پاسخ به مرقومه اعتراضی به پیام شهدای غواص
پاسخی در حد اطلاعات شخصی و از روی تعصب انقلابی فارغ از وابستگی جناحی به مرقومه اعتراضی به پیام شهدای غواص
گلستان 24، پاسخی در حد اطلاعات شخصی و از روی تعصب انقلابی فارغ از وابستگی جناحی به مرقومه اعتراضی به پیام شهدای غواص:
1-در اصل موضوع که این 175نفر شهید غواص بوده اند و در همان لباس غواصی شهید شده اند واینکه وظیفه شهدای غواص خط شکنی بوده وعبور ار خطوط اولیه دشمن ،و درتایید این مسئله که انها کیلومترها جلوتر از خط مقدم تفحص شده اند که شکی نیست 'حالا تعدادی دست بسته تعدادی با دست باز در هر صورت اینها شهیدند وشهدا برای دفاع از اسلام 'انقلاب، ناموس ملت ،و مرز و بوم رفته بودند وبشهادت رسیدند.
2-در اینکه پیام همیشگی شهدا پاسداشت اصول اولیه انقلاب و ارزشهای اسلامی و مقاومت در برابر دشمنان بوده، وهمانطور که امام (ره)فرمودند"حفظ نظام از اوجب واجبات است"و اصلی ترین اوردگاه فعلی ما که کیان انقلاب را تهدید میکند مسئله هسته ای است شکی نیست ودرست به همین دلیل جریانهای سیاسی حاضر دیپلماتها را سربازان جبهه هسته ای می دانند و بر اساس همین ویژگیها بوده که امت مسلمان واضح ترین پیام را مقاومت در برابر زیاده خواهی دشمنان و پاسداشت از حقوق هسته ای طلقی کرده اند.
3-چون که صد آمد نود هم پیش ماست.
کسی نگفته پیام شهدا مبارره با دزدی خیانت ناعدالتی فساد فحشا ظلم و... نیست بلکه وقتی مردم اهم و مهم که میکنند می بینند انچه کلیت نظام بر امده از اراده این ملت را در حال حاضر تهدید جدی میکند عزم دشمن در تحمیل رای خود از مسیر تحکم هسته ای است در نتیجه اولویت در مقاومت هسته ای است.
4-کسی که ان متن اعتراضی را تهیه کرده صراحتا اورده که"...معلوم شد پیام شهدا این است که نباید ملت ایران در مذاکرات هسته ای با امریکا کنار بیاید وتن به سازش دهد!"
عجبا مگر کنار امدن با امریکا که از ان بوی سازش بیاید امر پسندیده ای است که مقابله با ان بناحق بگردن شهدا گذاشته شود.
ما در پیروی از ولی امر،تیم هسته ای را سازشکار نمیدانیم ولیکن این نوشته قدری از پرده را بالا زد واشاره به واقعیتی کرد که گروهی حقیقتا بدنبال کنار امدن با شیطان بررگ و سازش با ان هستند ونیتشان گرفتن حقوق حقه ملت از حلقوم غرب نیست!
5-مگر کسی مانع حضور سایر مسئولین شده بود که انها حاضر نشدند و به حضور احمدی نژاد معترض؟ اتفاقا گلایه جدی وجود دارد چرا انها در تشیبع 270شهید غایب بودند!
دزدی ای که اثبات شده باشد ار هر کسی پذیرفتنی نیست و ما حامی دزدان وخلافکاران نیستیم اما:
اولا موضوع یکصد میلیارد که در زمان خودش رسیدگی شد وهمان موقع کذب بودن ان ابلاغ ومشخص شد انزمان هم مثل الان به قصد بهره برداری انتخاباتی و تخریب سیاسی این رقم اعلام گردیده بود.
ثانیا چگونه است که پسر فلانی چندین سال به پرونده اش رسیدگی میشود وتا لحظه اخر با وجود اینکه همه ملت میدانند م. ه چه کسی است اسم او خوانده نمی شود وریز اتهاماتش عنوان نمی گردد و اکثر جلسات دادگاه غیر علنی است و هیچ تصریحی در روزنامه های اصلاح طلب دیده نمی شود اما در مورد اطرافیان احمدی نژاد به سرعت رقم و عنوان اتهام مطرح می شود و روزنامه های اصلاح طلب سروصدا میکنند،درست زمانیکه مراجع قضایی میگویند بقایی بدلیل عدم تمکین از احکامی که او را برای ادای توضیحات فراخوانده بود به زندان فرستاده شده است، روزنامه ها صحبت از انتقال هزاران میلیارد به کشورهای عربی میکنند ولی از حدود 14میلیارد جریمه ایران بابت محکومیت قرارداد کرسنت که عامل ان قرارداد نامدار زنگنه و مهدی بابا بوده هیچ سخنی نیست!
6-برابر اعتراف دوست و دشمن این تشییع پیکرهای پاک شهدا بعد از تشییع پیکر مطهر حظرت امام (ره)عظیم ترین وباشکوه ترین تجمع مردمی بوده است اجازه بدهیم پیام این حرکت را همه به احسن وجه دریافت کنند هم خائنین داخلی وهم دشمنان خارجی، واین صحنه پشتوانه ای باشد براب تثبیت هرچه بیشتر اصول وارزشها از جمله پشتوانه ای باشد برای انعقاد یک توافق خوب و در شان امت مسلمان ایران.
قبلا با اقدامات نسنجیده دستاوردهای رای 43میلیونی فنا شد امروز دست اوردهای این حضور میلیونی ملت و تجدید عهد با انقلاب وشهدا را از بین نبریم.
حتما شنیدهاید که یک روز آخوند منحرفی بالای منبر و از خودش فتوا میدهد که «لعنها را از زیارت عاشورا بردارند، چرا که خشونت دارد». پایین که میآید یکی از او سوال میکند مگر در زیارت عاشورا به یزید و ابن زیاد و شمر لعن نمیفرستیم؟ میگوید: بلی! آن یک نفر دوباره میپرسد: مگر اینها را به خاطر کشتن امام حسین(ع) لعن نمیکنیم؟ میگوید: بلی! شخص میگوید: خب! مرد حسابی اگر لعن را برداریم، اسم قاتل را برداشتهایم. بعدش به کسانی که میپرسند چه شد که امام حسین(ع) شهید شد، بگوییم تصادف کرد؟!
از پریروز که نه، از همان لحظهای که خبر تفحص 175 شهید غواص را آوردند، پویش گستردهای در شبکههای اجتماعی با عنوان «پیامی آوردهاند» شکل گرفت. طبیعی بود مردم با سلایق و احساسات مختلف، واکنش متفاوتی به این اتفاق محیرالعقول درعالم داشته باشند. شهدای غواص که پس از لورفتن کربلای 4توسط آواکس آمریکایی، دست بسته و در اوج مظلومیت زنده به گور شده بودند، در شعارهای مردمی در روز تشییع، «سندجنایت آمریکا» نام گرفتند. مجادله کنونی ایران با غرب بویژه با آمریکا رخداد یک انزجار عمومی از سوی مردم و حاکم شدن فضای نفرت و بیاعتمادی گسترده به آمریکا و متعاقبا حساس شدن به روند فعلی مذاکرات را طبیعی مینمود.
این اعلام انزجار از آمریکا و توصیههای مردمی به تیم مذاکرهکننده به «حواس جمع بودن» در مذاکرات، برخی را حسابی دستپاچه کرد. برخی رسانههای منتسب به دولت و جریان اقلیت «توافق به هر قیمتی» طی این چند روز و پس از اعلام خبر تفحص شهدای غواص، همواره از ترس اینکه شعار «مرگ بر آمریکا» تقویت و عمومیت یابد، هر حرکتی را که از سوی مردم عادی کوچه و بازار صورت میگرفت «مصادره سیاسی شهدای غواص» عنوان میکردند و میکنند و با عصبانیت علیه این جریان مردمی که شعارهای دستنویس روی مقواهای سفید را سردست گرفته بودند و تصاویر و شعارهای خودشان را در شبکههای اجتماعی منتشر میکردند، حرف میزدند.
در مراسم تشییع شهدای غواص اینقدر شعارهای صریح توسط مردم کوچه و بازار درباره واو به واو مذاکرات هستهای سر دست گرفته شد که خیلیها تعجب کرده و خواهند کرد و فکر میکنم بیشتر از همه آن مشاوری که یک روز گفته بود: مردم عادی، راننده تاکسیها و لبوفروشها حق اظهارنظر درباره مذاکرات هستهای را ندارند!
خیابانهای داغ تهران شاهد بود از دل یک تجمع انسانی بزرگ شعارهایی کاملا مذهبی و سیاسی واقعیت و بروز و ظهور پیدا میکند و صراحت این شعارها آنقدر هست که دقیقا مشخص کند مخالف یک فکر مسلط در دستگاه اجرایی است. این صراحت حاکی از غلبه فضای گفتمانی اصیل در کشور است. روز تشییع 7 ساعت و بدون برنامهریزی و بدون اینکه کسی به مردم گفته باشد، «انقلاب 57» با همان شعارها دوباره تکرار شد. چون اینها را میگوییم، بیچارههای سیاسی میگویند «مصادره سیاسی» کردهاید!
شاید اگر در استفاده از واژه «خودجوش» در برخی مراسم و راهپیمایی اغراق و زیادهروی میشود، در این مورد کاملا بجا و مناسب مینماید. در این مراسم «مرجعیت مردم» بر همه گروههای سیاسی در کشور مثل همیشه چربید و مردم شعارهایی را که خودشان میخواستند و از قبل آماده نشده بود، سر دادند. با این همه وضوح تصویر، با این همه شفافیت، با این صداهای بلند و با این صراحت بینظیر مردمی حالا یک عده بیچاره سیاسی دوباره قلم به دست گرفتهاند که چه و چه...!
حکایت تعبیر «مصادره سیاسی» و الفاظ دیگری که این روزها توسط سیاهلشکرهای قلمی طرفدار سیاست خارجه دوره قاجار، در جراید و با عصبانیت از شعارهای مردم علیه آمریکا استفاده میشود، حکایت حرفی است که آن آخوند منحرف درباره «لعن»های زیارت عاشورا میزد. خب! این شهدای غواص که تصادف نکردند!
برخی اما انگار نمیخواهند صدای مردم را بشنوند. صدای انقلاب مردم را؛ که روز 26 خرداد با پلاکاردهایی که سر دست گرفته بودند، نشان میدادند چقدر از آمریکا متنفرند. کسانی که این صدا را نشنیدند بعید نیست دوباره تئوری مترقی(!) وابسته بودن آب خوردن به تحریمها را ارائه دهند و ترویج کنند. اصلا بعید نیست.
اصلا بعید نیست از این جماعت، اگر روزی همه مردم ایران را «اقلیت» بخوانند. قبلا از این کارها زیاد کردهاند؛ مثلا در 88.
شاید بعید به نظر نرسد که برخی مدعی شوند فقط چند نفر بودند که علیه آمریکا شعار میدادند و شبیه ازهاری بیچاره درباره جمعیت میلیونی اظهارنظر کنند و بگویند: «صداها همهاش نواره!»
حالا اوضاع فرق میکند. سانسور و بایکوت امکان ندارد. صداها شنیده میشود. ضمیر، مرجع خودش را پیدا میکند و بعید نیست این چند روز در واکنش به خروش مردمی، اظهارنظر هم بکنند و دوباره از جیب ملت شعار دهند. اصلا مصادره سیاسی این است که شعارهای مردم را برعکس بفهمند. خیلیها از روز تشییع ناراحتند. طلحه و زبیر ناراحتند. شمر و یزیدهم...
اگر شهدا خودشان زنده بودند به یک مشت نادان می فهماندند که ما برای چه رفتیم وخون دادیم.برای عزت وشرف ایران .حالا این عوامفریبهای خاک بر سراز خون این شهدا هم به نفع خودشان استفاده می کنند.بعد از لفظ کاسبکار استفاده می کنند ویکی هم نیست بگوید شما با به باد دادن شرف این ملت به دنبال برداشتن تحریمها هستید که خودتان بمانیدواین وسط دیگران کاسبند؟شما با شرف این ملت دارید کاسبی می کنید با خون این شهدا کاسبی می کنید آنوقت بقیه کاسبند؟
خاک بر سر کسیکه حرفهای اینها را باور کند.ودودوزه بازی اینها را نبیند.