وبلاگ "ظریف بین" نوشت:
با کلاسها به فرانسه تسلیت میگویند، ما همچنان بیکلاسیم!
در این چند روز که مردم مسلمان نیجریه توسط ارتش این کشور به صورت گروهی قتل عام شدند و صدها نفر از آنان با رفتار وحشیانه رژیم این کشور مواجه هستند، چرا برخی با سکوت پر معنی خود بر رواج "رفتار دوگانه" دامن میزنند؟
در این چند صباحی که انتشار علایق و سلایق شخصی در شبکههای مجازی و به کل فضای مجازی عمومیت زیادی پیدا کرده است و با باز شدن دربهای جدید به سمت دنیای اخبار و اطلاعات و ابزارهای نو، دسترسی به تحولات روز دنیا سواد و توان خاصی نمیطلبد، افکار و اندیشههای گوناگون و پراکندهای بین مردم رفت و آمد میکند.
هر کسی با هر دیدگاه و خط فکری که دارد به بیان اندیشه خود میپردازد و گروهی هم که غالباً نقشی خنثی در این عرصه ایفا میکنند به بازنشر اندیشهها و تفکراتی دامن میزنند که شاید "تنبلی رسانهای" و سرعت و حجم بالای ورودی اطلاعات اجازه ندهد حتی لحظهای به پیگیری ریشه و لایههای زیرین هدف از نگاشته شدن این مطالب تأمل شود.
عجیبتر اینکه برخی اوقات رفتارهای دوگانه و حتی متناقض از سوی افرادی که داعیه آگاهی و "پرستیژ با فرهنگی" را بر دوش خود حمل میکنند، میبینیم. در کنار آن، وقتی کسی قصد دارد تا به نحوی در خصوص این ظاهرسازی به آنان و دنبالهرویان آنان هشدار دهد سریعاً با برچسبهای "بیکلاسی" و "سنتی" مواجه میشود.
در دیدگاه این افراد، گویی کسانی که سعی دارند تا مسیر افکار و اندیشه خود را، خود تعیین نمایند و وظیفه مدنیشان را در قبال جامعهای که از همه جهت به سیبل نفوذ و تهاجم تبدیل شده است پیادهسازی کنند، در راه خاکی سیر میکنند که انتهای آن پوچی و بازگشت به چند قرن پیش است.
به این مفهوم که هر کسی خارج از ریل منتهی به دلدادگان غرب طی طریق کند از مسیر زندگی مدرن و پیشرفت خارج شده است و به نوعی همراه با کاروانی بدون سرپرست به دشتی بی آب و علف راه میزند!
در این چند روز که مردم مسلمان نیجریه توسط ارتش این کشور به صورت گروهی قتل عام شدند و صدها نفر از آنان با رفتار وحشیانه رژیم این کشور مواجه هستند، چرا برخی با سکوت پر معنی خود بر رواج "رفتار دوگانه" دامن میزنند؟ اگر حمایت نکردن از مردم پاریس و کشتهشدگان حادثه شارلی ابدو مخالف دیدگاههای بشردوستانه است، پس سانسور و سکوت در مقابل کشتار شیعیان نیجریه و یمن با چه هدفی صورت میگیرد؟
اگر چند درصد از این آمار منتشر شده از کشتهشدگان نیجریه در آمریکا، فرانسه یا انگلیس به وجود میآمد چند کارناوال و راهپیمایی برای دفاع از حق مظلوم و حق انسانیت در گوشه گوشه جهان به وقوع میپیوست؟
چه بر سر ما آمده است که ارسال پیام همدردی و امضای تومار علیه تروریست در دفاع از حادثه یازده سپتامبر و پاریس را "دفاع از حق مظلوم" میدانیم اما همدردی و تسلیت به مسلمانان شیعه در کشورهایی نظیر نیجریه، یمن، بحرین، سوریه و عراق سنت طلبانه به نظر میرسد! چه بسا که مردم این کشورها با آن پیشینه تاریخی حتی پیوند نزدیکتر فرهنگی با ایرانیان داشته باشند.
چه شده است که اگر کسی قصد پیوستن به کمپین حمایت از مردم نیجریه و طلب سلامتی برای شیخ الزکزاکی به عنوان دبیر کل جنش شیعیان نیجریه داشته باشد، فوراً با برچسب" بیکلاسی" بر دهان خود مواجه میشود؟ در حالی که از هنرمندان تا هنربندان هشتگ prayforparis را در تمام حسابهای کاربری مجازی خود برجسته میکنند.
چرا باید به عنوان شهروندان و ملت آگاه و بیدار از اینکه بگوییم تروریسم و حامیان آنها درد مشترک همه ماست ترس داشته باشیم؟ یا اینکه الزاماً به دنبال گوشهای خلوت و دنج باشیم تا با صدایی رسا فریاد بزنیم حامیان اصلی تروریسم در منطقه و جهان یعنی کشورهایی مانند رژیم آل سعود، آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی که مشت مشت دلار بر سر تروریستها و گروههای تکفیری میریزند محکوم هستند؟
تا زمانی که گروهی اندک از عمده افرادی که حقیقت تروریسم و تکفیر را باور دارند به مردم نپیوندند و با خود این گونه فکر کنند که انتشار باورهای قلبی و همدردی با هم نوعان خود در سراسر جهان ممکن است باعث ایجاد فاصلهای با تفکرات به ظاهر نوین شود، جز ادامه راه گروههای خنثی و منفعل راه به جایی نمیبرند.
کسانی که وقتی اهداف کلان خود را در حمایت از قربانیان پاریس میبینند، از هیچ اقدامی از راه انداختن کارناوال همبستگی تا روشن کردن شمع یادبود ابایی ندارند و از ایجاد کمپین و دعوت همکیشان خود به آن از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند. در حالی که با سانسور پویشها و افکار مردمی در قبال حمایت از کشتهشدگان بین مسلمانان نیجریه و اخبار ضد و نقیض در خصوص دستگیری یا شهادت علامه شیخ الزکزاکی، به واقع هیچ واکنشی علیه تفکر تروریستی نشان نمیدهند.
اتفاقاً برخی به خود چنین جرئتی میدهند تا از این سانسور سوء استفاده کنند و گاه با گسترش این دروغ که دلسوزی برای مردم مظلوم فلسطین و یمن نوعی سنتگرایی است، کسانی که به حمایت از مظلوم در همه جای جهان اعتقاد دارند را مورد انزوا قرار میدهند.
وقت آن نرسیده است که گروهی که همواره در تلاشاند مردم را از مسیر اصلی خود یعنی مسیر واقعبینی نسبت به تحولات روز منطقه و جهان گمراه کنند به سیل جمعیت بیدار و آگاه جامعه بپیوندند؟ چرا هنوز هم عدهای حضور دارند که منافع خود را در این میبینند تا نگذارند نسبت به کشتار مسلمانان در آسیا و آفریقا، دستگیری و تهدید بزرگان معنوی شیعه در عربستان، حلقه تنگ محاصره مسلمانان فلسطین، آتشباران خمپاره و تیر بر سر زنان و کودکان یمنی و بریدن سر و راهاندازی رودخانه خون در عراق و سوریه، واقعبینی شکل گیرد و از انتشار حقیقت در جامعه به واسطه برجستهسازی افکار خود جلوگیری نمایند؟
ارسال نظر