مصطفی سماوات در گفتوگو با «فرهیختگان» از پولهای کثیف در شبکه نمایش خانگی میگوید
قوه قضائیه فهرست بدهد، مانع ساخت میشویم
فارغ از اینکه سماوات تا چه زمانی سرپرست است و مدیر بعدی کیست اما باید پذیرفت که شبکه نمایش خانگی از حیاط خلوت به محلی برای حیات اقتصادی عدهای تبدیل شده است و روزبهروز هم بر این ابهامات اضافه میشود.
قانون و پولهای مشکوک
این اواخر عنوان پولهای مشکوک یکی از مهمترین کلیدواژهها در حوزه شبکه نمایش خانگی است. ابتدای طرح این واژه، بسیاری از اهالی سینما آن را رد کردند و از آن بیشتر اتهامی به پیکر سینما تعبیر کردند. بهمنماه سال گذشته اما عباس جعفریدولتآبادی، دادستان وقت تهران وجود پولشویی در سینما را تایید کرد و از وجود چند پرونده در این زمینه خبر داد.
دولتآبادی در مصاحبهای رادیویی در پاسخ به سوالی درباره ورود پولهای مشکوک به سینما گفته بود: «مهمترین مصداق آن در این زمینه وام کلانی بود که گرفته و خرج شد و سریال خانگی معروفی بود که تولید شد و منحصر به این مورد نیست و ما در گذشته در پروندههای دیگری این موضوع را میبینیم. اصل اینکه در مسائل فیلمسازی و سینما افرادی میآیند و تهیهکننده وجوهی را خرج میکند، تایید میکنیم و مصداقش همین پروندهای است که اسم بردید (سریال شهرزاد)، البته از دستگاههای ذیربط، گزارشهایی خواستیم که بیشتر موضوع را واکاوی کنند.»
او پولشویی را تایید کرده و گفته بود: «اینکه عدهای در حوزه سینما پولشویی میکنند را تایید میکنیم، کما اینکه چندین پرونده در دادسرا مفتوح است و مهمترین آن همان بود که اسم بردید و منجر به کیفرخواست شده است، اما منتظر گزارشهای تکمیلی برای پروندههای دیگر هستیم.»
از سماوات درباره علل ورود پولهای مشکوک و تاثیراتش در شبکه خانگی پرسیدیم که او اینچنین پاسخ داد: «این یک معلولی است از شرایط، مشکلات و عدم شفافیت فعالیتهای اقتصادی و معمولا اقتصاد رانتی هم از این خصیصه برخوردار است، ممکن است پولی بیاید که مشکوک باشد و در بدو امر هم برای هیچ کس قابل اثبات نیست که این پول کثیف و مشکوک از کجا آمده است و چیزی که درواقع منبع کسب درآمد سرمایهگذاران را ثبت و ضبط کند، وجود ندارد. البته ممکن است این اتفاق در هر حوزهای بیفتد از جمله سازمان سینمایی و شبکه خانگی. بالاخره تخصص ما کار فرهنگ است و نه اقتصادی، در بدو ورود نمیتوانیم این را تشخیص دهیم که این سرمایه مشکوک و کثیف است. ابزار و امکاناتش را هم نداریم و اصلا در حوزه وظایف ما نیست. شاید اگر مثلا دستگاههای نظارتی وارد کار شوند به ما کمک کنند و ما هم بتوانیم آگاه و مانع شویم. سازمانهایی که این امکان برایشان فراهم است مثل قوه قضائیه اگر از قبل به ما اعلام کنند که مثلا ممکن است این آدمها یا این سرمایهها مشکوک باشند، ما نیز میتوانیم همکاری کنیم و اجازه ندهیم پول مشکوکی وارد شود. تصریح میکنم که در بدو امر برای ما این امکان وجود ندارد و تا وقتی چیزی ثابت نشده و حکمی صادر نشده ما نمیتوانیم از قبل برای دیگران حکمی صادر کنیم.»
حسین پارسایی، مدیر سابق شبکه نمایش خانگی، سال گذشته در جواب این سوال که چگونه میتوان از پولشویی و ورود پولهای مشکلدار به سینما و شبکه نمایشخانگی جلوگیری کرد، اینگونه توضیح داده بود: «هیچ مسئولی با جریان پولشویی موافق نیست و ما نیز در حوزه تولیدات سینمایی و شبکه نمایش خانگی با آن موافق نیستیم. در این میان دولت در بخشهایی که به خود او مربوط میشود، بهراحتی ورود پیدا میکند و مانع ورود برخی از پولها میشود، اما حوزههایی که به بخش خصوصی و اصناف واگذار شده است توسط صنوف مورد بررسی قرار میگیرد. بهعنوان مثال در حوزه دستمزدها، صنوف میتوانند نظارت و تاثیرگذاری بیشتری در این حوزه داشته باشند. مخالفت با ورود پولهای کثیف به شبکه نمایش خانگی یکی از دغدغههای مشترک ما با دوستان سینماگر است و فکر میکنم با بازنگری در مجموع ضوابط و دستورالعملها و با همراهی و همدلی در حوزه نمایش خانگی با هنرمندان اصناف سینمایی، بخشی از این مشکلات برطرف میشود.»
پرسش مهم این است که بالاخره شبکه نمایش خانگی در برخورد با پولشویی خلأ قانونی دارد یا نه؟ اینکه یک مسئول موافق پولشویی باشد یا نباشد بیشتر یک حرف شعارگونه است و شاید بهخاطر همین نگاه باشد که بیشتر مشکلات شبکه نمایش خانگی در دوران پارسایی به وجود آمد.
چگونه رسوایی شهرزاد، گریبانگیر باقی سریالها نشود
با سماوات درباره هزینههای بالای برخی سریالها گفتیم و پرسیدیم که در این شرایط سخت اقتصادی، آیا صرف هزینههای سنگین در شبکه نمایش خانگی مشکوک نیست و با این سریالهای پرخرج نمیتوان محکمتر و جدیتر برخورد کرد؟ او جواب داد: «در واقع اعدادی که درمورد رقم ورود پولهای مشکوک در شبکه نمایش خانگی میبینید، به نسبت رقمهایی که در دادگاه گفته میشود، اعداد خردی هستند و میشود مثلا 14 میلیارد یا20 میلیارد. از روی این اعداد نمیشود گفت که پولها مشکوک هستند. مگر اینکه به این موضوع رسیده باشیم. لازم به ذکر است دادگاه یکی از سرمایهگذاران سریال شهرزاد هم بعد از سالها تشکیل شده و درواقع سالها وقت صرف شده که مشخص شود پولها مشکوک بوده و از جمله فعالیتهایی بوده که ناسالم هستند.»
از سماوات درباره راهکارهای مقابله با این مشکلات و عدم تکرار اتفاقات سریال شهرزاد سوال کردیم و وی از خلأ قانونی چنین گفت: «ما خلأ قانونی داریم. اگر اقتصاد و سیستم مالیاتی و فعالیتهای اقتصادی ما ثبت و ضبط وجود داشته باشد و آورده و سود و فعالیت هرکسی مشخص باشد، نه در سینما بلکه در هیچ حوزه دیگری چنین اتفاقاتی نمیافتد. قانونی برای جلوگیری از وقوع چنین اتفاقاتی وجود ندارد.»
البته در سال 96، پارسایی، مدیر سابق شبکه نمایشخانگی، درباره «شهرزاد» و حاشیههایش گفته بود: «ما مسئولیت حاکمیتی نسبت به سینما و نمایشخانگی داریم و مسائل صنفی به اصناف مربوط میشود. امامی از طرف صنف مربوطه کارت تهیهکنندگی دارد. سریال «شهرزاد»، قبل از اینکه به کسی یا جایی تعلق داشته باشد، به مردم تعلق دارد، اینکه چه کسی این سریال را و با چه پولی تهیه کرده مهم است؛ اما از نظر ما حد و حدود قانونی برای انجام این پروژه رعایت شده؛ بعد از این هر اتفاقی بیفتد مساله بعدی است.»
چه نظارتی، چه مجوزی
یکی از مسائلی که سال گذشته در شبکه خانگی پیش آمد، حاشیههای مربوط به سریال «ممنوعه» بود. البته این سریال به دوران مدیریت سماوات ربطی ندارد، اما او درباره بحث مجوزها و نظارتها به «فرهیختگان» گفت: «در شبکه نمایش خانگی، دو شورای پروانه ساخت و نمایش داریم که این دو شورا به دقت فیلمنامه را قبل از اینکه پروژهای شروع شود، میخوانند و اصلاح میکنند. گاهی هم مذاکراتی با عوامل و تهیهکنندگان آثار میشود. در اجرا اما تفاوتهایی وجود دارد، مثلا هر کارگردان نوشتهای را متفاوت به اجرا درمیآورد. درباره سریال «ممنوعه» هم مشکلاتی وجود داشت. اوایل سریال، صحنههایی داشت که حساسیتهایی ایجاد کرد و در شورای فیلمنامه، بررسی مجدد شد و اصلاح کردند و بالاخره دوباره اجرا شد. در روند تولید و دادن پروانه نمایش، درصدی خطا از جانب ما ممکن است رخ دهد، اما درواقع گاهیاوقات بزرگنمایی این مسائل از طرف خود سازندگان برای ترغیب بیشتر مخاطبان است و اینکه با کمک این حاشیهها، مخاطب بیشتری جذب میکنند. بالاخره سریال «ممنوعه» هم مشکلاتی که داشت، اصلاح و دوباره روانه بازار شد.»
سماوات در پاسخ به این سوال که این نظارت و ارائه مجوزها به فیلمنامه است یا به آنچه ساخته میشود، گفت: «به هر دو. به چیزی هم که ساخته میشود پروانه نمایش میدهیم و ممکن است در پروانه نمایش صحنههایی مورد تصویب شورا قرار گیرد که درواقع حساسیتهایی ایجاد کند، ولی آنقدر در دایرهای وسیع و بزرگ نیست که بگوییم نظارت، حراست و سیستم نظارتی وجود ندارد. در دفتر نمایش خانگی دو شورای 9 نفره در پروانه ساخت و نمایش وجود دارد که با حکم رئیس سازمان سینمایی در این پست حضور پیدا میکنند.»
تمومش کن لعنتی
یکی دیگر از مشکلات برخی از سریالهای شبکه نمایش خانگی این است که بعضی تهیهکنندگان تعهدی به اتمام سریالشان ندارند و بهدلایل مختلف آن را نیمهکاره رها میکنند. «عشق تعطیل نیست» و «عالیجناب» تنها دو نمونه از سریالهایی هستند که با وجود تبلیغات فراوان اما ناتمام ماندند. «رقص روی شیشه» نیز نمونه تازهای است که بهدلیل انصراف برخی بازیگرانش با نریشن به کار خود پایان داد. از سرپرست شبکه نمایش خانگی درباره این اتفاقات و ابزارهای برخورد با آن سوال کردیم و او چنین جواب داد: «وقتی تولیداتی شروع به کار میکند درواقع ممکن است با مشکلاتی همچون مسائل اقتصادی یا عدم استقبال مخاطبان یا حتی ترک سریال توسط بازیگران مواجه شود. این اتفاقات میتواند یک پروژه را متوقف کند. معمولا مهمترین الزام آن است که هیچ تهیهکننده، کارگردان و پخشکنندهای دوست ندارد کارش ناتمام بماند مگر آنکه موضوعاتش آنقدر پیچیده شود که موجب عدم پخش شود.
بنابراین بخشی نه در ایران بلکه در همه جهان اینگونه است و ممکن است پروژهای تا نیمه برود و نتوانند آن را پخش کنند. الزام و نحوه برخورد ما در مورد تهیهکنندگان و پخشکنندگانی که حقوق مخاطبان را ضایع میکنند این است که در کارهای آتی حتما اجازه کار به آنها داده نخواهد شد و بهعبارت دیگر با نصفه و نیمهکاره گذاشتن سریال به آتیه شغلیشان صدمه میزنند.»
تصمیم اشتباه یا ناگزیر؟
دوبرابرشدن قیمت محصولات شبکه نمایش خانگی در سال گذشته، باعث اعتراض مخاطبان و فروشندگان جزئی شد. کاهش چشمگیر فروش این فیلمها پس از افزایش دوبرابری کاملا قابل پیشبینی بود. سال قبل گفته شد این تصمیمی برای تحت فشار قراردادن وزارت ارشاد بود که امتیازی گرفته شود، اما گذشت زمان نشان داد نه ارشاد تحت فشار قرار گرفت و نه قیمتها کم شد. از سماوات درباره چنین تصمیمی پرسیدیم که وی اینچنین جواب داد: «مشکلات اقتصادی در خانوارها بر اولین چیزی که تاثیرگذار است، سبد خرید محصولات فرهنگی است و موجب کاهش خرید آن میشود. در تهران و خیلی شهرستانها، مردم برای دیدن آثار به سراغ فلش مموری بهجای لوح فشرده و اورجینال رفتند. این بازار غیرمجاز موجب افزایش تولید هزینههای محصولات فرهنگی میشود، یک نفر فیلمی را تولید کرده و نسبت به اثر قبلیاش درآمد کمتری دارد. حالا قیمت بالای فیلم در شبکه نمایش خانگی قرار است درآمدهایش را بالا ببرد، اما موجب پایین آمدن تیراژ میشود. واقعا هزینههای رساندن یک فیلم به دست مردم همین مقدار هزینه است، ولی این تیراژ روزبهروز کاهش پیدا کرد. از جمله عوامل تاثیرگذار دیگر این است که بعضی مخاطبان هم به سمت پلتفرمهایی مثل vod جذب شدند که میتوانند آنلاین ببینند. بنابراین کاهش مخاطب نداشتیم بلکه محصولات ما در بخش فیزیکی دچار مشکل شده که ناشی از مشکلات اقتصادی یا بازار غیرمجاز مخاطبان جهت استفاده از دیویدیهای غیراورجینال است.»
فارغ از اینکه سماوات تا چه زمانی سرپرست است و مدیر بعدی کیست اما باید پذیرفت که شبکه نمایش خانگی از حیاط خلوت به محلی برای حیات اقتصادی عدهای تبدیل شده است و روزبهروز هم بر این ابهامات اضافه میشود. البته نباید از یاد ببریم که شبکه نمایش خانگی بهعنوان رقیب جدی تلویزیون وارد میدان شده و در سالهای اخیر به رقیب سینما هم تبدیل شده است. در این میان کسانی هم هستند که بهدنبال منافع شخصیشان هستند و برایشان فرقی ندارد که در کدام حوزه فعالیت میکنند.
* نویسنده : سیدمهدی موسویتبار روزنامهنگار
ارسال نظر