گالیکش پیشروترین نگاه سیاسی قبل و پس از انقلاب را در منطقه داشت
با اوجگیری تحرکات انقلابی در سال 56 و متعاقباً سال 57 مردم گالیکش نیز مرتب در راهپیماییهای اعتراضی شرکت میکردند. این تحرکات انقلابی در روستاهای گالیکش نیز مشهود بود.
به گزارش گلستان 24 ؛ به نقل از نیلکوه، دکتر علی خسروی رئیس سابق دانشگاههای پیام نور گالیکش و رامیان در یادداشتی به بررسی اوضاع سیاسی گالیکش پیش و پس از انقلاب پرداخته که در ادامه میخوانیم:
سخن گفتن از اوضاعواحوال سیاسی و مشارکت سیاسی شهروندان گالیکش زمان طولانی و بلکه یک تحقیق مفصل میدانی لازم دارد اما در این نوشتار کوتاه سعی بر این است تا سطح مشارکت شهروندان شهرستان گالیکش کنونی از ابتدای جرقههای انقلاب و ارتباطگیری انقلابیون با رهبران نهضت امام خمینی (ره) در یک سیر تاریخی بررسی شود.
با ارتباط روحانیون منطقه و در رأس آنها حضرات حججاسلام موسوی امامجمعه سابق گالیکش و سبحانی امامجمعه فقید گنبد قبل از انقلاب با روحانیون مشهد ازجمله مقام معظم رهبری و شهیدان هاشمی نژاد و کامیاب و نمایندگان آنها مرتب در ارتباط بوده و دستورات آنها را در منطقه اجرا میکردند.
شهید هاشمی نژاد و شهید کامیاب چندین بار به گالیکش مراجعه و در منزل حجتالاسلام موسوی ساکن شده و از نزدیک شاهد فعالیت و مشارکت مردم گالیکش در فعالیتهای انقلابی بودند.
مقام معظم رهبری نیز که قبل از انقلاب تحت تعقیب ساواک بود چند روزی مهمان مردم خونگرم گالیکش و در منزل یکی از بازاریان گالیکش و سپس در منزل حجتالاسلام حاج سید باقر موسوی ساکن شدند و از نزدیک شاهد مجاهدت گالیکشیها بودند.
بیان بیبدیل معظم له در وصف انقلابیون گالیکش تابلویی زیبا در تارک تاریخ گالیکش برای همیشه مزین خواهد بود که طی نامهای فرمودند:
«برادر درویش
با سلام گالیکش در آن منطقه، نخستین آبادیهاست که به اندیشههای انقلابی و حاملان و پیامآوران آن، امکان فعالیت داد. ازآنجا بود که در سالهای ۵۲ و بعد ما توانستیم جهت و راه و پیام خود را در آزادشهر، رامیان و گنبد مطرح کنیم و تدریجاً سراسر منطقه را تا قسمتهای شمالی و غربیاش زیرپوشش بگیریم. امتیاز گالیکش به این بود که آقای سید باقر موسوی را داشت و ایشان در آغاز تنها روحانی دشت بود که ما و افکار انقلابی را میپذیرفت و از زحمات احتمالی آن واهمه نمیکرد. بنابراین مقتضی است نسبت به درخواست ایشان در مورد تشکیل سپاه در آن شهر طبق ضوابط توجه بیشتری مبذول شود.
سید علی خامنهای ۱۵/۱۲/۵۸»
با اوجگیری تحرکات انقلابی در سال 56 و متعاقباً سال 57 مردم گالیکش نیز مرتب در راهپیماییهای اعتراضی شرکت میکردند. این تحرکات انقلابی در روستاهای گالیکش نیز مشهود بود.
اوج این تحرکات خود را در 12 دی 57 با تقدیم 7 شهید گنبدی و مینودشتی که به یاری انقلابیون گالیکشی شتافته بودند نشان داد تا این روزبه نام روز گالیکش در تقویم ملی ثبت گشت.
بدین ترتیب 12 دی گالیکش پس از 5 آذر گرگان که آنهم توسط رژیم ستمشاهی به خاک و خون کشیده شده بود، دومین تاریخ انقلابی استان گلستان و مازندران سابق بود. در تاریخ این مناطق بهجز گرگان و گالیکش چنین روزهای خونینی به ثبت نرسیده است.
با شروع انقلاب نیروهای مختلفی اعم از اسلامی با نگاه نهضت امام خمینی (ره)، مارکسیستی- کمونیستی و طرفداران سازمان مجاهدین خلق که بعدها راه خود را از انقلابیون جدا کرده و منافقین نامیده شدند؛ در شهر گالیکش و مناطق اطراف آن موجودیت داشتند.
همگی این طیفها ضد رژیم شاه بوده و دیدگاه همه آنها انقلاب بود اما نه اسلامی و با تفکرات انقلابی روحانیون و امام خمینی (ره) موافق نبودند.
در سنوات اولیه انقلاب و قبل از شروع جنگ اغلب این افراد به سیل انقلاب اسلامی پیوستند و کمتر کسی در گالیکش راه خود را از راه انقلاب جدا نمود.
در اوایل انقلاب باروی کار آمدن بنیصدر در گالیکش روزنامهای سیاسی تحت عناوین روزنامه مجاهد برای طرفداران مجاهدین خلق منتشر میشد که پس از انحلال این گروه و جدا شدن از مسیر انقلابی جوانان انقلابی طرفدار مجاهدین نیز به سیل انقلابیون اسلامی پیوستند.
طرفداران نظام مارکسیستی و کمونیستی نیز کماکان یا خنثیشده و ایزوله شدند و یا به انقلابیون پیوستند.
روزنامه انقلاب نیز ارگان بنیصدر بود که تا پایان دوره ریاست جمهوری بنیصدر در گالیکش از طرفداران قابلتوجهی در بین روشنفکران شهر داشت.
روزنامههای جمهوری اسلامی، اطلاعات و بامداد نیز کماکان با دیدگاههای انقلابی و عمومی در بالا بردن سطح آگاهی شهروندان اوایل انقلاب نقش بسزایی داشتند.
در اوایل انقلاب نشریهای توسط روشنفکران چپگرای شهر منتشر شد که پس از چند شماره به دلیل مختلفی از انتشار بازماند. نشریه نیلکوه سعی در توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی منطقه داشت.
با شروع جنگ تحمیلی جوانان انقلابی با طیف اسلامی به سمت جبههها سرازیر شده و به دفاع از سرزمین اسلامی پرداختند.
تا زمان رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی، جریان چپگرا حول محور مجمع روحانیون مبارز و جریان راستگرا نیز تحت هدایت جامعه روحانیت مبارز تشکیل گشته و هر دو طیف مورد تأیید حضرت امام (ره) قرار گرفتند.
تا این زمان جریانات سیاسی وضع خود را روشن کرده بودند. برخی مثل جریان مجاهدین خلق به ضدانقلاب بدل گشته و از نگاه داخل بهعنوان منافقین شناختهشده چون این گروه سعی در ترور شخصیتهای تراز اول جمهوری اسلامی داشت. این گروه در شهرستان گالیکش بهمحض مشخص شدن ماهیت ضدانقلابی و ضد دین و کشتار مردم از آنها جداشده یا بیطرفی برگزیدند و یا به طیف جریانات انقلابی پیوسته و همانند دیگر جوانان وطن اسلامی به مردم خدمت کردند.
جوانان گالیکش که در دهه اول انقلاب در گروه سنی میانسال قرار داشتند عموماً طرفدار جریان چپگرا قرار گرفتند و گروه کوچکی نیز چون در بازار طیف چپ جایگاه مناسبی نیافتند به سمت راستگرایان متمایل شدند.
گروهی از جوانان انقلابی با طیف اسلامی نیز انجمنهای اسلامی را در شهر راه انداختند که با جریانات راستگرای مینودشتی همکاری بیشتری داشتند.
جریان چپگرا در شهر گالیکش و جریان راستگرا در شهر مینودشت از جایگاه و پایگاه مردمی بیشتری برخوردار بودند که جوانان راستگرای گالیکشی از مشی سیاسی راستگرای مینودشتی خط میگرفتند. این خطوط بیشتر خود را در انتخابات مجلس شورای اسلامی تا حدود زیادی نمایان میکرد. یکی از دلایل تسلط سیاسی مینودشت بر انتخابات مجلس همین نگاههای سیاسی راستگرای مینودشت و همگرایی راست گالیکش با راست مینودشت و البته جمعیت بیشتر مینودشت بود.
با نگاهی به انتخابات حوزه انتخابیه در مینودشت کاملاً این مسئله قابلاثبات است که همه ادوار جریان راستگرای مینودشت با همکاری گالیکش پیروز میدان بود.
چپگرایان گالیکش نیز چندین بار نگاهی به کرسی انتخابات مجلس داشتند که با توجه به جمعیت کم گالیکش علیرغم انسجام نسبیِ چپ کاری از پیش نبردند. نگاه عامه مردم البته متفاوت بود.
طیف راست گالیکش نیز با تشکیل حزب موتلفه دوم سعی در عضوگیری کرد که به نظر من از حول حلیم داخل دیگ افتاد. چراکه افرادی که دوروبر این حزب جمع شدند سنگ اول را بسیار بدنهادند و بدون دعوت از انقلابیون راستگرا بهصورت گروههای خانوادگی و دوستی حرکت ناقصی را تشکیل دادند که با موفقیت همراه نبود.
با پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری و تغییر نام گروههای چپگرا به اصلاحطلب و راستگرا به اصولگرا در گالیکش نیز این جریانات همچون گذشته فعال شدند که اصلاحطلبان فعالیت انتخاباتی خود را در انتخابات ریاست جمهوری متمرکز کردند و اصولگرایان در مجلس و ریاست جمهوری. این مسئله به خاطر این بود که اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدند که ورود به عرصه سیاسی مجلس با اقلیت سیاسی گالیکش در کل حوزه انتخابیه میسر نیست. این گروه بنا به مصالح سیاسی سعی کرد نقش فعالی در انتخابات مجلس ایفا نکند.
انتخابات مجلس خبرگان رهبری کمی متفاوتتر برگزار میشود و معمولاً دو طیف از نامزدهای منتصب به خود استفاده حمایت میکنند.
پس از اتمام حاکمیت اصلاحطلبان، مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری کمی متفاوت شد، زیرا در چهار سال اول دو کاندیدای پایانی از جریان اصولگرا بودند. با ورود اصلاحطلبان به انتخابات و حمایت آنان از یکی از آن دو و شکست پایان راند اول کاندیدای مشترک اصولگرا - اصلاحطلب، جریانات سیاسی در ایران نیز کمی دستخوش تغییر شدند. و جریان سومی که بعدها طرفداران خود را تا حدودی از دست داد ظهور پیدا کرد.
اما در گالیکش جوانان با تفکرات سیاسی جدید سردرگم این اوضاع شدند. نتیجه آن جدایی فکری عدهای از این دو طیف بود که تا حدودی با تفکرات مستقل وارد عرصههای سیاسی شدند که ماحصل ذهن آنها انتقاد از هر دو طیف بود.
اما گالیکش نیز در انتخابات چهارساله دوم حاکمیت اصولگرایان و بروز فتنه 88 دچار التهاب سیاسی بود که پس از 9 دی اوضاع تا حدودی عادی شد.
با توجه به عدم وجود نظام حزبی در ایران و پایهریزی برنامههای سیاسی و انتخاباتی حول محور جناحهای سیاسی در طی سالها اخیر که از کارایی لازم برخوردار نبوده است در گالیکش نیز وضع با بیشتر نقاط کشور تقریباً یکی بوده و تحول خاصی رخ نداده است.
انتخابات شوراها شهر و روستا نیز در گالیکش تا حدود زیادی قومیتی و بر مبنای رفاقت و دوستی پایهریزی شده است.
در طی سالها اخیر که هدایتگران محلی دو طیف سیاسی در شهرستان گالیکش که دوران بازنشستگی را تجربه میکنند، رویش جدیدی از جوانان شهرستان سعی دارند سکان سیاست ورزی را از کهنسالان گرفته و در قالبهای مدیریت احزاب کوچک و نهچندان نامآشنا وارد عرصههای سیاسی شوند. البته ورود به این احزاب غالباً شکلی بوده و تأثیر عمیقی بر روند مشارکت سیاسی شهروندان گالیکشی نداشته است.
درمجموع اگر بخواهیم تحلیل کوتاهی از روند مشارکت سیاسی گالیکش در طول چهل سال گذشته داشته باشیم، میتوان گفت که گالیکش یکی از پیشروترین نگاهها و مشارکت سیاسی را قبل و بعد از انقلاب تا دهه اول انقلاب داشته است.
کمکم فعالیت شهروندان تحت شعاع تفکرات سیاسی و یا تفکرات و نفوذ متنفذین شهرستانی در دو طیف قرارگرفته است. اگرچه رفتهرفته احزاب نوظهور کمفروغی در عرصه انتخابات پا گذاشته و میگذارند اما کمتر دیدهشده است که تأثیری بر اندیشهها و آراء شهروندان داشته باشند.
جوانان تحصیلکرده و دارای اندیشه سیاسی کمتر با تفکرات جناحی مأنوس بودهاند. در طول سالهای پس از دهه اول عموماً افرادی که وارد جریانات سیاسی شهرستانی شدند عمدتاً از معلومات سیاسی زیادی برخوردار نبوده و نهایتاً هدایتگری مناسبی برای مشارکت شهروندان و جذب نیروهای جوان و فعال در دو طیف نداشتهاند که این امر به افول دوران اقتدار سیاسی گالیکش خواهد انجامید.
امید است جوانان با اتحاد و همدلی حول محور نظام جمهوری اسلامی با تفکرات سیاسی و حزبی خود بتوانند گامی مؤثر در پیشرفت و آبادانی ایران اسلامی و شهرستان داشته باشند.
انتهای پیام/
ارسال نظر