نظر رسایی درباره انصراف سیدحسن خمینی
از دیروز صبح که خبر عدم شرکت آقای سیدحسن خمینی در آزمون خبرگان، در فضای رسانه ای کشور منتشر شد، همه می خواهند بدانند، سیدحسن با چه رویکردی در آزمون خبرگان شرکت نکرده است.
به گزارش گلستان24، حمید رسایی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، در یادداشتی درباره چرایی انصراف و امتناع سید حسن خمینی در آزمون خبرگان نوشت:
از دیروز صبح که خبر عدم شرکت آقای سیدحسن خمینی در آزمون خبرگان، در فضای رسانه ای کشور منتشر شد، همه می خواهند بدانند، سیدحسن با چه رویکردی در آزمون خبرگان شرکت نکرده است.
دو احتمال ممکن است:
احتمال اول: عدم شرکت سید حسن در آزمون، حرکتی اعتراضی از سوی ایشان نسبت به دعوتش برای شرکت در آزمون بوده باشد چرا که او، شأن خود را بالاتر از این می داند که در چنین آزمونی شرکت کند خصوصا که مدتی است عده ای با اعطای لقب «علامه» به وی و فضاسازی لشکر رسانه هایشان در این باره، زمینه این برداشت را آماده کرده اند.
احتمال دوم: سیدحسن با توجه به همین فضاسازی های کاذب و طمعی که رسانه های بیگانه از برخی رفتارهای شیطنت آمیز احتمالی در روزهای آینده کرده اند و با دیدن برق شمشیرهای بیرون آمده از نیام جماعتی که پیش از این، دستی بر آتش فتنه داشته اند، علیرغم اینکه به شأن علمی خود اعتقاد راسخ دارد اما برای عدم سوءاستفاده عده ای، تصمیم بر عدم شرکت در آزمون و طبعا انصراف از شرکت در این انتخابات را گرفته تا زمینه هرگونه سوءاستفاده از نام مبارک «خمینی» را مسدود نماید.
من که تاکنون دو نامه به دوست عزیزم و یادگار امام امت(ره) نوشته ام، با توجه به روحیات ایشان بویژه با توجه به توصیه هایی که در وصیتنامه پدر بزرگوارشان خطاب به سیدحسن و برادرانش شده، احتمال دوم را قوی تر می دانم خصوصا که از تحرکات پر تب و تاب عده ای، یک شب قبل از موعد جلسه آزمون برای قانع کردن سیدحسن و تغییر رأی او برای حضور در جلسه آزمون و پیگیری قضایای بعد از آن، اطلاع دارم که البته این اصرارها بی نتیجه ماند و پاسخ منفی سیدحسن را به دنبال داشت.
اما مهم تر از همه اینها به نظرم، آنچه در رأی این نوه امام (ره) برای عدم ورودش در این بازی سیاسی فتنه گون مؤثر افتاده است، نامه امام خمینی(ره) به نوه دیگرش بود. به نظر می آید، سید حسن در یک لحظه، خود را مخاطب این نامه پیر جماران دیده و تکلیف شرعی خود را – همانطور که امام به نوه دیگر خود امر شرعی کرده - عدم حضور در آزمون و تکمیل پازل بازی این جماعت پرحاشیه دیده است.
امام خمینی در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۰ نامه مهمی را خطاب به نوه جوانشان می نویسند. با دقت و تامل در این نامه و نگاه به مسائل این روزهای کشور، شما هم مثل من به این نتیجه می رسید که احتمالاً - و حتی می توان گفت قطعا - مهمترین عامل انصراف سیدحسن خمینی از شرکت در آزمون و کناره گیری وی از بازی سیاسی چندماه اخیر، این نامه امام خمینی(ره) به نوه شان بوده است:
«بسمه تعالی / پسرم، حسین خمینی! جوانی برای همه خطرهایی دارد که پس از گذشت ایام، انسان متوجه میشود. من میل دارم کسانی که به من مربوط هستند در این کوران های سیاسی وارد نشوند. من امید دارم که شما مجاهدت در تحصیل علوم اسلامی، با تعهد به اخلاق اسلامی و مهار کردن نفس اماره بالسوء، برای آتیه مورد استفاده واقع شوی. من علاوه بر نصیحت پدری پیر به شما امر شرعی میکنم که در این بازی های سیاسی وارد نشوی و واجب شرعی است که از این برخوردها احتراز کنی. من به شما امر میکنم که به حوزه علمیه قم برگرد و با کوشش به تحصیل علوم اسلامی- انسانی بپرداز. از خداوند تعالی توفیق شما و همه محصلین را خواستارم./ 9 رجب 1401 / روح الله الموسوی الخمینی» صحیفه نور: جلد 14، صفحه 345.
اگر فهم من از این اتفاقات درست باشد، با صدای رسا به عنوان یکی از میلیون ها فرزند خمینی می گویم: آسید حسن، «خمینی» بودن نوش جانت.
پ ن: نگویید که نامه حضرت امام به سید حسین خمینی، مربوط به زمانی است که سید حسین، حامی بنی صدر بود و رسانه های بیگانه، نظام سلطه، منافقین و سلطنت طلبان هم مدافع بنی صدر بودند و امام نمی خواست نوه اش در این پازل قرار بگیرد. بنابر این، منع امام نسبت به نوه شان، مختص سیدحسین است و شامل سیدحسن نمی شود، چرا که؛
اولا: حضرت امام به صورت کلی می فرمایند: «من میل دارم کسانی که به من مربوط هستند در این کوران های سیاسی وارد نشوند.» و تا در قید حیات بودند، حتی پس از آن نیز به همین دلیل و علی رغم دعوت های مختلف، فرزند بزرگوارشان (سیداحمد) هرگز در این امور ورود نکردند.
ثانیا: امروز نیز مثل آن روز، جریانی به دنبال فتنه انگیزی و بهره برداری از بیت امام و نام خمینی است که از قضا همان رسانه های بیگانه، همان نظام سلطه، همان منافقین و همان سلطنت طلبان، مدافع آن جریان هستند. اینجاست که تیزهوشی نوه گرامی امام، می طلبد تا مانند پدر بزرگوارشان، مراقب فتنه گری ها باشند.
و از باب تنقیح مناط (روشی که مجتهد بر اساس آن، قصد شارع را از کلام وی استخراج میکند و حکم واقعهای را که در مورد آن نص وجود دارد، به واقعهای دیگر که در مورد آن نص وجود ندارد، سرایت میدهد.) حکم هر دو نوه یکی است.
ارسال نظر