ماجرای امتناع شیخ بی‌سواد که خود را «خدا» می‌دانست و از شرکت در آزمون اجتهاد امتناع می‌کرد، چه بود؟ آزمونی که به خوبی توانست بساط پارتی بازی را از انتخابات خبرگان جمع کرده و بی‌سوادها را رسوا کند.

 چرا «شیخ بی‌سواد» از شرکت در آزمون خبرگان امتناع کرد؟

 به گزارش گلستان24، «من خدا هستم و به سوی او می‌روم!» این شروع خیره کننده‌ی یک بیانیه بود، آن هم در توفانی‌ترین روزهای تهران بعد از هتک حرمت عاشورای هشتاد و هشت. گافی که کروبی در حمایت از حرمت‌شکنان عاشورای حسین(ع) داد، اگرچه اولین گاف او نبود، ولی ماندگار شد؛ آنقدر که نشان دهد آیت الله سبزها تا چه اندازه بی‌سواد است! او پیشتر و در جریان مناظرات انتخاباتی، رییس جمهور سابق را به خاطر نشستن زیر تابلوی "دول الخلیج العربیه"، به حمایت از عنوان جعلی خلیج ع.ر.ب.ی متهم کرد، این در حالی است که بر اساس قواعد صرف و نحو، لفظ «عربیه» به دُوَل بر می‌گشت نه خلیج! و او زیر تابلویی نشسته بود که معنای «دولت‌های عربی خیلج» می‌داد. با این همه داستان بی‌سوادی‌های شیخ مهدی کروبی، منحصر به این موارد نبود، وی تقریباً در بیشتر مواضعی که در روزهای بعد از انتخابات هشتاد و هشت می‌گرفت، حرفی از سرِ نادانی و یا جهالت می‌زد. کلیپ سوتی‌هایش آن روزها دست به دست می‌شد و شرح تازه‌ترین شیرین کاری‌هایش نقل بیشتر محافل بود. کروبی که در انتخابات سال هشتاد و هشت به سختی با آرای باطله در رقابت بود(!)، خیلی زود در میان مردم به «شیخ بی‌سواد» معروف شد!  

 

 

 

بی‌سوادی جرم نیست!

«احمد آقا گفت شورای نگهبان برای احراز صلاحیت علمیِ نامزدی در مجلس خبرگان از آقای کروبی دعوت کرده در آزمون کتبی شرکت کند، ولی او حاضر به شرکت در امتحان نیست. ممکن است طرفدارانش به مبارزه برخیزند. با رهبری در میان گذاشتم. گفتند دخالتی نمی‌کنند، چون موارد متعدد است و نمی‌شود مستثنی کرد.» سران جناح چپ از رهبری انتظارِ دخالت داشتند. رهبری گفتند: «اعضای شورا، منصوبان امام بودند. دوره‌شان که تمام شد دوباره اینها را تایید کردند. ما هم تاییدشان کردیم... اگر کسی نیامد امتحان بدهد هیچکس حق ندارد بگوید چون امتحان ندادید آدم بدی هستید! می‌گوید من امتحان نمی‌دهم، کاندید هم نمی‌شوم. اشکالی ندارد؛ اگر امام امروز تشریف داشتند مطمئن باشید به نقض قانون آن هم به این شکل و این سطح وسیع راضی نمی‌شدند» (بخشی از خاطرات هاشمی رفسنجانی از شهریور 69)

 

کروبی بی‌سواد بود، نه فقط آن روزها که در بیانیه‌ها خود را «خدا» می‌خواند، و نه تنها وقتی که تصاویر گاف‌های ریز و درشتش در دوران ماقبل تلگرام، بلوتوث می‌شد؛ از همان ابتدا، حتی وقتی که دو دهه پیشتر از 88، برای انتخابات مجلس خبرگان نام‌نویسی کرده بود. کروبی آن روزها به خوبی می‌دانست سطح سواد و اندوخته‌هایش آنقدر نیست که از پسِ آزمون اجتهاد برآید، احتمالاً به همین دلیل هم دست به دامان رفقا در حوزه‌ی قم شد تا برایش مدرک اجتهاد جور کنند؛ از صانعی گرفته تا چند طلبه‌ی نام‌دار و گمنام دیگر حاضر شدند پای گواهی اجتهاد او را امضا کنند. با این همه مقاومت شورای نگهبان و استقامت مثال زدنی آنان در اجرای مُر قانون کار کروبی را در اجرای تخیلاتش سخت‌تر از همیشه کرده بود، این‌گونه بود که برای فرار از امتحان حتی دست به تمارض زد و اعلام کرد به خاطر شکستگیِ پا، سینه‌ی بیمارستان بستری شده است. هرچند این ترفند هم افاقه نکرد و شورای نگهبان با اعلان آنکه حاضر است در همان مریض‌خانه هم که شده آزمون اجتهاد را برگزار کند، این فکرِ بکر را نیز نقش بر آب کرد. شیخ بی‌چاره که می‌ترسید طشت رسوایی بی‌سوادی اش با شرکت در آزمون علمی از بام بیافتد، یکسره قید نمایندگی خبرگان را زد!

 

آزمونی که بی‌سوادها را نگران کرد!

آوردن اجتهاد از دفتر علما روشی بود که سابق بر این برای احراز شرط علمی از سوی شورای محترم نگهبان مورد توجه قرار می‌گرفت. با این همه بعد از مجلس اول و با صلاح‌دید خودِ خبرگان، کنار گذاشته شد. برگزاری یک آزمون هماهنگ، روش جایگزینی بود که فقهای شورای نگهبان برای احراز شرط اجتهاد داوطلبین پیشنهاد کردند، روشی که غیر از آنکه بر شفافیت‌های مکانیزم بررسی و برگزاری انتخابات می افزود، می‌توانست عدالت را نیز تا حدود فراوانی در بررسی صلاحیت‌ها تأمین کند. بین فقها از گذشته معروف بود که آیت الله خویی به سختی اذن اجتهاد می‌داد، و در مقابل هستند فقهایی که برای تأیید این موضوع به کسب حداقل‌ها از سوی شاگردانشان قانع می‌شوند؛ به این ترتیب ابتکار شورای نگهبان می‌توانست تا حدود قابل قبولی استاندارد واحدی را برای سنجش سواد داوطلبین ارائه کند.

 

با این همه برگزاری آزمون علمی اجتهاد از آن روی که می‌توانست بساط پارتی بازی در روند احراز صلاحیت داوطلبین را جمع کند و از «نفوذ» چهره‌های بی‌سوادی مثل شیخ مهدی کروبی به مجلس خبرگان رهبری جلوگیری کند، از همان ابتدا مورد اعتراض بی‌سواد جماعت قرار گرفت. در تمام این سال‌ها کسانی که نمی‌خواستند خود را در معرض محک مجرب شورا قرار دهند، به نوعی با فضاسازی کوشیده اند تا قدر و اعتبار آزمون را زیر سوال بَرند، غیر از این همیشه هم بودند کسانی که مانند آیت الله سبزها دست به تمارض زده و به هر ضرب و زوری شده از زیر دست شورای نگهبان فرار کنند. برخی نیز که طلب‌کارانه به سبک دهه‌ها قبل با اخذ اذن اجتهاد زورکی از طُلاب قم، عملاً در تلاش اند تا ناظرین انتخابات را در برابر عمل انجام شده قرار دهند. با این همه در تمام این سال‌ها شورای محترم نگهبان در برابر تمام زیاده خواهی‌ها و بی قانونی‌ها استوار ایستاد و از حق مردم برای انتخاب نامزد واجد صلاحیت دفاع کرد؛ هر که می‌خواست باشد، شیخ بی‌سواد سبزها یا برخی چهره‌های نام‌آشنای سیاسی!     

خبرگزاری دانشجو

ارسال نظر

آخرین اخبار