چرا آشنا اصرار بر بن بست و پایان نظام دارد؟/ در مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری چه می گذرد؟

گروه سیاسی گلستان ۲۴ : در حالیکه در سال های اخیر کشور با پیشرفت های زیادی در حوزه های مختلف همراه بوده و ایران توانسته در منطقه خاورمیانه به عنوان یکی از قدرت های برتر شناخته شود، شکل گیری و قدرت گیری عناصری در مراکز حساس و تصمیم گیر، ایجاد فضای یاس، ناامیدی و ناکارآمدی نظام را دنبال می کنند.

به گزارش  گلستان ۲۴ ؛ جریانی که بیشترین قدرت و امکانات را در دست دارد به جای اینکه برای عدم تحقق وعده ها و برنامه های خود پاسخگو باشد به کمک برخی از بازوهای خود قصد دارد تا عدم تحقق برنامه ها را به پای حاکمیت و بن بست سیاسی و اقتصادی خودانگارانه در کشور بنویسد.

رهبر معظم انقلاب در سخنرانی نوروزی شان در حرم رضوی به نکته ویژه ای اشاره کردند که می تواند پاسخی به القائات داخلی و خارجی برای ناامیدی جامعه از نظام باشد: « اوّلاً همه‌ی مشکلات کشور قابل حل است؛ ما در کشور هیچ مشکلی که قابل حل نباشد نداریم؛ هیچ مشکلی که کلید آن و حلّ آن دست بیگانه‌ها باشد نداریم. مشکلات هست، امّا همه‌ی مشکلات کشور قابل حل است، کلیدش هم دست خود ملّت ایران و مسئولین کشور است.»

در حالیکه کلیت نظام جمهوری اسلامی به وجود مشکلات اذعان دارد ولی همواره نیمه پر لیوان را نیز مدنظر قرار می دهد، برخی که خود بانی بسیاری از مشکلات کنونی در اقتصاد، سیاست، فرهنگ و جامعه هستند، سعی دارند تا با القای این احساس در میان افکار عمومی که سیستم نظام جمهوری اسلامی و ساختار کنونی پاسخگوی نیازها و حل مشکلات نیست، از یکسو خود را از خطا مبرا بدانند و از سوی دیگر هزینه های ایجاد شده را به پای دستگاه حاکمیت بنویسند.

 

حسام الدین آشنا به دنبال چه هدفی است؟

به نظر می رسد یکی از این بازوهای القای ناامیدی و بن بست در کشور، مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری با ریاست حسام الدین آشنا است. مرکزی با بودجه چند ده میلیاردی از بیت المال که در سال های اخیر باعث حاشیه های فراوانی شده و برخی از اعضا و سخنرانان نشست های تخصصی آن نیز حتی به عنوان جاسوس دستگیر شده اند.

کاوه مدنی، معاون آموزشی و پژوهشی سازمان محیط زیست یکی از عناصری است که در مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری بارها دعوت و به عنوان سخنران و محقق فعالیت داشته است.

کسی که در دی ماه سال گذشته به همراه تیمی از جاسوسان تحت لوای محیط زیست در حال انتقال اطلاعات حساس نظامی، دفاعی و ژئپولیتیکی شامل منابع حیاتی زیرزمینی و سرزمینی به سرویس های جاسوسی غربی بودند. حتی عنوان شده که این تیم به دنبال کشف شهرهای زیرزمینی موشکی و ذاقه های حساس نظامی – مخفی در کوهها و دشت ها بودند که با هوشیاری سربازان گمانم امام زمان، سرشاخه های این تیم شناسایی و بازداشت شدند.

روایت سرزمین ورشکسته، یکی از عناوین سخنرانی کاوه مدنی در مرکز بررسی های استراتژیک بود که بحران آب سرزمینی را به تهدیدی  برای امنیت ملی تبدیل ساخته و آینده ایران را تیره و تاریک متصور می شود.

در کنار این در هفته آخر اسفندماه مرکز در نشستی برای بررسی ریشه های سیاسی، اقتصادی و جامعه شناسی اعتراضات دیماه به همراه تنی چند از اعضای مرکز و اساتید دانشگاه را برگزار می کند که در این نشست اکثریت سخنرانان ایران را در حالت بن بست متصور می شوند که هیچ نسخه ای در سیستم نظام جمهوری اسلامی برای حل مشکلات وجود ندارد.

دکتر محمد فاضلی، معاون مرکز و استاد دانشگاه شهید بهشتی در یکی از پنل ها در این بین بیشترین حملات را به ساختار نظام دارد و برای تبرئه کردن حسن روحانی در زمینه مشکلات و برخی از بحران های اقتصادی، دولت را به مثابه گاوی در نظر می گیرد که دیگران آن را می دوشند و منابع در اختیار دولت محدود است.

وی همچنین سیاست های چهل ساله نظام را زیر سوال می برد و معتقد است با وجود چنین ساختاری هیچ مشکل و مساله ای در کشور قابل حل نیست. مروری بر عناوین برخی از نشست ها و انتشارات مرکز بررسی های استراتژیک نشان می دهد که این مرکز تبدیل به پایگاه نفرت پراکنی، یاس، ناامیدی و ناکارآمد نشان دادن ساختار تبدیل شده است.

«بحران ناکارآمدی یا جنبش همه چیز باختگان»، «داری اشتباه می کنی کاپیتان»، «جای خالی عقلانیت عملی»، «پنجاه سال بی تدبیری» تعدادی از این عناوین هستند که هرچند در پوسته آسیب شناسی خود را پنهان کرده اند ولی داری یک دستور کار ویژه هستند. در این دستور کار دولت را به عنوان نهادی با اختیارات پایین ارزیابی می کند تا به این صورت مسئولیت پاسخگویی دولت کنونی در برابر مشکلات به نازلترین سطح برسد و از سوی دیگر راه حل را نیز در انحراف افکار عمومی می بینند تا فلش ها را از دولت به سوی دیگری نشانه روند.

از سوی دیگر همگام با رسانه های ضدانقلاب و اپوزیسیون معاند، در این مرکز نیز صدای بحران فروپاشی و ناکارآمدی نظام بلندتر از همیشه شنیده می شود تا خود را به عنوان مصلحانی که در حال آسیب شناسی این بحران را فریاد زده و به گوش حاکمیت رسانده اند نشان دهند. بن بست، فروپاشی و ناکارآمدی کلیدواژه هایی هستند که در سال جاری بیشتر از گذشه از سوی این مصلحان فرضی شنیده خواهد شد تا بدین وسیله اذهان عمومی را از شکست های سیاست داخلی و خارجی خود منحرف سازند. دولتی که نه در سرو سامان دادن به اقتصاد و سیاست داخلی موفق عمل کرده  و نه در سیاست خارجی توانسته برجام را به سر منزل مقصود برساند و روح برجام نیز همچون جسم نحیفش به ملکوت پیوسته است.

به هر حال حسام الدین آشنا یکی از افرادی است که با امکانات عمومی و بیت المال در یکی از مراکز تحت امرش، امواج منفی را برای انحراف افکار عمومی از دولت ضعیف انعکاس می دهد و جنگ روانی جدیدی راه انداخته است تا به مانند برخی از کسانی که در سال های اخیر قدرت را به مثابه هدف و نه فضیلت  خدمت گذاری دیده اند، سیاست را در ایران به لجن بکشاند.