«سیاست ورزی» دولتی و تحمیل 18 تیر به دانشگاه
حادثه کوی دانشگاه در تیر ماه سال 78 دارای ابعاد مختلفی است که هر کدام از آنها بررسی و تحلیل موشکافانه خود را می طلبد. اما نکته ای در این میان بسیار حائز اهمیت است، نقش تعیین کننده عناصر دولتی در شکل گیری، تداوم و افزدون دامنه اعتراضات بود
به گزارش گلستان24، "پایان سیاست ورزی" استراتژی اصلاح طلبان تندرویی بود که در مناصب مختلف اجرایی حساس جای گرفته بودند و در آن روزها فعالیت چشمگیری در جهت ایجاد و تشدید فعالیت های ساختارشکنانه دانشجویی داشتند و متاسفانه جنبش دانشجویی را از مسیر اصلی خود منحرف کردند.
حال باید دید که دولتی ها در شکل گیری حادثه کوی دانشگاه چه نقشی داشتند و چگونه همین افراد پس از حادثه کوی فضای دانشگاه را به اختناق کشاندند.
شروع حادثه
حادثه کوی دانشگاه اعتراضی بود به تعطیل شدن روزنامه سلام (ارگان رسمی مجمع روحانیون مبارز) که در پی انتشار نامه ای طبقه بندی شده با دستور وزارت اطلاعات دولت اصلاحات فعالیت آن متوقف شد.
پس از آن بود که با هدایت تنی چند از افراد یک اعتراض دانشجویی در حال تدارک بود و روزنامه هایی چون «توس» و «جامعه» نوشتند که با تعطیلی سلام، سیاستورزی به پایان رسیده است.
در چنین فضایی، 17 تیر در کوی دانشگاه تجمعی برگزار شد و قبل آن نیز تراکتی در کوی پخش شده بود و در آن از برگزاری یک تجمع در اعتراض به تعطیلی روزنامه سلام خبر داده شد.
جالب آنکه شخص توزیع کننده این برگهها، نه یک دانشجو بلکه شخصی به نام «شفیعی» از کارمندان جهاد کوی دانشگاه بود و جالب تر آنکه همین فرد بعدها از سوی تاج زاده به سمت دبیر کمیسیون ماده 10 احزاب در وزارت کشور منصوب شد.
به هرترتیب همان تراکت ها کار خود را کرد و دیری نپایید که یک اعتراض دانشجویی به یک اعتراض ساختارشکن تبدیل شد و هدایت دولتی ها در این جریان نیز قابل توجه است.
نقش موثر و فعال تاج زاده و میلی منفرد
با شروع حادثه کوی بسیاری از دولتی ها سعی بر آن داشتند که به اصطلاح از عواقب حادثه بکاهند و به همین منظور افرادی چون موسوی لاری (وزیر کشور وقت)، مصطفی معین، مجید انصاری و فاطمه کروبی در محل حادثه حاضر شدند و نتیجه این حضورها نیز چیزی نبود جز به زمین انداختن عمامه وزیر کشور و افزایش منازعات.
در کنار ایفای نقش بعضی مسئولین، بعضی دیگر نیز نقشی متضاد ایفا می کردند و برای نمونه آقای «داود سلیمانی» (عضو حزب مشارکت و معاون دانشجویی آن زمان دانشگاه تهران) نیز در جمع معترضان حاضر شد و خطاب به دانشجویان گفت: «اینها ما را که نشستهایم کتک میزنند، وای به حال شما که ایستادهاید!»
از همه این موارد که بگذریم، دو تن از مسئولان عالی رتبه نظام در هدایت اغتشاشات کوی دانشگاه نقشی اساسی داشتند که یکی از آنها مصطفی تاجزاده (معاون وزیر کشور) بود.
تاجزاده در آن چند روز به عنوان معاون سیاسی وزیر کشور دائما بین وزارت کشور و کوی در حال رفت و آمد بود و سخنرانی های عجیبش موجب آن شد که بعدها تعدادی از صاحبنظران و نمایندگان مجلس بگویند: «حوادث کوی دانشگاه از داخل وزارت کشور هدایت می شد.»
سید احسان قاضیزاده هاشمی عضو شورای مرکزی و دبیرکل وقت "جامعه اسلامی دانشجویان" در گفت و گویی از مشاهدات خود از اقدامات تاجزاده بیان کرده است و می گوید:
"ما با اینها دانشجویانی که برای تسخیر وزارت کشور به سمت خیابان فاطمی رفته بودند به سمت فاطمی رفتیم و من مشاهده کردم که این افراد درب بزرگ آهنی وزارت کشور را از جا کندند که "آقای تاجزاده آمد در وسط حیاط وزارت کشور یک صندلی گذاشت و یک جمله کلیدی گفت که نمیدانم چرا بعدا بررسی نشد".
تاجزاده به این جماعت که حدودا ۵۰۰ الی ۶۰۰ نفری میشدند گفت: «شما چرا آمده اید اینجا؟ شما چرا در وزارت کشور را از جا میکنید؟ اینجا که مال شماست. شما باید جای دیگری بروید و در آنجا را بکنید.» و پای بلندگوی دستی مدام میگفت: «اینجا متعلق به خود شماست و شما اشتباهی آمدهاید.»
این سخنان تاج زاده جهت مسیر معترضان را از خیابان فاطمی به سمت خیابان فلسطین تغییر داد و معترضان را تحریک و راهی به سمت بیت رهبری کرد.
البته رفتار متناقض تاج زاده و نقش مشکوک او در حوادث کوی دانشگاه، هرگز مورد بررسی قرار نگرفت و به تعبیر سردار نظری (فرمانده وقت پلیس تهران):«آیا کسی از حضور تاج زاده در جمع نقابداران و اغتشاشگران تا جایی که نامبرده را جهت ملاقات با پلیس اسکورت نمودند، توضیحی خواست؟!»
مسئول دیگری که زمینه های چنین اعتراضی را فراهم ساخت دکتر «جعفر میلی منفرد» معاون دانشجویی وقت وزرات علوم بود.
جعفر میلی منفرد دقیقا زمانی معاونت دانشجویی و فرهنگی، سیاسی ترین معاونت، در وزارت علوم را بر عهده داشته است که حوادث بسیاری از دل دانشگاه ها در فضای سیاسی کشور اتفاق افتاده است؛ او در حالی در بین سال های 76 الی 79 بعنوان معاون دانشجویی وزیر علوم ایفای نقش کرده است که دقیقا در همان زمان حوادث 18 تیر 78 از سوی دفتر تحکیم وحدت در دانشگاه ها و با حمایت عناصر دولتی همچون عبدالله نوری وزیر کشور دولت اصلاحات و تاجزاده معاون سیاسی وزیر کشور اتفاق افتاده است.
حوادث 18 تیر 78 در حالی در فضای سیاسی کشور از سوی دفتر تحکیم اتفاق افتاده است که بسیاری از تحلیل گران معتقدند علت اصلی آن پر و بال دادن وزرات علوم و معاونت دانشجویی (میلی منفرد) آن به عناصر افراطی و غیر قانونی به عنوان پیاده نظام حزب مشارکت بوده است.
گفتنی است که میلی منفرد در زمان تصدی اش در معاونت دانشجویی وزارت علوم دولت اصلاحات در برخورد با دانشجویان و تشکل های دانشجویی منتقد عملکرد دولت اصلاحات و منتقدین جدی افراطیون دفتر تحکیم وحدت که مورد حمایت دولت خاتمی قرار داشتند برخورد های غیر قانونی صورت داده است و در ایجاد محدودیت برای منتقدین نقش محوری داشته است.
یکی از دانشجویانی که در زمان تصدی میلی منفرد در دفتر تحکیم وحدت عضویت داشته است گفته است: برخوردهایی که با طیف منتقد دولت اصلاحات و منتقدین دفتر تحکیم صورت می گرفت کاملا غیر قانونی بود و شخص میلی منفرد بعنوان معاون دانشجویی وزیر علوم نقش اصلی در آن قضایا داشته است .
وی در ادامه گفت: در آن موقع منتقدین دفتر تحکیم که اتفاقا عضو انجمن های اسلامی هم بودند به صورت غیر قانونی از حضورشان در سر جلسه امتحان ممانعت به عمل می آمد و وقتی پیگیر هم می شد می گفتند از وزارت علوم و استانداری دستور رسیده است و آن موقع هم این کارهای سیاسی یا از طرف شخص وزیر علوم و یا معاونت دانشجویی اش اتفاق می افتاد.»
تعیین مسیر جدید برای معترضان و جلوگیری از تجمع بسیج
در حالی که عناصر دولتی معترضان را برای کندن در دیگری حمایت و هدایت می کردند، پس از دیدار رهبری با مردم (پس از حادثه کوی دانشگاه) و جمله معروف ایشان که فرمودند: «اگر عکس مرا هم پاره کردند، کاری نکنید»، بسیج دانشجویی تصمیم به برگزاری یک تجمع قانونی می کند که با مخالفت وزارت کشور روبرو می شود.
سیدنظام الدین موسوی (از اعضای بسیج دانشجویی وقت دانشگاه تهران) در این باره می گوید: «آقای دکتر متولیان از بچه های بسیج برای گرفتن مجوز به وزارت کشور رفت. آن زمان آنجا آقای حقشناس مسئول بود که گفته بود اگر دفتر تحکیم و نهضت آزادی هم بیایند و با شما مشترک باشند، مجوز میدهیم! آقای متولیان گفته بود ما اصلاً به آنها ربطی نداریم و اصلا همه این فتنه ها زیر سر آنهاست. ولی وزارت کشور آقای خاتمی قبول نکرده بود و علیرغم درخواست رسمی بسیج دانشجویی، مجوز نداده بود. روز سه شنبه مقابل سر در اصلی دانشگاه تهران پلاکارد زدیم که به دلیل عدم صدور مجوز از سوی وزرات کشور تجمع برگزار نمیشود.»
خط سرکوب منتقدان تنها به سرکوب مسئولان بسیج ختم نمی شد و مسئولان امنیتی دولت اصلاحات با همه ژست های خود در سال 82 و زمانی که شائبه اعتراض مجدد دانشجویی در سالگرد حادثه کوی دانشگاه به وحود آمد برای نیروی انتظامی دستور حق شلیک به معترضان صادر کردند.
ادامه خط فعالان حادثه کوی دانشگاه در فتنه 88
باید دقت داشت که مسئولان و فعالان دولت اصلاحات در حادثه کوی دانشگاه در فتنه سال 88 نیز مجدد نقش آفرینی کردند و از فعالیت های افرادی چون: اعضای مجمع روحانیون مبارز، تاج زاده، میلی منفرد و... که بگذریم با حمایتهای خاتمی از فتنهگران روبرو می شویم.
جالب آن جاست که سید محمد خاتمی در آن روزها در جایگاه ریاست جمهوری سکوت اختیار کرده بود و به فاصله یک ماه از حادثه کوی لب به سخن گشود و بالاخره بدون اشاره مستقیم به عوامل حادثه، کلیت ماجرا را محکوم کرد.
خاتمی در فتنه 88 نیز با وجود آنکه در جمعهای خصوصی صحت انتخابات را تایید می کرد از بیان آن در سخنرانی های عمومی سر باز زد و با ایراد سخنرانی هایی پیش از برگزاری انتخابات و در جمع های مختلف تشکل های سیاسی و دانشجویی، سخنان ساختارشکنی بر علیه مبانی نظام به زبان آورد و با حمایت های خود از مدعیان دروغ تقلب به آنها قوت قلب داده و در حمایت از این گناه نابخشودنی پیشنهاد برگزاری رفراندوم نیز داد!
در هر حال جریان کودتا در دولت اصلاحات و پرورش یافتن این عناصر در این دولت و همچنین حمایت های خاتمی از آنها امری است که در تاریخ ثبت شده و به روشنی خطی را نمایان می سازد که در تضاد با آرمان های انقلاب اسلامی است.
/ دانشجو ایران
ارسال نظر