وبلاگ "البرزبان" نوشت:
لطفا تکرار کنید! بازرسی و بازجوئی ممنوع
گروه مذاکرهکننده هستهای اگر واقعاً از سنخ انقلابیون اصیل باشند و آنگونه که مدعی هستند پیرو خط ولایت باشند میتوانند سخنان رهبری در دانشگاه امام حسین (ع) را بهعنوان منشور مذاکرات پیش روی خود قرار دهند و با این خطمشی حرکت خود را به شیوه اصیل انقلاب ادامه دهند.
"وقتی شیپور جنگ نواخته شود، مرد از نامرد شناخته میشود" این جملهای بود که سالها پیش از زبان شهید مصطفی چمران شنیده شد. شاید آن روزها که جنگ به معنای توپ و تانک بود کسی تصور دیگری از مجاهدت و جنگ بهغیر از صحنه نبرد نظامی نداشت؛ اما گذر انقلاب در تونل زمان معنای جنگ را عوض کرد و امروز انقلاب درگیر جنگی تمامعیار است جنگی که یک سرش به اقتصاد گرهخورده است و سر دیگر آن به شرف و اقتدار ملت ایران و دراینبین جریان هستهای، تحریم، مذاکره و بده بستانهای سیاسی واژههای داغی است که میزهای گفتوگو را داغترکرده است.
در این هیاهوها که خوب دقت کنیم دو خط و دو طرز تفکر بهوضوح قابلمشاهده است تفکری که جان میدهد تا شرف ندهد و خطی که شرف میدهد تا نان ندهد این دو تفکر تفکرهای برخاسته از پایههای فکری و آرمانی سردمداران آنهاست.
این دو گفتمان که یکی گفتمان اصیل انقلاب با محوریت عدالت و دیگری گفتمان منفعل از نظام سلطه با محوریت منفعتهای زودگذر مادی است از اول انقلاب با یکدیگر در تقابل بودند و امروز به درگذر از پیچ تاریخی انقلاب هرکدام در تلاشاند تا حرف خود را به کرسی بنشانند.
اما حاصل هرکدام چیست؟
تفکر اصیل انقلاب که پایهگذار آن امام راحل است و امروز علمش به دست مقام معظم رهبری است تفکری است که محوریت آن گفتگوی آزادانه با همه دولتها و ملتهای دنیا با نفی هرگونه سلطه است. حاصل این تفکر آن است که زمانی که دشمن سلاح خود را برنده ندید مجبور به کرنش در مقابل عظمت ملت ایران خواهد شد.
امام راحل در مورد دولت آمریکا فرموده بودند که آمریکا مانند سگ هاری است که اگر از آن فرار کردی به تو حمله میکند ولی اگر به سویش حمله کنی از تو فرار خواهد نمود.
مقام معظم رهبری در سخنان ارزشمند خود در دانشگاه امام حسین (ع) به صریحترین شکل ممکن این تفکر را خط محوری انقلاب بیان کردند و از مسئولین خواستند که بر اساس این محور حرکت کنند. ایشان بهصراحت اظهار داشتند که ما عزّت خود را که بهوسیلهی اسلام و نظام اسلامی و حرکت انقلابی و نگاه انقلابی و آرمانهای انقلابی بهدستآمده است، از دست نخواهیم داد.
این بیان صریح نشان میدهد در تفکر انقلاب هر چیز که منجر به سلطه و از بین رفتن عزت کشور شود از جانب ملت پذیرفتنی نیست.
اما در سوی دیگر ماجرا تفکر دوم که متأسفانه این روزها سکاندار جریان هستهای شدند قرار دارد جماعتی که با تفکر مادی گرایانه و نه انقلابی هرروز یک حرف تازه میزنند و حتی جسارت بیان واقعیات مذاکرات را ندارند اینها همان جماعتی هستند که در تفکرشان نان از همهچیز ارزشمندتر است و با نگاه لیبرالی در پی پیشبرد اهدافشان هستند.
حاصل این تفکر ایجاد فضای سلطه بر کشور است؛ سلطهای که با نثار بیش از 300 هزار شهید از کشور برداشتهشده است. در تمام دنیا از مهمترین مسائل و محرمانهترین موضوعات اطلاعات مراکز نظامی است. اما باوجود بیان صریح مقام معظم رهبری مبنی بر عدم اجازه برای بازرسی از مراکز نظامی حتی حاضر نیستند این فرمان صریح را تکرار کنند. این تفکر سلطهپذیر که قصد همپیاله شدن با کدخدا رادارند علیرغم اینکه لفظ مقام معظم رهبری چاشنی تمام نطقهایشان است اما در عمل به سمتی غیر از سمت اشاره رهبر انقلاب میروند.
دستاوردهای این تفکر را میتوان چنین لیست کرد:
الف: از دست دادن تمام آنچه در این سالها به دست آوردهایم در موضوع هستهای.
ب: تبدیل انرژی هستهای بومی به یک اسباببازی آزمایشگاهی.
ج: از بین رفتن روح خودباوری و اقتدار ملی.
د: گسست روحی با ملتهای مقاوم منطقه که کعبه آمالشان انقلاب بوده است.
گروه مذاکرهکننده هستهای اگر واقعاً از سنخ انقلابیون اصیل باشند و آنگونه که مدعی هستند پیرو خط ولایت باشند میتوانند سخنان رهبری در دانشگاه امام حسین (ع) را بهعنوان منشور مذاکرات پیش روی خود قرار دهند و با این خطمشی حرکت خود را به شیوه اصیل انقلاب ادامه دهند.
انتهای پیام/
ارسال نظر