توهم دستگاه ردیاب در بدن، جان همسر را گرفت +عکس

به گزارش گلستان 24، این مرد میانسال پس از توهم ناشی از مصرف شیشه ظهر 27 اریبهشت امسال با حمله به همسر 43‌ ساله‌اش در خانه‌شان حوالی خیابان ابومسلم تهران، او را خفه کرد. متهم در تحقیقات اولیه مدعی بود چون همسرش در شکم وی ردیاب کار گذاشته بوده و نمی‌توانسته این دستگاه را خارج کند، وی را کشته است. با ادعای عجیب مرد شیشه‌ای او با دستور بازپرس محسن مدیرروستا، برای ادامه تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل شد و اظهاراتی ضد و نقیض بیان کرد. در ادامه با دستور بازپرس جنایی عامل جنایت برای مشخص شدن سلامت روانی‌اش به پزشکی قانونی منتقل شد.

این در حالی بود که کارشناسان پزشکی‌قانونی پس از بررسی سلامت روانی این مرد، نظر دادند وی دارای اختلالات روحی و روانی است و باید تا بهبود حالش در مرکز روانی بستری شود.

همزمان با تشکیل پرونده قضایی در شعبه ششم دادسرای جنایی تهران، روز شنبه عامل جنایت برای تحقیقات به دادسرا منتقل شد و به قاضی پرونده گفت: من بیش از 10 سال است که معتاد هستم. اوایل تریاک مصرف می‌کردم. اما از چند سال قبل شیشه مصرف کردم. دو دختر دارم که با آنها زندگی می‌کنم. مادر بچه‌ها از من جدا شده و مقتول فقط برای نگهداری از فرزندانم و رسیدگی به امور خانه مان می‌آمد. او نمی‌گذاشت دخترانم برای دیدار با مادرشان به خانه او بروند. این زن در شکم من دستگاه ردیاب و شنود کار گذاشته بود تا هر کاری را که انجام می‌دهم کنترل کند.

وی افزود: او حتی در سرم نیز دستگاه شنود کار گذاشته بود تا حرف‌هایی را که با خود می‌زدم را بشنود. او حتی داخل گوش‌هایم، گوشی گذاشته بود و در گوشم صحبت می‌کرد. آن زن تصمیم به کشتن من داشت، به همین خاطر او را کشتم. در غیر این صورت به جای او من اکنون مرده بودم. یک سال پیش به استانبول ترکیه رفتم تا شاید با عمل جراحی بتوانم این دستگاه شنود و ردیاب را از بدنم خارج کنم که در همان روزهای نخست حضورم در آنجا سارقی پول‌هایم را به سرقت برد و من بعد از چند هفته سرگردانی در آنجا به ایران بازگشتم. اما این زن همچنان مرا اذیت می‌کرد و به واسطه دستگاه شنود و ردیاب مرا زیرنظر گرفته بود.

در حالی که متهم به قتل این ادعای عجیب را مطرح کرده بود، دختر 17ساله‌اش که در جلسه بازپرسی حضور داشت گفته‌های پدرش را قبول نکرد و گفت: پدرم جان مادرمان را گرفت. او دروغ‌پردازی می‌کند و زن کشته شده مادرمان است. آن روز من و خواهرم در خانه نبودیم شاید اگر بودیم می‌توانستیم مانع این جنایت شویم. پدرم شیشه مصرف می‌کند و همین باعث شد جان مادرم را بگیرد و ما را داغدار کند.

با توجه به این‌که پزشکی قانونی نظر داده بود او باید در مرکز روانی بستری شود با هماهنگی قضایی قرار شد این متهم در بیمارستان رازی بستری شود و تحت مراقبت قرار گیرد. او پس از بهبود دوباره مورد تحقیقات قرار می‌گیرد.