وبلاگ "ریزه نیوز" نوشت:
از مادر بودن تا مانکن شدن
می دانم ، می دانم ، مقصر کسانی هستند که بر صندلی های گردان انقلاب اسلامی تکیه زده اند و به جای برنامه ریزی برای رشد فرهنگ و استحکام بخشیدن به بنیان های خانواده ی سرزمینم ، روی کاناپه نشسته اند و شبکه های ماهواره را یکی یکی رد می کنند و به خاطر کیفیت برنامه های غربی به به و چه چه می کنند و چنان غرق دنیای مجازی شده اند که تمام دلواپسی شان چند لایک بیشتر در صفحات اجتماعی است!
مادر یعنی زنی که به جایی رسیده باشد تا تمام خوبی ها ، زیبایی ها و آرامش قیامت در زیر پای او معنایی به نام بهشت بگیرند ، نه زنی که تمام چشم ها به او خیره باشد و هر چند عده ای او را مادر بخوانند ، اما او همچنان یک مانکن باشد !
به گزارش ریزه نیوز : سالهای سال است که به افتخار تمام مادران سرزمینم تمام قد ایستاده ام و احساس غرور می کنم که ایرانی ام ، اما متاسفانه چند صباحی است که آرام آرام کمر خم می کنم و حتی جرائت اعتراض به شرایط موجود را هم ندارم چون بدون شک می شوم یک عقب مانده ، یک امل ، یک در تاریخ مانده !
در حالی که هنوز هم مادر ، همان فرشته ی زیبای خیال من است و زندگی با مادر معنا می گیرد و بدون او نفس کشیدن سخت می شود و زندگی رنگ بی مفهومی به خود می گیرد ، اما در این دنیای پر از تبلیغات وقتی خودی ها کنار کشیده اند و برایشان عزت و غرور معنایی ندارد ، بی خودی ها سرانجام موفق شدند که نام مادر سرزمینم را سیاه و کدر کنند و به جای فرشته ی خوبی ها از او یک زن خودنما و اسیر زرق و برق دنیا ساخته اند و در پس کوچه های شهرم احساس حقارت می کنم وقتی که در تمام طول زندگی ام می بینم ، قرار بود بر نام مادر سجده کنم ، اما ارزش فرشته ی خیالم را به قدری پایین اورده اند که گویا هرگز ، یک زن ، یک مادر نبوده است .
وقتی تمام شهر و وطنم در خواب بود ، گرگ صفتان ، در تدارک نقشه ای شوم بودند تا با کمرنگ کردن نام مبارک تو مادر ، بنیان های خانواده ی اسلامی را در این سرزمین سست و سست تر کنند تا دیگر جوان ایرانی برایش غیرت و ناموس بی معنا و بی مفهوم شود و تو خوب می دانی که امروز چقدر در این امر موفق بوده اند و نیازی به مطالعه و تحقیق در این زمینه هم نیست ! آری مادر وقتی معنای تو را گرفتند ، خانواده هم بی معنی می شود ف چون تو اگر نباشی ، دیگر خانواده نور و گرما و معنایی ندارد اما مادر ببین تو چه راحت تسلیم شده ای و از مقام والای مادری فاصله گرفته ای و در این دنیای پر از رنگ و نیرنگ شده ای آلت دست دشمنانی که سال های سال بود از مقام و عظمتت در سرزمینم در بیم و حراص بودند و تو ناخداگاه اسیر فتنه ی شیطان شده ای .
من چگونه سرم را بالا بگیرم و به یاد کوچه های تنگ و تاریک مدینه باشم و مادر دو عالم را ببینم که با تمام مشکلات و گرفتاری ها ایستاده است و هرگز مادر بودن را با تمام دنیا عوض نمی کند و آنگاه که مادر این روزهای مملکتم را می بینم شرمگین نباشم ؟
مادر ایرانی ام ، تو خوب می دانی که مادر زهرای مرضیه با تمام جوانی اش ، با تمام آرزوهایش در تمام کوچه های خاکی مدینه استوار قدم می زد و هیچ گاه ، هیچ احدی اجازه ی نگاهی به او نداشت و تو امروز چگونه چنان در خیابان های شهرم دستان دختر و پسرت را می گیری و با پوشش جلف ، خود نمایی می کنی که هر سگ صفتی اجازه ی بی احترامی به حرمت نام مادر داشته باشد .
مادر ، مادر سرزمینم به خود برگرد و لحظه ای در میان کوچه های یثرب سرت را بالا بگیر تا از مادر زهرای اطهر کمی درس بگیری ، ببین چگونه زینب را درس حیا و عفت می دهد که می شود زینب ، پیام آور کرببلا که تمام بنیان های حکومت یزیدیان را به لرزه در می آورد !
زهرای علی را ببین چگونه حسن و حسین را تربیت می کند که می شوند ، سرور جوانان بهشت ! حال ببین تو چقدردر تمام این مدت زهرایی بوده ای !
نه مادر من تو این روزها راه را گم کرده ای و حاضری حتی دختر جوانت را چنان برهنه و بی حجاب راهی خیابان ها کنی تا شاید ، فلان بول هوسی به خاطر اندام دخترت به تو به به بگوید و تو چه خوشحالی از اینکه شیطان را از خود راضی کرده ای و زهرای مرضیه را رنجانده ای !
آری مادر من ، شاید برای تو خودنمایی و جلف بودن اوج تمدن و فرهنگ باشد و عریانی و بی حیایی برای نمایی از دنیای دروغین مدرنیته باشد ، اما می دانی که برای لذت بردن هوس بازان کوچه گرد ، از اوج انساینت و مقام باشکوه مادر ، چنان خود را پست کرده ای که حتی ملائک هم تو را به عنوان مادر نمی پسندند و تو در محضر الله دیگر مادر نیستی ، تو عروسک یا مانکنی شده ای که هیچ ارزش و قربی نزد الله نداری !
لحظه ای با خود خلوت کن ، لحظه ای آرام باش و به تاریخ برگرد ، به کلبه ای کوچک و محقر ، به یک زندگی اسلامی و پر از عشق و وفا به منزل علی و زهرا برگرد ، ببین چگونه زهرا ، رسم شوهر داری به جا می آورد و بدون اذن علی از منزل خارج نمی شود ، پس مادر تو چرا این روزها این همه تغییر کرده ای ، دیگر برای تو خانواده مهم نیست و همین که شغلی بیرون از منزل نصیب تو می شود ، خانواده و تمام ارکانش را به دو ریال می فروشی و چنان دچار غرور می شوی که گویا اسکندر مقدونیه شده ای و کسی یارای مقابله با تو را ندارد و برای تو به جای همسر و خانواده ، رئیس و صاحب شرکت می شود همه کاره ی زندگی تو و تو خانواده را فراموش کرده ای تا شاید خودت را به دست آوری ، افسوس که خودت گمشده ی این زندگی هستی !
مادر سرزمین من ، تو هنوز هم مادر ، مقدس و قابل ستایشی ، اما شاید کمی راه را گم کرده ای و به براهه می روی !
مادر می دانم این روزها مردان هوس باز به نام همسر چنان مقام زن بودن را به سخره گرفته اند که تمام ارتباطات خود را مشمول یک رابطه ی نامشروع کرده اند و به هیچ مسائلی پایی بند نیستند ، اما چرا تو هم راه را اشتباه می روی و دیگر برای تو هم خانواده و فرزند معنایی ندارد و در این دنیای پر از خودنمایی و دنیا پرستی خود را غرق در ناپاکی ها کرده ای ؟
می دانم ، می دانم ، مقصر کسانی هستند که بر صندلی های گردان انقلاب اسلامی تکیه زده اند و به جای برنامه ریزی برای رشد فرهنگ و استحکام بخشیدن به بنیان های خانواده ی سرزمینم ، روی کاناپه نشسته اند و شبکه های ماهواره را یکی یکی رد می کنند و به خاطر کیفیت برنامه های غربی به به و چه چه می کنند و چنان غرق دنیای مجازی شده اند که تمام دلواپسی شان چند لایک بیشتر در صفحات اجتماعی است!
مادر ایرانی من ، قبل از آنکه نام و ارزش والای تو را هم از تو بگیرند و تو را به معنای واقعی تبدیل به یک کالا و وسیله ای برای کسب لذات خود کنند برگرد ، برگرد و با زهرای اطهر عهد ببند که همچنان ،زن باشی ، همسر باشی ، یک مادر باشی ، چون اینجا همیشه هوس بازان در انتظار شکارت هستند و برای از بین بردن جایگاه تو در تلاش هستند .
کاش به جای اینکه زنان غربی الگوی مادران این سرزمین می شدند ، آقایان مادر شهدایی را به نام الگو معرفی می کردند که درتمام زندگی شان ، مادر بودن را معنا کرده اند .
ارسال نظر