سکوت روحانیون فرقه پروتستان در قبال خشونت خانگی
محققین دریافته اند که حدودا 4 نفر از هر 10 روحانی پروتستان (42 درصد) به ندرت در خطابه هایشان از خشونت خانگی سخن می گویند یا هرگز حرفی از این موضوع به میان نمی آورند. جالب آنکه، کمتر از یک چهارم از ایشان (22 درصد) فقط سالی یک بار در کلیسای خود به این موضوع می پردازند.
مطالعه انجام شده از سوی موسسه تحقیقاتی رسم زندگی یا " "LifeWay، حاکی از آن است که اگرچه اغلب روحانیون کهنه کار فرقه پروتستان مدعی هستند که با قربانیان خشونت خانگی در تماس بوده و معتقدند که ممانعت از برزو چنین سوء استفاده هایی یک امر ضروری در جهت بهبود حیات بشر است، به ندرت پیش می آید که در خطابه های خود به معضل خشونت خانگی بپردازند. جالب آنکه تنها کمتر از نیمی از این روحانیون برای کمک به قربانیان چنین معضلی تحت آموزش قرار گرفته اند!
این تحقیق که با حمایت دو بنیاد خیریه صورت گرفته ودر آن 1000 تن از روحانیون فرقه پروتستان به صورت تلفنی مورد پرسش قرار گرفته اند یکی از اولین تحقیقات در نوع خود می باشد که از این زاویه به بحث پیرامون معضل خشونت خانگی می پردازد.
بر مبنای این مطالعه، محققین دریافته اند که حدودا 4 نفر از هر 10 روحانی پروتستان (42 درصد) به ندرت در خطابه هایشان از خشونت خانگی سخن می گویند یا هرگز حرفی از این موضوع به میان نمی آورند. جالب آنکه، کمتر از یک چهارم از ایشان (22 درصد) فقط سالی یک بار در کلیسای خود به این موضوع می پردازند.
روحانیون پروتستان، همچنین تمایل به کم اهمیت جلوه دادن این مسئله داشته و می گویند که مشکل خشونت خانگی در بین اعضای کلیسای آنها جایی ندارد. لذا، از میان آن 42 درصدی که به ایراد خطابه در این خصوص نمی پردازند، حدود 29 درصد یعنی 3 نفر از هر 10 روحانی می گوید که خشونت خانگی در بین اعضای کلیسای وی شایع نمی باشد.
علاوه بر این، حدود 79 درصد از روحانیونی که تمایل به صحبت کردن در خصوص خشونت خانگی دارند ترجیحا فرافکنی کرده و می گویند این مشکل فقط در جامعه وجود دارد و تنها 25 درصد از ایشان به وجود این مشکل در میان اعضای کلیسای خود اذعان می دارند. ( نکته: کلیساها معمولا اعضای ثابت و شناخته شده دارند.)
این در حالی است که بر پایه مطالعه ای که در سال 2010 ودر سطح ملی از سوی مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای آمریکا صورت پذیرفت، بیش از 35.5 درصد از زنان یعنی حدودا یک زن از هر سه زن آمریکایی و 28.5 درصد از مردان یعنی یک مرد از هر چهار مرد آمریکایی در طول زندگیشان تجربه مورد تجاوز قرار گرفتن، کتک خوردن و یا تحت تعقیب قرار گرفتن از سوی شریک جنسی خود را داشته اند.
همین تحقیق نشان می دهد که 24.3 درصد از زنان یعنی یک نفر از هر چهار زن و 13.8 درصد از مردان یعنی 1 نفر از هر 7 مرد، در طول زندگیشان مورد اصابت مشت یا یک شیء سنگین واقع شده، کتک خورده و یا حداقل هل داده شده اند.
علاوه بر این، تحقیق انجام شده از سوی موسسه رسم زندگی، نشان می دهد که 52 درصد از روحانیون مجرب و یا به اصطلاح کهنه کار از آموزش کافی برای برخورد با قربانیان خشونت خانگی و یا آزار جنسی برخوردار نیستد. جالب آنکه اغلب این روحانیون (81 درصد) معتقدند که اگر در این زمینه بیشتر آموزش دیده بودند حتما کاری برای مقابله با خشونت خانگی انجام می دادند.
علیرغم همه موارد ذکر شده، اغلب روحانیون فرقه پروتستان (74 درصد) یک دوست، عضو خانواده و یا عضو کلیسا را می شناسند که تجربه خشونت خانگی را از سر گذرانده است. جالب آنکه 83 درصد از روحانیون می گویند که اگر بخواهند در خطابه اشان چنین موضوعی را طرح کنند حتما پیشتر از یک کارشناس مشاوره و کمک می گیرند. از طرفی، بیش از نیمی از این روحانیون (62 درصد) علیرغم عدم آموزش مناسب، تجربه "مشاوره دادن در امر ازدواج" به فردی که چنین تجربه ای را از سر می گذراند دارند که این خود امری خطرناک است چرا که مشاوره غلط آنها به ویژه در خصوص قربانیان مونث به تجربه خشونت بیشتر می انجامد.
در توجیه اهمیت ایراد خطابه درست و به جا در زمینه خشونت خانگی، باید گفت که اغلب قربانیان مذهبی از یک سو حس درماندگی دارند و از سوی دیگر بر این باورند که ترک یک شریک جنسی پرخاشگر در حکم معصیت است. جالب آنکه برخی مردان پرخاشگر نیز در توجیه رفتار ناشایست خود و اصرار بر ادامه اسارت قربانی به این آیه استناد می کنند که خداوند از طلاق روی گردان و متنفراست و لذا روحانیون می توانند با خطابه درست خود ای پیام را به گوش مردم برسانند که خداوند از آزردن و بد رفتاری با زنان نیز به اندازه طلاق دان آنها متنفر است.
ارسال نظر