سردار علی ناظری در گفتوگوی تفصیلی با تسنیم:
ژستهای رسانهای مسئولان برای تبلیغ کتاب خوب مثمرثمر نخواهد شد
نشر سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس معتقد است که تبلیغ کتاب در برنامه رفتاری مسئولان ما جایی ندارد، در حالیکه در صدر همه مسئولان رهبر انقلاب همواره یک مشوق خوب و روشنکننده مسیر برای کتاب و کتابخوانی بودهاند.
صنعت نشر ایران طی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسیر رو به رشدی را سپری کرده است، هر چه بر طول این مسیر افزوده میشود، توجه به عرض مسیر و کیفیت صنعت نشر نیز ضرورت بیشتری مییابد. اما مدتی است که حوزه نشر و بازار کتاب در کشور با سختیها و مسائلی روبروست که هم ناشران از آن گلایه دارند و هم مخاطبان. بطور خلاصه باید گفت در سالهای اخیر متاسفانه با افزایش ناگهانی قیمت کاغذ، اقتصاد نشر با مشکل مواجه شد. مسائلی از جمله ممیزی، چاپ، توزیع و فروشگاههای کتاب نیز به آن افزوده شد. با این وجود کمتر مسئولی برای حل مشکلات ریشهای نشر قدم برداشت.
در همین راستا و برای شنیدن دغدغه های اصلی حوزه نشر و کتاب به سراغ ناشران مختلفی رفتهایم. سردار علی ناظری، معاون نشر و ادبیات سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و مدیرمسئول انتشارات فاتحان است. با او در خصوص همین موضوع به گفتگو نشستیم. از دیدگاه ناظری مشکلات اصلی حوزه نشر به قرار نگرفتن هرکس در جای خود باز میگردد. او معتقد است اگر ارکان اصلی حوزه نشر به وظلایف خود عمل کنند، موانع برطرف خواهد شد. مشروح این گفتوگو به شرح ذیل است:
مشکل کاغذ مسئله سادهای است که اگر درست مدیریت میشد به مشکل اصلی بدل نمیشد
* تسنیم: به نظر شما مشکلات و دغدغههای اصلی حوزه نشر در سالهای اخیر چیست؟ برخی مشکل گرانی کاغذ را به عنوان مشکل اصلی میدانند، این مسئله تا چه حد تأثیرگذار است؟
اینکه ما بیاییم و تمرکز کنیم بر روی یک عامل و همه مسائل را متصل به همان عامل کنیم و بگوییم اگر این عامل جابجا شود یا تغییراتی در آن ایجاد شود ما یک مرتبه در همه حوزههای نشر نظیر حوزه تولید، حوزه چاپ، حوزه توزیع و فروش کتاب پیشرفت میکنیم و در نتیجه تغییر در فرهنگ کتاب و کتابخوانی خواهیم دید، به نظرم خیال باطل است. البته برخی عوامل نسبت به سایر عوامل نقش بیشتری دارند. این قابل پذیرش است. مسئله گرانی کاغذ هم یکی از آن عوامل بزرگی است که به هر حال در سالهای اخیر بر روی قیمت کتاب تأثیر گذاشته و در حالی که مردم مشکلات اقتصادی خاص خود را دارند، این نیز به آنها اضافه شده است. در واقع گرانی کاغذ هم از نظر اقتصادی تأثیراتی بر روی قدرت خرید مردم گذاشته است و هم از نظر روانی؛ به هر حال هر کالایی که گران شود، مردم آن را پس میزنند. اما به نظر من کاغذ عامل اصلی نیست و اگر درست مدیریت میشد و به صورت یک پروژه بلند مدت به آن نگاه میشد، قابل حل بود.
رهبری به وزیر ارشاد وقت گفتند حل مسئله کاغذ را برای خود به عنوان باقی الصالحات بگذارید
ما سه نمایشگاه کتاب پیش از این را یادمان میآید که وقتی مقام معظم رهبری تشریف آوردند و از نمایشگاه بازدید کردند، حضرت آقا در پایان جلسه در جمعی از ناشرین و مسئولین فرهنگی از جمله وزیر محترم وقت پس از یکسری صحبتها، در مورد کاغذ که مورد اشاره برخی از سخنرانها نیز بود اشاره کردند و گفتند سعی نکنیم موضوع کاغذ را عامل اصلی قرار بدهیم. اما کاغذ را نیز از دستور خارج نکنیم و کارگروه ویژهای برای این کار تشکیل شود. به وزیر وقت به اسم اشاره کردند و چون کم کم دوره وزارت ایشان هم رو به پایان بود، گفتند شما می توانید حل مسئله کاغذ را به عنوان یک باقیات الصالحات برای خودتان باقی بگذارید و بصورت ریشهای حلش کنید تا بعدها که خودتان از این منصب جدا شدید، وقتی یادتان بیاید ببینید که قدم خوب و کار اساسی برداشته شده است. لذا منظور رهبری این بود که به هر حال این مسئلهه باید به صورت اساسی حل شود.
ارکان حوزه نشر در جای خود نیستند و وظیفه خود را انجام نمیدهند
پس از آن اتفاق محسوسی رخ نداد و اتفاقاً بعدها بحث کاغذ دچار تغییرات جدیتری نیز شد و قیمتش بالاتر رفت. اما با این وجود من معتقدم که این مسئله عاملی اصلی نیست که بر روی فرهنگ کتاب و کتابخوانی و دور شدن مردم از کتاب خریدن و کتاب خواندن تأثیر مستقیم دارد. به هر حال تأثیراتی داشته و این را نمیتوان انکار کرد. اما ما باید در بخشهای دیگر فعالتر شویم. من معتقد هستم هر کس اگر به آن مأموریت ذاتی خود درست توجه کند و در حقیقت وظیفه و حقی را که به گردنش است، خوب ادا کند، سعی نکند به بحثهای انحرافی بپردازد و نقش خود را فراموش کند، مشکل حل خواهد شد. اما امروز ارکان اصلی حوزه نشر و کتاب در جای خود نیستند. امروز ناشر گناه را به گردن نویسنده، نویسنده گناه را به گردن ناشر، هر دوی آنها گناه را به گردن مسئولان فرهنگی و مسئولان فرهنگی نیز گناه را به گردن دیگری و همین طور هر کسی به دنبال فرد بعد از خود میگردد تا به اصطلاح بخواهد او را متهم اصلی یا یکی از متهمان اصلی قرار دهد. این اشتباه است.
مشکل نشان دادن ممیزی، آدرس اشتباهدادن است
*تسنیم: یکی از همین متهمکردن دیگران در بحث نشر، انداختن تقصیرها به گردن ممیزی است.برخی اصرار دارند که معضل اصلی ناشران را به گردن ممیزی بیاندازند و ممیزی موجود را مانع اصلی نشر بنامند. این مسئله چقدر دغدغه اصلی این حوزه است؟
من نمیدانم چرا باید این مسئله ساده در ماههای اخیر این قدر موضوع اصلی جلوه داده شود. این آدرس اشتباه دادن است. اینکه ما بیاییم این مسئله ساده و جاری را در جامعهمان آنقدر پررنگ کنیم و خودبه خود به یک چالش تبدیل کنیم و عدهای له و علیهاش موضع بگیرند. ممیزی اساساً چیز روشنی است و بالاخره هرجامعهای خطوط قرمزی دارد. خط قرمزهای آن جامعه را نیز هیئتی که از سوی حاکمیت است و مردم به آنها رأی دادهاند تعیین میکنند. در کشور ما مشخصا شورای عالی انقلاب فرهنگی که در حقیقت آن نهاد بالادستی در حوزه فرهنگ است و از نمایندگان مجلس و مراکز علمی، دانشگاهی و حوزوی تشکیل شده، این وظیفه را دارد. من فکر میکنم با این وجودجای بحث درباره مسئله بدیهیای مانند ممیزی باقی نمیماند.
* تسنیم: به نظر شما در اجرای این ممیزی دقت کافی میشود یا برخوردهای سلیقهای حاکم است؟
صددرصد اصول و معیارها واضح است و اجماعی صورت گرفته است، اما طبیعتا در اجرا گاهی با برخوردهای سلیقهای همراه بوده که میبایست برطرف شود. در نهایت من فکر میکنم اینکه مسئله ممیزی بخواهد موضوع روز قلمداد شود و مشکلات اصلی را که وجود دارد و باید در اولویت به آنها پرداخته شود تبدیل به موضوعات دست دوم و سوم شود، به نظر من آدرس غلط و اشتباهی است که باعث میشود دیگران نیز به اشتباه بیافتند، چرا که وقتی حرفی بیحساب زده میشود، نتیجتاً عدهای نیز له و علیه آن موضع میگیرند و باز موضعگیری پشت موضعگیری و... در نتیجه به یک دعوای سیاسی و غیرواقعی بدل میشود که به سود حوزه نشر نیست.
رسیدن اطلاعات صحیح به ذهن مخاطب، لازمه ارتقای سطح فرهنگ کشور است
مسئله این است که به هر حال حاکمیت وظایفی در قبال آموزش و بالابردن سطح فرهنگ مردم دارد و باید زمینه آن را فراهم کند و کتابخوانی یکی از این امور است. لذا حاکمیت باید تلاش خود را در سطوح مختلف تحصیلی و غیرتحصیلی معطوف کند تا مردم به سوی کتابخوانی بروند و در این راه رسیدن اطلاعات صحیح و پاک به ذهن مخاطب مسئله مهم و ضروری است. به ویژه کتابهایی که مورد نیاز آنهاست. حتی اگر کتاب، کتاب علمی و تخصصی باشد. نه تنها کتابهای مذهبی انقلابی ارزشی و دینی و... نیاز است، بلکه درباره سایر کتابها نیز وضع به همین منوال است.
باید به رعایت حق و حقوق نویسنده در برابر مخاطب نیز اندیشید
* تسنیم: بازگردیم به بحث خودتان. گفتید بسیاری از ارکان حوزه نشر و کتاب در جای خود نیستند و وظیفه خود را انجام نمیدهند، منظورتان را شفافتر بیان کنید؟
بله. پس از مسئولان فرهنگی، یکی از این ارکان، نویسندگان هستند. نویسنده نیز باید حق و حقوق مردم را رعایت کند. بالاخره کتاب خوراک روح مردم است. اگر یک آلودگی وارد روح و روان مردم شود، این آلودگی در رفتار مردم خود را نشان خواهد داد. تلقی مردم نسبت به دین، آئین و کشورشان تغییر میکند و درنتیجه دشمن طمع میکند. لذا نویسنده باید بداند به جان و روح مردم خوراک تغذیه میکند و مخاطب او جان و دل کوچک و بزرگ مردم است. من فکر میکنم در این مورد نیز باید بحث جدی کرد که آیا نویسندگان ما حق و حقوق مردم را رعایت میکنند یا خیر؟ به شخصه من در این مورد نمیتوانم نمره بسیار بالایی به نویسندگان خود بدهم. البته آنها تلاش میکنند اما به زعم من این تلاشها کافی نیست. در حد و حدود تلاشهایی که باید این مملکت را الگویی برای سایر ملل منطقه و دنیا معرفی کند، نیست.
ناشران رکن سوم تأثیرگذار بر حوزه نشر
رکن بعدی ناشران هستند. من خودم یکی از آنها هستم اما گلایه زیادی از خودم و همکارن خودم دارم. آنها هم نباید در این فرصتی که هم بحثهای اقتصادی حوزه نشر مثل کاغذ مطرح است و هم بحثهای سیاسی مثل ممیزی مطرح است و نیز گاهی نویسندگان محترم تلاش لازمی که باید بر روی اثر انجام دهند، انجام نمیدهند، بیایند با قیمتها و در نتیجه با جو روانی جامعه بازی کنند. به نظرم نقش ناشران آنقدر مهم است که حتی اگر یکی از آن دو سه قطبی که وجود دارد به وطیفه خود عمل نکند، اما ناشران وظیفه خود را درست ادا کنند، بخش زیادی از لرزشها و خطاهای حوزه نشر نیز کنترل میشود و اصلاح میگردد. لذا من خطابم بعد از مسئولین دولتی و نویسندگان، به ناشران محترم است. گرچه ناشران نیز بدون مشکل نیستند و برای چاپ یک کتاب واقعا مشکلات زیادی دارند. به این سادگی نمیتوانند کتابی را چاپ کنند. اما به هرحال من فکر میکنم آنها برای رسیدن به تعادل در حوزه نشر کمک زیادی میتوانند کنند. البته دولت نیز در این زمینه باید ورود کند و حمایتهای کند.
تبلیغ و معرفی کتاب به شیوه رهبری خلاء ترویج کتابخوانی در کشور را برطرف میکند
* تسنیم: در حوزه حمایتهای دولتی برخی معتقدند، دولت میتواند در حمایت از اندیشههای سالم سرمایهگذاری کند تا آثار ارزشمند منتخب را مورد حمایت قرار دهد و افراد را به تولید کتاب تشویق کند. اینگونه ورود دولت برای حمایت از ناشران را چطور ارزیابی میکنید؟
قطعاً یکی از راهکارهایی که باعث میشود مردم علاقهمند به کتاب و کتابخوانی شوند، همین مسئله است. مثالش همین کاری است که مقام معظم رهبری انجام میدهند. مردم ما چشمشان به مسئولینشان است. مسئولینی که انتخابشان کردند. قطعا حرکات آنها در نظرشان تأثیرگذار است. مقام معظم رهبری خود کتابخوان هستند. این خیلی کمک میکند به تبلیغ کتاب میان مردم. ما این را در مسئولانمان نمیبینیم یا زیاد نمیبینیم. دوماٌ ایشان وقتی کتابی را میخوانند مطالعه آن را به دیگران نیز توصیه میکنند، این را ما در سایر مسئولان نمیبینیم. مردم دنبال این هستند اگر چیزی توصیه شد، به طرف آن بروند. همانطور که میبیند وقتی کتابی را رهبری میخوانند و میگویند این کتاب را من کتاب خوبی یافتم، مردم برای خرید آن کتاب صف میکشند و خیلی زود به چاپهای متعدد میرسد.
پس از توجه رهبری به کتاب «عباس دست طلا»، مردم برای خرید کتاب صف کشیدند
* تسنیم: این اتفاق اخیراً برای نشر نیز رخ داد، ماجرای معرفی کتاب «عباس دست طلا» در سایت رهبری و پرفروش شدن کتاب.
بله. پس از انتشار سخنان رهبری درباره کتاب «عباس دست طلا» در نمایشگاه استقبال خوب و عجیبی اتفاق افتاد. خیلی زود کتاب در نمایشگاه تمام شد و برای چند ساعت مردم اینجا تجمع کردند، روی زمین نشسته بودند. گفتیم یک ساعت برید و بعد بیایید تا کتاب مجدد بیاوریم حاضر نبودند بروند. میگفتند شاید تمام شود و به ما نرسد. این حرکت نشان میدهد که مردم به حرف کسانی که آنها را قبول دارند اگر کاری را انجام دهند و راهنماییشان کنند گوش میدهند. در هر موردی البته این چنین است. البته باید این مسئله نیز برای مردم جا بیافتد، آنها میدانند وقتی مقام معظم رهبری درباره یک کتاب سخنی میگویند، آن کتاب قطعاً کتاب خوبی است، ایشان کتابخوان حرفهای است و تشخیصشان این است که این کتاب برای جامعه و برای جوانان ما مفید است. اما اگر مسئولی بخواهد صرفا با یک ژست رسانهای، توصیهای کند توجهی نمیشود. من خودم این را دیدم و همه هم دیدند و میدانند که مردم برعکس عمل میکنند. چرا؟ برای آنکه حاضر نیستند بازیچه دست کسی قرار گیرند.
تبلیغ کتاب در برنامه رفتاری مسئولان ما جایی ندارد
لذا اعتقاد داشتن به یک موضوع و طبق اعتقاد عمل کردن مهم است. به طور کلی تبلیغ کتاب و کتابخوانی در میان مسئولان ما جایی ندارد. اساساً مسئولان ما برای تبلبغ کتاب در برنامه رفتاری خود به صورتی که باید وقت نمیگذارند، ما به خوارک جسمی جامعه بیشتر توجه میکنیم تا خوراک روحی. حداقلش این دو باید برابری کنند. چون مردم جسمشان قوی می شود تا یک کار خوب اخلاقی مومنانه به نفع پیشرفت کشور انجام دهند. همین جا نیاز به کار فرهنگی و روحی روانی ضرورتش احساس می شود.
مخاطب باید محوریت تولید کتاب شود
* تسنیم: برخی میگویند باید به فروش کتاب قبل از چاپ کتاب فکر کرد. یعنی به مناسبسازی ظاهر کتاب، قطع کتاب و ...؟ ما در این سالها عموماً کتب دفاع مقدسمان را با کمترین کیفیت دست مردم میدادیم. یکی از ناشرانی که در این سالها در حوزه دفاع مقدس توانست کتابش را خوب طراحی و تبلیغ کند انتشارات فاتحان بوده است. شما فکر میکنید اهتمام به ظاهر کتاب چقدر مهم است؟
من این بحث را به طور کامل قبول دارم. ما باید در حقیقت یک سیر منظقیای را برای این کار تعریف کنیم. سیر منطقیاش با محوریت مخاطب شروع میشود. شناخت جنس مخاطب، سلیقه مخاطب، نیاز مخاطب و... . البته درست است که مسئولان جامعه و نظام نیز نیازمندیهایی را برای مخاطب خود پیش بینی میکنند که این یک امتزاجی از هر دو میتواند باشد. سلیقه مخاطب و ضرورتی که مسئولین نظام پیش بینی میکنند و الزاماً در مقابل هم قرار نمیگیرند. به راحتی میتواند در کنار هم اتفاق بیافتد. ما نیز سعی کردیم در این 5 سالی که کار خودمان را شروع کردیم به این توجه کنیم. احساس کردیم جامعه نیاز به الگو دارد. انتخاب شهید شاخص نیز در همین راستا بود. چون دیدیم جامعه ما الحمدلله مقابله یا مواجهه سختگیرانهای با شهیدان ندارد. شهیدان را حتی بسیاری از قشرهای سیاسی قبول دارند و حاضرند همکاری کنند. لذا یک سال که شهید شاخص انتخاب میشود همه گونه تلاشی میشود تا او معرفی شود؛ خصوصیاتش، تلاشهایش و کارهایی که کرده، آرمانهایی که دنبال میکرده، سبک زندگیاش.
سرمایهگذاری بر ظاهر کتاب در درازمدت سودآور است
لذا کتابهایی که منتشر کردیم به منظور معرفی الگو به مخاطب بود و سعی کردیم به گونهای پیش برویم که بتوانیم آن الگو را به او معرفی کنیم. وقتی به لحاظ محتوایی این سیر را طی کردیم به لحاظ شکلی نیز فکر کردیم که سلیقههای مختلفی را پاسخ دهیم. چون اینها کتاب شهدا و شهادت هستند و بناست آن فرهنگ و ایثار را ترویج کنند. شاید به این واسطه بخشی از جوانانی که مقداری با مسائل انقلاب و دفاع مقدس فاصله دارند یا سنشان نمیرسد، تمایل بیشتری به مطالعه آنها یابند. لذا بر روی فیزیک و ظاهر کتاب، رنگ کتاب، طراحی جلد کتاب، نام کتاب و قطع و اندازه کتاب کار بیشتری کردیم. هزینه زیادی برد، اما این سرمایهگذاری نه تنها ضرر نداشت، بلکه من میتوانم بگویم سود نیز داشت. مردم وقتی احساس کردند که ناشر به سلیقه آنها احترام گذاشته هزینه کرده و کار کرده، کتاب را خریدند. از طرفی در چند جشنواره داخلی و بینالمللی کتابهای ما به لحاظ شکل و فرم و به لحاظ گرافیک در رقابتها قرار گرفت و انتخاب شد. لذا من بر این مسئله بسیار صحه میگذارم و فکر میکنم باید به سلیقه مخاطب چه در محتوا و نیازش و چه در شکل و ظاهر پرداخته شود.
جلسات هماندیشی با نویسندگان جوان برای کشف استعدادهای نوقلمان شهرستانی
* تسنیم: با توجه به مشکلات فضای نشر به نوقلمان و نویسندگان تازه قلم نیز بها میدهید؟
در این راستا ما اقدامی را حدود 4 سال است در دست انجام داریم، تلاشی است که در سطح استانها به عنوان جلسات هماندیشی با نویسندگان استانی یا شهرستانی داریم. با هماهنگی از پیش، دوستان ما در استانها کل نویسندگانی که حاضرند در موضع دفاع مقدس همکاری کنند را برای شرکت در جلسهای دعوت میکنند. ما نیز با دو یا سه تن از نویسندگان طراز اول کشور هماهنگ میکنیم و به اتفاق به آن استان میرویم و برنامه یک روزهای را از صبح تا غروب بصورت کارگاه آموزشی و تبادل نظر برگزار میکنیم. در جلسات ما حتی کسانی میآیند که تنها مقاله مینویسند و هنوز رو به نوشتن کتاب نیاورند، اما علاقهمند به حوزه دفاع مقدس و ادبیات دفاع مقدس هستند. آنها وقتی خود را در مواجه با نویسندگان طراز اول کشور میبینند، رشد میکنند. به طور مثال دو هفته پیش ما به اتفاق آقای احمد دهقان و آقای کاوه بهمن به استان گرگان رفتیم. بالغ بر 70 نویسنده که از شهرستانهای اطراف جمع شده بودند، حتی تعدادی از آنها اهل تسنن بودند. جلسه علمی بسیار خوبی بود. خروجی جلسه انسجامی در بین نویسندگان بر روی موضوع دفاع مقدس بود. ما این کار را چند سال است که انجام میدهیم. پیش از این در استان زاهدان این برنامه را برگزار کردیم. تعداد زیادی از نویسندگان و نوقلمان بلوچ که بسیاری از آنها اهل تسنن بودند از زن و مردم شرکت کردند و جلسات خوبی تشکیل شد.
توجه کنید که همه استانهای ما در زمان جنگ یگانهای مستقلی داشتند و از شهر خود اعزام میشدند. یعنی از همه جای ایران در جنگ شرکت داشتند، لذا ما تقریبا توانستیم با جذب و فراهمکردن فرصتی برای نویسندگان نوقلم و شهرستانی کارهای خوبی را از رشادتهای آن سرزمین در دفاع مقدس عرضه کنیم. من نمیگویم اولین آثاری که از این افراد میآید کارهای فاخر و طراز اول است. ولی به هر حال شروع میکنند و بخشی از آثارشان در سطح شهرهای خودشان قابل قبول و عرضه است و بخشی نیز در سطح کشور توزیع میشود. البته تلاش ما این است که با تعیین گروههای ارزیاب محتوا کنترل شود و سعی شود در ارتباط با نویسنده و کمک به او، برخی از ایرادات یا نواقصی موجود در کار برطرف گردد. خود نوقلمان نیز کم کم در این جنس جلسات راه را پیدا میکنند و بعد از چند سری مشق کردن، کارهای قابل قبولی را تولید میکنند.
مجموعه جدیدی از کتب روایتگری در راه است
* تسنیم: کتب جدید و خوبی را که پیشنهاد میکنید یا برای نخستین بار به نمایشگاه امسال آوردید، معرفی کنید.
اگر از مجموعه کتب دفاع مقدس بخواهیم یک کتاب را مخصوصا برای مراکز آموزشی و افرادی که اهل تحقیق و پژوهشاند، معرفی کنم مجموعه کتب روایتگری را معرفی میکنم. جنگ ما تنها روی زمین نبوده است. روی زمین نیز جبهه طولانیای را در جنوب غرب و شمال غرب کشور داشتیم. ما سعی کردیم برای آنکه این منابع در اختیار کسانی که علاقهمند به فرهنگ دفاع مقدس و اطلاعات دقیق آن زماناند قرار گیرد، سری کتابهای روایتگری را در آوریم. اولین سری این کتب، یک مجموعه ده جلدی است که مربوط به استان خوزستان میشود و کل عملیاتهایی که در حوزه قرارگاه کربلا و استان خوزستان صورت گرفته در آن منعکس شده است. این مجموعه دو سال پیش به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی انتخاب شد.
همچنین دومین سری از این مجموعه کاری است که در ارتباط با جبهه غرب استان ایلام انجام گرفته است. این سری یک مجموعه شش جلدی است که مدتی است منتشر شده است. سومین مجموعه، نیز یک اثر ده جلدی است که به جنگ در شمال غرب کشور میپردازد، همانطور که میدانید در شمال غرب تنها جنگ عراق نبوده و بحرانها و شلوغیهای اشرار تقریبا از اوایل پیروزی انقلاب اسلامی در شهرهایی مناطق مرزنشین و کردنشین ما بوده است. این سری کتاب قرار است در آیندهای نزدیک منتشر شود که هر یک به اسم شهرها نامگذاری شده است و هم به بحران اولیه انقلاب و هم به تجوایز ارتش عراق به شهرهای مرزی استان آذربایجان غربی و کردستان پرداخته است. البته سه شماره از این سری ده جلدی را که مربوط به شهرهای پاوه، مریوان و سقز است ما در نمایشگاه کتاب امسال رونمایی کردیم. انشالله هفت عنوان دیگر را نیز در ماههای آینده بیرون میآوریم.
غیر از این ما بر روی دریا نیز کاری را انجام دادیم. «موج سرخ» نام کتابی است که به کلیه عملیاتهایی که از ابتدای جنگ تا پایان آن در خلیج فارس اتفاق افتاد و درگیریها بین ما و نیروی دریایی عراق و امریکا و... بوده میپردازد. حوزه آخری که به آن وارد شدیم شمال عراق و حوزه جنگهای نامنظم و قرارگاه رمضان در داخل عراق است که کتاب این نیز به زودی با عنوان «قرارگاه رمضان و جنگهای نامنظم» در چندماه آینده بیرون خواهد آمد.
پرداختن به حضور مردم در دفاع مقدس یکی از رویکردهای انتشارات فاتحان
در کنار این یکی از رویکردهایی که انتشارات فاتحان دنبال میکند پرداختن به حضور مردم در دفاع مقدس است. یک رزمنده را در زمان جنگ 9 نفر پشتیبانی میکردند تا میتوانست به راحتی بجنگد و بر دشمنش غلبه پیدا کند. کسانی تغذیه او را برعهده داشتند، کسانی مهمات و سلاح به او میرساندند، کسانی خودرو و کمکهای لازم را به او میرساندند و... . یکی از نقشهای برجستهای که مردم در دفاع مقدس ایفا میکردند پشتیبانی در جنگ بود. مجدد در میان مردم ما بازاریان را در جنگ زیاد میبینیم. به طور مثال مکانیکها، صافکارها، نقاشها و... وارد جنگ میشدند و همانجا به تعمیر خودروها میپرداختند. یکی از این مکانیکها، کسی که در کار مکانیکی ماشینهای سبک و نظامی بود، آقای عباس باقری بود. ما برای به تصویرکشیدن زحمتهای این رزمنده دفاع مقدس، یکی از نویسندگان خود، خانم معراجیپور را به ایشان معرفی کردیم تا خاطرات آقای باقری را ثبت کند. آقای باقری جدای از خاطرات شنیدنی زندگی خودشان، به حضورشان در جنگ و کمکهایی که از طریق بازار تهران در جنگ داشته و تعمیرات زیادی را که انجام داده پرداخته و داستانهای شنیدنی و قابل توجهی را بیان کردند که در قالب کتاب «عباس دست طلا» این کتاب روانه بازار شده است.
همانطور که گفته شد، این کتاب توسط مقام معظم رهبری نیز مورد توجه قرار گرفت. ایشان در دیداری که جمعی از بازاریهای پشتیابیکننده زمان جنگ خدمتشان رفتند و محفل دوستانهای بود، با هر یک از حاضرین احوالپرسی میکردند. سپس هر کدام از این رزمندگان گزارشی از وضعیت زندگی و زمان جنگ خود ارائه میکرد. نوبت به آقای باقری که میرسد وقتی ایشان خود را معرفی میکند بلافاصله رهبری عکسالعمل نشان میدهند. رهبر انقلاب میفرمایند شما همان عباس دست طلا هستید که در جبههها کار مکانیکی انجام میداد؟ آقای باقری میگویند شما از کجا این را میدانید؟ میفرمایند که کتاب «عباس دست طلا» را من خواندهام. بعد اشاره میفرمایند کتاب بسیار خوبی است و مسائل خوبی را از زندگی ایشان و جنگ بازگو میکند.
* تسنیم: این دیدار برای چه زمانی بود؟
تقریبا برای یک ماه و نیم، دو ماه قبل از عید بود. من نیز در راستای فرمایش رهبری مطالعه این کتاب را به همه مردم عزیز پیشنهاد میکنم.
ارسال نظر