کاسبی با نام پدر/ به نام پدر به کام نوه

حرف نابی از " اولین و اخرینم تویی، معبود من "

این روزها بازار کاسبی چقدر داغ شده است.

در این ابتدا باید به تعریف و ترجمه کلمه کاسب پرداخت.دست به دامان فرهنگ لغت دهخدا که شدی خواهی دید کاسب یعنی کسی که با صنعت یا خرید و فروش روزی تحصیل میکند.   

کاسب ، میفروشد! و این تمام ماجراست.کاسب خدمت،هنر و جنسش را میفروشد و از این فروختن سود میبرد.در گذشته کاسب از فروش جنس و ارائه خدمتش، جنسی دریافت مینمود که این ابتدایی ترین نوع معامله و تعامل در خرید و فروش است . 

البته دهخدا اگر این آشفته بازار کاسبی را میدید  به معانی کاسب چند عبارت دیگر را نیز اضافه مینمود.

مثلا میگفت کاسب کسی است که پدرش زحمت کشید و پسر ناخلف هرچه راه دید از همان  رفت ،و پسر از نام پدر سودی عایدش شد و عزیز مردم(بخوانید مجلس) شد. 

عده ای دیگر که هنگام حیات پیرشان، بچه ای بودند و چون صدها هزار  انسان دیگر در این مرز و بوم زندگی کردند امروز کاسب نام بیت پیرشان شده اند . شاید باورتان هم نشود این کاسبی چه بینهایت سودی دارد .

نابرده رنج گنج نیز میسر میشود چرا که وقتی نام قدیسی، را به یدک بکشی همه چیز برای تو درست میشود.به راحتی  آیت الله و علامه میشوی و نشان میدهی که میتوانی کاخی را به اسم پیر ساده زیستت  و به کام خودت بسازی.دهخدا برگرد و این را نیز اضافه کن .  

کاسبی میکنند از نام پدر و پیرشان اما چیزی نمیگویند از مرام او.آن پیر، چو ساده زندگانی کرد و با دشمن جنگید و برای انقلاب الهیش تعارف را کنار زد، و هم نامش هرچه که او کرد را نکرد. 

چرا آنها که مدعی بودند از تحریم ها عده ای کاسبی میکنند لال شده اند و لب باز نمیکنند که کاسبی از نام امام روح الله ممنوع است ؟  نکند اصلاح طلبان خودشان هم سهمی دارند ؟

یکی میگفت من نخست وزیر امام هستم و دیگری میگوید من خاطراتم را با امام نوشته ام و آخری هم که هم نام امام است . 

آیا این سوءاستفاده ها از نام امام مصداق تدلیس نیست؟اگر نیست پس بگویید چرا هرچه از امام به جا مانده با هرچه که امروز از مدعیان نسب و همنشینی با امام  میبینیم در نقطه تضاد قرار دارند؟  

اما آخر این قصه شنیدن دارد که بعد از 84 و 88  مردم بصیر ایران در 94 هم ثابت میکنند چشم بر هر ارتباطی جز ارتباطی فکری خواهند بست و به راه امام رای خواهند داد .و اگر چون 88 بخواهند فتنه ای برافروزند حسابشان همان 9 دی میشود و سقوط اهرمن .