لقمه های بنزینی

در حین  مسافرت ها در یکی از شهر های شمال قصد بنزین زدن داشتیم وقتی خواستیم وارد آن بشویم  ماموری در یک گیشه نشسته بود و به وسیله کامپیوتری جلوی او بود از  رانندگان مقدار بنزین درخواستی آنها را سؤال و مبلغش را محاسبه میکرد  و پولش را میگرفت و میگفت مثلا به تلمبه شماره 3 رجوع کنید شما وقتی بنزین میزدید به میزان درخواستیتون  که می رسید تلمبه اتوماتیک قطع می کرد. من در آنجا پیش خود می گفتم این کارها چه لزومی دارد تا اینکه چند روز قبل با ماجرای دیگری در یکی از پمپ بنزینهای شهرمان  شهرضا روبرو شدم.

کارگر پمپ بنزین در حال کلنجار رفتن و جرو بحث با راننده ای بود که بنزین زده بود و هزار تومان پولش کم بود به او گفتم من حساب میکنم ارزشی ندارد که اعصاب خود را خورد کنید. کارگر مورد نظر کاغذی را نشانم داد و گفت این چندمین مورد است و بابت حسابهای قبلی ما باید پاسخگو باشیم و از جیبمان بدهیم اول وقت امروز راننده ی زنی  مقداری بنزین زد و پول نداشت میان روز جوان نقاشی چهار لیتر بنزین زد و مثلا رفته پولش را بیاورد شخص دیگری حدود دویست تومان از پولش کم بود وقتی با او گفتم در جوابم با عصبانیت گفت برو از سه هزار میلیارد بردار!! که البته از این نمونه خرده پولها زیاد دیده می شود من باید موقع تحویل پستم این حساب و کتابها را تسویه کنم  مگر یک کارگر ساده چقدر حقوق میگیرد که مردم اینقدر بی توجه و بی اهمیت برخورد می کنند.

همانجا به یاد پمپ بنزین مسافرتم افتادم  و پیش خود به صاحب پمپ بنزین آن شهر آفرین گفتم. انجام چنین کاری شاید یک هزینه اولیه داشته باشد ولی میتوان از نیروی کارگر محافظ تلمبه ها کم کرد و با آموزش یکی از آنها ماموری جلوی ورودی آن گماشت تا حقی از کسی ضایع نشود و جلوی بعضی ناملایمات نیز گرفته شود با این کار میتوان همه پمپ بنزینها در سطح کشور را سر و سامان داد.

در میان شهروندان همه جور آدمی پیدا می شود. بعضی فکر میکنند پولی را که بابت بنزین می دهند به جیب کارگران زحمتکش آن میرود و سعی میکنند به نحوی  مثلا زرنگ بازی در آورند و آزار برسانند  غافل از اینکه دوربین خدا همیشه فعال است و همه چیز را ثبت میکند و حسابش از دوربین پمپ بنزینها جداست. و غافلند که این لقمه های سوزنده بنزینی کار دستشان میدهد . البته گروهی دیگر هم هستند که موقع بنزین زدن تتمه پولشان را نمی گیرند و به عنوان انعام به کارگر هدیه می کنند  که البته این قشر بسیار اندکند.

چون سخن از لقمه به میان آمد به جاست سخنی هم ازنان گفته شود. امروزه مشکل دیگری به نحوی در نانوایی ها وجود دارد که یا مشتری و یا نانوا به خاطر پول خرد  مدیون دیگری می شود. چون گاهی نانوا از مشتری 25 یا 50 تومان پول میکند ومشتری ندارد و یا  عکس آن. مبلغ جزیی به نظر می رسد اما شما حساب کنید این پولهای جزیی در جمع چه مبلغ هنگفتی می شود. چرا ما مثل قدیم رفتار نمی کنیم یادم هست در گذشته نانوا ها به قدر پول خرد قسمتی از نان را بی رودرواسی می کندند و به مشتری بعدی میدادند که در این  صورت کسی از کسی طلبکار و یا مدیون نمی شد.

البته امروزه هم بعضی نانواها اینچنین میکنند ولی بهتر است  به صورت عمومی همه نانواها این مسئله را رعایت کنند تا حساب و کتاب به آخرت کشیده نشود.