سود کلان بیمهها از بورس در نیمه نخست سال/ توان بیمهها در پذیرش ریسک چقدر است؟
پایداری بیمه گران در مواجهه با ریسکهای سال ۹۹ با حضور کارشناسان بررسی شد.
به گزارش گلستان ۲۴؛ به نقل از اقتصاد۲۴ -عبدهتبریزی: تصور نمیکنم استراتژی کلیای که عبارت است از توزیع سبد سرمایهگذاری بین چند بخش از جمله اوراق بهادار، املاک و مستغلات و سپردهها تغییری کند؛ اما طبعاً رویکرد به این سرمایهگذاری به لحاظ احتیاط هایی که صنعت بیمه دارد متفاوت است و به نظرم بیمه نباید دنبال این بازیها باشد. به عنوان اینکه شاخص را دریافت کنم و در حد شاخص، بازده تولید کنم. اینها برای صنعت بیمه خطرناک است. /خسروشاهی: در پایان سال ۹۸ قیمت روز سهام در اختیار صنعت بیمه حدود ۲۵ هزار میلیارد تومان بود که با رشد چهار برابری شاخص بورس از ابتدای سال تاکنون به نظر میرسد رقم فوق به ۱۰۰ هزار میلیارد تومان برسد که در نوع خود بیسابقه است. / رستگار:ریسکفاکتورهای متنوعی که در اقتصاد کلان وجود دارد که وارد صنعت بیمه میشود، یکی از ریسکفاکتورها نرخ سود بانکی است و دیگری نوسانات وحشتناک بازار سرمایه است. همانطور که بیان شد شرکتهای بیمه ۵/۱۴ درصد دارایی خود را در اوراق بورس بهادار سرمایهگذاری میکنند که این نیز یک ریسکفاکتور دیگر به شمار میرود. /ضرابیه:وقتی سهمی را میفروشم، باید در روش گزارشدهی جاری که امروز تکلیف و شفاف شده است مشخص کنم که چقدر سود مشارکت منافع برای بیمهگذارانم تأمین میکنم یا سود سهام برای سهامدارانم تعیین میکنم؟ چقدر کفة ترازو به سمت ذخایر فنی و چقدر به سمت حقوق صاحبان سهام میرود؟
صنعت بیمه اساسا محتاط است. این احتیاط را میتوان در ترکیب سبد سرمایه گذاریهای آن دید. در سال گذشته صنعت بیمه حدود ۶۵ درصد منابعش را در سپرده، حدود ۵/۱۴ درصد را در سهام و ۵ درصد را در شرکتهای غیر بورسی و مابقی را در بخشهای دیگر سرمایهگذاری کرده است. این در حالی است که طبق مقررات میتواند سهم منابع در سپرده گذاری را تا مرز ۳۰ درصد کاهش دهد و باقی را در بازارهای دیگر سرمایه گذاری کند. این نگاه احتیاط آمیز از سوی صنعتی که کل ساختار وجودیش را بر ریسک بنا نهاده در شرایط موجود نشانگر درک منطقی مدیران شرکهای بیمه درباره ذی نفعان خود بخصوص بیمه گذاران دارند. در میزگرد پیش رو دکتر حسین عبده تبریزی، صاحبنظر اقتصادی، پرویز خسرو شاهی، قائم مقام بیمه مرکزی، احمدرضا ضرابیه، مدیرعامل بیمه سامان و محمد رستگار، عضو هیئت علمی دانشگاه سه محور بررسی شده است:
۱- مقوله ریسک سرمایهگذاری در سال ۹۹ و افق ۱۴۰۰،
۲- ساختار ارزیابی، سنجس و مدیریت ریسک در سبد سرمایهگذاریها صنعت بیمه
۳- ظرفیت سنجی پذیرش ریسک متناسب با قد و قواره شرکتهای بیمه و صنعت بیمه
متن این میزگرد را با هم میخوانیم:
* آقای خسروشاهی ابتدا کلیاتی دربارۀ عمق و گسترة ریسک در صنعت بیمه با توجه به شرایط فعلی حاکم بر اکوسیستم اقتصاد و صنعت بیمه بیان کنید؟
خسروشاهی: بیمه منابعی را از بیمهگذاران جمع آوری و آن را ذخیره و سرمایهگذاری میکند و هنگام بروز حادثه برای بیمهشده بخشی از آن را به پرداخت خسارت اختصاص میدهد. این، اصل فرآیند بیمهگری است. تناسب میان حق بیمه دریافتی و خسارت مورد انتظار از یک سو و چگونگی سرمایهگذاری ذخایر بیمهای از سوی دیگر مهمترین منشأ ریسک برای شرکتهای بیمه است. اشتباه در ارزیابی ریسک موضوع بیمه، بیتوجهی به ریسکِ تمرکز در فرآیند صدور بیمهنامه و غفلت از ریسک تمرکز و نقدشوندگی در سرمایهگذاری ذخایر بیمهای، شرکت بیمه را در ایفای تعهدات بیمهای خویش دچار چالش میکند و سبب میشود تا شرکت با زیان مواجه و مجبور به استفاده از سرمایة خود برای جبران خسارتها و حتی با ورشکستگی مواجه شود.
اگر شرکت بیمه، ریسکهای گفتهشده را به خوبی مدیریت کند هم ریسکهای دیگری وجود دارند که ممکن است شرکت را با کسری منابع در پرداخت خسارت و ایفای تعهداتش مواجه کند. بروز حوادث و خسارتهای غیر منتظره، بروز تحولات پیشبینینشده در قیمت داراییها که سبب تغییر ارزش پرتفوی سرمایهگذاری شرکت بیمه میشود، اختلالات غیر منتظره در فرآیندهای عملیاتی شرکت بیمه و نظایر آن سبب خواهد شد شرکت بیمه در ایفای تعهدات خود دچار مشکل شود؛ مثلاً وقوع زلزله، سیل، طوفان یا شیوع بیماریها همچون کرونا ممکن است خسارتهایی فراتر از پیشبینی شرکتهای بیمه بر آنها تحمیل کند که شرکتهای بیمه باید از قبل برای مدیریت این ریسک تمهیدات لازم را مد نظر قرار دهند. ساز و کار مدیریت بروز شکاف غیر منتظره میان منابع و مصارف شرکتهای بیمه همان توانگری مالی است. ریسکهایی در چارجوب توانگری مد نظر قرار میگیرد یکی ریسک صدور بیمهنامه است. ریسک دیگر ریسک بازار داراییهاست که با کاهش و افزایش قیمت داراییها از قبیل نرخ بهره، نرخ ارز، قیمت طلا، مسکن، شاخص بورس و ... مرتبط است. ریسک عملیاتی یکی دیگر از ریسک هاست که با اخلال در سیستمهای عملیاتی و فرآیندی شرکت بیمه نظیر سیستمهای مربوط به فناوری اطلاعات، تخلفات و تقلبات و نظایر آن به وقوع میپیوندد. ریسک دیگر ریسک اعتباری است که درجه نکول مطالبات شرکت بیمه را مد نظر قرار میدهد.
* آیا بیمة مرکزی آماری از میزان سرمایهگذاری این صنعت در بورس دارد؟
خسروشاهی: مجامع شرکتهای بیمه به دلیل شیوع بیماری کرونا امسال با تأخیر برگزار شد؛ ولی بر اساس برآورد کلیای که از سال ۹۷ داریم، صنعت بیمه حدود ۶۵ درصد منابعاش را به صورت سپرده، حدود ۱۳ درصد سهام (البته بر اساس قیمت تمامشده)، ۵ درصد اوراق بدهی و ۶ درصد به صورت سرمایهگذاری در شرکتهای غیر بورسی و مابقی را در بخشهای دیگر سرمایهگذاری میکند؛ ولی به احتمال زیاد در سال ۹۸ سهم سهام به قیمتهای روز بالا میرود و سهم سپرده کاهش مییابد هم به دلیل تحولات بازار داراییها در بیرون صنعت بیمه و هم به دلیل اصلاح در آییننامة سرمایهگذاری شرکتهای بیمه که از سال گذشته عملیاتی شده است. در پایان سال ۹۸ قیمت روز سهام در اختیار صنعت بیمه حدود ۲۵ هزار میلیارد تومان بود که با رشد چهار برابری شاخص بورس از ابتدای سال تاکنون به نظر میرسد رقم فوق به ۱۰۰ هزار میلیارد تومان برسد که در نوع خود بیسابقه است.
بیشتر بخوانید:سلامت سالمندان در گرو پایداری صندوقهای بیمه است
در دنیا شرکتهای بیمه عمدتاً روی اوراق بدهی سرمایهگذاری میکنند؛ مثلاً در آمریکا ۶۰ درصد دارایی شرکتهای بیمه مربوط به اوراق مختلف بدهی و ۹ درصد اختصاص به سهام دارد؛ بنابراین آنان حدود ۷۰ درصد داراییها را به اوراق و سهام تخصیص داده اند؛ چون بازار این دو ابزارِ مالی، عمق و نقدشوندگی زیادی دارند. تا قبل از تحولات اخیر در بازار سرمایه ایران، این نسبت در صنعت بیمه ما به ۷.۵ درصد میرسید؛ اما با لحاظ تحولات اخیر در بازار سرمایه و به فرض تداوم آن به احتمال زیاد این نسبت افزایش قابل توجهی خواهد یافت.
* آقای رستگار، لطفاً صنعت بیمه را از منظر خارج به داخل نگاه کنید.
رستگار: در ابتدا یک مبانی اولیه در حوزة ریسک بیان میکنم. ما یک مفهوم کلی به نام ریسک (خطر) داریم که سهلالممتنع است. سهل است؛ چون عامة مردم درکی از ریسک دارند؛ ولی در عین حال وقتی میخواهید ریسک را اندازهگیری کنید مفهوم بسیار سخت و پیچیدهای است؛ به طور خاص اگر بخواهیم برای یک افق زمانی مشخص و یک پرتفوی از داراییها بحث کنیم با ریسکهای مختلفی مواجه خواهیم شد؛ بنابراین برای هر ریسک خاصی روشهای اندازهگیریهای خاصی وجود دارد.
منابعی که از طریق قراردادهای صنعت بیمه وارد شرکتهای بیمه میشود قاعدتاً در یک پرتفوی سرمایهگذاری میشود. بررسی ریسک این پرتفوی اساساً در مدلهای بهینهسازی سبد میگنجد؛ ولی به صورت خاص آنچه باید به آن دقت کنیم این است که اولاً باید سنجههای ریسک را به خوبی بشناسیم و بدانیم ریسک را با چه چیزهایی اندازهگیری میکنند. بدانیم ریسک مفهومی برای یک افق زمانی مشخص است؛ یعنی اگر به طور عام حرف از ریسک بزنیم حرف درستی نزدهایم؛ بلکه باید به طور مشخص بگوییم از امروز تا یک افق زمانی مشخص با یک سنجة مشخص، پرتفوی ما چقدر در معرض ریسک است.
از منظر سازمانی و فردی مفهومی به نام مخالفت با ریسک و ریسکگریزی داریم و دو مفهوم دیگر کنار این مفهوم قرار میگیرد؛ یکی کسانی که ریسکپذیر هستند و دیگری کسانی که نسبت به ریسک خنثی هستند. اکثر افراد و مؤسسات، ریسکگریز هستند و ضریب ریسکگریزی برای آنها تعریف میشود؛ ولی آنچه برای سازمانها اهمیت دارد Risk apetite یا اشتهای ریسک است. در کنار این مفهوم چند مفهوم دیگر را باید به خوبی بشناسیم مانند Risk tolerance و Risk universe. ما دنیای ریسکی داریم که سازمان ما با آن مواجه است و هر شرکت بیمه و هر بانک و هر نهاد مالی و هر پرتفویی و هر جایی که کار مالی انجام میدهد و پرتفویی را مدیریت میکند باید بداند با چه ریسکهایی مواجه است و انواع ریسکها را بشناسد و بتواند اثر ریسکها را روی پرتفوی خود شناسایی کند؛ یعنی بداند تحت چه شرایطی چه اتفاقی برای پرتفوی او میافتد؟
آنچه حائز اهمیت است یک سازمان باید علاوه بر اینکه دنیای ریسک (Risk universe) و تحمل ریسک سازمان (Risk Tolerance) را میشناسد باید چارچوب اشتهای ریسک سازمان را تعریف کند؛ یعنی یک مدیر ارشد در هر سازمانی باید بداند به چه اندازهای میخواهد ریسک بپذیرد.
دکتر خسروشاهی بیان کردند که از کل پرتفویی که در صنعت بیمه است ۶۵ درصد سرمایهگذاری در سپردهگذاری است و حدود ۵/۱۴ درصد اوراق مالی بورسی و حدود ۵ درصد شرکتهای غیر بورسی و مابقی یعنی ۵/۱۵ درصد شامل املاک و مستغلات است. این درصدها باید متناسب با اشتهای ریسک صنعت باشند؛ وقتی ۶۵ درصد پرتفوی را به سپردههای بانکی اختصاص میدهیم؛ یعنی ریسک کمی میپذیریم؛ ولی شرکتی میتواند ۶۵ درصد در پرتفوی سهام بورسی سرمایهگذاری کند این نشان میدهد که این سازمان اشتهای ریسک بسیاری دارد؛ آنچه حائز اهمیت است اینکه طبق دستورالعملهای بالادستی و در افق زمانی مشخص (در آینده چقدر میخواهیم ریسک بپذیریم) و بر اساس سند اشتهای ریسک به سمت بهینهسازی پرتفوی خود حرکت کنیم.
* آقای عبده تبریزی لطفاً صنعت بیمه را در اکوسیستم اقتصاد ایران از منظر ریسک بررسی کنید.
عبدهتبریزی: صنعت بیمه در ایران پیشرفتهای اندکی داشته است؛ ولی بخش قابل ملاحظهای از توسعة آن هنوز ایجاد نشده است و در سالهای آینده توسعه خواهد یافت. تصور میکنم بخشی از عقبماندگی صنعت بیمه مربوط به بیمة عمر است که میتوان این عقبماندگی را به گردن مدیریت نقدینگی و تورم انداخت. اصولاً بیمههای زندگی در ایران رشد نکردهاند و دلیل آن تورم است. در شرایط تورمی حاد، قرارداد بلندمدت معنی ندارد؛ به همین دلیل شرکتهای بیمه در همة حوزهها دنبال طراحیهای کوتاهمدت هستند که این امر طبعاً به کیفیت بیمه در ایران صدمه زده است؛ البته این روزها کار شرکتهای بیمه سختتر شده است؛ چون در شرایط تورمی و سفتهبازی امروز دورة قراردادها کوتاه شده است؛ اگر بخواهید خانهای خریداری کنید یک هفته به شما مهلت میدهند؛ حتی گاهی یک هفته قبل با شما شرایطی را تعیین میکنند؛ اما فردا روز، آن شرایط را قبول ندارند؛ در چنین شرایطی طبیعی است که طراحی بیمهای متناسب با وضعیت امروز بسیار دشوار و سخت است. در شرایطی که هر روز قیمت کالا و خدمات افزایش مییابد طبیعی است که طراحی بیمة مناسب آتشسوزی دشوار است چه برسد به بیمههای مسئولیت و بیمههای پیچیدهتر.
معتقدم؛ علت اینکه صنعت بیمه در ایران رشد نکرده است به این علت نیست که جامعة بیمهای مناسب نداریم. ما از نظر تشکیلات جامعة مدنی با تمام گرفتاریهایمان هنوز بهتر از کشورهای منطقه از جمله ترکیه هستیم. از این نظر نتوانستهایم فضای لازم برای ارائة محصول پیچیدهای مانند بیمه که خدمات تقریباً لوکسی محسوب میشود غیر از بیمههای شخص ثالث و ... توسعه دهیم و فضا و اکوسیستم آن را داشتیم؛ ولی اجزای این اکوسیستم را نداشتیم که به نظرم به محیط اقتصادی و فضای اقتصاد ـ سیاسی بازمیگردد و همة اینها باعث شده است بیمهها نتوانند توسعة لازم را داشته باشند.
صنعت بیمه هنوز میتواند هزار برابر رشد کند؛ یعنی این ظرفیت را در ایران میبینم که به آمار بینالمللی برسد؛ به ویژه در حوزة بیمههای عمر که وضعمان بدتر است و تورم تأثیر بسیاری بر آن دارد و اجازه نمیدهد که آینده را به درستی پیشبینی کنیم و بیمهنامة معتبری به مردم ارائه دهیم. امیدوارم اصلاح وضعیتمان به تدریج فضا را بهبود ببخشد.
نکتة دیگر اینکه در برخی حوزهها مثل کوراینشورنس و بیمههای اتکایی تحریم شدیم و همین امر یک فضای کاری ایجاد کرد؛ البته آنها هم کارهای پیچیدهای نمیکردند؛ ما هم امکاناتی داریم تا بتوانیم خود را در حوزة بیمههای اتکایی توسعه دهیم و تا حدی هم توسعه دادهایم؛ اگر در طول سالهای آینده به تدریج بیمة مرکزی فضا را به بیمههای خصوصی و دولتی واگذار کند شاید به تدریج بتوانیم ترکیبات و محصولات جدید و حوزههای تبدیل به اوراق بهادار کردن و ... را بسط دهیم.
* آقای ضرابیه، از منظر شما یک شرکت فعال بیمهای چقدر میتواند احساس ریسک کند؟
ضرابیه: در اساسنامة شرکتهای بیمه موضوع سرمایهگذاری به عنوان بند چهارم موضوع اصلی فعالیت شرکتهای بیمه به صورت شفاف اضافه شده است؛ البته نه با قید اولویت، بلکه در کنار وظیفة بیمهگری و سایر وظایفی که شرکتهای بیمه دارند؛ بنابراین شرکتهای بیمه ذاتاً با توجه به نوع فعالیتشان در کشورمان و سایر کشورهای دنیا شرکتهای سرمایهگذاری محسوب میشوند و عملیات سرمایهگذاری و پذیرفتن ریسک سرمایهگذاری یکی از اصلیترین فعالیتهای این شرکتها محسوب میشود.
در یک شرکت بیمه به صورت دورهای و سالانه کمیتههای سرمایهگذاری برگزار میشود که مسئولیت این کمیتهها در انتهای هر سال مالی، تخصیص دارایی است؛ یعنی میزان داراییهایی را که در اختیار داریم در کلاس داراییهای موجود در کشورمان وجود دارد تقسیم میکنیم و انتخاب داراییها را بر اساس ریسک و بازده کلاس دارایی انجام میدهیم با توجه به آخرین دادة تاریخیای که در شش ماه یا یک سال و حتی تا سه سال گذشته وجود دارد و بازارهای مختلف مانند سهام، اوراق مشارکت، سپردههای بانکی، مسکن و ... را به صورت Real estate نگاه میکنیم که چقدر در گذشته بازده داشتند و چقدر ریسک داشتند و بر اساس تعهداتی که داریم داراییهایمان را به آن کلاس داراییها اختصاص میدهیم.
یک شرکت بیمه چه تعهداتی دارد؟ یک شرکت بیمهای که در رشتة زندگی و غیر زندگی فعالیت میکند؛ بیمهنامههایی که صادر میکند یک دوره تعهد دارند؛ البته بر اساس آییننامة شمارة ۶۸ شورایعالی بیمه شرکتهای بیمه در این دوره میزان سودی را متعهد میشوند؛ مثلاً وقتی بیمهنامة عمر و تشکیل سرمایه صادر میکنیم به مدت ۱۰ سال سود فنی را به صورت تضمینی به بیمهگذار با نسبتی به میزان ۱۸ درصد متعهد میشویم؛ بنابراین بیمهنامههای سنوات گذشته را بررسی میکنیم تا بدانیم چقدر روی آن و با چه نرخی متعهد هستیم و بر اساس آن میگوییم؛ مثلاً تا ۵ سال آینده نرخ ۱۸ درصد مینیمم را متعهد هستیم و بر این اساس متوجه میشویم که چقدر منابع جمع کردهایم و در کدام داراییها میتوانیم سرمایهگذاری انجام دهیم. قطعاً همة داراییهای خود را در بازار پر ریسکی مانند بازار سهام سرمایهگذاری نمیکنیم. همانطور که آقای دکتر خسروشاهی فرمودند؛ شرکتهای بیمه بخش زیادی از سرمایهگذاریهایشان را چه در کشورمان چه خارج از کشورمان، روی دادههای کم بازده کم ریسک، مانند سپردههای بانکی و اوراق مشارکت دولتی سرمایهگذاری کردهاند؛ چون نسبت به بیمهگذارانشان بعضاً متعهد هستند یا این تعهد مشخصاً قید شده است یا این تعهد را خودشان ایجاد میکنند تا بتوانند در بازار رقابتی، رقابت کنند؛ مثلاً شرکت بیمه بگوید؛ توانستم نرخ سود فنیای که به بیمهگذارم متعهد شدم جوابگو باشم و برای آن باید بخشی از منابع خود را در داراییهای با تضمین قرار دهم.
* جناب ضرابیه در پاسخ به صحبتهای آقای دکتر عبده تبریزی، به نظر شما رشد صنعت بیمه چطور بوده است؟
ضرابیه: صنعت بیمة ما به ویژه در حوزة بیمههای زندگی رشد خوبی در سنوات گذشته داشته است. افزایش ضریب نفوذ کشور به صورت کلی و جزئی برای بیمههای زندگی و غیر زندگی در سالهای گذشته رشد قابل توجهی داشته و اینطور نبوده است که ضریب نفوذ بالایی داشته باشد و افت کند یا پرتفوی زندگی آن ۸۰ درصد بود و حالا کاهش پیدا کرده است. در توسعة صنعت بیمه به شدت رشد کردهایم و در مقایسه با صنایع بیمه وضع مطلوبتری داریم؛ در عین حال در رشتة بیمههای زندگی در سالهای گذشته رشد خوبی داشتیم که یکی از علتهای آن افزایش فرهنگ مردم و افزایش توان شبکة فروش در ارائة خدمات مشاورة مالی به بیمهگذاران است. در صنعت بیمه چیزی حدود ۷۰ هزار نماینده داریم که بخش عمدة آنها به مردم برای خرید بیمههای زندگی به عنوان یکی از ابزارهای مدیریت ثروت، خدمات مشاورة مالی میدهند و صنعت بیمه یکی از کارفرمایان موفق و معتبر کشور است که نه تنها توانسته اشتغالزایی بسیاری در کشور داشته باشد؛ بلکه توانسته است به صورت مرتب تعهدات خود را در قالب پرداخت حقوق کارکنان و کارمزد نمایندگان بدون تعویق و به صورت تشویقی ارائه دهد.
* در بحث سرمایهگذاری چطور، بیمهها چقدر متناسب با آییننامهها حرکت کردهاند؟
ضرابیه: به صورت مشخص آییننامة ۹۷ مصوب شورایعالی بیمه و مصوبة خردادماه ۱۳۹۸ را داریم. آییننامة شمارة ۶۸ در حوزة بیمههای زندگی و آییننامة شمارة ۶۹ توانگری مالی را داریم و همینطور استانداردهای حسابداری و شمارة ۲۸ و روش گزارشدهی جدیدی که برای شرکتهای بیمه تعیین شده است. هر کدام از اینها از یک جنبه، شفافیت و توانایی ایفای تعهد یک شرکت بیمه را مشخص میکند.
آییننامة ۹۷ میگوید؛ شما در چه حوزههایی میتوانید چقدر منابع سرمایهگذاریتان را تخصیص دهید. آییننامة توانگری مالی، ریسکهای یک شرکت بیمه را که در معرض آن قرار میگیرد، مانند ریسک بازار و نقدینگی و اعتباری را از جنبههای مختلف میسنجد و میبیند که چقدر سرمایه در اختیار دارد تا بتواند خود را در مقابل این ریسکها محفوظ نگه دارد. آییننامة ۶۸ ذخایر شرکتهای بیمه را مشخص میکند که چقدر باید ذخیره بگیرید تا طرف چپ ترازنامهتان بتواند قوی باشد تا تعهدات بیمهنامههای بلندمدت را ایفا کنید و همینطور استاندارد شمارة ۲۸ و روش گزارشدهی جدید صنعت بیمه تفکیک سرمایهگذاریهای شرکت بیمه از محل منابع زندگی و غیر زندگی را شفاف میکند که مقولة پر اهمیتی هم برای سهامداران شرکت بیمه و هم برای بیمهگذاران یک شرکت بیمه است.
* آقای خسروشاهی به سبد سرمایهگذاری شرکتهای بیمه بپردازید؟
خسروشاهی: قبل از پاسخ به این سؤال خوب است به نکتهای در مورد مباحث قبلی اشاره کنم. سرمایهگذاری شرکتهای بیمه از دو منبع عمده حاصل میشوند؛ یکی سرمایة شرکتهای بیمه است و دیگری حق بیمهها. بر اساس برآورد OECD کل دارایی شرکتهای بیمه در جهان حدود ۲۵ هزار میلیارد دلار است که ۸۰ درصد آن سرمایهگذاری است؛ اما در ایران فقط ۴۰ تا ۴۵ درصد از کل دارایی بیمهها، سرمایهگذاری است. این آمار نشان میدهد پتانسیل سرمایهگذاری صنعت بیمه با آنچه میتواند، باشد فاصلة زیادی دارد. ما حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان تا پایان سال ۹۸ سرمایهگذاری داشتیم؛ اگر بخواهیم به نرمهای جهانی برسیم باید این سرمایهگذاری به حدود ۸۰ تا ۹۰ هزار میلیارد تومان میرسید. بالای ۳۰ درصد دارایی شرکتهای بیمه ما مطالبات است؛ در صورتی که در ترازنامه شرکتهای مطرح جهانی مطالبات رقم قابل توجهی نیست.
تخصیص سرمایهگذاری شرکتهای بیمه به بخشهای مختلف در دنیا از یک قاعدة کلی پیروی نمیکند؛ ولی بسیاری از بیمهها یک قاعده را رعایت میکنند و آن اینکه منابع مربوط به رشتههای بیمهای که دوره زمانی کوتاهی دارند یا با تواتر خسارت بالایی مواجهاند مثل بیمه شخص ثالث به گونهای سرمایهگذاری میشود که نقدشوندگی بالایی داشته باشد؛ اما منابع رشتههایی که تواتر خسارت بالایی ندارند یا دوره قرارداد بیمه در آنها زیاد است در گزینههای سرمایهگذاری بلندمدتتر به کار گرفته میشوند.
شرکتهای بیمه منابع رشتههایی که به صورت روزمره باید بابت آن خسارت بپردازند، نمیتوانند به صورت بلندمدت سرمایهگذاری کنند یا در جایی سرمایهگذاری کنند که نقدشوندگی پایینی دارد؛ اما رشتههای بیمهای بلندمدت مانند بیمة زندگی که قرارداد ۱۵ الی ۲۰ ساله دارند و بیمهگذار بخش زیادی از آن را با هدف پسانداز به شرکت بیمه سپرده است و خسارت به مفهوم متعارف بیمهای برای آن موضوعیت ندارد در امور بلندمدت سرمایهگذاری میکنند.
* در وضعیت فعلی ایران این نسبت چگونه است؟
خسروشاهی: در کشور ما جریان اصلی شرکتداری بیمه به صورت عمومی است و نه زندگی و غیر زندگی؛ بنابراین حساب منابع و مصارف بیمههای زندگی و غیر زندگی در ایران از هم تفکیک نشده است. حق بیمههایی که یک شرکت بیمه عمومی دریافت میکند معلوم است که از چه رشتهای است؛ اما وقتی سرمایهگذاری میکند برای سرمایهگذاری منابع حاصل از بیمههای زندگی و غیر زندگی معمولاً دو پرتفوی سرمایهگذاری اختصاصی تشکیل نمیدهد و تمام منابع را گلوبال جمعآوری و در حوزههای مختلف سرمایهگذاری میکند؛ البته در سال جاری در قالب صورتهای مالی نمونه جدید شرکتهای بیمه، این نقیصه تا حد زیادی رفع شده است و حساب بیمههای زندگی و غیر زندگی از یکدیگر تفکیک میشوند. در آییننامة سرمایهگذاری جدید شرکتهای بیمه نیز برای سرمایهگذاری منابع رشتههای زندگی و غیر زندگی نصابهای متفاوتی در نظر گرفته شده است؛ بنابراین فعلاً امکان ارائه به تفکیک زندگی و غیر زندگی میسر نیست؛ البته برخی شرکتهای بیمه مانند بیمة سامان، صندوق سرمایهگذاری پر ریسک و کم ریسک دارد و میتواند به صورت موردی قراردادها را از یکدیگر تفکیک کند؛ ولی کلان قراردادها را نمیتوانند از یکدیگر تفکیک کنند. به طور کلی بیمههای بلندمدت بیشتر به سمت سرمایهگذاریهای بلندمدت میروند و به نقدشوندگی بالا نیاز ندارند؛ ولی بیمههایی که باید خسارتهای روزمره و سریع بدهند منابع مربوط را در گزینههایی با نقدشوندگی بالا سرمایهگذاری میکنند.
* آقای رستگار دربارة اشتهای ریسک به سند آن اشاره کردید. ادامه صحبتهایتان را بیان کنید.
رستگار: به موضوع ریسک شرکتهای بیمه از چند منظر میتوان نگریست. صنعت بیمه اساساً صنعتی است که ما به ازای دریافت حق بیمه، مصونسازی ریسک میکند. صنعت بیمه به طور کلی انواع و اقسام عقود و قرارداد دارد که اشخاص حقیقی و حقوقی وجهی را میپذیرند و شرکتهای بیمه تعهد میکنند در رخدادهای خاص خسارت یا مبلغی را پرداخت کنند. آن تعهد نوعاً فرآیندی تصادفی دارد؛ مانند تصادفات، بیمة عمر و .... اینکه اساساً صنعت بیمه ریسکهای مختلف را به خود جذب میکند صنعت پرخطری محسوب میشود. در کل دنیا به وسیلة ابزار گوناگون، ریسک را از درون صنعت بیمه به سایر بازارها و نهادها منتقل میکنند. ما یک مفهوم کلی به نام تقسیم خطر و مشارکت در سود داریم (Risk sharing- Profit Sharing)؛ یعنی ما به ازای ریسکی که سازمانها میپذیرند باید انتظار بازده داشته باشد. بیمة مرکزی به عنوان رگولاتوری یا تنظیمگر صنعت بیمه، حتماً باید شرکتهای بیمه را ملزم به داشتن ادارة ریسک کند. حتماً باید سند اشتهای ریسک از آنها بخواهد. یکی از چیزهایی که به طور جدی در صنعت بیمة دنیا و در صنعت مالی دنیا رخ داده بحث تهیة صورتهای مالی براساس IFRS است. IFRS برای این آمده است که گزارشدهی را Risk Base کند. IFRS دو چیز را مشخص میکند؛ یکی افشای اطلاعات است که میخواهد در صورتهای مالی افشا صورت بگیرد و دیگری اندازهگیری است که میخواهد اندازههای هر کدام از این ریسکها گزارش شود؛ بنابراین یکی از ریسکهای صنعت بیمه، این بود که صنعت بیمه ذاتاً ریسکهای متنوع جامعه را در خود جمع میکند. نکتة دیگر ریسکهای درون شرکتهای بیمه است که عمدتاً ریسکهای عملیاتی هستند؛ مثل ریسک فرآیند، ریسک آیتی و ریسک خطاهای انسانی است. ریسک دیگر ریسک پرتفویهای شرکتهای بیمه است که عمدتاً ریسک بازار است. شرکتهای بیمهای که ۶۵ درصد درآمدهای قراردادهای بیمهشان را در سپردة بانکی سرمایهگذاری میکنند ریسک فاکتورشان نرخ سود بانکی است. نرخ سود بانکی در هفت ماه اخیر افت چشمگیری داشت و از حدود ۱۹ درصد به ۸ درصد افت کرد؛ البته بانک مرکزی مداخلاتی داشت و تمهیداتی اندیشید و این نرخ افزایش پیدا کرد. اخیراً بانک مرکزی ابلاغ کرده است که سپردههای با سررسید دو ساله با نرخ ۱۸ درصد میتوانند سرمایهگذاری کنند.
ریسکفاکتورهای متنوعی که در اقتصاد کلان وجود دارد که وارد صنعت بیمه میشود، یکی از ریسکفاکتورها نرخ سود بانکی است و دیگری نوسانات وحشتناک بازار سرمایه است. همانطور که بیان شد شرکتهای بیمه ۵/۱۴ درصد دارایی خود را در اوراق بورس بهادار سرمایهگذاری میکنند که این نیز یک ریسکفاکتور دیگر به شمار میرود. بقیة پرتفوی شرکتهای بورسی هم ریسکفاکتورهای خاص خود را دارد که باید شناسایی و مقدار ریسکها باید اندازهگیری شوند.
نکتة دیگر اینکه باید مشخص شود هر ریسکفاکتور چقدر روی Exposure مشخص خود اثر میگذارد؛ مثلاً اگر یک واحد ریسک در نرخ سود بانکی داشتیم یا یک درصد نرخ سود بانکی تغییر کرد، چقدر از Exposure شرکت بیمه در این بخش است و چقدر میتواند ضرر و زیان را تحمل کند.
در مدیریت ریسک مدرن دو موضوع حائز اهمیت است؛ یکی تست استرس و دیگری سناریوسازی است.
پس به طور خلاصه، ریسکهای صنعت بیمه عبارتاند از؛ اول جمع کردن ریسک کل جامعه در این صنعت از طریق قراردادهای بیمه است. ریسک دوم، ریسکی است که شرکتهای بیمه با سرمایهگذاری در اوراق بهادار در پرتفویشان ایجاد میکنند که عمدتاً ریسک بازار است. ریسک دیگر، ریسک عملیاتی است.
یکی از مهمترین مسائل که آقای ضرابیه هم به آن اشاره کردند بحث مدیریت دارایی و بدهی (ALM) و ریسک نقدینگی است. یک سری عقود بیمهای با سررسیدهای کوتاهمدت و یک سری عقود بیمهای با سررسیدهای بلندمدت هستند. سررسیدهای کوتاهمدت ممکن است تعهدات کوتاهمدت ایجاد کنند؛ بنابراین، ورودی و خروجی نقدینگی در شرکت بیمه باید کنترل شود. اینطور نباشد که تعداد زیادی بیمهنامة خودرو صادر کنیم و تمام مبالغ دریافتی آن را روی املاک و مستغلاتی سرمایهگذاری کنیم که نقدشونده نیستند. ریسکهای فرآیندی و عملیاتی و آیتی و خطای انسانی و نقدینگی و موضوع ALM و ریسک پرتفوی باید به صورت مجزا بررسی و مدیریت شوند. همۀ اینها باید در سند اشتهای ریسک ظاهر شوند که در تکتک این محورها چقدر آمادگی پذیرش ریسک داریم و در نهایت این موضوع باید در صورتهای مالی IFRS افشا شود که همه بدانند وضعیت شرکت چیست؟ علاوه بر این در حسابرسی هم باید از رویکرد کوزو و کوبیت (COSO & COBIT) که مبتنی بر ریسکاند استفاده شود.
* آقای عبدهتبریزی، به شرکتهای بیمهای که قصد دارند در سه محور مشخصشده سرمایهگذاری کنند چه توصیهای دارید؟
عبدهتبریزی: امروز سرمایهگذاری، دشوار است؛ با توجه به اینکه صنعت بیمه صنعتی است که سرمایهگذاریهای پر ریسک آن باید محافظهکارانهتر صورت گیرد. شرایط فعلی کشور یک شرایط عجیب و غریب سفتهبازی است و نرخ رشد بازار سرمایه بسیار عجیب است. بر حسب دلار ۲۵۰ درصد شاخص قیمت افزایش پیدا کرده است و از این نظر بازار سرمایه موقعیت عجیبی دارد.
مسئلة گریز از پول و اینکه بهترین پسانداز خرج کردن پول است مردم را به شدت به سمت اینکه حساب جاری خود را بیشتر خالی کنند و حساب سپردة خود را کمتر کنند سوق داده است. جریان تولید بورس باعث بالا رفتن گردش پول شده و با شتاب گردش پول، قیمت کل هم افزایش پیدا کرده است. قیمت کالاهای سرمایهای افزایش پیدا کرده است.
در بخش مسکن در ۲ الی ۳ ماه اخیر هیچ وقت در این سطح افزایش قیمت نداشتیم؛ به طوری که بخش مسکن به بنبست رسیده است و از طرفی ۹۰ درصد مردم نمیتوانند در شهرهای بزرگ چیزی بخرند؛ چون منابعی ندارند از طرف دیگر قیمتها در حال رشد است؛ بنابراین در این شرایط سرمایهگذاری برای صنعت بیمه دشوار است این صنعت باید نگاه بلندمدتتری داشته باشد؛ چون صنعت بیمه محدود به آییننامه است و این آییننامه اجازة زیادی حتی دربارة سرمایة خود شرکت بیمه نمیدهد که به داراییهای دورتر از بورس فکر کنند؛ چون این روزها قیمتهای داراییها در بورس بالا رفته است و صنعت بیمه باید نگران باشد که در آینده چه اتفاقی برای قیمت داراییها خواهد افتاد.
به همین دلیل تصور نمیکنم استراتژی کلیای که عبارت است از توزیع سبد سرمایهگذاری بین چند بخش از جمله اوراق بهادار، املاک و مستغلات و سپردهها تغییری کند؛ اما طبعاً رویکرد به این سرمایهگذاری به لحاظ احتیاطهایی که صنعت بیمه دارد متفاوت است و به نظرم بیمه نباید دنبال این بازیها باشد. به عنوان اینکه شاخص را دریافت کنم و در حد شاخص، بازده تولید کنم. اینها برای صنعت بیمه خطرناک است. صنعت بیمه کماکان با تحلیل فاندامنتال باید به سمت سهامی برود که ارزش بلندمدت دارند و P/E آنها هنوز بالا نرفته است.
به نظرم اوراق دولتی باید بخش قابل ملاحظهتری از خریدها را نزد بیمهها داشته باشند. در مورد املاک و مستغلات هم اراضی ارزانتری که امکان رشد بیشتری دارند و واحدهای کوچکتر در مناطق ارزانتر باید به عنوان پروژه برای این بخش هدفگذاری شوند. در صورتی که امکان خرید اوراق تبعی باشد بسیار خوب است و خرید پوشش بیمهای داخل بورس کار مثبتی است؛ ولی صنعت بیمه مجبور است محافظهکارتر باشد. کار مدیریت بورس سختتر شده است؛ ولی به نظرم ترکیبی که از داراییهای سرمایهای دارد همان ترکیب گذشته است فقط باید به سمت بخش کمترریسکی این بخشها برود؛ مثلاً در بخش مسکن به دنبال اراضی و واحدهایی برود که بازار مصرفی آن هنوز نمرده است. در حوزة اوراق بهادار هم به گمان من باید حوزهای را انتخاب کند که اوراق تبعی به دنبال آن است و میتواند به نوعی حداقل را تضمین کند؛ اگر بیمة مرکزی امکان حرکت بیمهها را در داخل بورس کالا میداد برخی بخشهای بورس کمریسکتر از بورس اوراق بهادار هستند.
ضرابیه: همانطور که بیان کردم یکی از اصلیترین وظایف شرکتهای بیمه در حوزة سرمایهگذاری، مدیریت دارایی و بدهی است. با توجه به اینکه شرکتهای بیمه خود را مدیر ریسک میدانند؛ یکی از اصلیترین ریسکهایی که در معرض آن قرار میگیرند، ریسک سرمایهگذاری است و شرکتهای بیمه به عنوان سرمایهگذاری نهادی، ابزارهای مختلفی را برای خود تعبیه کردهاند و مقررات برایشان تکلیف شده است تا بتوانند ریسک را بهتر مدیریت کنند.
همانطور که بیان کردم؛ آییننامة شمارة ۹۷ مصوب شورایعالی بیمه و در عین حال آییننامة ۹۳ شورایعالی بیمه با موضوع حاکمیت شرکتی، تشکیل کمیتة مدیریت ریسک در شرکتهای بیمه را مطرح میکند که به طور مشخص یکی از اصلیتری ریسکهایی که مجبوریم به آن بپردازیم ریسک سرمایهگذاری و نقدینگی است که مطرح شد.
امروز بازار سرمایه وضعیت خوبی دارد شاید موقعیت خوبی برای مردم باشد که با محصولات یک شرکت بیمه بیشتر آشنا شوند؛ مثلاً محصول بیمههای عمر و تشکیل سرمایه که منابع بیمهگذاران را توسط سرمایهگذاران قوی با عنوان شرکتهای بیمه در بازارهای مختلف از جمله بازار سرمایه سرمایهگذاری میکنند و بیمهگذار و مشتری اطمینان مییابند که منابعشان توسط یک تیم متخصص در بازار، سرمایهگذاری میشود.
صنعت بیمه صنعت متفاوت و شرکتهای بیمه شرکتهای قویای هستند؛ چون یک نهاد ناظر مسلط با عنوان بیمة مرکزی از فعالیتها و عملیات سرمایهگذاری آنها مراقبت میکند؛ بنابراین مشتریِ یک شرکت بیمه میتواند اطمینان کند که اگر منابعاش را در اختیار یک شرکت بیمه قرار دهد یک نهاد ناظر دولتی از آن مراقبت میکند که این شرکت منابع را چگونه سرمایهگذاری میکند دیگر اینکه سرمایهگذار شرکت بیمه و کسی که میخواهد سهم شرکت بیمه را در بازار بخرد، میتواند اطمینان حاصل کند که این صنعت، صنعت خاصی است؛ اگر فردی با منابع و نقدینگی خود، سهام یک شرکت بیمه را بخرد میداند که یک نهاد نظارتی با مجموعهای از مصوبات شورایعالی بیمه از سرمایهگذاری او مراقبت میکند.
* حقیقیها اغلب با صورتهای مالی بیمه و مفاهیم بیمهای آشنایی ندارند و این واقعیتی است.
ضرابیه: همانطور که بیان کردم صنعت بیمه صنعتی است که به شدت رشد و توسعه خواهد کرد و یکی از حوزههایی که رشد و توسعة بسیاری خواهد داشت شبکة فروش شرکتهای بیمه است. در شبکة فروش افراد متخصص حضور دارند و توسط شرکت بیمه و بیمة مرکزی آموزش میبینند و مجوز فعالیت دریافت میکنند تا محصولات و خدمات یک شرکت بیمه از جمله بیمههای عمر و تشکیل سرمایه را که ابزار مالی محسوب میشوند به مردم معرفی کنند و این در حال رشد شدیدی است؛ مثلاً محصول بیمة عمر و تشکیل سرمایه محصولی نیست که شدت تأثیرپذیری زیادی از محیط تورم و تورم بالا داشته باشد. اعتقاد داریم که محصولات ما با تورم، خود را تنظیم میکنند.
آییننامة ۶۸ دو نوع سود روی اندوختة بیمهگذار تعریف میکند؛ یک سود تضمینی و یک سود قطعی که هر سال سود قطعیای که شرکتهای بیمه به ما میدهند مؤلفهای از میزان بازده سرمایهگذاریشان در بازار و بالاتر از سود تضمینی است و اتفاقاً امسال انتظار دارم و مطمئنم که شرکتهای بیمه بازده خوبی روی سود قطعی خود داشته باشند؛ چون بازده خوبی در حوزة سرمایهگذاری به عنوان سرمایهگذاران نهادی داشتند و این جذابیت بیشتری برای مردم ایجاد میکند تا منابع خود را در صنعت بیمه سرمایهگذاری کنند در عین حال با توجه به ریسکهای مختلفی که وجود دارد باید بتوانیم در تصمیمگیریهایمان تحقیق و بررسیهای عمیق و زیاد را دخیل کنیم.
دو موضوع یعنی تحلیل سناریو و دیگری تست استرس را باید به صورت روزمره در دستور کار خود داشته باشیم؛ وقتی یک شرکت بیمه میخواهد در مناقصة شرکت بزرگی شرکت کند باید بلافاصله تست کند که اگر بیمهنامه صادر کنم حق بیمه را به موقع دریافت میکنم؟ یا ریسک وصول مطالباتم از این اکانت بزرگ چقدر است؟ اگر بیمهنامة بزرگی را بفروشم و منابع نقدینگی آن را به حوزة سرمایهگذاری اختصاص دهم و برای بیمهگذار و سهامدارم بازده ایجاد کنم ریسک نقدینگی چقدر بر آن تأثیر میگذارد؟ وقتی سهمی را میفروشم، باید در روش گزارشدهی جاری که امروز تکلیف و شفاف شده است مشخص کنم که چقدر سود مشارکت منافع برای بیمهگذارانم تأمین میکنم یا سود سهام برای سهامدارانم تعیین میکنم؟ چقدر کفة ترازو به سمت ذخایر فنی و چقدر به سمت حقوق صاحبان سهام میرود؟ همة اینها موضوعاتی هستند که به روشهای تصمیمگیری مبتنی بر تحلیل سناریو احتیاج دارند.
محصولات جدید کمک میکنند تا با ارائة خدمات مشاوره به یک مشتری مشخص در قالب مدیریت ثروت، تنوع مختلفی از محصولات مختلف را داشته باشیم. یک مشتری ممکن است اشتهای ریسک بالایی داشته باشد و بیمهگذار دیگر ممکن است ریسکپذیری پایینی داشته باشد و دیگری ممکن است بدهی زیاد داشته باشد و دیگری ممکن است منابع مالی کافی داشته باشد. با این ترکیب بیمهها به ویژه بیمة زندگی چه بازده و ترمی دارد و در چه مدتی تضمین میکند؟ میتوانیم بر اساس نیاز مشتری محصولات سرمایهگذاری را بفروشیم. ما محصولات دیگری داریم که بخشی از ریسک سرمایهگذاری توسط بیمهگر تحمل میشود و مشارکت بین بیمهگر و بیمهگذار میشود.
منبع:ماهنامه بیمهداری نوین
ارسال نظر