه نبود کشور نبود.»
در ساقه ادعایتان که گفتهاید: «مجلس خبرگان جایگاه خود را داشته باشد و اگر جایی نیاز است از رهبری سوال کنند، یا به او تذکر دهند.»
لازم نیست جنابعالی به خبرگان که علاوه فقاهت، از نخبگان هستند» بیاموزید چه کاری کنند چه کاری نکنند خود خبرگان بهتر از هرکسی تشخیص میدهند چه کنند و چه نکنند.
گیرم پدر تو بود فاضل
از فضل پدر ترا چه حاصل.
آقای مطهری نظر داده است: تا وقتی که مردم نتواند از طریق قوه قضائیه از رهبری شکایت کنند این قوه اشکال جدی دارد.
واقعا انسان از چنین سخنانی تعجب میکند.
اینکه افرادی مثل آقای مطهری چه در سر دارند و چرا چشمان خود به روی حقایق بستهاند، معلوم نیست؟ و خود بهتر میدانند سخیفتر از این ادعا و نظریه در نزد اهل عقل و منطق وجود ندارد.
چه کسی از رهبری شکایت دارد؟ لابد خانواده منافقین، خاندان پهلوی، بهاییت و دراویش استحاله شده بیهویت، ضدانقلاب خارجنشین و ...؟
اگر مرد و زن جامعه امروز ایران عزیز و اسلامی همه مضایق معیشتی، بیکاری جوانان و... خود را به خاطر وجود نازنین رهبری تحمل میکنند زیرا ایشان را از حیث اخلاص، تقوا و سادهزیستی در اوج میبینند و از حیث اعتقادی معظمله را نایب امام زمان علیهالسلام دانسته و آن رهبر فرزانه را دلسوز و تنها تکیهگاه خود میدانند.
ایشان عرضه داشته است:
عدهای که مخالف برجام و FATF هستند و مرتب کارشکنی و لجبازی میکنند و باعث شکست برجام و منزویشدن کشور شدهاند، قدرت را بهدست گیرند تا تکلیف مشخص شوند، با شعار که نمیشود کشور را اداره کرد، هر چه بیشتر لج کنند بدتر و منزویتر میشویم. آنها فقط میخواهند رقیبشان نباشد. ممکن است پرونده ایران به شورای امنیت برود و کار سختتر شود. اینها برایشان صلاح و مصلحت کشور مهم نیست، فقط میخواهند قدرت را در دست بگیرند، اداره کشور بر اساس عقلانیت نیست. فقط لج و لجبازی حاکم است.
* آقای مطهری بداند قدرت، در دست بشر، ماندگار و ابدی نیست و اگر ابدی بود بهدست ایشان نمیرسید
به نظر میرسد که آقای مطهری حدیث نفس کرده است.
بهتر است حدیث نفس نکند و لجاجت و سرسختی را کنار بگذارد. بهتر است ایشان که رد صلاحیت شدهاند با زمین و زمان بنای ناسازگاری نداشته باشد و بداند که قدرت، در دست بشر، ماندگار و ابدی نیست و اگر ابدی بود بهدست ایشان نمیرسید لذا تا امروز بخشی از قدرت در اختیار افرادی بوده و از امروز در اختیار دیگران و فردا در دست دیگران خواهد بود و این سنت جاریه الهیه است. [وَتِلکَ الأَیّامُ نُداوِلُها بَینَ النّاسِ.]
بنابراین میگوئیم آقایان! مصالح کشور را بشناسید تا دشمنان ایران اسلامی، به این کشور طمع نکنند.والله والله والله لجاجت با طریق حق، سقوط در ورطه باطل را به ارمغان آورد، چه خوب است اندیشه شهید سلیمانی را مرور کرده و خوشهای را رهتوشه خود سازید و دریابید که آن سردار دلها در برابر امام المسلمین جهان یعنی امام خامنهای چه خضوعی داشتند.
جناب مطهری ابراز کرده است: سیاست طرف مقابل هم عامدا این بود که مردم شرکت نکنند و مجلس مورد نظرشان تشکیل شود.
تعبیر طرف مقابل در کلام مطهری، از جمله تعابیری است که استراتژیستهای دو قطبیسازی مطرح میکنند معالوصف خوب است که بگویند منظورشان از طرف مقابل کیست؟ لابد مرادشان، کسانی است که ایشان را رد صلاحیت کردهاند؟!
لازم است به ایشان گفته شود، آقای علی مطهری از نامهتان به رهبری معظم و همچنین نامهتان به آیتالله جنتی و خطابه و مصاحبههایتان بعد از ردصلاحیتتان معلوم و مشخص است که منظورتان شورای محترم نگهبان است.
این نهاد مقدس و اعضای معتبر آن وظیفهشان مراقبت و نظارت نسبت به قوانین موضوعه است تا قوانین اسلامی باشد و وظیفه دیگرشان، صیانت از نظام است تا انقلاب بهدست نااهلان نیفتد و از طرفی دیگر ایجاد امید و دلگرمی در مردمی است که برای انقلاب بهای سنگینی را پرداخت کرده و فرزندانشان برای حفظ انقلاب به شهادت رسیده است. حتما هر ایرانی با وجدان با ادعای بیاساس شما مخالف است که اینها (شورای محترم نگهبان) بخواهند مردم در انتخابات شرکت نکنند، بطلان مدعای شما «اظهر من الشمس» است.
آقای علی مطهری کرارا از این مطلب استفاده کرده است: در نوفل لوشاتو قرار این بود کمونیست ها هم آزاد باشند و تظاهرات برگزار کنند، مرحوممطهری گفت «حتی احزاب غیراسلامی آزادند.»
میگوییم آقای علی مطهری!
اگرچه شهید مرتضی مطهری در بین ما نیست اما مبانی گرانسنگ آن علامه قهار به عنوان یک منبع معتبر در اختیار ما است و من بنده شما را به تورق و تحقیق در ابواب مختلف اندیشه آن متفکر بهویژه در موضوع آزادی توصیه میکنم.
جناب مطهری! آیا این همه حرفهای شما، حاکی از آزادی حاکم بر فضای کشور نیست؟ آیا شما در زمان پهلوی جرات میکردید این حرفها را حتی علیه یک ژاندارم بزنید و حال آنکه شما چندسالی است، با استفاده از فضای آزاد کشور حرفهایی را میزنید که سالیانی دور پرونده آن بسته شده است.
چطور تئوری نوفل لوشاتو و آزادی کمونیستها را مطرح میکنید و آزادی احزاب را به رخ نظام میکشید، اما دلدادگان راه امام و رهبری را به عنوان عدهای لجوج و کارشکن قلمداد کرده و در تلاش بوده و هستید تا مخالفان در نظریه خود نسبت به برجام و FATF سکوت اختیار کنند و حال آنکه در مواقعی نسبت به آنان در مجلس پرخاشگری کرده و در مواردی باعث شدهاید تا برخی از همکاران مجلسیتان مجبور شوند به قوه قضائیه پناه برده و از شما شکایت کنند.
قصد داوری فرجام برجام را ندارم اما رفتار شما در مواجهه با رقبای خودتان در تاریخ و دوران نمایندگیتان اسفبارتر از آن است که بخواهیم بدان بپردازم. صرفا از باب سند تاریخی فقط به کلام آمیخته با خشونت شما را که تنها به یکی از نمایندگان گفتید «خفه شو، بتمرگ سر جات ...» اشاره کرده و سخن را به پایان میبرم.
ارسال نظر