در کشور عزیز ما ، ایران بزرگ ، حدوداً ۲۰% از اعضای جامعه اصولگرا و تقریباً 20% اصلاح طلب و ۶۰% افرادی هستند که وابسته به این دو نوع تفکر نمی باشند ، این عده در اصطلاح سیاسی به قشر خاکستری معروفند .

دوگانگی تعقل یا هیجان !

به گزارش گلستان ۲۴؛ مجتبی لشکربلوکی کارشناس فرهنگی و مدرس سواد رسانه‌ای، طی یادداشتی نوشت: در انتخابات معمولاً اصولگرایان به کاندیدای هم تفکر خود و اصلاح طلبان به نامزدهایی با گرایش چپ رأی میدهند .

اما قشر خاکستری به دنبال آن هستند که در انتخابات ، کدام یک از این نامزدها رسمی انتخابات ، بهتر است و به نفع عموم مردم کار می کند تا به او رأی دهند .

با یک عقلانیت می توان در انتخابات ، اصلح را پیدا کرد ، همان که مسیر پیشرفت کشور و توجه به آحاد مردم را در دستور کار خود دارد .

کاندیدای احراز صلاحیت شده در سطح ریاست جمهوری باید اولین شرط که همان رجال سیاسی و مذهبی و مدیر و مُدبر بودن هست را دارا باشد ، یعنی حداقل های حکومت داری را بلد باشد و مسؤلیت هایی داشته که ایشان را آماده پذیرش پست بالاترین مسؤل اجرایی کشور نموده است .

عقل سالم حکم می کند ، ابتدا بنگریم ، در آن مسولیت هایی که تا پیش از این بوده ، چه عملکردی داشته است :

مدیری توانمند و با کفایت بوده است ؟

در مجموعه خود تغییر و تحول به سوی بهینه سازی سیستم نموده است ؟

توزیع عدالت  ( اجتماعی ، بودجه‌ای و اقتصادی ، فرهنگی ، نیروی انسانی ، ساختاری و ... ) در سازمان هایی که مسؤل بوده چگونه بوده است ؟

صرفاً منتظر بودجه برای کار در مجموعه خود  بوده یا با حداقل هزینه کارهای شِگرفتی انجام داد ؟

افراد اطراف او و کسانی که ایشان در مجموعه خود برای آنان حکم مسولیت زده ، افراد سالم و دغدغه مند مردم و کشور بوده اند یا افرادی با مدیریت صرفاً پشت میزی با نگاه از بالا به مردم و سوءاستفاده گر از بیت المال بوده اند ؟

و....

 سپس عقل سلیم حکم می کند که برنامه انتخاباتی وی بررسی شود که :

با اعتماد و اعتقاد به نیروهای متخصص ، سالم  و وطن پرست می خواهد دولت خود را اداره کند یا با نگاه صرفاً به خارج از ایران ؟

با وعده های معقول و منطقی به میدان آمده یا وعده های پوپولیستی (عوام فریبی) و با هدف صرفاً جذب آراء ؟

برای حل مشکلات اساسی کشور چه برنامه معقول عملیاتی دارد ؟

و اما این قشر عزیز خاکستری گاهاً در انتخابات خود بجای تکیه بر عقلانیت دچار احساسات و هیجانات می شوند و این اشکالی است که ممکن است یک یا دو دوره ۴ ساله از مدیری با نمره حداقلی برای این مهم استفاده شود و در پایان این دوره یأس و ناامیدی برای شرکت در انتخابات و عدم اعتقاد به بهبود اوضاع کشور (همان که دشمنان این مرز و بوم می خواهند) را داشته باشند .

این امر یک عملیات روانی گسترده از سوی دشمنان ایران است ، آنان که مدت‌های مَدیدی بر ایران چَمبره زده و این خاک دلیران را مُستعمره خود کرده بودند ؛ رویای تسلط دوباره بر ایران و منابع و امکاناتش را در سر می پرورانند .

زیرا عدم شرکت در انتخابات و عدم انتخاب فردی که بالاترین نمرات را برای سازندگی و سرافرازی و عزت ایران عزیز دارد منجر به تضعیف حکومت مرکزی و حضور بیگانگان با چکمه‌های خود بر این خاک مقدس را به همراه دارد !

و این سرنوشت کشورهایی است که دچار فریب عملیات روانی بیگانگان برای عدم حضور در صحنه های کشور خود همچون عراق و افغانستان و سوریه و ... شده اند ( حضور حداکثری مردم سوریه در انتخابات ریاست جمهوری یکی دو هفته پیش نشانه بلوغ سیاسی و عدم تکرار تجربه تلخ گذشته خود است) .

در عدم انتخاب عقلانی و درست و تهییج شدن افکار با یک حرف ، یک شعار ، یک عکس و یا یک کلیپ ناصحیح برای رقیب هراسی و تخریب ، برای کاستن رأی او ؛ و رأی بر اساس هیجان و احساس و ترس از کاندیدای اصلح ، که هدف تبلیغ دستگاههای رسانه ای بیگانگان است و در کشور همیشه به دنبال دو قطبی کردن های کاذب برای عدم توجه به مسائل اصلی کشور و انتخاب صحیح است ؛  اقتصاد ، فرهنگ ، سیاست و عزت خود را دوباره دچار خلل و آینده خود را کمی تیره و تار و غبارآلود کنیم .

پس با عقلانیت کامل به کسی که بهترین کارنامه ، کمترین عیب ، نداشتن فساد در اطراف خود و مسئولیت هایش ، بهترین برنامه و عزمی جزم برای مبارزه با فساد و تبعیض و مشکلات کشور را دارد ، رأی دهیم .

و در انتها این را همواره در نظر داشته باشیم که دشمن درصدد ضربه به کشور و تسلط مجدد بر آن و از بین بردن استقلال و آزادی ماست ، پس هوشیار باشیم ، در دام دشمن گرفتار نشده و با شرکت در انتخابات ، درست انتخاب نماییم .

 

 

ارسال نظر

آخرین اخبار