کارشناس مسائل استراتژیک گفت: ماجرای تسخیر لانه جاسوسی باعث شد منفذ خط نفوذی قوی در ابتدای انقلاب بسته شود.

اشغال لانه جاسوسی نخستین منفذ جریان نفوذ دشمن را بست

به گزارش گلستان24،  رضا سراج کارشناس مسائل استراتژیک در مناظره از تسخیر و تا نفوذ (بررسی تلاش آمریکا برای نفوذ در شرایط پسابرجام) که صبح امروز با حضور محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در دانشکده رسانه فارس برگزار شد، در خصوص شرایط مبارزه با آمریکا در دوران پسابرجام اظهار داشت: امروز مبارزه با آمریکا و استکبار جهانی می‌تواند وجوه مختلفی داشته باشد؛ یکی از این وجوه جلوگیری از بزک شدن چهره آمریکاست.

جریان نفوذ دشمن

وی ادامه داد: برخی سعی دارند در ذهن و نظر افکار عمومی و جوانان ما آمریکا را تبدیل به کدخدا کنند که ما باید طبق نظر و رای این کشور عمل کنیم. جلوگیری و ممانعت از بزک شدن آمریکا یکی از وجوه مبارزه با استکبار است. آمریکا واقعا در حق ملت ایران جنایت کرد و شاهد جنایت‌هایی همچون کودتای 28 مرداد و جنایاتی که رژیم کودتا تا پیروزی انقلاب کردند، بودیم.

این کارشناس مسائل استراتژیک افزود: حمایت از گروهک منافقین و قریب 17 هزار شهید و بیش از 200 هزار شهید در جنگ تحمیلی که با اراده آمریکایی‌ها آغاز شد، نشان می‌دهد که وقتی این چهره می‌خواهد بزک شود، رد پای موجود و خیانت را می‌توان مشاهده کرد. نکته دوم مبارزه با بدعهدی‌های آمریکاست؛ امروز برجام به صورت مشروط تصویب شده است و پیگیری اجرای برجام در چارچوب منویات رهبر یکی از وجوه مبارزه با آمریکا و استکبار است.

سراج با اشاره به حمایت‌های مقام معظم رهبری و مردم از تیم مذاکره کننده یادآور شد: تحریم‌ها باید لغو می‌شد و هم اکنون یکی از موارد ابلاغی حضرت آقا به عنوان خواست و اراده عمومی لغو همه تحریم‌هاست و هم اکنون پیگیری منویات رهبر انقلاب در چارچوب برجام می‌تواند یکی از موضوعات مهم مبارزه با بدعهدی، فریبکاری و نقض تعهد آمریکا باشد که در ذات آنها وجود دارد.

وی ادامه داد: نکته سوم اینکه مراقب باشیم آمریکایی‌ها تبدیل به شیطان اصغر نشوند، آمریکا شیطان اکبر و بزرگ است. بنده احساس می‌کنم جریان تحریفی و پیچیده‌ای ما را به سمت لابی صهیونیست سوق می‌دهد و باید این را بدانیم که اسرائیل غده سرطانی است؛ اما مولود آمریکایی‌ها و اروپایی‌هاست و با حمایت آنها باقی مانده و جنایت می‌کند و به جنایات خود ادامه می‌دهد. لذا آمریکا شیطان بزرگ است و ما باید کوله‌بار مبارزه با شیطان را محکم حمل کرده و این افتخار را به نسل‌های بعدی خود بدهیم.

این کارشناس مسائل استراتژیک در ادامه در پاسخ به این پرسش که آیا فتنه 88 را مصداق نفوذ و تسخیر می‌دانید، افزود: ساده‌سازی مسئله مهمی مانند فتنه 88 و کم اهمیت کردن آن منجر به تخطئه می‌شود. فتنه 88 فتنه‌ای طراحی شده بود و قبل از اجرای آن هفته‌نامه آمریکایی نیویورک تایمز از طرح سازمان سیا برای بی‌ثبات کردن ایران پرده برداشت.

سراج با اشاره به اسناد دیگر دخالت آمریکا در فتنه 88 یادآور شد: یکسال قبل از فتنه 88 بحث ابلاغ بوش به سازمان سیا مطرح شد تا ایران در انتخابات بی‌ثبات شود و این موضوعات در اسناد آمریکایی‌ها وجود دارد. بعد از آن آمریکا با پیاده‌سازی مدل انقلاب‌های رنگین در آسیای میانه بویژه مدل گرجستان و اوکراین با ادعای واهی تقلب (هیچ وقت اثبات نشد) سعی در بی‌ثباتی کشور داشتند.

وی ادامه داد: علی‌رغم اینکه نظام مکانیسم‌هایی را برای شکایت گذاشت اما اراده نفوذ کشور را به سمت بی‌ثباتی برد و فرصت‌های زیادی را از نظام گرفته و ضررهای زیادی را به نظام وارد کرد که یکی از آنها تحریم‌های ظالمانه بود که بعد از فتنه به کشور ما وارد شد؛ در حالی که تحریم‌ها می‌توانست بعد از انتخاباتی با آن شور و حرارت زایل شود ولی فتنه عاملی شد که تحریم‌ها با حجم موثرتری به نظام تحمیل شود.

این کارشناس مسائل استراتژیک اظهار داشت: دشمنان در فتنه 88 به دنبال زدن جایگاه رهبری، براندازی و ارائه شعار جمهوری ایرانی و حمله به عزاداران حسینی بودند و نشان داد که فتنه آمریکایی، اسرائیلی به اجرا گذاشته شد و این با هدایت جریان و اراده نفوذ بود؛ مهم نیست که چه کسی نفوذی بوده است بلکه مهم است که اراده نفوذ را تشخیص دهیم.

سراج تاکید کرد: در فتنه 88 قدرت‌طلبی، اراده نفوذ، دروغگویی و عدم رعایت حق‌الناس صورت گرفت و این موضوع قابل توجه کسانی است که الان پرچم دفاع از حق‌الناس را بلند کرده‌اند. عدم رعایت حق‌الناس فضایی را در کشور ایجاد کرد که انسجام ملی را به هم ریخت و هزینه‌های زیادی را به نظام تحمیل کرد.

وی گفت: اگر آقای عطریانفر ما را به دشمن‌تراشی متهم نکند، می‌خواهم این جمله پایانی را در این بخش از اظهاراتم بگویم که فتنه 88 هیچگاه فراموش نخواهد شد و ملت ما فتنه‌گران را نخواهند بخشید؛ چون در پازل آمریکا و اسرائیل بازی کردند و دروغ بزرگی را گرفتند و هنوز هم از روی ریاکاری و تزویر حاضر به عذرخواهی نیستند.

این کارشناس مسائل استراتژیک در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه چرا در شرایطی که مصداق‌های زیادی برای نفوذ وجود دارد، مهدی هاشمی را به عنوان مصداق نفوذ گفتید، افزود: بازخوانی جریان نفوذ را سودمند می‌دانم چرا که وقتی به یکباره نسل سوم و چهارم ما با واژگانی مانند نفوذ مواجه می‌شوند، اگر پیشینه تاریخی و جریان‌شناسی آن را ندانند، ممکن است در پیدا کردن سر نخ دچار مشکل شوند.

سراج ادامه داد: ما باید بدانیم که نفوذ از کجا شروع شده تا برای ما باورپذیر باشد که آمریکا با نفوذ به دنبال ضربه زدن به ما است. بنابر این بازخوانی نفوذ از دوره امام خمینی(ره) و قبل از برجام دارای اهمیت است.

وی خطاب به عطریانفر گفت: این روا نیست که ما به دوستانی که دلبسته انقلاب و دنبال اندیشه‌های امام خمینی(ره) هستند برچسب افراط بزنیم و این خطای بزرگی است. نکته دوم اینکه تکرار فرمایشات رهبر انقلاب دغدغه زبانی نیست بلکه نقشه راهی است که باید مدام تکرار شود و حسن تکرار اجرای نقشه راه است و نقشه راه نیز با این اقدام مورد مطالبه قرار می‌گیرد و مردم خیر و صلاح خود را در آن نقشه پیدا می‌کنند؛ لذا کسی خود را پشت نقشه رهبری پنهان نمی‌کند و سعی می‌کند با بازخوانی و تبیین فرمایشات رهبر در راه امام(ره) قرار گیرد.

این کارشناس مسائل استراتژیک ادامه داد:‌این به معنای آزاداندیشی و نفی استقلال فکری نیست؛ کما اینکه در این چند سال اخیر نیز نخبگان ما به راحتی توانستند حرف خود را حتی در محضر رهبری بیان کنند.

سراج با اشاره به سیر تاریخی جریان نفوذ پس از انقلاب اسلامی اظهار داشت: مسئله نفوذ در دهه اول انقلاب جدی بود و به صورت مشخص چند جریان نفوذی در دهه اول انقلاب ظهور و بروز پیدا کرد ولی با مدیریت امام راحل(ره) منافذ جریان‌های نفوذی بسته و از خسارت‌های آن جلوگیری شد.

وی با اشاره به فرمایشات امام خمینی(ره) افزود: امام خمینی(ره) فرمودند «استکبار جهانی وقتی از نابودی مطلق روحانیت مایوس شدند دو راه را برمی‌گزینند؛ ارعاب و زور و خدعه و نفوذ. در قرن معاصر وقتی حربه ارعاب کارگر نشد راه نفوذ تقویت می‌شود». انگلیس و آمریکا تلاش کردند تا جریان روحانیت در کشور ما تقویت نشود اما جریان روحانیت روز به روز در کشور تقویت  و انقلاب اسلامی پیروز شد.

این کارشناس مسائل استراتژیک اظهار داشت: آمریکا و متحدان آن که شبکه نفوذ سنتی در ایران و داشتند و دارند ناگزیر به سمت بهره‌گرفتن از جریان نفوذی شدد و  نفوذ خطر جدی در دهه اول انقلاب شد و یک دهه علاوه بر جنگ تحمیلی با جریان نفوذی در داخل مقابله می‌کردیم.

سراج با تقسیم‌بندی جریان‌های نفوذی دهه اول انقلاب گفت: لیبرال‌ها و ملی‌گراها، جریان‌های التقاطی مانند منافقین، جریان الحادی مانند حزب توده و مارکسیست‌ها، جریان‌های متحجر از جمله انجمن حجتیه و باند تبهکار مهدی هاشمی معدوم که در اطراف آقای منتظری حضور داشتند، از خطوط نفوذ دهه اول انقلاب بودند.

وی با اشاره به نقش امام خمینی(ره) در برخورد با جریان‌های نفوذی افزود: امام راحل(ره) با علم به اینکه نفوذ حربه مهمی برای دشمنان است و مهمترین راهکار دشمن برای مقابله با انقلاب اسلامی بود، سعی کرد هوشمندانه با آن مقابله کند. لذا ماجرای تسخیر لانه جاسوسی (شیطان بزرگ) در 13 آبان سال 58 در تهران با زمینه‌سازی امام(ره) توسط دانشجویان خط امام و برای مقابله با نفوذ انجام و باعث شد که منافذ خط نفوذ قوی در ابتدای انقلاب بسته شود.

این کارشناس مسائل استراتژیک گفت: امام خمینی(ره) در 12 آبان و در پیامی خطاب به دانشگاهیان خواستند که با قدرت تمام مبارزه خود علیه آمریکا گسترش دهند و این خواسته به این دلیل بود که آمریکایی‌ها شاه را پناه داده بودند و شاه با حضور خود در آمریکا انگیزه‌ای را برای مبارزه با آمریکا ایجاد کرد و در 11 آبان 58 نیز بازرگان و ابراهیم یزدی با برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر در الجزایر ملاقات داشته و تصاویر مصافحه آنها منتشر شد و این موضوع اعتراضات زیادی را برانگیخت.

سراج افزود: این دو اتفاق یعنی پناه دادن آمریکا به شاه و دیدار بازرگان و یزدی با برژینسکی خطر نفوذ را برجسته کرد و امام خمینی(ره) در 12 آبان خواستار اعتراض شدید نسبت و آمریکا و مبارزه علیه آن شد و دانشجویان نیز در موقعیت‌شناسی لانه جاسوسی را اشغال کردند.

وی تاکید کرد: اشغال لانه جاسوسی اولین منفذ جریان نفوذ قوی را بست و در اسناد لانه جاسوسی ارتباط دولت موقت از طریق افرادی با نام مستعار محمد توکلی (توسلی) و امیرانتظام با آمریکایی‌ها و سی‌آی‌ای برملا شد. دولت موقت نیز در این زمان در مقابل اشغال لانه جاسوسی ترفند استعفا را انتخاب کرد و گمان می‌کرد که اگر امام را به استعفا تهدید کند، ایشان عقب‌نشینی می‌کند و قصد داشت که اگر امام با استعفایشان موافقت نکند، دو شرط را برای بازگشت به کار ارائه کند؛ اول اینکه دست دولت باز باشد و دوم گروگان‌ها بلافاصله آزاد شود.

این کارشناس مسائل استراتژیک ادامه داد: امام خمینی(ره) در آن شرایط با استعفای دولت موقت موافقت کردند و به واسطه احساس خطر نفوذ استعفای آنها را پذیرفت.

سراج گفت: وقتی ما از نفوذ صحبت می‌کنیم، منظورمان تحلیل اراده یک طرف از طریق قدرت پنهان و شبکه‌سازی است که در یک کشور هدف صورت می‌گیرد. نفوذ ایران در منطقه کاملا مشخص است و این نفوذ از طریق گفتمان الهام‌بخش صورت گرفته و این موضوع عمق استراتژیک جمهوری اسلامی را نشان می‌دهد و به این معنا نیست که سرویس اطلاعاتی پشت آن باشد.

وی درباره نفوذ آمریکا و انگلیس اظهار داشت: وقتی از نفوذ حرف می‌زنیم منظورمان تلاش کشورهای همچون آمریکا و انگلیس برای برهم زدن امنیت ملی و تضعیف اراده ملی است؛ اراده ملی در انقلاب اسلامی بر این تعلق گرفته بود که انقلاب پیروز شود، شاه برود و در آن میان دشمنان تلاش می‌کردند که افراد تاثیرگذار انقلاب را متقاعد کنند که شاه بماند، سلطنت کند و حکومت و جمهوری اسلامی شکل نگیرد.

این کارشناس مسائل استراتژیک با بیان اینکه بعد از پیروزی انقلاب لیبرال‌ها تلاش کردند که جمهوری اسلامی شکل نگیرد، گفت: آنها دنبال جمهوری دموکراتیک اسلامی بودند و سعی می‌کردند تا قانون اساسی با موضوعیت نظام دینی در کشور نوشته نشود و به دنبال انحلال مجلس خبرگان قانون اساسی و ایجاد مجلس موسسان بودند؛ بنابراین تاثیر جریان نفوذ را در اراده و امنیت ملی مشاهده می‌کنیم. بعدها جریان منافقین که فرزندان فکری بازرگان و جریان فکری نهضت آزادی بودند، به وجود آمدند.

سراج افزود: جریان نفوذ با تسخیر به موقع لانه شیطان بزرگ ضربه اساسی خورد و صحنه را ترک کرد. وجود بنی‌صدر در انقلاب نیز نشان می‌دهد که این فرد نیز یکی از جریان‌های نفوذی بود که با مدیریت امام و عمل انقلابی مجلس این خط نفوذ هم کور شد. خط نفوذ دیگر منافقین بودند که امام(ره) آنها را نصیحت کرد اما آنها وارد جنگ مسلحانه شده و خسارات زیادی را تحمیل کردند. سازمان منافقین در خدمت سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و فرانسه بودند و کاملا معلوم است که جریان نفوذی برای براندازی نظام بوده است.

وی با اشاره به جریان دیگر نفوذی در کشور یادآور شد: جریان نفوذی بعدی انجمن حجتیه بود اما برخورد امام(ره) با این جریان نفوذی با جریان‌های دیگر متفاوت بود؛ امام(ره) با آنها ارشادی برخورد کردند و برخی از داخل تشکل به ماهیت آنها پی بردند و امام با درایت خود سعی کرد با کمترین هزینه نسبت به این جریان برخورد کند و بعد انجمن حجتیه انحلال خود را اعلام کرد.

این کارشناس مسائل استراتژیک با اشاره به فعالیت مجدد انجمن حجتیه گفت: این را بدانید که کادرهایی از انجمن حجتیه رفتار تشکیلاتی خودرا حفظ کرده و به آمریکا رفته‌اند و تحصیلات تکمیلی خود را در آنجا ادامه دادند و بعد از رحلت امام(ره) به کشور بازگشته و (نوحجتیه) را به راه انداختند که در بخش نفوذ جریان بسیار موثری در دولت گذشته و فعلی دارد.

سراج با اشاره به جریان نفوذی باند تبهکار مهدی هاشمی معدوم یادآور شد: زمانی که مقام معظم رهبری از جریان نفوذ صحبت می‌فرمایند ما باید پیشینه و سابقه نفوذ را بازروایی کنیم. باند مهدی باندی بود که با هدف کسب قدرت دور آیت‌الله منتظری جمع شدند و صفت ساده‌لوحی و لجاجت وی سوءاستفاده کرده و برنامه سنگینی را برای تخریب امام(ره) و شخصیت‌های انقلابی داشتند و بعد از امام داعیه رهبر کردن آیت‌الله منتظری را داشتند.

وی ادامه داد: باند مهدی هاشمی معدوم تلاش می‌کرد که با لیبرال‌ها و برخی گروهک‌ها به آیت‌الله منتظری شخصیت فراجناحی دهند و او را دچار دگردیسی ذهنی و بعد در موضع انتقاد و انفصال از امام راحل(ره) کردند و از سال 62 تا 62 آغاز کردند.

این کارشناس مسائل استراتژیک به تشکیل مجلس خبرگان اول و توصیه‌های امام راحل به این مجلس افزود: زمانی که خبرگان اول تشکیل شد امام راحل(ره) دو نکته را فرمودند که اگر برخی خواص توصیه امام(ره) را رعایت می‌کردند، کار به اینجا کشیده نمی‌شد. امام در این توصیه فرمودند که باید بدانیم که تبهکاران و جنابت‌پیشگان بیش از هر کسی چشم طمع به شما دوخته‌اند و با چهره‌های صددرصد اسلامی و انقلابی ممکن است فاجعه به بار آورده و با دست شما به جمهوری اسلامی سیلی بزنند.

سراج گفت: امام راحل از طریق آیت‌الله گیلانی به یکی از خواصی که به  ایشان نزدیک بود پیام داد که می‌خواهم شما را ببینم ولی او تا قبل از رای‌گیری در مجلس خبرگان خدمت امام(ره) نرفت و نتیجه آن شد که آیت‌الله منتظری به عنوان قائم مقام رهبری انتخاب شدند و بعد شاهد تخریب امام از سوی کسی بودیم که به تعبیر امام ثمره انقلاب بود. اگر خواص آن روز در مقابل نص امام راحل از خود اجتهاد نمی‌کردند و در اطاعت از ایشان درنگ نمی‌ورزیدند، امام مجبور نمی‌شدند که با چشمی گریان و قلبی شکسته قائم مقام خود را عزل کنند.

وی یادآور شد: امام خمینی(ره) با هزینه خود سعی کرد انقلاب را از آن پیچ رهایی دهد و کشتی انقلاب را از توفان سهمگین نفوذ عبور دهد.

این کارشناس مسائل استراتژیک خطاب به عطریانفر که خواستار بررسی موضوع نفوذ در شرایط جدید شده بود، گفت: آقای عطریانفر می‌گوید که چرا دشمن‌تراشی می‌کنید؟ بنده می‌پرسم که چرا شما سهل‌‌اندیشی کنید، بستر نفوذ از طریق سهل‌اندیشی اتفاق می‌افتد. ما محکم برخورد کردن را از امام راحل یاد گرفته‌ایم و ایشان می‌دانست که نهضت آزادی جریانی است که به جمهوری اسلامی دلبسته نیست و می‌تواند معبر بازگشت آمریکا به کشور باشد.

سراج با بیان اینکه امام به ما یاد داد که مرزبندی انجام دهیم، گفت: نتیجه سهل‌اندیشی موفقیت و توسعه نفوذ می‌شود و اگر ما می‌توانستیم جزء به جزء ماجرای نفوذ را بازخوانی کنیم، می‌توانستیم موضوع نفوذ را در دهه دوم و سوم انقلاب به راحتی اثبات کنیم.

وی بابیان اینکه برای من سوال است که چرا امام و اندیشه ایشان تحریف می‌شود و مدعیان خط امام عکس‌العمل نشان نمی‌دهند، گفت: برخی می‌گویند که امام متمایل به روابط با آمریکا شده بود؛ وقتی ما سند حاج احمدآقا را تخطئه می‌کنیم معلوم است که به سمت تحریف امام می‌رویم.

این کارشناس مسائل استراتژیک تصریح کرد: من معتقدم که بعد از امام راحل(ره) ما شاهد نفوذ قوی، سازمان‌یافته، پیچیده و کارآمد بودیم. امام نگران تکرار حادثه مشروطه در انقلاب بودند و از علما و خطبا خواستند که مراقب باشند که حادثه مشروطه در انقلاب و کشور تکرار نشود. مشروطه، مشروعه مردم را تبدیل به مشروطه انگلیسی کرد و جریان نفوذ روشنفکران بود که خواست و اراده ملی را تبدیل به خواسته‌ای کرد که از دیگ پلوی انگلیسی‌ها بیرون آمد و بعد کاری کرد که با خفقان و سرکوب مجتهد تراز اول را به دار کشیدند.

سراج با اشاره به نگرانی امام و تبیین موضوع اسلام آمریکایی از سوی ایشان گفت: مشروطه انگلیسی و اسلام آمریکایی دو نکته قابل توجه است که امام راحل(ره) سعی کردند ما را نسبت به شکل‌گیری اسلام آمریکایی هوشیار کنند. جریان اسلام آمریکایی جریانی بود که از اصول و ارزش‌های انقلاب عدول کرد و از مکتب امام(ره) خارج شد و به سمت لیبرال دموکراسی حرکت کرد و پذیرای جریان نفوذ پیچیده‌ای شد که در دولت سازندگی و اصلاحات ما شاهد جریان نفوذ قوی‌تری بودیم.

انتهای پیام/سراج 24

ارسال نظر

آخرین اخبار