نفوذ و رسالت جهانی ایران

جمهوری اسلامی ایران را میتوان به اذعان همگان پدیده ی قرن بیستم دانست . پدیده ای که در کمال ناباوری جهانیان در حالی که کشورهای جهان به دو بخش غرب لیبرالی وشرق سوسیالیستی تقسیم شده بودند و هیچکس جرأت فکر کردن به اندیشه ی سومی را نداشت ناگهان با مبانی و شعارهایی که برای همه مردم جهان عجیب اما دوست داشتنی بود با لطف خدای متعال و به دست امام خمینی (ره) بوجود آمد .

تفاوت انقلاب اسلامی ایران با همه انقلاب ها و جمهوری های دیگر جهان در مبانی و ارزشهای بنیادین آن بود . این ارزشها به حدی مهم و قابل ملاحظه بودند که خیلی زود صف دوستان و دشمنان این انقلاب نوپا شکل گرفت . دوستانی که اغلب از دل ملتها بوده و گوهر گمشده ی خود را که دیگر حتی نام آن را فراموش کرده بودند در این اتفاق میدیدند و دشمنانی که صف آنان  متشکل از دولتهای ضد دینی و اسلامی بود.

درگیری بین نظام اسلامی ایران و استعمارگران شرق و غرب از همان آغاز پیروزی انقلاب شروع شده و هنوز ادامه دارد ، هر چند یخ تفکر مارکسیستی در برابر خورشید درخشان اندیشه ی اسلامی خیلی زود ذوب شد و به تاریخ پیوست .

اگر چه غرب فروپاشی اندیشه کمونیستی را به نام خود ثبت کرد ، لیکن بر همه محققان و پژوهشگران آزاد اندیش واضح و مبرهن است که اندیشه مارکسیستی که توانسته بود تا حیاط خلوت غرب یعنی کشورهای آمریکای جنوبی نفوذ کند هرگز در برابر غرب به زانو در نیامد بلکه در مناظرات و مباحثه های علمی با بزرگانی مانند شهید بهشتی و شهید مطهری ، عجز ایدئولوژیک مارکس روشن شده و ترکهای عمیق و کارساز ، بر پیکره ی آن وارد شد و خیلی زود با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی عملا این اندیشه نیز نابود گردید، و پس  از آن اندیشه ی فریبکار لیبرالیسم همه توان خود را برای از رونق انداختن اندیشه اسلام ناب که از ایران منتشر  میشد متمرکز نمود .

گر چه با همه اقدامات گستردهی که غرب با این هدف به انجام رسانیده ،  از تحمیل جنگ هشت ساله  و ترور تعدادزیادی از هموطنانمان ، تا تحریم های مختلف و فتنه انگیزی های سیاسی در نظام  هیچ توفیقی به دست نیاورده ، لیکن این بدان معنا نیست که از پای نشسته و تسلیم بودن و پیشرفت روز افزون انقلاب شده است . 

نظامی که توانسته رشد اسلام گرایی و بلکه حتی شیعه گرای را سالانه بیش از شصت در صد در غربی ترین کشورها مانند انگلستان و فرانسه  افزایش دهد یقینا خطرناکترین دشمن برای غرب استعمارگر محسوب میشود .

با نگاهی به منطقه ی غرب آسیا  که به خاورمیانه معروف است مشاهده میشود که در طول بیش از سی و پنج سال حضور انقلاب اسلامی هر روز اثرگذاری جمهوری اسلامی بیشتر و اثرگذاری کشورهای غربی به سرکردگی و نمایندگی آمریکا کمتر میشود ، این موضوع تا آنجا باعث ناراحتی و نگرانی آمریکا را فراهم  نمود که آمریکایی ها برخلاف عادت خود پیشنهاد مذاکره با ایران را دادند .

مذاکره با آمریکا هر نتیجه ای که داشته باشد مطلوب آمریکا وغرب  می باشد. گذشته از اینکه مذاکرات هسته ای توانسته منافع ایران را فراهم نماید یا نه ، آنچه برای آمریکایی ها مهم بود نشستن با ایران پشت میز مذاکره بود ، علت این سخن آنست که مبانی جمهوری اسلامی که توانست آن را به پدیده ای در قرن بیستم تبدیل کند اصولی دارد که مهمترین آن نفی هر کدخدایی بجز خدای سبحان است و اساسا شعار نه شرقی ، نه غربی ، جمهوری اسلامی در همین راستا ایجاد و بیان گردید. تزریق روح ضد استعماری و استکبار ستیزی به ملتهای در ظلم دنیا اتفاق دیگر مهمی بود که ایران اسلامی آن را انجام داد .

اکنون غرب میتواند با کمک گرفتن از مذاکره و بهره بردن از غول های رسانه ای خود و استفاده از هالیود پر زرق و برق ، و به ملتهایی که ایران را الگوی خویش قرار دانده اند بگوید ببینید  این هم ایرانی که سالها شعارمبارزه با آمریکا و غرب را گفته و نشر داده است ؛ اکنون بر سر میز مذاکره حاضر شده است .

مقام معظم رهبری مانند همیشه با درایتی مثال زدنی در این حوزه وارد شده و با تبیین ابتدایی از مذاکره خوشبین نیستم  بی میلی ایران به ایجاد مذاکرات را نشان دادند و در نهایت نیز با جمله ی کوبنده ی مذاکره با آمریکا یعنی نفوذ تکلیف ادامه کار با آمریکا را مشخص فرمودند .

اکنون جهانیان میدانند که رهبر دنیای اسلام ناب و ولی فقیه مسلمین جهان هرگز دست دوستی با آمریکای خونخوار و شیطان بزرگ نداده و نخواهد داد، لیکن لازم است دولت و مجلس شورای اسلامی نیز بعنوان دو قوه از قوای موثر ایران اسلامی در سیاست خارجی ، هم صدا با رهبر معظم انقلاب خصلت و بلکه فضیلت استکبار ستیزی را به نمایش گذاشته و نقشه ی شوم استکبار را نقش بر آب نمایند ، در مقابل عدم هم نوایی در این عرصه و پارادایم مهم میتواند ملت ایران را به نتیجه ی عبور از مخالف و حمایت مستقیم از رهبری برساند، و البته سابقه ی مردم شریف ایران اسلامی مملو از تصمیماتی مبتنی بر بصیرت انقلابی و دینی دارد که نمونه بارز آن را جهانیان در جریان فتنه سال 88 مشاهده نمودند.