وبلاگ "نسیم توسعه" نوشت:
توافق حسن روحانی و رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا!
آیندگان از چنین همزمانی، همپوشانی و همسویی سخنان و رفتار حسن روحانی و رکس تیلرسون در مقابله با اصول نظام جمهوری اسلامی تحت عنوان ” توافق روحانی – تیلرسون- نام نبرند.
در عصر جهانی سازی یا جهانی شدن، تفاسیر یا قرائتهای متفاوتی از یک موضوع، رویداد، رفتار یا سخن یکسان، صورت میگیرد که هر کدام از این تفاسیر یا قرائتهای متفاوت از سوی صاحبان و طرفداران آن تفسیر نیز مورد قبول و حمایت قرار میگیرد.
تفسیر و استناد به بسیاری از رفتار و گفتار بزرگان سالها یا سدههای گذشته نیز یکی از ابزارهای سیاستگذاری عصر کنونی است که سیاستمداران و دولتمردان سعی دارند با استفاده از آن رفتار یا گفتار و در چارچوب تفسیر و قرائت جدید از آن، فضای جامعه یا جهان را با خود همراه ساخته و سیاست خود را اجرایی سازند.
در ایران اسلامی نیز توجه به سخنان و رفتار بزرگان ایرانی – اسلامی و به خصوص بزرگان دین اسلام از جایگاه ارزشی بالایی در میان کارشناسان، دولتمردان ایرانی و سیاستگذاریهای حکومت، برخوردار است. در بسیاری از مواقع با توجه به آزادی بیان موجود در جامعه ایرانی، شاهد ارایه چند تفسیر یا قرائت بسیار متفاوت و شاید متضاد از یک رفتار یا گفتار بزرگان در سپهر سیاسی و اجتماعی ایران هستیم.
طی چند دهه اخیر که سیره و شیوه پیامبر اسلام و ائمه معصوم و سپس امام خمینی در ایران مورد توجه و بلکه استناد مسئولین قرار گرفته است، تفاسیر مختلفی از سیره و روش زندگی و به خصوص حکومت و حکمرانی پیامبر، امامان معصوم و امام خمینی در سطح جامعه مطرح و از سوی دولتمردان مورد اشاره و اقتباس قرار گرفته است.
اما تفاسیر خاص دولتمردان دولت یازدهم و به خصوص جناب آقای دکتر حسن روحانی از سیره و روش حکمرانی بزرگان دین طی چهار سال اخیر و به خصوص قرائت ایشان از صلح امام حسن(ع)، همواره مورد نقد و بلکه مخالفت اغلب کارشناسان و بزرگان نظام قرار داشته است.
یکی از آخرین تفاسیر ایشان که به علل و چگونگی پذیرش حکومت از سوی حضرت امام علی (ع) پرداخته است، به شدت مورد انتقاد قرار گرفته و بسیاری از کارشناسان و حتی بزرگان و مراجع، این تفسیر ایشان را حمله به حکومت ولایت فقیه و اصل امامت در فقه شیعه نیز قلمداد نمودهاند!
دکتر حسن روحانی در دیدار و ضیافت افطار با اساتید و پزشکان، میگویند: ((حکومت علی(ع) با خواست و اصرار مردم تشکیل شد و این در حالی بود که ایشان در برابر اصرار مردم به آنها فرمودند که حکومت عدل من برای شما سنگین است و باید به سراغ فرد دیگری بروید، اما در عین حال این را نیز گفتند که اگر شما مردم فرد دیگری را انتخاب کنید، من در اطاعت از او که شما مردم آن را برگزیدید، اولین نفر خواهم بود. مبنای ولایت و حکومت از دیدگاه علی (ع) نیز انتخاب و نظر مردم بود)).
۱
این سخنان آقای روحانی با انتقادات بسیار شدید کارشناسان حوزه دین مواجه شده است. انتقاد اصلی به سخنان روحانی در این است که ایشان مبنای الهی امامت را نفی نموده و امام را منتخب شهروندان معرفی نمودهاند.
از نظر آقای روحانی، امام یا رهبر جامعه باید منتخب شهروندان بوده و از سوی شهروندان و با انتخاب مستقیم، انتخاب گردد. بنابراین شرط رهبری و امامت را انتخاب و پذیرش مطلق شهروندان دانستهاند.
فارغ از انتقادات مطرح شده به سخنان رئیس جمهور محترم، چند پرسش مهم مطرح است:
چه تعداد از شهروندان باید درخواست انتخاب امام، رهبر یا ولی فقیه را مطرح نمایند؟
تکلیف منتقدین یا مخالفین شخص انتخاب شده، چیست؟
آیا انتخاب شخص خودتان (حسن روحانی) را با ولایت امام علی(ع) مقایسه مینمائید؟
در این مقاله به بعد سیاسی و بینالمللی سخنان آقای حسن روحانی پرداخته میشود. ابعادی که تأثیرگذاری خاصی بر چشمانداز حکومت ایران نزد کشورهای همسایه و رقیبان و دشمنان جهانی ایران، خواهند داشت.
یکم– همزمانی سخنان حسن روحانی با رکس تیلرسون:
در حالی که حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران در حال سخنرانی در مراسم افطار پزشکان ایرانی بودند و شرط ولایت، امامت و رهبری را انتخاب شهروندان اعلام نمودند، آقای رکس تیلرسون وزیر امور خارجه امریکا در کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا می گویند: ((سیاست ما در قبال ایران پسزدن این هژمونی، مهار کردن تواناییشان برای ساخت سلاح هستهای و تلاش برای حمایت از عناصری در داخل ایران است که به تغییر مسالمتآمیز رژیمشان منجر میشود)).
۲
سخنرانی ظاهراً زیبای حسن روحانی در حالی صورت میگرفت که کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا در حال بررسی سخنان وزیر امورخاجه این کشور در مورد تغییر (سرنگونی) نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق مسالمتآمیز بودند.
“تغییر مسالمتآمیز” را باید یکی از نکات بسیار مهم سخنان تیلرسون دانست که با همان انتخاب و پذیرش شهروندان در سخنان حسن روحانی نیز همپوشانی دارد. اما تغییر مسالمتآمیز مورد نظر امریکا را ما ایرانیان در مرداد ۱۳۳۲ به وضوح و شفافیت مشاهده نموده و شهروندان مصری، تونسی، سوریهای و … نیز این تغییر مسالمتآمیز مورد نظر غرب و امریکا را طی چند سال اخیر به خوبی مشاهده نمودهاند.
دوم– چرخش سیاست سرنگونی رژیم ایران یا تغییر نام آن:
سیاست مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران و یا بهتر بگوئیم سرنگونی رژیم ایران را باید یکی از سیاستهای مهم و اساسی امریکا طی ۴ دهه اخیر قلمداد نمود که دارای جلوههای پنهان و آشکار فراوانی بوده است.
جلوههایی که شامل کودتا، حمایت از صدام حسین، تحریم و … میباشند و برای شهروندان ایرانی به خوبی آشکار شده است که هرگز نمیتوان به امریکا اعتماد نمود.
اما طی چهار دهه اخیر، سیاست سرنگونی نظام ایران از سوی سیاستگذاران امریکایی با تعابیر مختلفی مطرح شده است، تعبیر “تغییر مسالمتآمیز توسط نیروهای داخلی” را نیز میتوانی یکی از همان تعابیری دانست که در نهایت در چارچوب سیاست اصلی سرنگونی رژیم ایران در سیاست راهبردی امریکا نوشته شده است.
سرنگونی رژیم ایران، تغییر رویه رژیم ایران، تغییر سیاستهای ایران، تغییر رهبران ایران و در نهایت تغییر مسالمتآمیز رژیم ایران را میتوان ازجمله تعابیر مختلفی برشمرد که هدف نهایی و اصلی آن، سرنگونی نظام حکومتی ایران با استفاده همه امکانات و ابزارهای موجود میباشد.
همزمانی انتشار اسناد کودتای ۱۳۳۲ و سخنان تیلرسون را میتوان نوعی صحنهآرایی زیرکانه برای کسب حمایت بخشی از نیروهای سیاسی و فعالین منتقد نظام در داخل ایران قلمداد نمود که از سویی ضمن اعتراف به کودتای خود علیه دولت دکتر مصدق، تلاش دارند تا تحت نام تغییر مسالمتآمیز، مقدمات کودتایی دیگر را فراهم نمایند.
سوم– تغییر یا اصلاح، رمز کودتای جدید:
استفاده از پیام “تغییر مسالمتآمیز رژیم” را میتوان دارای مؤلفههایی از خشونت و کودتا دانست. پیام این سخنان را باید در استفاده از واژه “تغییر” برای شهروندان ایرانی دانست.
واژه تغییر در مورد نظامها و رژیمهای مستقل جهانی، همواره با خشونت و درگیری داخلی و بینالمللی همراه بوده است، بنابراین رکس تیلرسون برای سرپوش گذاشتن بر بعد خشونتبار سیاستهای خود، واژه “مسالمتآمیز” را به واژه “تغییر” اضافه نموده است!
ارایه سیاست تغییر مسالمتآمیز رژیم در مورد ایران، دارای تناقضات بسیاری است، ازجمله:
الف: شهروندان ایرانی طی چند دهه اخیر و بلکه یک سده اخیر نشان دادهاند همواره نسبت به مداخلات و راهکارهای بیگانگان حتی تحت نام دمکراسی و آزادی، حساس هستند.
ب: حضور و فعالیت طیف گستردهای از شهروندان، بزرگان و مسئولین نظام و به خصوص دولتهای هفتم، هشتم و دولتهای یازدهم و دوازدهم با نام اصلاحطلب و فراگیری جریان اصلاحات طی چند دهه اخیر در ایران نشان میدهد که نیات استفاده از واژه تغییر مسالمتآمیز مورد نظر امریکا، بسیار فراتر از یک اصلاحات آرام در نظام و شیوه حکمرانی ایران است.
احزاب اصلاحطلب ایران طی چند سال اخیر چنان در سپهر سیاسی و اجتماعی ایران فعال و آزاد بوده و امکانات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را به دست آوردهاند که تا حدود زیادی توانستهاند به هژمونی خود بر دیگر احزاب یا جناحهای سیاسی ایران نیز دست یابند.
پ– تیلرسون در حالی از تغییر مسالمتآمیز رژیم در این سخن میگویند که دوستان و یاران نزدیک امریکا در جهان و به خصوص آلسعود، آلخلیفه، آلنهیان و … در همسایگی ایران، همگی از نظامهای فوق دیکتاتوری برخوردار بوده و شاید استفاده از واژه اصلاح و اصلاحات نیز در این کشورها، جرم و جنایت محسوب گردد!
بنابراین استفاده از واژه “تغییر مسالمتآمیز” را میتوان نوعی بازی زیرکانه و نیرنگگونه از سوی امریکا برای شهروندان ایرن محسوب نمود، نیرنگی که در بررسی روابط امریکا با آلسعود به خوبی مشخص میشود که امریکا در آسیای جنوب غربی به دنبال سرنگونی کشورهای آزاد و استقرار دیکتاتوری دستنشاده خود است.
سخنان حسن روحانی برای فضاسازی اجتماعی در استفاده از واژهها و جملات خاص در مورد آزادی و دمکراسی که نمونه آن را میتوان در همان شرط انتخاب شهروندان در انتخاب امام علی (ع) مشاهده نمود، در شرایطی مطرح میشوند که همپوشانی خاصی با سخنان رکس تیلرسون دارند.
سخن از آزادی و دمکراسی و حتی عمل به سیاستهای دمکراتیک یا مردمسالاری دینی را میتوان رویکردی مفید دانست، اما سخنان اخیر حسن روحانی و همزمانی این سخنان با ادعای تیلرسون، میتواند از سوی برخی بدخواهان و دشمنان ایران به عنوان همسویی و همراهی حسن روحانی و دولت امریکا برای مقابله با ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی قلمداد گردد!
فضای آشفته سیاستهای دولت یازدهم و شخص دکتر روحانی طی یک هفته اخیر که البته با سکوت خاص رسانههای حامی دولت همراه بودهاند را میتوان دارای جلوههای زیر دانست:
- سخنان رکس تیلرسون در مورد سیاست امریکا برای تغییر رژیم ایران.
- سخنان خاص و شاذ حسن روحانی در مورد اصل و اساس ولایت و امامت.
- انتشار شکبرانگیز اسناد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲٫
- تصویب تحریمهای جدید علیه ایران از سوی امریکا.
- حملات تروریستی به قلب ایران و حمایت امریکا از تروریستها.
موارد ذکر شده را میتوان ازجمله جلوههای ناکارآمدی سیاستهای دولت یازدهم و دکتر روحانی در سیاستهای داخلی و بینالمللی ایران در ۴ سال اخیر برشمرد که حتی میتواند منجر به بروز بحرانهای بزرگ امنیتی علیه ایران نیز گردد.
همزمانی و همپوشانی این مؤلفههای تهدید ایران و نظام جمهوری اسلامی، چنان شگفتانگیز هستند که گویا توافقی خاص میان سران ایران و امریکا در این موارد صورت گرفته است تا مسئولین ایران بتوانند از درون به نابودی خود اقدام نمایند!
چنین همپوشانی و همزمانی رویدادها و سخنان ذکر شده را نمیتوان اموری اتفاقی دانست، زیرا چنین هماهنگی و نزدیکی گفتار و رفتار دو دولت یا دو مجموعه فکری در دو کشور رقیب یا دشمن را تنها از طریق یک سیاستگذاری راهبردی میتوان حاصل نمود.
امیدواریم آیندگان از چنین همزمانی، همپوشانی و همسویی سخنان و رفتار حسن روحانی و رکس تیلرسون در مقابله با اصول نظام جمهوری اسلامی تحت عنوان ” توافق روحانی – تیلرسون- نام نبرند.
منابع:
- پایگاه اطلاعرسانی دولت. ۲۴/۰۳/۱۳۹۶، به آدرس: http://dolat.ir/detail/295102
- خبرگزاری صدا و سیما. ۲۵/۰۳/۱۳۹۶، به آدرس: http://www.iribnews.ir/fa/news/1675342
ارسال نظر