وبلاگ عمار نوشت:
سرنوشت برجام، سرنوشت انتخابات
و باز خدا را شاکریم که امثال این ترسوها در جبهههای جنگ علیه صدام حضور تاثیر گذاری نداشتند تا با تهدیدات و حملات صدام خاک کشور را دو دستی تقدیم او کنند.در انتها باید ماند و دید بینتیجه بودن برجام چقدر در ریزش آرا روحانی تاثیر خواهد گذاشت..
حال و روز این روزهای دولت آنچنان و خیم و نگران کننده است که شنیدن هیچ حرفی از دولتیها در حمد و ستایش و حتی پرستش برجام بعید نیست.
وقتی فرد و یا گروهی دار و ندارشان میشود سندی توخالی و خسارت بار، که هیچ چیز از آن عاید مردم نمیشود، تلاش میکنند که بدون هیچ استدلال و منطقی در چشم مردم از «کاه»، «کوه» بسازند تا در آیندهای نه چندان دور موجب شکستشان در انتخابات نشود.
رابطه تنگاتنگیست میان نزدیک شدن به زمان انتخابات و حرفهای عوام فریبانه دولتیها آن هم در شرایطی که استقبال کم نظیر مردم از محمود احمدینژاد لرزه بر اندام عدهای انداخته است.
البته در وضعیت کنونی بحث فراتر از نام بردن از فرد خاصی برای کاندیداتوری است.
آنچه که امروز اهمیت دارد این است که با هر عقیده و سلیقه سیاسی چه اصولگرا باشی چه اصلاح طلب، چه مستقل یا اعتدال گرا، وقتی نتوانی طبق هیچ منطق و استدلالی حقانیت دولت روحانی را اثبات کنی، خواه ناخواه اندیشه «نه به روحانی» در ذهنت نقش میبندد.
مقصر به وجود امدن چنین اندیشهای خود دکتر روحانی است که تمام توان خود را در به نتیجه رسیدن برجام گذاشت و طبعا شکست برجام به معنای شکست تمام عیار دولت یازدهم میباشد.
برجامی که در عمل، هیچ تغییری در زندگی مردم ایجاد نکرد ولی رییس جمهور هنوز هم بر «نعمت» بودن برجام اصرار دارد.
تا انجا که ایشان در جدیدترین اظهاراتشان گفتند: «چه بخواهیم چه نخواهیم زندگی و دنیای ما پس از برجام نسبت به قبل از برجام کاملاً متفاوت است».
اما سوال اینجاست که این «متفاوت» بودن مثبت ارزیابی میشود یا منفی؟
بزرگترین تفاوت زندگی مردم در پسا برجام، از بین رفتن امیدی بود که برآمده از شعارهای توخالی جناب روحانی بود با این مفهوم که برجام کلید حل تمام مشکلات است.
این ناامیدی در دل خود هم به معنای ناامید شدن مردم از غرب و در راس آن امریکاست ((که شاید عدهای به اشتباه و با شعارهایی از دولت که اذهان را منحرف ساخته بود اندک امیدی به غرب در حل مشکلات داشتند))، هم به معنای ناامید شدن از سیاست مدارانی است که تنها راه بهبود معیشت مردم را تعامل با آمریکا میدانند.
مردمی که نتوانستهاند تا کنون نتیجه برجام را در زندگی خود لمس کنند، چگونه میتوانند سال ۹۶ به دولت «برجمیان» برای ۴ سال دیگر اعتماد کنند؟
وقتی که دولت تنها در شعار و بر روی کاغذ میتوانید از برجام دفاع کند نباید جای تعجب باشد که روز به روز موج نارضایتی از دولت در سراسر کشور گستردهتر شود و کمپین «نه به روحانی» نه تنها در شبکههای مجازی، بلکه در دل بسیاری از مردم ایران در حال شکل گیری باشد.
و اگر عدهای از مردم هم دل خود را به برجام خوش کردهاند باید بدانند که نباید حرف عدهای غرب زده را سرلوحه کار خود قرار دهند.
باید بدانند کسانی قابل اعتماد نیستند که تا دیروز به نتیجه رسیدن برجام را مساوی با گشایش اقتصادی میدانستند و امروز بعد از روز اجرای برجام بدون هیچ گشایش اقتصادیای آن را تنها راه جلوگیری از جنگ خیالی آمریکا علیه ایران میدانند.
کسانی همچون مجید انصاری معاون پارلمانی رییس جمهور که افاضه کرده بودند اگر برجام به نتیجه نمیرسید آمریکا به ایران حمله میکرد.
این در حالیست که بسیاری از مقامات نظامی امریکا با در نظر گرفتن شرایط جغرافیایی و توانمندی نظامی ایران بارها اظهار کردهاند که توان حمله به ایران را ندارند.
هیچ کس در ایران علاقهای به شکل گیری جنگ جدیدی ندارد و از آن استقبال نمیکند ولی اگر بنا باشد با هر بار تهدید نظامی آمریکا علیه ایران همه توانمندی هستهای و اقتصادی خود را فدا کنیم، همان بهتر که مملکت خود را دو دستی تقدیم آمریکا کنیم.
و باز خدا را شاکریم که امثال این ترسوها در جبهههای جنگ علیه صدام حضور تاثیر گذاری نداشتند تا با تهدیدات و حملات صدام خاک کشور را دو دستی تقدیم او کنند.
در انتها باید ماند و دید بینتیجه بودن برجام چقدر در ریزش آرا دکتر روحانی تاثیر خواهد گذاشت…
والسلام
محمد محمدی نیا
دانشجوی مهندسی کامپیوتر
منبع: وبلاگ عمار
ارسال نظر