مرجع وبلاگ نویسان استان کهگیلویه و بویراحمد حرف ناب
رکاب زدن های وارونه دولت را به زمین می زند
حرکت های در حاشیه دولت یازدهم با پرچم داری آقای روحانی به جای اقدامات بنیادین و کارآمد در جهت بهبود وضعیت اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم تنها به رکاب زدن های وارونه دوچرخه سواری می ماند که آخر کارش برهمگان روشن و افتادن از سمتی بر زمین است.
پریدن به این شاخه و آن شاخه و فرار برای گریزان شدن از پاسخگویی به مردم برای وعده هایی که داده شد بعد از گذشت نه صد روز بلکه دوسال از بیان آنها، از ابتدای شروع به کار دولت یازدهم آنچنان عجین با سبک و سیاق ایشان شد که دیگر حرفی برای مردم باقی نگذاشت.
از آن زمان که دلبستگی صرف به ثقل مرکزی واهی یعنی مذاکره و گفتگو با غرب و اتصال اقتصاد به دریای بیکران آرزوهای اقتصاد مثلا جهانی، در ذهن دولتمردان شکل گرفت و تمام برنامه ها و وعده های دولت بسته شدند به نتیجه این دلدادگی، تا الان که به جای تکمیل اقداماتی که مدت هاست توسط دولت برای تحقق اقتصاد مقاومتی در عمل که باید هوشمندانه بودن و درون زا و برون گرا بودن آن دیده شود، همه و همه استیصال عمیقی را نشان داده، چراکه همواره و هر روز از قراردادهای وارداتی فلان چیز و یا رکود در فلان جا خبرها می شنویم، از حضور شرکتهای خودروسازی و هواپیمایی غرب تنها برای تحویل محصول و نه برای دریافت دانش زنگ ها به صدا در آمده، قراردادهای نفتی خسارت زا که مشخص است برای دولت و آقای زنگنه از راه طی شده سخن می گویند و یا حتی جنجال آفرینی های این ایام آقای روحانی که گاه به شورای نگهبان حمله می کنند، گاه نماینده رد صلاحیت شده بر طبق قانون اساسی کشور را به جلسات خود دعوت می کنند و خود از قانون می گویند اما به مثابه جن و بسم ا... از قانون گریزان می شوند و یا چند روز پیش که پیشرفت کشور را در استفاده از زبانی خاص منحصر می کنند و از پیشرفت هند سخن می گویند، شاهدی بر این ادعاست که در این آشفته بازار وعده های دولت و مشکلات مردم تنها حاصل، تلخ تر از زهر شدن کام مردم خواهد بود و بس.
تحکم رکود و غول شدن مشکلات اقتصادی برای دولت بر همگان با بیانات و صحبت های ضد و نقیض دولتمردان در این مدت از وزرا گرفته تا رئیس بانک مرکزی و حتی اظهارات طرف های مقابل روشن شده است و شکی نیست این مهم حاصل رکاب زدن های وارونه ای است که نه تنها حرکتی به جلو ندارد بلکه دولت را از سمتی به زمین می زند.
نکته قابل تامل که گویا دولت به آن دل خوش کرده است و منجر به حرکت های در حاشیه دولت یازدهم با پرچم داری آقای روحانی به جای اقدامات بنیادین و کارآمد در جهت بهبود وضعیت اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم شده، تشک و فرش قرمزی است که به زعم آقایان در زیر این دوچرخه پهن شد، تا اگر زمین خوردند دست و پایشان زخم بر ندارد و آن تشک وعده های پوچ و روی کاغذ طرف های بدعهد و شیطان صفت غربی و در راس آن آمریکاست.
به نظر می رسد چنین تاکتیک هایی از سوی دولت که پرداختن به هر چیزی است به جز آنچه که باید به آن پرداخته شود مثال آن جمله معروف"هیشکی نبود این آمد" است و از روی ناچاری و درماندگی است.
از طرفی دعوت دولت از منتخبان مجلس دهم برای همراه شدن با ایشان مثال همان دوچرخه سوار است که جمعی را دور خود جمع می کند تا در هنگام رکاب زنی وارونه وی را تشویق کنند حتی اگر کار اشتباه باشد و او به زمین بخورد، که نکند اینها چیزی بگویند و به قهرمان خیالی پیست مسابقات دوچرخه سواری بر بخورد.
خلاصه مطلب اینکه چنینی رویه ای که روز به روز بحران اقتصادی در درون و ضعف آن در رویارویی با اقتصاد جهانی را به جای رفع مشکلات معیشتی مردم و پیاده سازی اقتصاد مقاومتی که اقتصادی توانمند در مواجه با اقتصاد جهانی است و اساس آن بر ایجاد عزت و حفظ غیرت بنا شده است را به همراه دارد، تنها پریدن گنجشک در بغل گربه ای فربه/ شما بگویید آغوش مثلا گرم و باز غرب و آمریکا/ خواهد بود که قبلا تاریخ نشان داده چه خوش صیادی بوده است برای شاه گنجشکان این دسته گنجشک ها.
وحید حیدری
منبع: وبلاگ
ارسال نظر