دغدغه های رهبری برای فرهنگ را جدی بگیریم
رهبرمعظم انقلاب امسال بنا بر روی کرد هر ساله، توجه به اقتصاد و فرهنگ، آن هم با عزمی ملی و مدیریت جهادی را به عنوان شعار سال 93 پیش روی مردم و مسئولین قرار دادند.
به گزارش گلستان 24 وبلاگ ناصر رومیانی نوشت:
رهبرمعظم انقلاب امسال بنا بر روی کرد هر ساله، توجه به اقتصاد و فرهنگ، آن هم با عزمی ملی و مدیریت جهادی را به عنوان شعار سال 93 پیش روی مردم و مسئولین قرار دادند.
این کلیدواژه ها که برگرفته ازعمق بینش رهبر انقلاب و درک ایشان از مشکلات کشور و راه برون رفت از آن ها است، ترسیم کننده ی مسیری است تا مردم و مسئولین کشور بتوانند با همت بلند پایه ی خود در این راه برای پیشرفت عزت مندانه ی کشور و فائق آمدن برمشکلات پیش رو گام بردارند.
درمورد وضعیت اقتصادی کشور و لزوم سازماندهی این عرصه و این که اقتصاد کشور مدت ها است نیازمند یک برنامه ریزی مناسب و پایه ای است تا بتواند جایگاه خود را به عنوان یک کشور سرشار از منابع و ظرفیت های عظیم درونی به دست آورد شکی نیست؛ اما آنچه در شعار امسال پررنگ تر ازمسائل اقتصـادی اسـت- و بایـد چنین بـاشد- مسئله ی فرهنگ است.
اما متاسفانه آنچه امروز در حوزه ی فرهنگی کشور و استان مان شاهد هستیم نه تنها برازنده ی یک کشور و ملت اسلامی نیست، که حتی با هویت ملی ما نیز فاصله ی بسیار دارد و آنچه امروز از مردم و مسئولین انتظار می رود داشتن دغدغه و توجه بیشتر به مسئله ی فرهنگ و برنامه ریزی مناسب است؛ بخصوص متولیان امور فرهنگی و وزارت فرهنگ و مدیران ارشد فرهنگ و ارشاد استان نیازمند یک تغییر دیدگاه در این خصوص می باشند چرا که عملکرد مناسبی در حیطه ی فرهنگی نداشته اند.
وقتی که صحبت از مسایل فرهنگی می شود، رهبری آن چنان دقیق صحبت می کنند که نه تنها مسیر را نشان می دهند بلکه به علت کم کاری و بی عرضگی فعالان فرهنگی که حتی حوصله فکر کردن را هم ندارند، مثال هم می آورند.
وقتی موشکافانه از شکست پروژه عروسک های دارا و سارا می گویند، وقتی از وضعیت اسباب بازی در کشور حرص می خورند، وقتی بر مساله ترجمه ی کتاب مناسب تاکید می کنند، وقتی از شیوه بازی های کودکانه ابراز نگرانی می کنند و می گویند که باید شیوه بازی ها تغییر کند چرا که دیگر تحرک جسمی و روحی ندارد.و مثال می زنند، وقتی نگران کیف و لباس دبستانی ها هستند، وقتی انگشت تاکید روی طلاق و کاهش جمعیت می گذارند، وقتی هم آسیب را می گویند هم راه علاج را و هم مثال می زنند ، وقتی خلاء کار درست فرهنگی را متذکر می شوند، وقتی بر زبان فارسی تاکید می کند. وقتی...
باز جای شکرش باقیست که بعضی ها تهاجم فرهنگی را قبول کردند. شنیدن جمله ی «بالاخره به برکت قبول دیگران، این حرف ما هم مورد قبول خیلی از کسانی که قبول نمی کردند قرار گرفت» از زبان رهبری چقدر یک فعال فرهنگی را به فکر فرو می برد. یا در مورد عبارت رهبری که فرمودند:
« من چقدر سر قضیه ی اسباب بازی داخلی معنی دار و جذاب حرص خوردم با بعضی از مسئولین که این کار را دنبال بکنند» چقدر احساس تکلیف می کند. این جملات دیگر هیچ عذر و بهانه ای برای انسان نمی گذارد که طرح نداریم و نمی دانیم چکار کنیم. آنچه که فرهنگ نیاز دارد برنامه ریزی، کار و ابتکار است.
دنبال این نباشیم که کار را به یکدیگر پاس دهیم باید کار کنیم و کار هم باید ابتکاری باشد با عزم عمومی و مدیریت جهادی باشد؛ مدیریتی که گل های معطر را رشد دهد و علف های هرزه را برچیند. اردوگاه دشمن هم بی کار نیست و رسانه ها راه انداخته با هدف ایران وقتی الگوی کودک ما مرد عنکبوتی باشد دیگر چگونه می تواند باور کند که سست ترین خانه ها خانه عنکبوت است. وقتی که می دانیم قرار نیست از دستگاه های تنبل دولتی ابتکار تازه ای درآید دیگر باید به دنبال چه باشیم و حیران بمانیم.
مخاطب این سطور همه گروه های فعال و مردمی هستند، مخاطب روزنامه نگار، وبلاگ نویس، فیلم ساز ، مترجم ، خبرنگار ،مستند ساز و طراح و فعالانی هستند که قلب شان برای اسلام و انقلاب می تپد همه ی آنهایی که احساس تکلیف می کنند.
در پایان باید گفت، عرصه ی فرهنگی کشور همانند اقتصاد نیازمند یک عزم ملی است تا امسال بتوانیم با یاری هم گام هایی مهم در این خصوص برداریم و با یک مدیریت جهادی بتوانیم به گوشه ای از دغدغه های رهبر عزیزمان پاسخی داده باشیم انشاءا...
ارسال نظر