وبلاگ زیر ذره بین نوشت:
پند پدرانه ای که تاریخ مصرف ندارد
هشتم آذر ماه 94 با فاصلهای چندماهه دومین نامه رهبر معظم انقلاب خطاب به جوانان غربی منتشر شد؛ نامهای که از زمان انتشار فضای مجازی را درنوردید و بارها و بارها از زوایای مختلف تحلیل محتوا شد.در این نوشتار سعی شده نسبت به تبیین وتحلیل آن به اختصار قلمی زده شود
اینروزهاکه«داعش»مسئولیت حملات تروریستی پی در پی در اقصی نقاط جهان را بر عهده میگیرد؛انگشت اتهام بنگاههای خبرپراکنی دنیا،به سمت «اسلام» و «مسلمین» نشانه میرود.حال اینکه دواعش شیطان صفت، ساخته و پرداخته سیاستمدار و دول غربی میباشند، و فقط پسوند دروغین «اسلامی» این گروهک تروریستی اجاره ای در بوق و کرنا زده میشود!در چنین فضای غبارآلودی، حس تنفر از مسلمین از سوی شهروندان غربی تقویت میگرددو جنایات های رخ داده را به پای «اسلام» مینویسند.
لذا امروزه دربرابر تهدیدهایی که جهان اسلام رانشانه رفته اند؛ احساس مسئولیت جدی درگستره جغرافیای جهان اسلام ونهادهای مدعی مشاهده نمی شود و تنها رهبری انقلاب اسلامی است که هرجا به حریم مقدسات اسلامی و امنیت مسلمانان تعرض می شود ویا اسلام ومسلمانان درمعرض اتهام قرار می گیرند، پیشگام دفاع و بیان حقایق میشود.درست در همین بحبوحه خطرناک نیز، ولی امر مسلمین جهان ویار صالح پیر جماران مثل همیشه با درایت خویش نقشه های شوم دشمن را برملا و آبی بر آتش اسلام ستیزی استکبار یاغی میریزند.این نامه نه تنها برای جوانان غربی بلکه برای جوانان تمام دنیاست.«زمینه مشترک نگارش هر دو نامه تروریسم در فرانسه است»، نامه دوم رهبر معظم انقلاب مانند نامه اول زمانی نوشته شد که فرانسه شاهد وقوع حادثه تروریستی بود، حادثه ای که در آن موجی از تفکرات ضد اسلامی و اسلامهراسی در غرب به خصوص در اروپا ایجاد شد و رهبر معظم انقلاب تنها دو هفته بعد از این اتفاق تروریستی، در نامهای خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی، ارائه تصویری ترسناک از دین مبین اسلام را سیاهنمایی گسترده علیه اسلام نامیدند و از جوانان غربی خواستند شناخت مستقیم و بیواسطه از اسلام به دست بیاورند. هدف رهبر معظم انقلاب در نامه اول درخواست و دعوت برای شناخت بیواسطه از اسلام بود اما هدف از نگارش نامه دوم یادآوری این نکته مهم است که «تروریسم درد مشترک» جهان اسلام و غرب است.
بنابراین، برخورد سلیقه یی با گروه های تندرو و تمایز میان تروریسم خوب و بد، گسترش دامنه ی تحرکات آن ها را در پی خواهد داشت. تروریست به کسی گفته می شود که از راه هراس افکنی، خشونت و خونریزی در پی برآورده ساختن خواسته ها و ارزش های مورد نظر خود است. هرچند لزوم عملیاتی نظامی وهماهنگ بین المللی به منظور نابودی این پدیده ی سیاه و شوم بیش از پیش احساس می شود اما خشکاندن ریشه ی این درد مشترک جهانی مستلزم تغییر تفکر افراد تندرو است؛ موضوعی که بدون شک زمانبر خواهد بود.
معظمله در دومین نامه خود خطاب به عموم جوانان در کشورهای غربی، تروریسم را درد مشترک کشورهای اسلامی و غربی دانسته و با نشانه گرفتن مولدان اصلی گروههای تروریستی در خاورمیانه تاکید میکنند: «ناامنی و اضطرابی که در حوادث اخیر تجربه کردید، با رنجی که مردم عراق، یمن، سوریه، و افغانستان طیّ سالهای متمادی تحمّل کردهاند دو تفاوت عمده دارد؛ نخست اینکه دنیای اسلام در ابعادی بهمراتب وسیعتر، در حجمی انبوهتر و به مدّت بسیار طولانیتر قربانی وحشتافکنی و خشونت بوده است؛ و دوّم اینکه متأسّفانه این خشونتها همواره از طرف برخی از قدرتهای بزرگ به شیوههای گوناگون و به شکل مؤثّر حمایت شده است. امروز کمتر کسی از نقش ایالات متّحده آمریکا در ایجاد یا تقویت و تسلیح القاعده، طالبان و دنبالههای شوم آنان بیاطّلاع است.»
در بخش دیگری از نامه ؛ولی امر همه آزادیخواهان و استکبار ستیزان به مسئله مهم فلسظین اشاره می نمایند که تلاش ایشان در تغییر زاویه دید جوانان اروپایی و آمریکایی به قضیه فلسطین، دارای اهمیتی مضاعف است چراکه از منظر کشورهای غربی، صهیونیستها مظلومانی هستند که پس از سالها اذیت و آزار – همچون افسانه سراسر دروغ «هولوکاست» - اینک در مأمنی به نام فلسطین سکنی گزیده و از خود در برابر حملات فلسطینیها دفاع میکنند؛ در صورتی که حقیقت امر کاملاً عکس تلقی باخترنشینان از مسئله فلسطین است.
کوتاه سخن آنکه
نامه مقام معظم رهبری که ازسرخیرخواهی ودعوت به گفتمان بر سر مواضع مشترک،ارسال شده است,درصدد دعوت به تقریب ورسیدن به راه حلی برای پیشگیری از عمق یافتن فاصله ها و وسعت یافتن کدورتها و پی ریزی تعامل صحیح وشرافتمندانه غرب باجهان اسلام است؛نامه دوم رهبر انقلاب به جوانان اروپا و غرب نشانگر اهمیت روشنگری جهانی و تکمیل کننده نامه اول است که بسیار اهمیت دارد؛زمان ارسال این پیام وادبیات وچیدمان مفاهیم بهکار گرفته شده درنامه اخیرنیز سیار معنادار است که نخستین پیام نامه رهبر حکیم انقلاب این است که اسلام دین آزادیخواهی است و نگاه انسانی و رحمانی دارد و به دور از افراط و تفریط است و با جنگ و خونریزی نیز مخالف است.
شاید مهمترین نکته در نامه دوم رهبری به جوانان اروپا و آمریکا مقابله با حرکت اسلامستیزی و بازگرداندن این تهاجم اسلامستیزی به سوی طراحان آن باشد.همانگونه که طراحان پروژه اسلامستیزی در نظر داشتند با خلق تروریسم تکفیری و حمایت از آن و ریشهدار کردن آن اروپا و آمریکا را از گرایش به اسلام منصرف کنند؛لذا اسلامی که سران غرب برای مردم خود ترسیم میکنند، اسلام ترور، کشتن و وحشیگری ساخته و پرداخته خودشان و دول خودفروخته منطقه خاورمیانه است.نامه سکاندار باکفایت انقلاب،به مثابه «پندی بدون تاریخ مصرف» میماند که روشنگر راه آینده است؛ چراکه با تغییر پیش زمینههای غلط ذهنی برخواسته از تبلیغات سوء اسلام هراسانه و حتی ایران هراسانه در امپراتوری رسانهای غرب، نویدبخش جهانی عاری از خشونت و تروریست خواهد بود.نگرانی جهانی از گسترش دامنه ی تحرکات گروه های تروریستی در حال افزایش است. گسترش این پدیده ی سیاه و شوم در زمان حاضر به عنوان دردی مشترک، جهان اسلام و غرب را تهدید می کند؛ دردی که درمان آن در گرو همکاری فزاینده ی بین المللی است.
نامه رهبری اولین حرکتی است که در جهان اسلام برای دفاع اسلام و مسلمانان در اروپا و آمریکای شمالی صورت میگیرد و با انتشار این نامه مسلمانان اروپا خواهند فهمید که تنها کسی که دغدغه حمایت و پشتیبانی از آنها را دارد نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبری آن هست.حال که تبر ابراهیمی سیدعلی خامنهای، بتهای اومانیستی، لیبرالیستی و ماتریالیستی غرب را به چالش کشیده است، «این عمار» را طلب میکند، لذا ضروری به نظر می رسدباهمکاری تشکلهای دانشجویی ومردمی وخصوصا بسیج وجبهه فرهنگی انقلاب اسلامی واشراف نهاد نمایندگی ولی فقیه دردانشگاهها و وزارت امورخارجه وسازمان فرهنگ وارتباطات ونهادهای اسلامی بین المللی همسو ، جوانان مسلمان ومؤمن ایرانی وغیر ایرانی درداخل وخارج کشور وخصوصا دراروپا وآمریکا؛نسبت به ایجاد جبهه اطلاع رسانی وبازنشر این نامه مهم و حضور فعال در آن اقدام لازم صورت بگیرد.
ارسال نظر