بازی کمپین مجازی دعوت به بیحجابی چگونه بهم ریخت؟
"مطالبی دیدم مبنی بر اینکه عده ای به دنبال گرفتن حکم ارتداد برای مسیح علی نژاد هستند. با این کار مخالفم. مسیح علی نژاد حداکثر یک فاحشه است نه یک مرتد
یکی از اتفاقاتی که اخیرا فضای اهالی مجازستان را به خود مشغول کرده، بحث های مربوط به صفحه آزادی های یواشکی است. این صفحه که به دعوت معصومه(مسیح) علینژاد، خبرنگار فراری لندن نشین برای قرار گرفتن تصاویر بدون حجاب زنان و دختران ایرانی در مجامع عمومی از قبیل پارک و سینما و خیابان و ... طراحی شد، افرادی را ترغیب نمود تا به انتشار عکسهای بدون روسری خویش مبادرت ورزند.[1]
از سوی دیگر احساس قهرمان پنداری کاذبی که در مخاطبان این صفحه و بانی آن به وجود آمد، با وجود غیر مهم بودن این جریان، علی القاعده اعتراضهایی را در پی داشت.
از میان اعتراضها اما اعتراض دکتر وحیدیامین پور پر سرو صدا شد و واکنشهای مختلفی را برانگیخت، وی در اعتراض به رویکرد اخیر این خبرنگار لندن نشیدن برای ترغیب بانوان ایرانی به کشف حجاب در راستای مخالفت با حجاب اجباری در مطلبی با عنوان" فرق است بین یک فاحشه و یک مرتد" چنین نوشت:
"مطالبی دیدم مبنی بر اینکه عده ای به دنبال گرفتن حکم ارتداد برای مسیح علی نژاد هستند. با این کار مخالفم. مسیح علی نژاد حداکثر یک فاحشه است نه یک مرتد. ارتداد ناشی از فعل و انفعالی معرفتی و نظری است. یعنی ارتداد، انحرافی در قلمرو عقیده و نظر است و از مغز نشأت میگیرد؛ ولی فاحشگی انحرافی در قلمرو ارضای نیازهای جنسی و از ... نشأت میگیرد. بنابراین نباید سطح یک فاحشه را به اندازه ی یک منحرف فکری بالا آورد. می دانید که حتی حکم فقه هم در مورد فاحشه ها حکمی تحقیرآمیز است.(مثلاً فاحشه ها برخلاف زنان محترمه، عدّه ندارند)"
او با اشاره به زنی به نام " پری بلنده" از معروفترین روسپی های تهران که در کودتای 28 مرداد و در دوران افولش رهبر کمپین فاحشه های ضد مصدق بود، ادامه می دهد:
"قبل از انقلاب در شهرنو فاحشه هایی که سنین جوانی را سپری می کردند و دیگر جذابیت جنسی نداشتند به فریب دادن جوانترها و قوادی رومی آوردند. این کار شاید تامین نیازهای روانی(و البته مالی) آنها بحساب بیاید. ظاهرا علی نژاد هم در مرز میانسالی با راه انداختن کمپین بی حجابی بدنبال به اشتراک گذاشتن بدنامی ها و ناکامی های خود و به میدان آوردن جوانترهایی ست که هنوز فاحشه نیستند. این اولین اقدام فاحشه ها علیه مردم نیست. "
و اما واکنشهای متفاوتی که به نوشته یامین پور شکل گرفت چه بود:
اولین واکنش طبیعتا از سوی شخص مسیح علینژاد در صفحه فیس بوکش رقم خورد. او با مظلوم نمایی زنانه تلویحا این اقدام را مواجهه ای مردانه خواند:
- دیروز رفتم در صفحه فیسبوک وحید یامین پور اولین مطلبش را خواندم که مرا به فاحشه گری متهم کرده بود. مثل خیلی از خبرنگاران دیگر کنجکاوانه به کسانی که لایک کرده اند نگاه کردم. در میان لایک ها تعداد زنان کم بود. کمتر از ده زن تا آن لحظه مطلبش را لایک کرده بودند که جملگی چادری و با حجاب بودند... به همین دلیل با شگفتی رفتم در صفحه این چند زن که با چادر هستند و به مطلبی علیه یک زن لایک زده اند نگاه کردم می خواستم ببینم چطور دلشان می آید به منی که هیچ توهینی به زنان باحجاب نکرده ام بگویند فاحشه و آنها لایک بزنند... غریب نوازی نکن بانو ما خواهریم و هم وطن من به انتخاب تو احترام می گذارم تو چرا باید انتخاب مرا فاحشگی بخوانی؟ "
همین ادبیات مظلوم، قشنگ و رمانتیک مرا به عنوان یک بانوی ایرانی ترغیب نمود تا برخلاف اعتقادم مبنی بر عدم اهمیت تحرکهای فضای مجازی، در اینباره بنویسم.
یامین پور نیز مجددا در پاسخ به جوابیه علی نژاد نوشت:
"دیدم که جوابیه ای طولانی و احساسی برایم نوشته ای و گفته ای : «بله آقای یامین پور! من هنوز هم می بالم به رابطه ام که شفاف است و آگاهانه و سرشار از احترام متقابل.» و گفته اید: «در شرع شما اگر رابطه ی ناب دو انسان، ناپاک است و نامشروع، بله معلوم است که به این عشقِ ممنوع می بالم». قبلاً هم گفته بودید: «به همین که آنها رابطه نامشروع و عشق نامشروع نامیده اند باید بالید!»
شما به رابطه ی خود خارج از عرف ایرانی و اسلامی می بالید و به آن اقرار و اعتراف دارید. مهم نیست شما این کار را چه می نامید. اگر شفاف و آگاهانه نبود اسمش فحشا نبود اسمش تجاوز به عنف بود و آنوقت حکم دیگری داشت."
دومین واکنشها از سوی برخی دوستان مذهبی و انقلابی صورت گرفت که رویکرد یامین پور را از جهت به کار بردن لفظ "فاحشه" برای این زن به دلایل اخلاقی تندروی دانسته یا به دلیل حقوقی اشتباه و جرم خوانده و یا به دلیل فرهنگی رفتاری نامناسب ارزیابی نمودند که در ادامه برخی از این موارد ذکر می شود:
*اکانت فرهاد فرهادی با اشاره به صحبتهای رهبری عزیز در دوم تیر 1389:
"من این را به نظرم یک جائی گفتم. پیغمبر اکرم ایستاده بودند یک کسی را که حد رجمِ زنا را بر او جاری میکردند، میدیدند؛ بعضیها هم ایستاده بودند؛ دو نفر با همدیگر حرف میزدند؛ یکی به یکی دیگر گفت که مثل سگ تمام کرد و جان داد - یک همچین تعبیری - بعد پیغمبر به سمت منزل یا مسجد راه افتادند و این دو نفر هم همراه پیغمبر بودند. توی راه که میرفتند، رسیدند به یک جیفهی مرداری - به یک مرداری، حالا جسد سگی بود، درازگوشی بود، هر چی بود - که مرده بود و آنجا افتاده بود. پیغمبر به این دو نفر رو کردند و گفتند: گاز بگیرید و یک مقداری از این میل کنید. گفتند: یا رسولاللَّه! ما را تعارف به مردار میکنید؟! فرمود: آن کاری که با آن برادرتان کردید، از این گاز زدن به این مردار بدتر بود. حالا آن برادر کی بوده؟ برادری که زنای محصنه کرده بوده و رجم شده و اینها دربارهاش آن دو جمله را گفتهاند و پیغمبر اینجور ملامتشان میکند!"
در جواب به این نکته، کامنتی چنین پاسخ می دهد:" کسی که گناهی کرده است و حدش جاری می شود، بین مسلمانها باید محترم شمرده شود، چون این حد دقیقاً برای پاکی از گناه وضع شده است. بنابراین کسی حق اینکه حتی به او مثل یک گنهکار نگاه کند، ندارد. اما کسی که گناهی انجام میدهد و به آن مفتخر است و حتی آن را ترویج می کند، با نفر قبلی خیلی متفاوت است، در حقیقت تفاوت ظریفی این وسط هست که دوستان در نظر نمی گیرند.
اکانت دکتر شهاب اسفندیاری نیز در نقدی فرهنگی چنین می نویسد: "
البته حق با جناب اسفندیاری است و اهل فرهنگ در مقام نقد باید فحشش هم فرهنگی باشد ولی یامین پور عملکرد مجازی مسیح علی نژاد در راه اندازی صفحه آزادی های یواشکی را نقد نی مکند بلکه آن را به هم می ریزد.
محسن دیانی نیز با نقل داستانکی به محمد نوری زاد اشاره می کند که در مقطعی آبروی محمد ابطحی را به دلیل شلوارک پوشیدن می برد و بعدها آبروی خودش با انتشار تصاویر شخصی اش میرود و ...
جناب دیانی نیز در مغالطه زیرکانه ای پاسخ به یامین پور را به دست روزگار حوالت می دهد و نمیگوید که مگر ابطحی با علین ژاد فاسق قابل قیاس است و مگر یک شلوارک پوشیدن توسط یک آقا با دعوت به برهنگی و زمینه سازی برای آن به یک میزان اثرگذاری دارد؟!
منهای دیدگاه های مختلفی که در در نقد نگاه یامین پور مطرح شد این تضاد و تضارب آراء در جبهه گفتمان انقلاب اسلامی حتی حول موضوع کوچکی مثل همین بحث مجازی اتفاق مبارکی است که باید به فال نیک گرفت. این میزان از آزاد اندیشی و طرح دیدگاه های مختلف بر محور ارزشهای انقلاب اسلامی البته نشانه رشد و بالندگی این جریان جوان و آگاه است و ابدا مایه نگرانی نیست، بلکه به عکس نقدی است درون گفتمانی که به غریبگان لفاظ اجیر دشمن شده ربطی ندارد. که عرصه سیمرغ نه جولانگه مگسان است.
خانم علی نژاد شاید برایش جالب باشد بداند که نویسنده این سطور مادری است که مثل همه مادران نگران تربیت فرزندش است.
در واقع آنچه مرا به عنوان یک مادر به نوشتن وا داشت این بود که دختر من و همه دختران پری رو و مستور سرزمینم بدانند که پشت این نقاب رمانتیک و ادبیات مظلوم و قشنگ یک زن فاسق نشسته است. بنابراین اگر بخواهند روزی سر از پنجره درآرند آگاه باشند که زیر این دستهای مخملین دراز شده چنگالهای کریه و کثیف یک گرگ نهفته است و با شما چنان طی کنند که خانم لیلا حاتمی رفتار کرد نه آنکه خود را چنان گل شیفته ها پر پر نمایند.
فکر میکنم لازم است شمایی که به رابطه نامشروع خود مباهات می کنید و به دنبال حمایت از حقوق همجنسبازان در این سرزمین هستید توضیح دهید که با حیا و عفت به عنوان حیثیتهایی زنانه چه نسبتی دارید؟! فاسق در ادبیات دینی به کسی گفته می شود که گناه و فحشای خود را علنی می سازد، بنابراین لازم است دختران عزیز سرزمینم بدانند که این مسیح برای آنان نه آزادی که پلشتی فسق و تباهی گناه را به ارمغان آورده و به نام آزادی حراج می نماید.
در اینجا تأکید میکنم که محور اصلی این نوشتار را تقابل با حرکتهای ساختار شکنانه در بحث عفت عمومی شکل می دهد نه دعوا پیرامون الفاظی که این خانم به آن متصف است. آنچه یامین پور با زیرکی بر آن دست گذاشت نقد عملکرد مجازی مسیح علی نژاد نیست بلکه به هم ریختن بازی وی است؛ این دقیقا همان مسأله ای است که نقد وی را متمایز نموده و علی نژاد و طرفدارانش را تا این اندازه عصبانی می نماید که بر خلاف قبول نداشتن جمهوری اسلامی به دادگاه آن شکایت برند.
مسلما مخاطبان وقتی بدانند که لیدر جریان بی حجابی چگونه فردی است و حقیقت رفتار وی چیست، در موردپیوستن یا نپیوستن به وی تصمیم آگاهانه تری اخذ می کنند. در حقیت آنچه محور جریان اخیر در صفحه آزادی های یواشکی را شکل می دهد، مباهات به قانون شکنی و گناه است یعنی قدمی فراتر از انجام گناه.
نگارنده به عنوان یک زن به خوبی آگاه است که وقتی یک خانم برخلاف فطرتش که حتی از بیان عمومی رابطه شرعی اش شرم دارد به این میزان از دریدگی می رسد که از روابط خصوصی نامشروعش می نویسد اصلا یک امر عادی نیست و اتفاقا نشانه مرضی است که البته امکان سرایت دارد و از همین رو پیشگیری از آن ضروری است.
به کار بردن لفظ "فاحشه" برای جریان "بی حجابی مباهات گونه مجازی" رویکردی است که نقاب های زیبا و رمانتیک این جریان را کنار می زند و با ادبیاتی ظاهرا عوامانه باطن این رویکرد را به مخاطبان گوشزد می کند. فراموش نکنیم که این جریان مجازی اثرات اجتماعی دارد و قبح شکنی را به عنوان امری قبیح به امری شجاعانه و مبارزه طلبانه تبدیل می کند. به همین دلیل معرفی حقیقت پلشت این جریان برای مخاطبان ضروری است.
دکتر احمد رهدار در مثالی برای تفاوت دیدگاه شریعتی و امام خمینی در نقد غرب می نویسد:
اگر غرب را یک لباس فرض کنیم شریعتی به عنوان مثال می گوید: این کروات مناسب نیست ولی امام می گویند این لباس غصبی است درحقیقت نقد امام خمینی (رحمه الله علیه) نقدی شالوده شکنانه است. به نظرم جنس نقد یامین پور از این حیث است. وی شالوده ولنگاری های سازمان یافته مباهات گونه را بر هم می ریزد و از این همین جهت رویکرد وی را شجاعانه و قابل دفاع می دانم.
نکته دیگری که تأکید بر آن ضروری است لزوم تفکیک میان مبدع صفحه آزادی های یواشکی و افرادی است که به این صفحه پیوسته و عموما احساسی و ناآگاه آن را تأیید نمودند. امیدوارم که همه بانوان پری رو و عفیف سرزمینم حجاب را از حیث دستوری الهی برای مدیریت حضور اجتماعی زنان در راستای جلوگیری از رویکرد مردسالار تمدن غربی در بهره برداری جنسی از زن پاس بدارند.
نکته قابل توجه دیگر این است که از حدود ۳۴۰ هزار فردی که صفحه مربوط به کشف حجاب را در فیسبوک لایک(تأیید) کردند، بیش از ۱۳۰ هزار نفر در ایران زندگی نمی کنند. یعنی فقط ۶۰% اعضای صفحه داخل ایران هستند. حال سوال این است که این ۱۳۰ هزار نفر، با این که دغدغه حجاب ندارند، برای چه میخواهند حجاب در ایران اجباری نباشد؟[2]
إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ[3].
کسانى که دوست دارند زشتی ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد عذاب دردناکى براى آنها در دنیا و آخرت است، و خداوند می داند و شما نمی دانید.
[1] از حدود 77 میلیون نفر(77000000) جمعیت ایران فقط تصویر حدود200 نفر در صفحه آزادیهای یواشکی منتشر شده که برخی معتقدند شبکه صدای آمریکا از مدیر فیس بوک لایک های غیر واقعی را برای صفحه مسیح علینژاد خریداری نموده است. از سوی دیگر بعضی از این تصاویر بدون اجازه مالک آنها از صفحه شحصی شان برداشته شده است. برای مثال در فیلم زیر، یک زن با شبکه صدای آمریکا تماس می گیرد و از اینکه تصویرش بدون اجازه برداشته شده، اعتراض می کند. ضمن آنکه برخی تصاویر داخل ایران گرفته نشده.
https://plus.google.com/b/103514464480251043754/103514464480251043754/videos
[3] سوره نور آیه 19
بازم از اين مطالب بنويسيد