وبلاگ دیار قریب غریب نوشت:
خرید سربازی یا خرید فرار از سربازی؟!
لفظ فروش خدمت سربازی زیبنده ی هیچ کشور مستقل و آزادی نیست! فروش این دوران به اصطلاح مقدس دور از شأن تقدس و اهمیت ورزیدن به دفاع از آب و خاک این مرز و بوم است!
به گزارش گلستان 24، هوا بسیار گرم بود. روزهای گرم تابستانی را به سختی می گذراندم. مقابل باد سرد کولر، خود را با اب خیس می کردم!. فاجعه و اوج سختی وقتی بود که به روال روزانه چند ساعتی برق شهر قطع می شد!. تختم را در مسیر هوای ورودی و خروجی خانه، نزدیک درب هال قرار می دادم. درب کوچه نیمه باز بود. نسیم باد و پاشیدن آب به سر و صورتم لحظه ای تسکین گرمازدگی می کرد!. یک روز حین این گرما و گرمازدگی، زنگ خانه به صدا در آمد. مادر کلافه از گرما و ناله های گرمازدگی ام، به سراغ درب رفت. صدای گفت و شنود وی را می شنیدم. انگار با افرادی در حال بحث و جدل بود!. نگران شده بودم. ناگهان درب حال را باز کرد. دو مرد با لباس نظامی مقابل درب و دیدگانم قرار گرفتند!. با عصبانیت خطاب به انان گفت: «ما هر چه به او می گوییم بی فایده است!. بگیرید و ببریدش...!»
نظامی مسن تر، درجه دار ژاندارمری، مشخصاتی از من پرسید. جواب دادم. جرم غیبت از سربازی و موظف به معرفی ام را گوشزد کرد!: «شما باید جهت معرفی و رفتن به خدمت سربازی با ما بیایید!.» دلیل عصبانیت مادر و همچنین بی تقصیری و عدم آگاهی مأمور را درک کردم. خطاب به او گفتم: قبل از موعد سربازی به جبهه رفته ام. مجروح شده ام. حدود سه سال است جانباز قطع نخاع می باشم. سرش را پایین انداخت. معلوم بود خجالت زده شده بود. عذرخواهی فراوان کرد. ژاندارمری را بی خبر از موضوع و بی تقصیر دانست. تقاضای مراجعه یا آوردن مدارکی به ژاندارمری برای حل موضوع کرد. چندین بار از من و مادر عذرخواهی مجدد کرد. قبل از رفتن، سراغ فراری دیگری از محل ما را گرفت؟. حندیدم و به او گفتم: طبق گفته های اهل محل به یکی از کشورهای شرق اسیا رفته است. تشکر و باز عذرخواهی و راهنمایی کرد و رفت. چند سال بعد از جنگ در اولین اقدام دولت در فروش خدمت سربازی، سرباز فراری محله ی ما به کشور رجوع کرد!. خدمت به اصطلاح مقدس سربازی، جرم فرار و عدم دفاع از کیان کشور، با پرداخت وجهی از پول رایج کشور خریداری شد!!. اتفاقی نادر که شاید در طول تاریخ ایران و هیچ کشوری سابقه نداشت!. سرباز فراری با مدرک پزشکی، زن و فرزند، مطبی دست و پا کرد و...
اینک قانون جدید مصوب مجلس شورای اسلامی، مبنی بر خرید خدمت سربازی، یادآور این خاطره شد. انگار ارزش و هنجار خدمت و دفاع از تمامیت ارضی کشور یا گذران دوران خدمت و آمادگی برای امر دفاع، بی ارزش و ناهنجار قلمداد شده است!. گویی کفگیر به ته دیگ خورده ی بودجه و نابسامانی ارزی و مالی در کشور، ارزش دفاع و امادگی دفاع از ارض و کیان کشور را از اهمیت انداخته است!. شاید اینک به اجبار هر راهی جهت کسب درآمد برای دولت، قدری قابل توجیه باشد!. چرا که نسبت به دوره ی قبلی فروش خدمت سربازی، دلایلی موجه تری وجود دارد. قبل از اینکه شائبه و شایعه شامل شدن فرزندان مقامات و ثروت مندان از قانون مصوب باشد!. اثرات تحریم از هر گوشه و کناری و نیاز ارزی و پولی در کشور خود را نشان داده است. پس لاجرم اقدام به تصویب این قانون و اجرای آن قدری توجیه پذیر است!. گر چه موج وسیع خبر اختلاس ها در کشور روزنه ای از خوش بینی و گشایش گرهی از کارها را در مردم بوجود نمی آورد. اما با تمام این شرایط، یادآوری چند نکته پیرامون این موضوع قابل ذکر است.
اول: عموم مردم اگاه این سرزمین، به ویژه نسل سوم انقلاب، یا قشر جوان و نوجوان این کشور، خردمندانه و از روی تأمل به پیرامونی این موضوع فکر کنند. آیا از خودگذشتگی و داوطلبانه وارد کارزار جنگ و دفاع از میهن شدن، جان باختن، اسارت و معلولیت همراه آن با گذران دو سال خدمت سربازی در دوران صلح، بدون خطراتی مشابه، قابل قیاس است؟!. وقتی حمیت و مردانگی خیل عظیمی از مردم ایران در مقابل فرار و نامردی برخی هنگام دمیدن شیپور جنگ مشهود می باشد. و همین فرار و نامردی اکنون قابل خریداری شده است!. آیا جان از دست رفته، سالها در سیاه چال های دشمن اسارت و شکنجه شدن و یک عمر معلولیت قابل خریداری است؟!. استقبال فراریان خدمت سربازی، (چه دوران جنگ و چه دوران صلح) در خرید جرم خویش با وجهی گویا سنگین، خود نشانی از منزلت و قدر مردانگی گروه اول دارد. انصاف نیست این مردانگی و گذشت را در قبال خدماتی کم یا زیاد، نادیده گرفت!. یا از خود گذشتگان خود به راحتی به هر قیمتی حاضر به فروش آن شوند!.
دوم: لفظ فروش خدمت سربازی زیبنده ی هیچ کشور مستقل و آزادی نیست!. وقتی درست یا اشتباه بر هر موردی از جمله، خدمت سربازی واژه ی «مقدس» را چاشنی ان کرده اند !. فروش این دوران به اصطلاح مقدس دور از شأن تقدس و اهمیت ورزیدن به دفاع از آب و خاک این مرز و بوم است!. به نظر می رسد، نام «جرم فرار از خدمت» را بر آن نهیم. فراریان یا مرتکبین این جرم نیز جرم خویش را در معامله و قانونی غیر معقول و غیر منطقی، اما به اجبار خریداری کنند!.
سوم: بهتر است قانون گذار، حداقل ارزش دوری و محرومیت از هر نوع فعالیت اقتصادی و در اختیار دولت بودن طی مدت دو سال را برای هر یک از فراریان ارزیابی کند. شغل و مدرک و منزلت هر یک از افراد متفاوت و هنگام خرید نیز متفاوت باید باشد. بالاترین وجه کلی اعلان شده، برای برخی افراد در شغل هایی خاص چون پرداخت صدقه و خیراتی بیش نیست!. شاید استفاده بهینه از این افراد در خدمت عمومی به جامعه، حتی در مدت و محدودیتی کمتر از مدت خدمت، بهتر از فروش خدمت به آنان است. فوتبالیست فراری جام جهانی و جام ملت های آسیا یکی از بهترین مثال این افراد است!.
ارسال نظر