آیا دولت تدبیر با این حربه به دنبال تاثیرگذاری بر انتخابات است؟
آغاز دور جدید«بگم ،بگم» به سبک احمدی نژاد در دولت تدبیر
اواخر روزهای سرد زمستان سال 93 بود که روزنامه های زنجیرهای اصلاحطلبان خبر از روزهای داغ سیاسی میدادند و فاز آشکار بازی "بگم بگم" را کلید زدند.
به گزارش گلستان 24 اواخر روزهای سرد زمستان سال 93 بود که روزنامه های زنجیرهای اصلاحطلبان خبر از روزهای داغ سیاسی میدادند و فاز آشکار بازی "بگم بگم" را کلید زدند. جریانی که از چندین ماه قبل، پیدا و پنهان با اهداف انتخاباتی خاص، سعی در تخریب کل عملکرد دولت نهم و دهم داشتند؛ این بار فضای تندتری را آغاز کردند. در همین زمینه روزنامه اعتماد پس از صحبتهای تند اشرفی اصفهانی در سرمقاله خود به قلم احسان بداغی نوشت: «رییس هیات بدوی رسیدگی به تخلفات نهاد ریاست جمهوری شیپور "بگم بگم" های دولت یازدهم را نواخت. صدایش اما قرار است سال دیگر به گوش برسد، الان اگر سمفونی افشای تخلفات اقتصادی آغاز شود، امکان دارد برای سال بعد قدری "کهنه" شود.»
مسئولان که روزنامه نیستند!
این روزها بازی رسانه ای جریان اصلاح طلب را در تیتر اول روزنامه های زنجیره ای می توان مشاهده کرد. بازی که از ابتدای روی کار آمدن دولت یازدهم کلید خورد و با نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی به روزهای داغ خود نزدیک میشود. گرچه آغازگر این بیتدبیریها از دوران دولت دکتر محمود احمدی نژاد و از بگم بگم هایی است که حاصلی جزء ملتهب ساختن فضای آرام کشور نداشت. سیاستی که روزنامه آرمان در گفتگو با مرتضی بانک معاون کل نهاد ریاستجمهوری آن را بیان میکند: «آقای احمدینژاد از «بگم بگم» به «نگو نگو» رسیده است و گویا فراموش کرده است که 8 سال، بیوقفه و بهتآور، همه دولتهای گذشته را تخطئه میکرد.»
پرداختن به موضوع فساد در کشور ما نه تنها از جنبه اجتماعی خود برای ریشه کن ساختن این معضل در جامعه خارج شده است که بازیچهای شده در دست طیف خاصی که چماق بردارد و برای پیروزی در انتخابات بر سر حریف مقابل خود بزند و این خود البته عیبی برای رسانههایی که کاری جزء بازی سازی ندارند، نیست و لیکن ورود بیسابقهی دولتمردان و سیاستمداران به این بازی رسانهای جزء ایجاد ضرر برای کشور و ملتهب ساختن فضای آرام کشور دستاوردی به همراه ندارد همان دغدغهای که مقام معظم رهبری در جمع کارگران در ابتدای سال فرمودند: «حالا اسم فساد زیاد آورده میشود. حرف زدن راجع به فساد که فایدهای ندارد؛ با «دزد دزد» گفتن، دزد از دزدی دست برنمیدارد؛ باید رفت، وارد شد. مسئولان کشور، روزنامه که نیستند که راجع به فساد حرف میزنند. بله، روزنامه راجع به فساد ممکن است حرف بزند، من و شما که مسئول هستیم باید اقدام کنیم؛ حرف دیگر چیست؟ وارد بشوید؛ [ اگر] بلدیم اقدام کنیم، جلوی فساد را بهمعنای واقعی کلمه بگیریم.»
و حال آنکه امروز بخشی از مسئولان کشور نه تنها به این نکته اهمیت نداده، بلکه وارد این جریان به اصطلاح بگم بگم ها شده اند و این جزء اهداف انتخاباتی مساله ای را در اذهان مردم تداعی نمیکند، اهدافی که نه به قصد برطرف کردن مشکلات کشور بلکه تنها و تنها برای از میدان خارج کردن حریف صورت می گیرد. همان حرفهایی که اشرفی اصفهانی در گفتگو با خبرنگار فارس به آنها اشاره و اعتراف داشت: «در اسفندماه سال آینده (94) انتخابات خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی برگزار خواهد شد، بنابراین اگر آقایان بخواهند این طرف سال (93) افشاگری کنند ممکن است مطالب کهنه شود.»
حجتالاسلام اشرفی اصفهانی در پاسخ به این پرسش که یعنی دولت میخواهد افشاگری کند تا نگذارد برخی جریانات وارد انتخابات شوند، گفت: «بله؛ دولت میخواهد دیرتر معرفی کند تا مردم حضور ذهن داشته باشند و بدانند چه کسانی این کارها را انجام دادهاند.»
همان حرفهایی که اکبر ترکان مشاور ارشد رئیس جمهور در همان ایام اعلام کرد: « نمیگذاریم عدهای با پولهای کثیف در سال ۹۴ به پیروزی برسند و هر جا نیاز به افشا باشد، این کار را میکنیم.»
حرفهایی تندی که صدای نمایندگان مجلس را نیز درآرود. نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان این مطلب که «کسی که در کسوت مشاور رئیسجمهوری که حقوقدان است و سرهنگ نیست، قرار دارد باید حرف حقوقی بزند،» گفت: «مگر آقای ترکان مرکز اطلاعات رسمی کشور است که میخواهد سال آینده افشاگری کند؟»
و حال آنکه هر دو طیف مقابل یکدیگر به خوبی می دانند که داستان این رویارویی ها چیست! روزنامه آفتاب یزد نیز که توپ را در زمین احمدی نژاد میاندازد و به شکایت احمدی نژاد از جهانگیری اشاره میکند؛ مینویسد: «اینکه بخواهد با شکایت از دولتمردان تدبیر و امید بر مفاسد اقتصادی صورت گرفته در دولتش سرپوش بگذارد و در قالب یک طلبکار ظاهر شود نوعی زنگ خطر محسوب میشود. این هشدار و زنگ خطر حضور مجددش را میتوان از صحبتهای اخیرش در نشستهایی که برگزار میکند، نیز دریافت. از یک سو اعلام میدارد که «ما قصد آمدن مجدد نداریم» از سویی دیگر از نزدیک بودن «پیروزی» سخن میگوید. در همه اظهارنظرها هم از علاقه و اصرار مردم به بازگشتش خبر میدهد.»
آغاز فاز جدید از بگم بگم ها
اوایل مردادماه سال جاری بود که حیدری وکیل رئیس جمهور سابق از شکایت محمود احمدی نژاد از معاون اول روحانی و در هفته ی بعد از آن شکایت از حجت الاسلام اشرفی اصفهانی را خبر داد. جهانگیری پیش از این در سال گذشته بارها با گوشه و کنایه اتهاماتی را به احمدی نژاد و دولتش وارد نموده بود. او گفته بود: «ما شاهد بودیم که بیشترین شعار در تاریخ کشور در رابطه با فساد در دوره های گذشته داده شد ولی بیشترین و بزرگترین فسادهای قرن در این دوره ها اتفاق افتاد» و « قرار نیست کلاه سر ما برود. دوستان دیگری به اسم فساد آدرس اشتباه به ما ندهند. ما به اشتباه جای دیگری نمیرویم تا از جاهایی که باید غافل شویم.» در همین رابطه سیدعادل حیدری، وکیل احمدی نژاد در گفت و گو با سایت دولت بهار، گفت: «آقای اسحاق جهانگیری در سال های اخیر با هدف تخریب باورهای مردم و تشویش در اذهان عمومی، اقدام به طرح اتهامات بی اساس علیه دولت قبل کرده که در سطح وسیعی در رسانه های مکتوب و شبکه های مجازی و صوتی و تصویری منتشر شده است.»
وی تصریح کرد که «به همین منظور شکایتی مبنی بر افترا و نشر اکاذیب علیه آقای اسحاق جهانگیری که بیشترین اتهامات را به دولت های نهم و دهم وارد کرده است تنظیم و تسلیم دستگاه قضایی گردید که امیدواریم در اسرع وقت مورد رسیدگی قرار گیرد.»
شکایتی که روزنامههای اصلاحطلب با تیتر «جابه جا شدن جای متهم و شاکی» از آن خبر دادند، حجتالاسلام محسنی اژهای در هشتاد و دومین نشست خبری خود در این خصوص گفت: «این شکایت به قوه قضائیه رسیده و براساس اطلاع بنده در نوبت بازپرسی قرار گرفته است و براساس روال عادی، بازپرس پرونده اظهارات شاکی و جهانگیری را خواهد شنید و به آن رسیدگی میکند.»
درست چند روز پس از این شکایت بود که روزنامه ها این بار از شکایت رحیم مشایی از وزیر دادگستری دولت یازدهم خبر دادند. عبدالرضا داوری در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، با اعلام خبر شکایت اسفندیار رحیممشایی از مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری عنوان کرد: «تمامی کارهای مربوط به این شکایت انجام شده و لایحه شکایت آقای مشایی از پورمحمدی در قوه قضاییه ثبت میشود. آقای پورمحمدی در اظهارات اخیر خود عنوان کرده که مشایی نقش قابل توجهی در فساد سه هزار میلیاردی داشته در حالی که این مطلب صحت نداشته و مصداق افترا و نشر اکاذیب است.»
داوری در پاسخ به این سوال که هدف احمدینژاد از طرح شکایتهای گسترده خود آن هم در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری چیست، گفت: «واقعیت این است که در دو سال اول فعالیت دولت یازدهم، جریان احمدینژاد برابر همه اتهامهایی که به سمت وی و اطرافیانش شلیک میشد، سکوت کرد. ما نمیخواستیم در این دو سال که دولت مشغول مذاکره با غرب بود، مطالبی را عنوان کنیم که فضاسازی و ایجاد حاشیه برای دولت محسوب شود.»
با اعلام شکایت احمدی نژاد و مشایی از معاون اول و وزیر دادگستری دولت یازدهم بار دیگر فضا برای تخریب رسانه ای علیه دولت نهم و دهم باز شد و اسحاق جهانگیری با اعلام آمادگی و استقبال از شکایت احمدی نژاد فاز جدیدی از بگم بگم ها را آغاز کرد. جهانگیری در روز خبرنگار گفت: «سابقه نداشته تاکنون اینهمه مقامات کشور متهم یا در زندان باشند و بعضا به جای عذرخواهی و پشیمانی طلبکار هم باشند. کسانی که به هر نحوی در ایجاد فسادها مقصر بودهاند، باید در جامعه و بین مردم سر به زیر باشند؛ چون نتوانستند به وظایفشان خوب عمل کنند. من شنیدهام یکی از مواردی که براساس آن شکایت شده این است که گفتهاند چرا ایشان (جهانگیری) گفته سال٩٠، ١١٨ میلیارد درآمد وجود داشته و این درآمد چه شده است؟»
او پیش از این هم گفته بود: «با فساد سیاه سازمانیافته که مثل موریانه به جان اداره کشور افتاده است باید مبارزه کنیم و من ذرهای در این راه تردید ندارم. البته معتقدم راه دشواری است و باید هزینه آن را پرداخت» و « در راهی که حرکت کردهایم با سرزنش و حرفهای منفی عقبنشینی نمیکنیم؛ من جدی هستم و قرار نیست راهی را که شروع کردهایم متوقف کنیم مگر اینکه از دولت کنار بروم.»
تکرار حرفهای جهانگیری در این روزها، همان حرفهایی است که حجتالاسلام اشرفی اصفهانی سال گذشته عنوان کرده بود:«دولت محمود احمدینژاد آلودهترین دولت تاریخ بعد از انقلاب است در حالی که این دولت خود را از همه دولتها ممتاز میدانست اما مردم با قضایای معاون اول (محکومیت محمدرضا رحیمی از سوی دادگاه) دیدند که ویژگیهای ممتاز این دولت چه بود.»
پورمحمدی هم که خیلی هنوز مشخص نیست که چرا این مقدار دیرهنگام به این مطالب اشاره و به آن در این برهه از زمان پرداخته است، چندی پیش در روزنامه ایران به فساد سه هزار میلیاردی پرداخته و گفته بود: « اسفندیار رحیممشایی در پرونده سههزار میلیاردی نقش قابلتوجهی داشت» وی به ابعاد دیگری از نقش مشایی در فساد کشور اشاره میکند و میگوید: «در واگذاری فولاد و پروژه تهاتر دوطبقهکردن جاده چالوس به نور، جلسهای در هتل استقلال که به دستور مستقیم آقای مشایی بود. آقای مشایی نامه داده بودند و نقش قابلتوجهی داشتند» وحالا پورمحمدی با شکایت مشایی از وی روبرو شده است. شکایتی که مورد استقبال رسانه های ضد انقلاب و اصلاح طلب قرار گرفت.
در همین زمینه شرق در تیتر اول خود با عنوان «فساد سازمان یافته» به این موضوع می پردازد و می نویسد: «انگار دست دولتیها خیلی «پر» است که هرکدامشان پس از اعلام شکایت احمدینژاد و یارانش، از آن استقبال میکنند. نخست استقبال «اسحاق جهانگیری» و «اشرفیاصفهانی» از شکایت «محمود احمدینژاد»؛ حالا هم استقبال حجتالاسلام «مصطفی پورمحمدی» از شکایت «اسفندیار رحیممشایی».
روزنامه آفتاب یزد هم که همزمان با دیگر رسانه های زنجیره ای اصلاح طلبان ماه هاست که بر طبل بگم بگم های دولت یازدهم می کوبد با تیتر "جنبش افشاگری در برابر شکایت"؛ به پرونده بابک زنجانی اشاره می کند و می نویسد:« رقم حیرت انگیز است؛14 هزار میلیارد تومان از پول مردم در جیب بابک زنجانی! این را اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی میگوید. همان مردی که این روزها حسابی روی اعصاب احمدی نژادیها قرار گرفته و راه میرود. نشان به آن نشان که احمدی نژاد چندی پیش به جای پاسخگویی نسبت به عملکردش و حجم فسادهای رخ داده در زمان دولت اش از وی شکایت کرده است.شکایتی که اتفاقا مورد استقبال پاستورنشینان قرار گرفته است.»
صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در گفت و گو با خبر آنلاین، علت شکایت احمدی نژاد از اسحاق جهانگیری را مخدوش کردن فضای حقوقی و حقیقی در خصوص مسائلی دانست که در رابطه با آقای بقایی و پرونده های متعددی که در رابطه با دولت ایشان در آن هشت سال به وجود آمده است و افزود: «آقای جهانگیری نماد دولت یازدهم می باشد. نیم ایشان برای دولت یازدهم است و نیم دیگر برای دولت زمان آقای هاشمی رفسنجانی . در حقیقت احمدی نژاد با شکایت از آقای جهانگیری می خواهد آن بغض و کینه ای را که نسبت به آقای هاشمی دارد بیان کند.»
محمد علی نجفی هم که وارد این بازی بگم بگم ها شده به تازگی با روزنامه شرق مصاحبه ای انجام داده است، میگوید: «مطالبی که مطرح شده در رابطه با شکایت آقای جهانگیری، همه پاسخ کارشناسی و دقیق دارد که بهتدریج، هم در اختیار دستگاه قضائی میگیرد و هم در اختیار رسانهها. این کار حتما انجام خواهد شد.»
اما انگار که داستان این درگیری های فقط لفظی که هیچ بار حقوقی ندارد رو به پایان که نیست هر روز بر حجم آن افزوده می شود. از وزیر و معاون و مشاور گرفته تا نمایندگان مجلس که بدشان نمی آید در این آشفته بازار بگم بگم ها، نقل محافل رسانه ای باشند تا چند صباحی دیگر دوباره بر مسند نمایندگی تکیه کنند. موید حسینی صدر نماینده خوی در مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خبرآنلاین در خصوص شکایت های سریالی یاران احمدی نژاد از مقامات دولت یازدهم گفت: «گسترده ترین تخلفات مالی در طول تاریخ انقلاب اسلامی در دوره احمدی نژاد رخ داده و ریشه فعالیت کسانی که تخلفاتی از این دست مرتکب شده اند از جمله پرونده پدیده شاندیز مربوط به دولت های نهم و دهم است.»
در حالی این موضع گیری ها انجام میشود که رسانههای زنجیرهای اصلاح طلب با فلسفه بافی پیرامون این مسائل به نقش صداقت در گفتار اشاره می کنند و دولت را مخیر در امر گفتن و نگفتن ها می دانند. روزنامه اعتماد در همین زمینه مینویسد: «کمتر کسی است که نداند دولت یازدهم میراثدار مجموعهای عظیم از اتفاقات ناگوار هشت سال قبل از خود است، مجموعهای که تا حالا قسمت بسیار زیادی از آن بازگو نشده باقی مانده است. با این وجود هر چند شاید تصور آن برای جامعه قدری سخت باشد اما واقعیت این است که بازگو کردن این مسائل در عرصه عمومی آسیبهایی به همراه خواهد داشت که میتواند نتیجه و برآیند نهایی یک «افشاگری» تمامعیار را منفی و خسارتبار کند.»
در همین راستا خباز؛ معاون امور تقنینی معاونت پارلمانی رئیس جمهور نیز در خصوص صحبت های جهانگیری میگوید: «جهانگیری تنها قطره ای از دریای تخلفات احمدی نژاد را عنوان کرده و اگر بیم فراهم آوری موجبات بدبینی مردم به دولت ها وجود نداشت، می شد مثنوی 70 من از تخلفات احمدی نژاد منتشر کرد. چرا که فقط شمارش قانون شکنی های او یک کتاب می شود و اگر مردم بدانند اوچه ها کرده، برای هر مورد تخلفش باید یک هفته عزای عمومی اعلام کنند.»
به نظر می رسد پرداختن دولت به این مسائل نه تنها مشکلی را حل نمی کند، بلکه فضا را برای بررسی مساله فساد در جامعه با مشکل روبرو ساخته و جزء بهره برداری عده ای برای انتخابات چیز دیگری نداشته باشد.اینجاست که سوالاتی را برای مخاطبان بوجود می آورد که:
آیا دولت مجاز به ورود در این مباحث هست؟ورود به این مباحث آن هم به این نحوه شائبه دخالت دولت را در انتخابات پررنگ می کند؟
آیا مناسب نیست؛ دولتمردان به جای رسانه ای کردن این مباحث آنرا به قوه قضائیه سپرده تا اگر ادعایی دارند، توسط قوه قضائیه بررسی شود؟
آیا برای تسویه حساب های دوطرف با یکدیگر باید فضای آرام کشور را مخدوش و خوراک رسانه ای برای غرب آماده کرد؟
حال با همه این اوصاف و در برابر دولتی که خود را مبرا از درگیر های سیاسی می داند و تدبیر و امید را شعار اساسی خود می داند معلوم نیست با راه انداختن جریان بگم بگم ها در جامعه و دزد دزد گفتن میخواهد چه چیزی را حل کند، مگر نه آنکه این دولت شعار ایجاد امید در بین مردم میدهد و با این گونه فضاسازی ها مخالف. همان مساله ای که چند ماه پیش معاون اول رئیس جمهور در گفتگویی بدان اشاره می کند و روزنامه اعتماد حاصل این گفتگو را اینگونه مینویسد: «دولت تدبیر و امید خیلی امیدوار است. امیدی که میگوید خط قرمز دولت است و نباید خدشهدار شود. صراحتا قبول میکند که همه واقعیتها را به مردم نگفتهاند اما دلیل میآورد. میگوید دولتی که او معاون اولش است نمیخواهد «افشاگری» کند. نمیخواهد سناریوی «بگمبگم»ها را زنده کند.» و ما منتظریم که آقای جهانگیری این بخش از صحبت های خود را بازخوانی کند و خود را از این ورطه رسانه ای نجات دهد./سراج ۲۴
ارسال نظر