میخواهم با قطره خونم به معشوقم برسم
شهید سعید رضایی در وصیتنامه خود آورده است: هیچ قطرهای در مقیاس حقیقت در نزد خدا از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود بهتر نیست و من میخواهم با این قطره خون به معشوقم برسم که خداست.
به گزارش گلستان ۲۴؛ «شهید»؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.
میخواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستارهها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت... «برگ سبزی، تحفه درویش»، «تا چه قبول افتد و چه در نظر آید».
تبرک لحظاتمان با شهید سعید رضایی:
بسم الله الرحمن الرحیم
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته میشوند مردهاند بلکه زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میبرند.
شهادت چه زیبا و پرمعناست و جهانی از شور و شوق و ایثار در این کلمه جذاب نهفته است، میدانید شهید کیست شهید آن انسان برتری است که برای عشق و ایمان به خداوند و زنده کردن ارزشهای والای انسانی جان عزیزش را ایثار میکند.
جهان ماده و مادیات برای روح بزرگ شهید تنگ و کوچک است، شهید با فداکارها و دلاوریهایش خود را از قفس رها کرده و به جهان وسیع و نورانی آخرت پرواز میکند و زنده، پیروز و جاوید در بالاترین مقامهای یک انسان در بهشت نزد پروردگار و آفرینندهاش روزی میخورد.
شنیدن نام شهید، فداکاریهای شهید، از جانگذشتگیهای شهید و شنیدن شرح خدمات او به خلق خدا چه درس آموز است و زیارت قبر شهید و شنیدن و خواندن وصیتنامه شهید چه شورانگیز است؛ مشاهده آثار شهید در جان انسانهای بیدار غوغا به پا میکند و یاد شهید دلهای آگاه را به تپش میاندازد حتی گریستن بر شهید گریستنی روحانی و آسمانی است. گریه ذلت و حزن و اندوه نیست بلکه اشک شور و شوق و عشق است و راستی که هیچ عمل صالحی برتر و ارزندهتر از شهادت نیست.
شکر خدای را که توفیق یافتم در راه مبارزه حق علیه باطل شرکت کنم و آنچه را که دارم در طبق اخلاص نهاده تقدیم ایزد منان کنم و آنچه حسین و یارانش و تمام رزمندگان صدر اسلام پروانه وار دور آن میگشتند من هم آن را بازیابم (یعنی شهادت).
هیچ قطرهای در مقیاس حقیقت در نزد خدا از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود بهتر نیست و من میخواهم با این قطره خون به معشوقم برسم که خداست.
عزیزان نه مرگ آنقدر ترسناک است و نه زندگی آنقدر شیرین که انسان شرف خود را به خاطر بودن در این دنیا بفروشد. در پایان از کلیه برادران میخواهم که سلاح شهدا را بر زمین نگذارید.
ارسال نظر