وبلاگ"اعتماعیجات" نوشت:
نفوذ علمی؛ جریان سکولار چگونه برای رشد و نمو تلاش می کند؟
چه اتفاقی دارد می افتد؟ به زبان خیلی ساده، کتاب هایی هستند که باید ایرانیان آنها را بخوانند. این کتاب ها را چه کسانی نوشته اند؟ کسانی که خارج از ایران هستند و احتمالا بیش از آنکه با فرهنگ و اندیشه ایرانی ها آشنایی داشته باشند، به دنبال ترویج اندیشه های خود هستند. دور از تصور هم نیست که بگوییم بخشی از این کتاب ها مخصوص ایرانیان و مردمان شبیه به آنها نوشته می شود و مقبولیتی در کشور مبدا هم شاید نداشته باشند.
دانشگاه پرینستون امریکا، یکی از بهترین دانشگاه های دنیا از ترجمه برخی متون برای انتشار در ایران حمایت مادی می کند. این کار توسط مرکزی با نام «مرکز شرمین و بیژن مصور رحمانی برای مطالعات ایران و خلیج و فارس» اتفاق می افتد. شناخت زیادی از این دانشگاه و این موسسه ندارم ؛ چون اجازه دسترسی به سایت دانشگاه داده نمی شد (فیلتر بود) آنچه می نویسم فقط و فقط یک احتمال و البته چند تا سوال مهم است!
درواقع هدف روشن این مرکز حمایت برای ترجمه کتبی است که تا کنون به ایران راه نیافته اند. این مرکز در واقع با کمک ده میلیون دلاری دو زوج با نام های شرمین مصور رحمانی و بیژن مصور رحمانی دو ایرانی مقیم امریکا در دانشگاه پرینستون شکل گرفته است. رئیس دانشگاه پرینستون در خصوص این مرکز شفافیت بیشتری در گفتار دارد. رئیس دانشگاه پرینستون، خانم Shirly M. Tighman می گوید: " از شرمین و بیژن که امکان ساخت این مرکز را فراهم کردند بسیار سپاسگزاریم. ما، هم به عنوان یک دانشگاهی و هم به عنوان یک ملت، نیاز داریم که درک جامع تری از ایران و دیگر کشورهای خلیج فارس داشته باشیم که بیان کننده فرهنگ غنی آنها، اهمیت جغرافیای سیاسی و رابطه متلاطم بین ایرانیان و آمریکایی ها می باشد. همان طور که تکنولوژی، جهانیان را به یکدیگر نزدیک کرده است، ما نیز باید ابزارهای فکری را توسعه دهیم تا بتوانیم با این نزدیکی های جدید منطبق شویم و دیدگاه جهان وطنی را در دانشجویانمان پرورش دهیم. مرکز مطالعات ایران و خلیج فارس مصور رحمانی قول داده است که یک همکاری چشم گیر در این فرآیند داشته باشد."
جالب اینجاست که در همین دانشگاه در سال 1969 به کمک صندوق پهلوی به منظور ترویج درک از جامعه و فرهنگ ایرانی، ساختمانی تأسیس شد.
چه اتفاقی دارد می افتد؟ به زبان خیلی ساده، کتاب هایی هستند که باید ایرانیان آنها را بخوانند. این کتاب ها را چه کسانی نوشته اند؟ کسانی که خارج از ایران هستند و احتمالا بیش از آنکه با فرهنگ و اندیشه ایرانی ها آشنایی داشته باشند، به دنبال ترویج اندیشه های خود هستند. دور از تصور هم نیست که بگوییم بخشی از این کتاب ها مخصوص ایرانیان و مردمان شبیه به آنها نوشته می شود و مقبولیتی در کشور مبدا هم شاید نداشته باشند. بخشی هم شاید در دانشگاه های آنها تدریس شود. اما تا زمانی کتابی در بازار نباشد، کسی آن را نخواهد خرید. برای این که کتاب هایی که لازم است جریان دانشگاهی و دانشجویی آن کتاب ها را بخوانند (البته فعلا) چه باید کرد؟ پاسخ بسیار ساده است: باید کتاب ها در بازار باشند.
قسمتی از فراخوان این موسسه را بخوانید: متونی مدنظر هستند که به عنوان متن درسی در مقاطع کارشناسی و ارشد قابل استفاده باشند، مد نظر هستند.
بدنه و جریان سکولار در دانشگاه برای رشد و فراگیر شدن نیاز به خوراک دارند. نیاز به بهره مندی از تئوری های خوانده نشده و دیده نشده و شاید هم نسخه های خاص و ویژه پیچیده شده برای ایران (و نه کشورهای غربی) دارند. برای قرار گرفتن این کتاب ها در ویترین کتاب فروشی ها، برای خریده شدن این کتاب ها توسط اساتید با مبانی فکری سکولار و توصیه شدن به دانشجویان برای مطالعه آنها و حتی معرفی شدن به عنوان منبع درسی، از ظرفیت انسانی و علمی موجود در ایران به بهترین شکل استفاده می کنند. ترجمه کتاب های مورد تایید در قبال دریافت پول و به این شکل جریان نفوذ فکری و تهاجم دشمن به ویژه اندیشه ها و تئوری های عریان سکولار به راحتی مسیر خود را در دانشگاه ها، در جوانان و به تدریج در خانواده ها و اجتماع ما پیدا خواهد کرد.
اما حرف آخر...
• نفوذ جریانی، یعنی شبکهسازی در داخل ملّت؛ بهوسیلهی پول که نقش پول و نقش امور اقتصادی اینجا روشن میشود. عمدهترین وسیله دو چیز [است]؛ یکی پول، یکی هم جاذبههای جنسی. افراد را جذب کنند، دور هم جمع کنند؛ یک هدف جعلی و دروغین مطرح کنند و افراد مؤثّر را، افرادی که میتوانند در جامعه اثرگذار باشند، بکشانند به آن سمت مورد نظر خودشان. آن سمت مورد نظر چیست؟ آن عبارت است از تغییر باورها، تغییر آرمانها، تغییر نگاهها، تغییر سبک زندگی؛ کاری کنند که این شخصی که مورد نفوذ قرار گرفته است، تحت تأثیر نفوذ قرار گرفته، همان چیزی را فکر کند که آن آمریکایی فکر میکند؛ یعنی کاری کنند که شما همانجوری نگاه کنی به مسئله که یک آمریکایی نگاه میکند -البتّه یک سیاستمدار آمریکایی، به مردم آمریکا کاری ندارد- همانجوری تشخیص بدهی که آن مأمور عالیرتبهی سیا تشخیص میدهد؛ در نتیجه همان چیزی را بخواهی که او میخواهد. بنابراین خیال او آسوده است؛ بدون اینکه لازم باشد خودش را به خطر بیندازد و وارد عرصه بشود، شما برای او داری کار میکنی؛ هدف این است، هدف نفوذ این است؛ نفوذ جریانی، نفوذ شبکهای، نفوذ گسترده؛ نه موردی. اگر این نفوذ نسبت به اشخاصی انجام بگیرد که اینها در سرنوشت کشور، سیاست کشور، آیندهی کشور تأثیری دارند، شما ببینید چه اتّفاقی میافتد؟ آرمانها تغییر پیدا خواهند کرد، ارزشها تغییر پیدا خواهد کرد، خواستها تغییر پیدا خواهد کرد، باورها تغییر پیدا خواهد کرد. (بیانات در دیدار فرماندهان گردانهای بسیج مورخ 1394/09/04)
• آماج نفوذ هم چه کسانی هستند؟ عمدتاً نخبگان، عمدتاً افراد مؤثّر، عمدتاً تصمیمگیران یا تصمیمسازان، اینها آماج نفوذند؛ اینها هستند که سعی میشود روی اینها نفوذ انجام بگیرد؛ بنابراین نفوذ خطر است؛ نفوذ خطر بزرگی است. اینکه حالا یکی بگوید آن آقای زید از کلمهی نفوذ میخواهد استفادهی جناحی بکند، این مسئله را از اهمّیّت نمیاندازد. حالا بکند یا نکند، بیخود میکند استفادهی جناحی میکند؛ واقعیّت قضیّه این است؛ از این واقعیّت که نمیشود صرفنظر کرد. (بیانات در دیدار فرماندهان گردانهای بسیج مورخ 1394/09/04)
منبع: وبلاگ اجتماعیات
ارسال نظر