بررسی وضعیت شیعیان عربستان
گزارشی از تبعیض های علیه شیعیان عربستان
وضعیت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شیعیان عربستان چگونه است؟ سیاستهای حکومت افراطی سعودی در قبال آن ها چه نتیجه ای را برای آنان در برخواهد داشت؟ آیا انفجارات اخیر توسط داعش به نفع حکومت سعودی است یا به ضرر آنان تمام خواهد شد؟
انفجارهای ماه های گذشته در مساجد شیعیان عربستان، تهدید داعش مبنی بر نابودی کامل شیعیان این کشور و زمزمههای اعدام آیت الله نمر ما را بر آن داشت تا در قالب متن زیر به بررسی ابعاد گوناگون وضعیت شیعیان عربستان سعودی بپردازیم.
مناطق سکونت و آمارهای جمعیتی
آمار دقیقی از تعداد شیعیان عربستان در دست نیست ولی آمارهای غیر رسمی تعداد آن ها را حدود 10 الی 15 درصد از جمعیت 18 میلیونی عربستان ذکر میکنند. یعنی حدود دو میلیون نفر. در فشار و مذیقه بودن از طرف حکومت و جامعه وهابی عربستان سبب شده که رویه تقیه در پیش گیرند و خود را سنی جلوه دهند به همین سبب آمار دقیقی از تعداد آنها در دست نیست. برخلاف برخی تبلیغات رسانه های سعودی و وهابی، شیعیان در این منطقه تاریخی ریشهدار و اصیل دارند به طوری که در قدیم، شیعیان شرق عربستان به همراه بحرین تماما بحرین خوانده میشدند و حتی حکومتهایی شیعی به نامهای العصفوریون و العیونیون در این مناطق حکمرانی میکردند.(1) اکثریت آنها شیعیان دوازده امامی هستند. آن ها به طور عمده در دو منطقه احساء و قطیف در شرق زندگی می کنند. تعدادی از آنها هم در مدینه منوره زندگی میکنند که به نخاوله معروفند که البته شمارشان اندک است. گفته میشود اقلیتی از شیعیان هم در مکه مکرمه ساکناند که البته بروز و ظهور خاصی ندارند. در منطقه نجران در جنوب عربستان و در همجواری با یمن شیعیان اسماعیلی زندگی می کنند که از تعداد آن ها اطلاعات دقیقی در دست نیست. برخی شمار آنها را حدود یک میلیون نفر برشمردهاند. در مقایسه با شیعیان مدینه، ساکنان منطقه شرقی به دلیل همجواری با بحرین و نزدیکی به ایران از جرات و جسارت بیشتری در بروز عقایدشان دارند و کمتر تقیه می کنند. یکی دیگر از عوامل این شجاعت آن ها این است که بر خلاف مدینه و نجران آن ها در منطقه خودشان در اکثریت هستند.
وضعیت اقتصادی و مشاغل شیعیان
غالب شیعیان عربستان به دلیل تبعیضهای همه جانبه و حتی قانونی در فقر به سر می برند. آن ها حق تصدی مشاغل نظامی و انتظامی را ندارند. و اغلب، مشاغل پست به آن ها سپرده می شود؛ در واقع آن ها از طرف آل سعود، شهروندان درجه دوم به حساب می آیند. همه این ها در حال است که اکثر منابع نفتی عربستان که حدود 90 درصد از درآمد ارزی عربستان را تشکیل می دهد در منطقه شیعه نشین شرق قرار دارد و حدود 40 درصد از کارکنان شرکت نفت آرامکو که متعلق به شاهزاده های سعودی است از شیعیان این منطقه هستند. یعنی در واقع بخش اعظمی از تولید ثروت خاندان سعودی به دست شیعیان رقم می خورد که می تواند اهرم فشار مناسبی در دست آن ها باشد. البته برخی این آمار را 70 درصد هم ذکر کرده اند. (2)
اوضاع فرهنگی و آموزشی
تبعیض نسبت به شیعیان حتی به مقوله آموزش و تعلیم و تربیت هم سرایت کرده است. در تمام مدارس و حتی برای شیعیان هم بالاجبار کتب درسی وهابیت و آموزه های افراطی آنان تدریس می شود و آن ها حق ندارند برای خود مدارس مستقل که در آن ها تعالیم شیعه ترویج می شود داشته باشند. طبق یک قانون نانوشته هیچ یک فرد شیغه مذهب حق ندارد معلم درس دینی، تاریخ یا عربی و یا مدیر یک مدرسه باشد. آموزش و پرورش حکومت سعودی هنگامی که متوجه شود دانش آموز، شیعه است سختگیری زیادتری اعمال می کند در نتیجه شیعیان کمتر به علم آموزی روی می آورند و به دلیل بالا بودن هزینه تحصیل دانشگاه ها پر از بچه پولدارهای سنی است.
پس از تحولات بیداری اسلامی تا حدودی فضای باز در زمینه فرهنگی برای شیعیان بوجود آمد. برای مثال شیعیان فقط حق تعمیر مساجدشان را داشتند و ساختن مساجد جدید غیر قانونی بود ولی با تلاش شیعیان و مذاکره مستمر آنان حکومت سعودی به طور محدود و غیر رسمی اجازه ساختن مسجد در مناطق شرقی را داد ولی در دیگر مناطق این محدودیت همچنان برقرار است. حکومت سعودی نسبت به حسینیه حساسیت بیشتری دارد و تاسیس آن را به طور کامل ممنوع کرده است. البته بعضی از شیعیان حکومت را در مقابل عمل انجام شده قرار میدهند و پس از اتمام ساخت خانه دیوارهای وسط آن را برمی دارند و آن را به حسینیه تبدیل می کنند. یکی دیگر از نشانه های ایجاد فضای تا حدودی باز این است که تا چند سال پیش شیعیان اجازه نشر هیچ گونه کتابی با مضامین شیعی نداشتند و حتی حمل هرگونه کتابی در این زمینه ها ممنوع بود و در صورت مشاهده توسط ماموران سعودی با آن ها برخورد می شد. ولی در حال حاضر اگر کتاب در موضوعات حساسی مانند خلفا و خلافت نباشد و دارای مضامینی قرآنی، اخلاقی و فرهنگی باشد اجازه نشر به آن داده می شود. البته در مورد این فضای باز باید این موضوع را هم مد نظر داشت که همه این ها در زمان ملک عبدالله بود که تا حدودی منش تساهل گرایانه داشت؛ به نظر می رسد در زمان پادشاهی جدید که رویکرد افراطی بیشتری دارد و به جریان سلفی منسوب است، شیعیان از محذوریت های بیشتری رنج خواهند برد.
تبعیضهای سیاسی و برخورد امنیتی با اعتراضات
جریان سلفی تکفیری که قدرت زیادی در خاندان حاکم این کشور دارند از دیرباز تا کنون به تهدید و ارعاب شیعیان میپردازند و حالا در جریان تحولات اخیر منطقه و قدرت گرفتن داعش بواسطه حمایتهای مالی تسلیحاتی سیاسی و اقتصادی عربستان، آتش این گروه خون آشام دامن خود سعودیها را گرفته و دست به عملیات انتحاری در مناطق شیعهنشین زده اند و اخیرا دو انفجار در این مناطق انجام داده اند. کار آن ها به جایی رسیده که پیام تهدید آمیز جدیدی علیه شیعیان صادر کرده اند دراین پیام از دولت عربستان و تمام اهل سنت این کشور خواسته شده است برای حمله به شیعیان به گروه داعش کمک کنند. تروریست های داعش در پیام 13 دقیقه ای خود که به «ولایت نجد» (زیر شاخه داعش در عربستان) منتسب است، جوانان عربستان سعودی را برای عضویت در این گروه تروریستی فراخوانده و از آنها خواسته است «شبه جزیره عرب را از شیعیان پاک سازی کنند.» داعش همچنین در این پیام ضمن تمجید از عملیات تروریستی اخیر علیه شیعیان عربستان، تأکید کرد شیعیان به دلیل کفر حق زندگی در این کشور را ندارند.(3)
گرچه این انفجارها علیه شیعیان عربستان است ولی به هرحال آن ها نیز شهروندان سعودی هستند و حکومت این کشور وظیفه تامین امنیت آن ها را دارد و این اقدام داعش نشانه ضعف دولت سعودی در تامین امنیت و در واقع به ضرر آن ها تمام شد.
علاوه بر نداشتن امنیت جانی، وضعیت کلی آزادی سیاسی در عربستان به دلیل پادشاهی مطلقه، اسفبار است و حتی کسی از خاندان سعودی هم حق انتقاد از عملکرد آن ها را ندارد. با این اوصاف دیگر وضع شیعیان مشخص است. هیچ یک از مناصب و پست های دولتی به آن ها داده نمی شود مگر کسانی که از مذهب خود فاصله گرفته باشند و به ظلم روی بیاورند. (4)
نمونه ای از این فضای خفقان گونه سیاسی، تعقیب و گریز و تیر اندازی به سمت آیت الله شیخ نمر باقر النمر و دستگیری او بدلیل معترض بودن به سیاست های ظالمانه سعودی هاست.
شرحی از زندگی آیت الله نمر رهبر شیعیان عربستان
وی در سال 1379 هجری قمری مصادف با 1968 میلادی، در شهر العوامیه در استان القطیف در شرق عربستان در خانوادهای اهل علم و دین به دنیا آمد که از آن علمایی چون آیتالله شیخ محمد بن ناصر آل نمر و خطبای حسینی چون جدش حاج علی بن ناصر آل نمر سر بر آورده بودند.
تحصیلات مقدماتی خود را در شهر العوامیه به پایان رساند و در سال 1400 هجری قمری مصادف با 1989 میلادی، برای آشنایی نزدیکتر با انقلاب اسلامی ایران و تحصیلات حوزوی ابتدا به ایران مهاجرت کرد تا در تهران در حوزه علمیه حضرت قائم(عج) حضور پیدا کند که در همان سال توسط آیتالله سید محمدتقی مدرسی در تهران تأسیس شده بود.(5)
پس از حدو 10 سال تحصیل در ایران به سوریه رفت و در کنار بارگاه ملکوتی حضرت زینب سلام الله علیها به تحصیل و تدریس دروس حوزوی پرداخت. تعدادی از طلاب هم به دست ایشان معمم شدند.(6)
وی اکنون از جمله معروفترین مدرسان علوم مذهبی و دینی در حوزههای علمیه به شمار میآید که حتی در حوزههای علمیه ایران و سوریه به تدریس مشغول بوده است.
آیت الله النمر سالها اداره حوزه علمیه حضرت قائم(عج) در تهران و سوریه را برعهده داشت و تلاش بسیاری برای توسعه و پیشرفت این مراکز انجام داد. او پس از بازگشت به کشورش مرکز مذهبی «الإمام القائم(عج)» را نیز در العوامیه تأسیس کرد.
وی بارها و بارها در عناوین مختلف اعتراض خود را به طور آشکاری به وضع اسفبار فرهنگی و سیاسی عربستان نشان داده است. منش او اینگونه نیست ک فقط مدافع حقوق شیعیان باشد بلکه به طور کلی مدافع کرامت انسانی و حقوق شهروندی است.
آیت الله النمر در سخنان خود با استناد به خطبه جهاد امیرالمؤمنین علی(ع) تأکید دارد که به عدالت جز از طریق جهاد دست نخواهیم یافت و حق جز با از خود گذشتگی و جهاد و شجاعت به دست نخواهد آمد. وی در خطبههای نماز جمعه خود نیز بارها گفته است که شیعیان عربستان، دیگر در برابر توهینها و تعدیها و تجاوزات آلسعود سکوت نخواهند کرد و در این باره خطاب به آلسعود گفت که ما ساکت نمیمانیم که هر آنچه بخواهید بر سر ما بیاورید.
او چندین بار بازداشت شده و از ترس اعتراضات و خشم مردم آزاد شده اند. ولی آخرین باری که طی یک تعقیب و گریز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد، هنوز آزاد نشده است و حتی حکم اعدام وی صادر شده است. حکومت سعودی با هدف سنجیدن حساسیت شیعیان منطقه چندین بار قصد اجرای حکم را داشته است ولی بدلیل واکنش های تند شیعیان، بخصوص علمای ایران اسلامی از این کار صرف نظر کرده است.
نتیجه گیری
همانطور که ذکر شد شیعیان مظلوم عربستان در وضعیت ناگواری قرار دارند و حکومت سعودی تبعیضهای همه جانبهای را علیه آنان برقرار کرده و دست پرورده آن یعنی داعش قصد نابود کردن همه شیعیان عربستان به بهانه کافر بودن آن ها را دارد.
از منظر دیدبان خود به خود این جمله نبی مکرم اسلام به ذهن متبادر می شود که الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم. دیری نمیپایدکه سیاستهای ظالمانه و تبعیض آمیز حکومت وهابی عربستان علیه شهروندان شیعه اش پایه های سست حکومت تروریست سعودی را به لرزه در خواهد آورد و این وعده قرآن که ان الارض یرثها عبادی الصاحون محقق خواهد شد هر چند که با سرکوب و مشت آهنین چند صباحی این واقعه به تعویق بیافتد.
شیعیان این کشور باید با حفظ وحدت و انسجام خود و پیروی از علمای با بصیرت و غیر وابسته به حکومت و در اولویت قرار دادن کار فرهنگی و آگاهی بخشی به مردم، تلفات جانی خود را به حداقل رسانده و با مقاومتی حسینی و صبری زینب وار، مبارزه با طاغوت زمانه خود را تا پیروزی نهایی ادامه دهند.
منابع:
1. http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/5658/6887/82900
2. http://rasekhoon.net/article/show/133612
3. http://www.jamejamonline.ir/newspreview/1963493871678655881
4. http://www.irna.ir/fa/News/81630291
5. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930722001393
ارسال نظر