بررسی محتوایی روزنامه های سه شنبه:
اختلافات مهناز افشار و محمدعلی رامین!
روزنامه های سه شنبه اخبار مربوط به مذاکرات هسته ای، پرونده های مفساد اقتصادی و مباحث انتخاباتی را مورد پوشش قرار داده اند.
به گزارش گلستان 24، روزنامه های سه شنبه در واکنش به اظهارات عفت مرعشی، همسر هاشمی رفسنجانی با ارئه گزارش ها و یادداشت های واکنش نشان داده اند. از سوی دیگر موضوع استیضاح وزیر علوم نیز مورد توجه برخی از روزنامه های کشور قرار گرفته است.
نام بیماری: دیکتاتوری حاد
روزنامه وطن امروز، با تیتر "نام بیماری: دیکتاتوری حاد"، به اظهارات عفت مرعشی، همسر حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی واکنش نشان داده و صحبت های خانم مرعشی را نشانی از دیکتاتوری ذاتی این خانوانده دانسته است: اگرچه عفت مرعشی نتوانست جلوی خود را بگیرد و در اظهارنظری توهینآمیز مدعی شد حکم دادگاه پسرش تقلب و پدرسوختهبازی است و خود هاشمی نیز همانند همیشه تهدید به «بگم بگم» مرسوم خود کرده اما اظهارنظر فائزه هاشمی نشان میدهد خاندان، در انتظار تصمیم نهایی درباره حکم مهدی هاشمی است. به عبارتی همین موضع فائزه هاشمی نیز میتواند به معنای تهدید باشد چراکه آنها نهتنها مواضع خود هاشمی و اهانت همسرش را موضع نمیدانند بلکه میگویند منتظر میمانند تا رای نهایی صادر شود تا آنگاه واکنش خود را به صورت رسمی اعلام کنند. منظور از حکم نهایی، درخواست ماده 18 از سوی مهدی هاشمی است که طی آن، آنها از آیتالله آملیلاریجانی خواستهاند درباره حکم دادگاه تجدیدنظر اعلامنظر کند. دادگاه تجدیدنظر نیز در مجموع 25 سال حبس و چندین میلیون دلار رد مال برای مهدی هاشمی صادر کرده است که بالاترین میزان حکم صادره مربوط به یک بزه که 10 سال حبس است برای وی اعمال میشود.طی روزهای اخیر نیز یک فایل تصویری از هاشمیرفسنجانی منتشر شده که او در این فایل صوتی میگوید 8 سال مدیریت اجرایی طی سالهای 1384 تا 1392 مانند مرض هاری بوده است. این اظهارنظر تند هاشمی باز هم نشان داده هرگاه شرایط، دلخواه او نبوده است او هیچ ابایی از تخریب، تخطئه و توهین نسبت به آن شرایط ندارد. این البته خصوصیت بارز هاشمی و برخی اعضای خانواده او است. گویی این خصیصه، یک ژن خانوادگی است و همین خاصیت ژنتیکی موجب میشود آنها تنها شرایطی را بپذیرند که مطلوب و دلخواه آنها بوده باشد. طی سالهای اخیر بارها و بارها گفته شد یک نوع دیکتاتوری حاد در رفتار آقای هاشمی و برخی اعضای خانواده وی مشاهده میشود. این بیماری، یعنی دیکتاتوری حاد و مسری علائم فراوانی دارد.
در ادامه این یادداشت انتقادی آمده است: آنچه هاشمیرفسنجانی طی 8 سال ریاستجمهوریاش با منتقدان کرد؛ تاکنون هیچ رئیسجمهوری در ایران مرتکب نشد. ماجرای تعطیلی روزنامههای منتقد و حتی نشریات دانشجویی منتقد هاشمیرفسنجانی همچنان ورد زبان اهالی سیاست و رسانه است. 8 سال ریاستجمهوری هاشمی دوران تاریک آزادی رسانه بود.براساس آنچه تاکنون تنها بخشی از پرونده اتهامی چندین هزار صفحهای مهدی هاشمی نشان داده، پسر آقای هاشمیرفسنجانی حداقل در یک مورد، تاکید میشود که حداقل در یک مورد، رشوه گرفته است. بخش عمدهای از محکومیت این بخش از پرونده وی، به خاطر رشوهخواری بوده است. به نظر میرسد این موضوع در افکار عمومی به عنوان یک اتفاق عجیب دریافت نشد چراکه سالیان سال است در جامعه ایرانی نسبت به این پسر آقای هاشمیرفسنجانی اتهامات اقتصادی فراوانی مطرح شده است. با این حال اما رفتار آقای هاشمی در قبال پرونده اتهامی فرزندش نشان داده است دیکتاتوری حاد که در فتنه 88 یک بار به صورت کلی قانون را زیرپا گذاشت، در این مورد نیز به صورت مصداقی نه تنها قانون را نپذیرفت بلکه تلویحا آن را در مظان اتهام قرار داد. او در میانه دادگاه پسرش، تلویحا مدیران دستگاه قضایی را به اعمال فشار متهم کرد و گفت اگر برای حکم فرزندش «از بالا» فشار بیاورند، او ساکت نمینشیند. در واقع او برای واکنش خود توجیه ساخت تا وجه دیگری از دیکتاتوری حاد به نمایش گذاشته شود. اظهارات خانم عفت مرعشی درباره حکم دادگاه پسرش نیز در همین قاعده قابل ارزیابی است و نشاندهنده فراگیر بودن این خصیصه در این خاندان است.
معاون اول دولت، احسان جهانگیری در اظهارنظری گفته که شاید در چند وقت اخیر بار دیگر، قیمت حامل های انرژی افزایش یابد. وطن امروز با تیتر"شاید حامل های انرژی دوباره گران شود" به این موضوع پرداخته است: : با وجود افزایش چندباره قیمت حاملهای انرژی در 15 ماه اخیر، معاون اول رئیسجمهور از احتمال افزایش مجدد قیمت حاملها خبر داد. به گزارش «وطنامروز» نرخ آب و برق و گاز در اسفند 1392 و اسفند 1393 و نرخ بنزین در اردیبهشت 1393 و خرداد 1394 افزایش یافته بود اما اسحاق جهانگیری باز هم از احتمال افزایش نرخها خبر میدهد. معاون اول رئیسجمهور با بیان اینکه بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار طرح تدوین شده از وزارتخانهها به دفتر اینجانب آمده است، گفت: اگر نیاز باشد در آینده تغییر قیمتی در نرخ حاملهای انرژی اعمال میشود.
در سرمقاله امروز وطن، با تیتر " 62 سال؛ مرگ بر آمریکا" مواجه می شویم. نویسنده با یادآوری دخالت های آمریکا در ایران از کودتای مرداد 32 تا به امروز، نشان می دهد که این شعار با پشتوانه عظیمی شکل گرفته و بدون دلیل نیست: به تقویم که نگاه میکنیم و به نام شهدای آرام گرفته در بهشت زهرا، شهیدی نداریم که جز در مقابله با آمریکا به شهادت رسیده باشد؛ مستقیم و غیرمستقیم. از آژاکس تا نوژه و طبس، از 15خرداد42 تا 17شهریور و انقلاب 57، از 17000ترور منافقین تا ترور دانشمندان هستهای، از جنگ تا فتنههای پیاپی؛ همه کشتههای ایران، شهدای مقابله با آمریکا هستند. حساب و کتاب میگوید غیر از این نیست!شهدای مقابله با آمریکا در تهران تشییع شدند، خواب برخی آشفته شد که چرا «مرگ بر آمریکا» آن هم در روز تشییع شهدا. رسانهای که رویای پرواز مستقیم ایران- نیویورک را در سر میپروراند، ناراحت شده است از «مرگ بر آمریکا». میگوید: «شهدا مصادره شدهاند در سیاست». «مردم مصادره شدهاند در شعار مرگ بر آمریکا». از این دو حال که خارج نیست؛ یا شهدا را مصادره کردهاند یا شعارهای مردم را. در مورد اول که باید گفت که علیکم به «وصیتنامه شهدا»، دستنوشته سربازان خمینی کبیر و خاطرات رزمندگان. در کدام یکیشان مردم توصیه نشدهاند به مبارزه با «استکبار جهانی و در راس آنها آمریکای جهانخوار»؟ هر وصیتنامهای از اهل جبهه میخوانیم این کلیشه(!) تکراری که حال دوستداران آمریکا را به هم زده در آن هست؛ «نفی استکبار جهانی و در راس آنها آمریکای جهانخوار». میدانیم با این کلیشه تکراری مشکل دارید. با این «کلیشه» در صحیفه امام که بارها و بارها تکرار شده، چه میکنید؟ شهید را که نمیشود مصادره کرد! در مورد دوم، کافی بود یک جفت گوش شنوا باشد در میان معرکه روز سهشنبه، کافی بود یک جفت چشم باشد برای دیدن پلاکاردهای دستنویس و درشت مرگ بر آمریکا. حتی اگر از «مرگ بر آمریکا» ناراحتید به دموکراسی پایبند باشید. به مردم احترام کنید. این همه کباده از «آزادی بیان» کشیدن و برنتافتن شعار «مردم» و دقیقا «خود مردم» نمیسازد با هم. شهدای ایران نهتنها بعد از انقلاب که حتی پیش از آن همه شهدای مقابله با آمریکا بودند، حالا انتظار دارید مردم علیه جزایر سیشل شعار بدهند یا گینهبیسائو!
"شکل گیری مدیریت ناکارآمدی در کشور" عنوان یادداشتی است که به ناکارآمدی ایده ها و سیاست های هاشمی رفسنجانی در مدیریت کشور اشاره دارد که در دولت روحانی در دوسال اخیر مورد آزمون قرار گرفته اند: اکبر هاشمیرفسنجانی که همه پشتوانه سیاسی حسن روحانی در کشور است و به یک معنی روحانی هیچگاه مستقل از هاشمی نمیتواند برای خود جایگاهی در معادلات سیاسی کشور تعریف کند، از فشارهای آمده بر دولت روحانی که همگان دولت هاشمی نیز میخوانندش ناراحت است. هاشمی البته باید هم ناراحت باشد چرا که موفقیت دولت بیش از آنکه به پای روحانی نوشته شود به پای هاشمی و تئوریهای مدیریتی او برای اداره کشور نوشته میشود و اگر این تئوریها ناکارآمد باشد به معنای ناکارآمدی هاشمی برای اداره کشور است. اگرچه دولت طی 2 سال گذشته مسائل مختلف سیاسی و اقتصادی را به تحریمها گره میزد و مذاکرات و تعامل با غرب را راه حل خروج از مشکلات میدانست اما هیچگاه این نگاه رادیکال را که «آب خوردن مردم هم به تحریمها مربوط است» بیان نکرده بود. گزارهای که اجماع همه نخبگان و مردم را علیه خود در پی داشت...هاشمیرفسنجانی از بیان ناکارآمدی دولت یازدهم که به معنای ناکارآمدی ایده مدیریتی هاشمی برای اداره کشور است، ناراحت است به همین جهت در مقابل انتقادات عصبانی شده و در دیدار با اعضای هیأت مدیره و جمعی از اعضای خانه صنعت، معدن و تجارت جوانان ایران گفته است: «مخالفان تخریبی با استفاده از منابع مالی و رسانههای تبلیغی فراوان خود، درصدد القای ناکارآمدی مسؤولان اجرایی هستند.» این گزاره هاشمی به معنای ترس هاشمی از ایجاد دوقطبی کارآمدی در مدیریت کشور است که در این صورت او و دولت مورد حمایتش بازنده میدان خواهند بود.
وزیر علوم سوار بر اتوبوس بهارستان/ "حمله طائب به آیت الله هاشمی"/ اختلافات مهناز افشار و محمدعلی رامین!
روزنامه اصلاح طلب آرمان در تیتر اصلی خود در صفحه اول به ماجرای سفر هیات علمی و دانشگاهی آمریکا به ایران پرداخته که در این سفر با روسای دانشگاه و برخی از مقامات وزارت علوم نیز دیدار داشتند. برهمین اساس برخی از نمایندگان مجلس به این اقدام دولت در اجازه ورود چنین هیاتی اعتراض کردند و از وزارت علوم پاسخ خواسته اند: ماه گذشته هیاتی دانشگاهی از آمریکا در سفری به ایران از 13 دانشگاه و مرکز آموزشی و تحقیقاتی در ایران بازدید کرد. این سفر که به ابتکار موسسه آموزش بینالمللی IEE آمریکا انجام شد استقبال دولتهای ایران و آمریکا را در پی داشت. در این سفر اساتیدی از دانشگاههای دولتی «بال»، «کالیفرنیای جنوبی»، «پیتزر»، «وین» و «راتجرز» حضور داشتند. این افراد در خلال سفر خود از مراکز علمی ایران دیدار کرده و به گفتوگو به برخی از اساتید دانشگاهی پرداخته بودند. با این حال این سفر باعث شد که محمد فرهادی، وزیر علوم برای ارائه پارهای توضیحات به کمیسیون آموزش مجلس فراخوانده شود. سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس از حضور محمد فرهادی، وزیر علوم در بهارستان برای ارائه توضیحاتی در خصوص سفر هیات آمریکایی متشکل از اساتید دانشگاههای این کشور به ایران خبر داد. عبدالوحید فیاضی گفت: «مجلس در جریان سفر این هیات نبوده است و وزیر علوم باید پاسخگو باشد.» وی تاکید کرد: «در شرایط حساس کنونی و برگزاری مذاکرات هستهای، ورود اساتید آمریکایی به ایران به بهانه اجرای دیپلماسی آموزشی هیچگونه وجاهتی ندارد. اگر دانشگاهی سفر این هیات به کشور را پذیرفته است باید درقبال رفتار، کردار و گفتههای آنان نیز پاسخگو باشد». فیاضی در ادامه خاطرنشان کرد: «پیگیری و سوال درباره ورود این هیات آمریکایی به ایران و بازدید از دانشگاههای مختلف کشورمان که ظاهرا بهراحتی انجام شده، حق مجلس است.» درمقابل عبدالحسین فریدون مدیرکل دفتر وزارتی وزارت علوم با اشاره به اینکه «این هیات برای حضور در ایران با وزارت امور خارجه هماهنگ کرده بوده است» توضیح داد: «برای حضور این هیات به ایران هماهنگی با وزارت علوم نشده بود.» به گفته فریدون «این دیدارها نیز از طریق هماهنگی با وزارت خارجه صورت گرفته است.»
فیاض زاهد، فعال اصلاح طلب و استاد دانشگاه در یادداشتی به نسبت اعتدال و اصلاحات پرداخته و اشاره می کند که روحانی در حال حاضر همان شعارهایی را می دهد که اصلاح طلبان در پی تحقق آن هستند: درایران بیش از دو گفتمان درسالهای بعد از انقلاب وجود نداشته است. گفتمانی که تکیه خود را بر آزادی میگذاشت و جریان اصیل اصلاحطلب که دارای یک پایگاه اجتماعی قدرتمند در سالهای گذشته و امروز بوده آن را دنبال میکند و جریان اصولگرا و محافظه کاری که با تکیه بر اینرسی سکون، حفظ وضعیت موجود را طلب میکرد البته ما گفتمانی به نام اعتدال نداریم به این معنا که خود موجد و واجد یک ویژگیها و گستره سازمانی و البته ایدئولوژی خاص و پایگاه اجتماعی قدرتمند است اما اگر منظور این باشد که آنچه آقای دکتر روحانی به عنوان یک فرآیند سیاسی به معنای دولت اعتدالی دنبال میکند و به معنای پرهیز از رادیکالیسم است، همان چیزی است که در دل جنبش اصلاحطلبی هم معنا دارد چون اصلاحطلبی در تئوری و نظر به این معنی است که اصلاحطلبان کسانی هستند که در سیستم موجود و نظام سیاسی مستقر پایگاه و جایگاه دارند و از سویی خواهان نوعی آوانگاردیسم و پیشروی و اصلاح اشکالات هستند. ..بدیهی است تمام کسانی که به اصلاحات اعتقاد دارند به نقد درونی و بیرونی برای خود اعتقاد دارند و این تفاوت است که یک نگرش اصلاحطلب با یک نگرش پادگانی دارد. در نگرش پادگانی یک نفر دستور میدهد و بقیه اجرا میکنند این همان چیزی است که آقای روحانی اسم آن را نگرش سرهنگی گذاشته است. اما در نگرش اصلاحطلبی حتی لیدر اصلاحات هم میتواند مورد نقد وپرسش قرار گیرد و چون نگرش اصلاحطلبی یک نگرش تحولخواهانه است و مهمترین فرضیه دنیای مدرن، نقد و عقل نقاد و عقل پرسشگر است، لذا هرقدر در حوزه نظر قائل به تفکیک باشیم درعرصه عمل اصلاحطلبان به این باور ندارند و اعتقاد دارند آقای روحانی میتواند تمام آن گفتمان اصلاحطلبی را که اصلاحطلبها زیرساختهای فرهنگی- اجتماعی آن را به وجود آوردند به خوبی پیش ببرد و همچنان آقای روحانی بهتری گزینه برای پیشبرد این فرآیندهاست.
"حمله طائب به آیت الله هاشمی"، تیتر گزارشی است از آرمان که به اظهارات حجت الاسلام طائب، فرمانده قرارگاه عمار در واکنش به سخنان هاشمی رفسنجانی ابراز داشته است. حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در سخنانی روحانیت را به دلیل حمایت از احمدی نژاد در سال 84 مورد شماتت قرار داده است. در سال 84 هاشمی که با قدرت و تبلیغات فراوان پا در عرصه رقابت ریاست جمهوری گذارده بود، از نامحتملترین رقیب خود یعنی احمدی نژاد شکست سنگینی خورد و وی بعد سال ها روحانیون را مقصر قدرت گیری احمدی نژاد در سال 84 دانسته است: از هر راهی وارد شدند تا مانند سالهای سال هجمههایی به آیتا... هاشمی وارد کنند اما همیشه خود به خوبی آگاه هستند که نتیجهای نخواهند گرفت. روزی سراغ خاطرات او میروند تا آن را وسیلهای برای هجمهای تازه قرار دهند که پس از تایید از سوی خانواده امام مجبور به سکوت میشوند و روزی میگویند که برای حکم مهدی هاشمی به دستگاههای مسئول فشار میآورند که این هم ادعای نادرستی است؛ چنانکه دیروز عباس پوریانی گفت: «هیچ فشاری بر روی قاضی پرونده مهدی هاشمی نبوده است.» حالا با این پاسخ رئیس کل دادگاههای عمومی و انقلاب تهران بار دیگر ثابت شد که مخالفان آیتا... هاشمی میخواهند از هر راهی برای هجمه به ایشان استفاده کنند. اما این قصه سر دراز دارد چنانکه برخی منتقدان آیتا... که سابقهای بس طولانی در این امر دارند با هر آنچه نام هاشمی داشته باشد داستانی میسازند رویایی و تخیلی.
آرمان در ادامه آورده است: طائب با اشاره به اظهارات هاشمی رفسنجانی که روحانیت را به دلیل حمایت از احمدینژاد مقصر دانسته بود، تاکید کرد: همان روحانیتی که سال 84 از آقای احمدینژاد حمایت کرده بود، در انتخاباتی که هاشمی پیروز شد نیز از ایشان حمایت کرده بودند. روحانیت از نقاط قوت دولت احمدینژاد حمایت کرد. وی ادامه داد: اگر آقای هاشمی مطالعهاش را بیشتر کند متوجه خواهد شد که روحانیت در مواجهه با دولت ایشان و احمدینژاد، بیشترین تسامح را با دولت سازندگی داشتند و انصافا در مقابل اشتباهات احمدینژاد هیچ تسامحی نکردند در حالی که درباره سیاستهای غلط هاشمی، تسامح زیادی کرده بودند. وی افزود: آقای هاشمی در حالی روحانیت را به حمایت مجدد از احمدینژاد حمایت میکند که باید گفت، متاسفانه برخی روحانیون نزدیک به ایشان، بهرغم بینات فراوان از هاشمی حمایت میکنند.
"اختلافات مهناز افشار و محمدعلی رامین!"، تیتر یکی از شنیده های آرمان است که به موضوع خانم افشار و حواشی پیرامون او در چند وقت اخیر اشاره دارد: شنیده شد که مهناز افشار با انتشار بیش از ده توئیت به حاشیههای پیش آمده پس از ازدواج و تولد فرزندش پاسخ گفت. او پس از انتشار گزارشی در یکی از سایتهای خبری در چند توئیت پشت سر هم درباره حاشیههایی که برای او و خانوادهاش به وجود آمده واکنش نشان داد. برخی از توییت های مهناز افشار به شرح زیر است: از روزى که وارد سینما شدم تا امروز با حاشیهسازى درگیر بودم اما در یکسال گذشته هدف بازىهاى سیاسى و تسویه حسابهاى شخصى قرار گرفتم. هلوکاست رسانهاى علیه من و همسرم به راه انداختهاند که این بار سکوت نخواهیم کرد.ما حقوقى داریم وآنطور که شایسته بدانیم از آن استفاده مىکنیم. اینکه آقاى محمدعلى رامین چه کارى کرده به من ارتباطى ندارد.من نه همکارى با ایشان داشتم و نه شراکتى.بنده قاطعانه با ایدئولوژى ایشان مخالفم. متاسف و ناراحتم که روزنامهها و مجلاتى در دوره معاونت مطبوعاتى آقاى رامین توقیف شدند و افراد بسیارى از کار بیکار شدند اما من بىتقصیرم.
جنگ با عدالت تا کجا؟
روزنامه جوان در یادداشتی به قلم یدالله جوانی با عنوان "جنگ با عدالت تا کجا؟"، به موضوع مبارزه با مفاسد اداری و اقتصادی توسط قوه قضاییه اشاره کرده و در این میان برخی را که از این اجرای عدالت به واهمه افتاده اند را سرزنش کرده است: صدور حکم قطعی برای مهدی هاشمی و قرار گرفتن این حکم در مرحله اجرا و پیش از این محاکمه محمدرضا رحیمی، معاون اول دولت دهم و همچنین به جریان افتادن پرونده بقایی و بازداشت وی، هر چند تلخ و ناگوار است از این جهت که مسئولانی در نظام اسلامی اینگونه آلوده شدهاند، نویدبخش است، به این خاطر که عدالت پس از سالها جدی گرفته شده است این سخن تلخ است ولی باید گفت در حالی که عدالت شعار اصلی حکومت دینی است اما در عمل به دلایل گوناگون قربانی مناسبات حاکم بر قدرت شده بود. در سالیان طولانی دانهدرشتها و آقازادهها با اطمینان از اینکه در حاشیه امن قرار دارند، در مسیر ناصواب و کژراههها حرکت کردند و مبتلا به انواع فسادها شدند. خاصهخواری، رانتخواری، حیف و میل بیتالمال، زمینخواری، رشوهخواری و حتی جاسوسی و ارتباط با بیگانگان برای برخی از این خواص آقازاده و وابستگان به صاحبان قدرت، عین آب خوردن شده بود، چون خود را برخوردار از امنیت کامل میپنداشتند. در مسیر مبارزه با فساد و تحقق عدالت، حتی رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب اسلامی هم جدی گرفته نشد. گسترش فساد و آثار سوء آن در جامعه، امر مبارزه با فساد را به مطالبه اصلی مردم و رهبری تبدیل نمود و اکنون نشانههای خوبی از پاسخ دستگاه قضا به این مطالبه مشاهده میشود. در دستور کار قرار گرفتن چندین پرونده سنگین از دانهدرشتها و به انجام رساندن این پروندهها بدون تأثیرپذیری از فشارها و جوسازیها و عملیات روانی، از حرکت خوب قوه قضائیه در مسیر عدالت حکایت میکند. در آستانه هفته قوه قضائیه این تحول بزرگ در دستگاه قضا را باید به تمامی دستاندرکاران و خصوصاً ریاست محترم قوه تبریک گفت. قوه قضائیه در ریشهکنی ظلم، از بین بردن فساد و تبعیض و پیادهسازی عدالت، نقش مهم و وظیفهای سنگین برعهده دارد. برخلاف گذشته، روند فعلی قوه قضائیه توانسته است امیدهای فراوانی را در میان تودههای مردم نسبت به عزم و اراده نظام در برخورد با مفاسد و ریشهکنی فساد پدید آورد.
در ادامه یادداشت آمده است: ممکن است کسانی برای فشار بر قوه قضائیه دست به تحریک بزنند و مظلومنمایی کنند. ممکن است کسانی برای مقابله با قوه قضائیه به حرکت در آمده در مسیر عدالت قضایی، به مسئولان این قوه نسبتهای ناروا بدهند، اما مهم تودههای مردم و صاحبان اصلی انقلاب هستند که از دستگاه قضا مطالبه عدالت دارند. اظهارات سنجیده و با پشت صحنه یک فکر سیاسی یا نسنجیده و مبتنی بر احساسات و عواطف مادری خانم عفت مرعشی در واکنش به حکم مهدی هاشمی نشان میدهد که جنگ با عدالت پردامنه و تمام ناشدنی است. این اظهارات، نشان میدهد که مردان عرصه عدالت باید دلی چون شیر داشته باشند و از هیاهوها و نعرهها نهراسند. ای کاش خانواده هاشمی از حکم دستگاه قضا در راستای تحقق عدالت، استقبال میکرد و از این حیث در آزمون عدالت موفق میشد. اما متأسفانه نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه خانواده هاشمی و خصوصاً همسر آقای هاشمی، سخنان نامناسبی را بر زبان جاری ساختند. به گزارش خبرگزاری فارس، عفت مرعشی، همسر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگو با خبرنگار سیاسی این خبرگزاری در پاسخ به این پرسش که «نظر شما درباره حکم مهدی هاشمی چیست؟» میگوید: «حکم آقای هاشمی یعنی تقلب، تقلب، پدرسوخته بازی». وی در ادامه به خبرنگار میگوید: «بروید و همین را بزنید. بروید بنویسید که خانم هاشمی گفت که پدرسوخته بوده، حکمش پدرسوخته بازی بوده و حکم نیست.» این سخنان نشان میدهد که تن دادن به عدالت اگر سختتر از پیادهسازی عدالت نباشد، آسانتر از آن نیست.
روزنامه جوان در یادداشتی تحلیلی به چرایی نقش حیاتی بررسی «ابعاد نظامی» پرونده هستهای ایران برای امریکا پرداخته است: پاندول مذاکرات ایران و 1+5، ساعتهای پایانی گفتوگوها و نزدیک شدن به ضربالاجل تعیین شده را نشان میدهد، آن هم در شرایطی که به گفته مقامات رسمی همچنان اختلافات اصلی بین طرفین مذاکره وجود دارد و چانهزنی برای رسیدن به تفاهم نهایی ادامه دارد، آنچنان که روز گذشته عباس عراقچی در توضیح اینکه سطح پیشرفت مذاکرات چگونه است، میگوید: «اختلاف نظرهایی که در خصوص متن توافقنامه وجود دارد مقداری کمتر شده اما پیشرفت کار به آن اندازهای که انتظار داشتیم، نیست.»ا مرور موضعگیری برخی مقامات رسمی ایالات متحده طی روزهای اخیر بهتر میتوان درک کرد که منظور عباس عراقچی از پیشرفت کند و غیر قابل انتظار چیست. ارنست مونیز، وزیر انرژی امریکا روز جمعه در مصاحبهای با شبکه خبری پیبیاس بار دیگر بر تأکید بر لزوم دسترسی به اماکن و اشخاص برای توافق هستهای با ایران، در پاسخ به سؤالی درباره مخالفت مقامات ایرانی با دسترسی به «سایتهای نظامی» و دانشمندان ایران گفت: «ما نیاز داریم اقدامات راستیآزمایی را که توصیف کردم، داشته باشیم. درباره دانشمندان باید بگویم که بخشی از ابعاد هستهای توافق باید حل مسائل مربوط به PMD یا ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران باشد و دسترسی به آنها و مصاحبه با آنها برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی (نه ما) ضروری خواهد بود. برای آژانس، هم دسترسی به اشخاص و هم اماکن ضروری خواهد بود.» مونیز به این سؤال که آیا دسترسی به اشخاص و اماکن، عوامل اساسی برای رسیدن به توافق هستهای هستند، اینطور پاسخ داد: «بله، کاملاً.»
ارسال نظر