چرا با وجود حجم بالای نیروهای خوب گلستانی نتوانستیم برای مردم و به نفع استان طرفی ببندیم؟
حتما تاکنون نام فراکسیون زاگرس نشینان مجلس شورای اسلامی را شنیده اید.
به گزارش گلستان ۲۴؛ میثم ساور دبیر مجمع نخبگان دانشگاهی حوزوی گلستان، طی یادداشت نوشت: همانطور که از نام این فراکسیون پیداست نمایندگان حوزه های انتخابیه حاشیه رشته کوه زاگرس در غرب کشور عضو آن هستند و در کمیسیون های مختلف مجلس پخش شده اند و بخصوص در کمسیون هایی که مربوط به بودجه می شود نیروهای تاثیر گذار دارند. در بیرون از مجلس هم همینطور. در سازمان مدیریت در صندوق توسعه ملی، بانک مرکزی و هرسازمان و نهادی که در سیاستگزاری و توزیع منابع کشور نقش دارد این گروه یعنی زاگرس نشینان، نفر یا نفرات تاثیرگذار دارد.
قبل تر اما این تشکل های رسمی و غیر رسمی و محفل های تصمیم ساز و تصمیم گیر را در خصوص استان های مرکزی کشور مثل اصفهان و یزد و کرمان داشتیم و الان هم کمابیش داریم که نقش مهم و اساسی در بردن منابع ملی به استان های خود داشتند و کل کشور و نظام هم عملا در خدمت این گروه های غیر رسمی بودند. نمونه های بسیاری دارم که میتوان از آن ها بعنوان نتایج نفوذ و لابی این گروه ها یاد کرد که موجب کاهش فقر و بیکاری ومحرومیت در استان های خود شده اند. این یک واقعیت انکار ناپذیر در کشور ماست.
اما نکته اساسی همه این تشکل ها و گروه های غیر رسمی و توفیقات انکار ناپذیرشان این است که فارغ از هر خط و جناح و حزب و دسته بندی ای، منافع استانها و مردمشان در اولویت اول قرار دارد و بر سر منافع همشهریانشان با کسی تعارف ندارند.
نکته بعدی اینکه آنچنان برای برند خود و هویت منطقه ای خود ارزشگزاری می کنند و از آن حمایت قولی و فعلی می کنند که سایرین هم لامحاله، همراه می شوند.
قبلا هم عرض کرده ام که ما در گلستان نیروی باکیفیت کم نداریم. در واقع این خطه بخاطر اقلیم و منابع طبیعی با کیفیت و عقبه علمی و فرهنگی غنی، گلستانِ نیروی انسانی نیز هست. شاهد ادعای بنده نیز انبوه نیروهای خوش فکر و قوی ای هستند که تحویل کشور داده ایم و همین الان در سطوح بالای کارشناسی و مدیریتی کشور مشغول فعالیت هستند و می توان از توان ایشان به نفع استان بهره گرفت. این افراد سرریز انبوه نیروهای خوب استان هستند که در جای خود حتما می بایست از ظرفیت ایشان به نفع استان و مردم بهره برد علاوه بر این تعداد بسیاری زیادی از شخصیت های داخل استان را می توانم برایتان نام ببرم که در مقایسه با نیرو هایی که از استانهای دیگر هم اکنون در پست های مختلف کشور حضور دارند، چندین برابر قوی تر هستند.
اما چرا با وجود این حجم از نیروهای خوب وکیفی گلستانی در داخل و خارج استان، نتوانستیم برای مردم و به نفع استان طرفی ببندیم؟ حلقه مفقوده این عدم توانایی در
استفاده از این انبوه امکانات طبیعی و انسانی چیست؟ چه کنیم تا گلستان با این همه امکانات طبیعی و مردم شریف و همراه و مدیران امتحان پس داده بومی از انتهای خط کنده شود؟
در پاسخ به این سوالات باید گفت: حتی خداوند هم سرنوشت هر قومی را به خودشان واگذار کرده است چه رسد به مدیران کلان کشور که گاردشان را بر اساس توان، کیفیت و پتانسیل های دست به نقد هر استان می بندند. وقتی در داخل به جمع بندی نرسیم طبیعیست که برایمان به جمعبندی برسند.
استان ما همه زیر ساخت های اولیه و پایه ای برای هر حرکتی را دارد اما ما باید بتوانیم منافع جمعی را بر منافع فردی و قبیله ای ترجیح دهیم. باید بتوانیم در یک فضای بی حاشیه و بدون سهم خواهی با هم به گفتگو بنشینیم. باید بتوانیم تقسیم کار کنیم. باید از یکدیگر حمایت و پشتیبانی کنیم. باید بتوانیم نقش های خود را حول محور یک رهبر در جهت تامین منافع استان اجرا کنیم. باید بتوانیم دافعه ها را تبدیل به جاذبه حداکثری کنیم. باید دست واحد و صدای واحد باشیم.
اما تا از درون نتوانیم به یک وحدت و هم افزایی برسیم کسی از بیرون برای ما قدمی بر نخواهد داشت. اگر بخواهیم رشد کنیم باید با استفاده از همه توان و نیروهای خود با برنامه به جلو حرکت کنیم و فراموش نکنیم موتور محرک گلستان باید از درون گرم شود تا بتواند با سرعت بتازد.
ادامه دارد...
ارسال نظر