رد صلاحیت هاشمی خواب را از چشمان برخی ها ربوده ! / آیا تغییر و تحولات گسترده در گلستان در پیش است ؟

 در دیدار خصوصی یکی از نامزدهای مطرح با یکی از روحانیون برجسته شرق استان و در برابر این سئوال که برنامه شما در انتخابات پیش رو چیست ؟ با بیان مقدماتی گفته شده است که : " اینها هاشمی رفسنجانی را رد صلاحیت کرده اند ! چه برسد به من !؟ "

به گزارش گلستان24، این خبر کوتاه ، مدت زمانی است به لطف طرح از سوی یکی از چهره های مرتبط و مطلع ، در محافل خاص مورد توجه و تحلیل قرار گرفته است و چرایی چنین اظهاری را ( آن هم در این مقطع زمانی و ) در آستانه ثبت نام قانونی به محلی برای بحث جدی تبدیل نموده است ! که آیا این اظهار نظر بر اساس محاسبات و جمع بندی ها و توصیه های دو تن از مدیران ذیربط ایراد شده و یا اینکه شخصا به این تصمیم نایل گردیده که در انتخابات شرکت نکند !؟

و یا این که همچون برخی موارد مشابه ( مانند تغییر برخی از دست اندر کاران نزدیک ) برای گرفتن بعضی بازخوردها چنین اظهاری صورت گرفته است ؟ چرا که هیچ توجیه و تفسیر فنی و کارشناسی برای درز چنین خبر مهمی آنهم در این مقطع وجود ندارد !

در این سطور بدون هیچ گمانه زنی ابتدایی و بر فرض وجود رویکردی تاکتیکی در درز چنین خبری ، این بازخورد خبر را در محافل خاص در اختیار طراحان آن و به قضاوت مخاطبین و عامه مردم استان می گذاریم که خود نتیجه بگیرند که « هاشمی رفسنجانی را رد صلاحیت کردند چه برسد به من ! » به یک عامل سیاسی بر می گردد و یا علم بیان کننده آن به چیزهایی خاص ؟

علمی که از مقطع رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی در سال 92 ، به یک دغدغه اصلی و جدی برای بعضی ها تبدیل گردیده و خواب را از چشمان برخی ها ربوده است !

هر چند اینکه گفته شده است این رد صلاحیت ریشه در پاره ای مواضع در فتنه سال 1388 و پس از آن دارد و ممکن است بخشی از حقیقت باشد ، اما این تمام حقیقت نیست و این دادن آدرس غلط برای انحراف افکار عمومی استان از دلایل اصلی است که احتمال جمع آوری اسناد و مدارک آن ، از شهریور سال گذشته و در زمزمه هایی برای بازگشایی و مرور برخی پرونده های مربوط به اوایل انقلاب مطرح است .

ارزیابی و جمع بندی کلی وضعیت موجود کنونی به برخی گمانه زنی های منجر می شود :

- تحرکات فردی : برخی امواج سهمگین در فضای رسانه ای استان ، ناشی از پیشینه تاریخی و متاثر از رقابت های احتمالی آینده است .

- تحرکات جریانی : در آستانه هر انتخابات ، بر شدت و غلظت رقابت های سیاسی در سطح کلان استان افزوده می شود .

- نهادهای دخیل : فارغ از فضا سازی و هیاهوها متاثر از مسئولیت ها و تکالیف شرعی و قانونی خود ،  وظیفه مند هستند .

که از میان گمانه های یاد شده ، گمانه اخیر جدی تر و به قطعیت نزدیک تر است .

در ارتباط با گمانه اول و دوم ، چند تن از چهره های مرتبط رسانه ای مجازی ، فرهنگی و سیاسی موسسه و یک انجمن و ... ، بصورت میدانی و یا در ارتباط مستقیم با بعضی چهره های هدفگذاری شده مظنون به این تحرکات ، مورد ارزیابی قرار گرفته و حتی از افراد مورد نظر درخواست پایان دادن به چنین تحرکاتی داده شده است !

که در این میان ، نقش و جایگاه این افراد در انجام این اقدامات میدانی یا مستقیم ، خود محل تامل و مداقّه جدی بوده که منجر صدور پالس های گاها متناقض و پارادوکسی گردیده است . چه اینکه سوابق و لواحق این افراد خود حدیث مفصل دیگری است .

بر اساس ارزیابی های مختلف موجود ، چنین امواجی که به اقتضاء زمان ( با توجه به نزدیک تر شدن به موعد انتخابات ) هر روز به ابعاد آن افزوده تر می شود و شاید در صورت عدم اقدامات موثر قانونی ، در ماه های آینده به مراحل جدی و حساس تری برسد .

برخی موارد قابل توجه عبارت است از پاره ای رفتارهای دوگانه و گاها خارج از موازین قانونی تعریف شده در محدوده زمانی منتهی به پیش و پس از سال 88 تا سال 92 و بعد از آن باشد .

چرا که از طرفی با وجود همراهی ابتدایی و همکاری های خاص با نامزد مورد نظر در سال 88 در ایجاد مرزبندی با اعضای طیف افراطیون اصلاحات استان ( که واکنش و تهدید رسانه ای یکی از سران افراطی آنرا بعدها بدنبال داشت) ، مرزبندی با طیف متمایل به فمینیسم در استان که با واسطه سر حلقه های آن در تهران با خارج از کشور در ارتباط هستند ( این مرزبندی بطور علنی و حضوری در یکی از نشست ها با حضور این حلقه اعلام شد) ، عدم همراهی با یک مرجع تقلید مساله دار و از حامیان اصلی فتنه با خروج به موقع و مسئولانه از شهر ، عدم حمایت از تجمع یک جمعیت افراطی در حمایت از خود و ده ها مورد همکاری و همراهی دیگر - که ضرورتی به اشاره آنها وجود ندارد - .

 و از طرف دیگر ، تحرکات و مواضعی از سال 92 به بعد و با ارتباط گیری های داخل و خارج استان که انگار با یک گردش مخالف رویه قبل مواجه گردیده و در این دوره زمانی به تعبیری نزدیک ، دیگر از وضعیت تقیه خارج و این روزها در راستای اهداف بلند و کلان تشکیلات سیاسی خاص است .

در کنار چنین ارزیابی که رد یا تایید آن به فاکتورهای زیادی بستگی دارد ، در سطح استان موارد و اسنادی از زمین خواری ، کوه خواری ، جنگل خواری ، منابع طبیعی خواری ، بستر رودخانه خواری ، حتی زمزمه پولشویی میلیاردی برای حلقه انحرافی و جذب مستقیم و بدون واسطه اعتبارات چند صد میلیونی برای یک موسسه و ... هم هست که گاها جهت این ارزیابی ها را بصورت جدی تغییر می دهد .

چرا که از مدتها پیش ، جمعیتی بصورت جدی بدنبال پیدا و معدوم کردن تمام اسناد و مدارک موجود از این موارد بوده اند و حتی در نتایج بررسی های خود احتمال وجود نسخه هایی از این اسناد را در دست دیگر افراد را رد نکرده اند و امکان استفاده از آنها را در برخی مقاطع زمانی مهم دور ندانسته اند !

یک تحلیل کلان و ارزیابی دقیق تر در سطحی بالاتر این است که این امواج تنها منحصر به انگیزه های فردی و یا جریانی نمی شود ؛ بلکه ترجیحا موارد جدی تری است که ضمن کسب منافع گوناگون ، بدنبال حفظ و صیانت از یک جایگاهی هستند که احیانا مورد نفوذ از سوی برخی عناصر مساله دار! قرار گرفته است .

این ارزیابی و دیدگاه اخیر که با تواجه به قرائن موجود تا حد زیادی قابل تایید بوده و در نظرات مختلف ارائه شده از افراد گوناگون فارغ از گرایش سیاسی آنان نیز بر آن تاکید شده است .

بنظر می رسد همین نگاه اخیر بطور موثری مورد نظر دلسوزان و علاقمندان واقعی قرار گرفته تا جایی که برخی از آنان را با نگرانی و گاها چالش جدی مواجه نموده است که به طرح برخی پیشنهادات برای پرهیز از انجام برخی اقدامات با ریسک بالا منتهی گردیده است که برخی از این موارد در حد زمزمه هایی در برخی محافل نیز شنیده شده است .

به هر حال باید منتظر گذر زمان تا روزهای پایانی اسفند 94 ماند و دید که آیا سرعت و وسعت بالای تغییر و تحولات فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی در سطح کشور که با همزمانی دو انتخابات خبرگان و مجلس شورای اسلامی شکل مضاعفی به خود گرفته است ، تغییر و تحولات گسترده ای را در استان گلستان با خود به همراه دارد ؟

حامد دماوندیان - پایگاه خبری عدالت خواهان گلستان

انتهای پیام /