وبلاگ «زیر بارون» نوشت:

“الهی” بـوی ِناب“بهشـت“میدهد همـهٔ “نامهای“قشـنگ ِ“تــو“ میگذارمشان روی ِزخمهای “دلم“...

الهی و ربی من لی غیرک

الهی”
بـوی ِناب“بهشـت“میدهد همـهٔ “نامهای“قشـنگ ِ“تــو“
میگذارمشان روی ِزخمهای “دلم“
گفـته بـودی “اَلجَّبار“
یعنی کسی کـه“جُـبران مــیکند“همـهٔ
شکستگـیهایِ “دلت“ را

گفـــــته بودی “اَلمُصَـوِّر“
یعنی کسی کــه از “نومـیسـازد“
همهٔ آنچه را“ویـران“شـده اسـت درون ِ “دلت“
گفــته بـودی“الشّـافـی“
یعنی کسی کـــه“شِفا“ مـیدهد تمام ِ
“زخمهـایِ عمیق“و“ناعـلاج“را
هـوای ِ“دلم“ سبک میشود بــازمزمه نامهایِ زیبایت
نَفـس میکشــم درهوایِ “مهربانیهـایِ نابت“
“الهی“

 

درد نوشت: وای مادرم …

خبر از یک زن بیمار شود می میرم، مادری دست به دیوار شود می میرم

با زمین خوردن تو بال و پرم می ریزد،چادرت را نتکان عرش به هم می ریزد…

ارسال نظر

آخرین اخبار